رحمان قهرمانپور
تحلیلگر سیاست خارجی
ســــفر آقــــای امیرعبداللهیان به ژنو در خصوص سخنرانی در شورای حقوق بشر سازمان ملل است. زیرا بخشی از سازمانهای بینالمللی در اروپا به ویژه در ژنو و وین مستقر هستند. طبیعتا او قبل و بعد از سخنرانی دیدارهایی در سطح دیپلماتیک داشته و خواهد داشت. این نوع سفرها ضمن اینکه دارای یک برنامه رسمی هستند دیدارهایی نیز در حاشیه به .. همراه دارند. این دیدارها معمولا برای تبادل نظرات و آرا است و حتی کشوری که برای انتقال پیام انتخاب میشود نیز مهم است. برای مثال دیدار وزیر خارجه با وزیر خارجه فنلاند شاید برای این بود که فنلاند جزو کشورهایی است که در بلوک بندیهای سیاسی نقش فعالی ندارد و مانند اتریش حالت بیطرفی دارد. بنابراین باید دید در حاشیه این دیدارها چه اتفاقاتی میافتد. قرار است شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی که متشکل از ۳۵ کشور است، گزارش خود را ارائه کنند. مدیرکل آژانس هم سعی میکند تا جایی که امکان دارد در مسائل سیاسی مداخله نکند. اما عملا این اتفاق میافتد و در نهایت ارزیابی مدیرکل را میخواهند. به رغم آنکه در اساسنامه آژانس و در موارد مختلف آژانس به عنوان یک نهاد فنی تعریف شده اما ناگریز، کار این نهاد تبعات سیاسی دارد و بنابراین سفر آقای گروسی در این مقطع زمانی از چند نظر مهم است. یک مسئله آلودگی ۸۴ درصد اورانیوم غنی شده است که گزارش شده و باید به شورای حکام این موضوع را گزارش دهند. نکته دوم در مسائل پادمانی است که اختلاف نظری بین ایران و آژانس در مورد مکانهای ادعایی وجود دارد که باید مشخص شود. بنابراین این موضوعات در کنار ساخت و سازهایی که انجام میشود، در جلسه شورای حکام که قرار است هفته آینده برگزار شود مطرح خواهد شد که آن گزارشها تعیین خواهد کرد که رفتار اروپاییها و آمریکاییها با ایران چه خواهد بود. حال آیا در این سفر، احتمال رایزنی در حوزههای مختلف به ویژه درباره اوکراین را می توان متصور شد، حقیقت این است که زود است درباره این موضوع صحبت کنیم. زیرا این مسئله بعد از پایان سفر گروسی به تهران و نتیجه جلسه شورای حکام قدری شفاف میشود که این میانجیگریها نتیجهبخش خواهد بود یا خیر. زمان در این موضوع مهم است. ممکن است بگوییم ۵ سال بعد منجر به توافق میشود. بنابراین صحبت من این است که اتفاقات دو هفته آینده تصویر را شفافتر خواهد کرد که آیا ما در مسیر توافق حرکت میکنیم یا در مسیر دور شدن از آن قرار داریم. اخیرا عراقیها پیامی از طرف آمریکا به آقای امیرعبدالهیان ارسال کردند تا در مذاکرات برجام به نتیجه برسند، در حال حاضر پیامها و نشانها حاکی از تمایل آمریکا به توافق است. صحبت اخیر آقای ویلیام برنز ممکن است از نشانههای تمایل آمریکا به توافق تلقی شود. اما این موارد صرفا حرف است و تبدیل این صحبتها به یک خروجی، سیاست خارجی و سیاست عملی مستلزم اتفاقات دیگر است که بستگی به سفر آقای گروسی به تهران و گزارش به شورای حکام دارد که ممکن است احتمال توافق را کمتر یا بیشتر کند. از طرفی اخیرا آمریکاییها در اقداماتی مانند صدا و سیما را از تحریمها معاف کردند و همچنین مجوزی به عراق برای پرداخت مطالبات ایران از صادرات برق دادند، این موارد را میشود به عنوان پالس مثبت قلمداد کرد، اما اینکه این پالس مثبت منجر به توافق بزرگ شود بستگی به عواملی که قبلا اعلام شد، دارد که آیا این پالسها ادامهدار خواهد بود یا خیر. ما قبلا این نوع پالسهای مثبت را داشتیم یعنی ایران آقای نمازی را آزاد کرد و آمریکاییها اعلام کردند که پولهای بلوکه شده در کره جنوبی را آزاد خواهند کرد. این موضوعات زیاد بوده ممکن است این موارد پیش از توافق اتفاق بیافتد که کشورها به عنوان حسن نیت این کارها را انجام میدهند. وقتی این اتفاقات میافتد شما نمیتوانید الزما نتیجه بگیرید که توافق قطعی است یا قطعی نیست.