گروه صنعت و تجارت: افزایش سرسامآور نرخ تورم سفره تمامی اقشار اجتماعی را در نوردیده و این موضوع طبیعتا شامل دانشآموزان نیز میشود که تنها چند روز برای ورود به مدرسه زمان دارند. هزینههای خانوار به شدت افزایش یافته و گزارشها حاکی از این است که بسیاری از افراد و خانوارها توانایی تأمین هزینه تحصیل فرزانشان را ندارند. تکاپو برای خرید فرم مدارس، کیف و کفش و لوازمالتحریر موردنیاز دانش آموزان از ویژگیهای همیشگی نیمه پایانی شهریورماه بوده است که وجود چند سال متوالی کرونایی و مجازی شدن آموزشها این هیاهو و رونق را از بازارها گرفته بود. اما با فروکش کردن تقریبی این ویروس از سال گذشته شرایط تقریباً به حالت عادی بازگشت و امسال هم ظاهراً همه آموزشها به صورت حضوری برگزار خواهد شد، موضوعی که ارتباطی مستقیم با بازارهای دانشآموزی دارد. حالآنکه گرانی و قیمتهای عجیبی که برخی از اجناس پیداکردهاند شور و شوق این ایام را به چالشی بزرگ برای اغلب خانوادهها تبدیل کرده است.
شتاب کمتر رشد قیمت لوازم التحریر
فعالان بازار لوازم التحریر بر این عقیده هستند که شتاب رشد قیمت لوازم التحریر نسبت به سایر کالاها کمتر بوده و البته این مورد شامل کالاهای ایرانی و تولید داخل میشود چرا که اقلام وارداتی به همان نسبت افزایش قیمت ارز رشد قیمت را تجربه کردهاند. رئیس اتحادیه فروشندگان نرمافزار در سخنانی از ثبات قیمت لوازم التحریر در پنج ماه گذشته خبر داده و طبق گفته وی حتی در برخی اقلام از جمله خودکار و ماژیک کاهش قیمت نیز اتفاق افتاده است. «موسی فرزانیان» در گفتگویی که با خبرگزاری مهر انجام داده در مورد وضعیت قیمت لوازم التحریر در آستانه بازگشایی مدارس گفت: «قیمت بخشی از لوازمالتحریر در ابتدای سال جاری رشد ۲۰ تا ۲۵ درصدی و بخشی دیگر رشد ۳۰ تا ۴۰ درصدی یافت؛ اما از فروردین به این سو هیچ افزایش قیمتی در این حوزه اتفاق نیفتاده یعنی تقریباً نزدیک به ۵ ماه است که افزایش قیمتها متوقف شده است. رئیس اتحادیه فروشندگان نوشت افزار و لوازم مهندسی افزود: البته قیمت بخشی از کالاها مانند خودکار و ماژیک نیز به دلیل رقابت شدید و عرضه مناسب در بازار به ترتیب با کاهش ۱۵ تا ۲۰ درصد و ۴۰ درصدی مواجه شده است. وی با بیان اینکه قیمت دفتر افزایش نیافته، اضافه کرد: به طول کلی قیمتها در بازار لوازمالتحریر و نوشت افزار در ۵ ماه گذشته تاکنون ثبات نسبی داشته و عرضهها نیز روال مناسبی را طی کرده است. فرزانیان در مورد میزان تقاضا نیز با اشاره به اینکه بازار لوازمالتحریر در رکود به سر میبرد، گفت: «در سالهای گذشته مردم در این فصل حجم قابل توجهی از لوازمالتحریر و نوشت افزار مورد نیاز فرزندان خود را خریداری میکردند اما طی چند سال گذشته مردم در سطح خرده فروشی کمتر خرید میکنند؛ در واقع به علت کاهش قدرت خرید، مردم معمولاً این کالاها را در طول سال تأمین میکنند، به شکلی که به جای خرید در یک نوبت، نیازهای خود را در چند نوبت در طول سال خریداری میکنند».
افزایش 60 درصدی قیمت کیف و کفش / روپوش یا شلوار 600 هزار تومانی
اما مسئله افزایش قیمت فقط لوازم التحریر باز نمیگردد بلکه یکی از مهمترین هزینهها کیف و کفش دانشآموزان و نیز روپوش و شلوار است. طبق گفته مقامات صنفی حوزه کیف و کفش قیمت کولهپشتی رشد 60 درصدی قیمت را تجربه کرده و از حول و حوش 450 تا 500 هزار تومان به بالای 850 هزار تومان رسیده است. به تعبیری اکنون ارزانترین کولهپشتی مدرسه در بازار حدود 850 هزار تومان قیمت خورده است. همچنین خرید یک کفش چرمی پسرانه اکنون بالای یک میلیون تومان آب میخورد. اما نکته دیگر افزایش قیمت روپوش و شلوار است که طبق گفته عضو اتحادیه تولید و صادرات پوشاک ایران حداقل قیمت روپوش و شلوار مدارس دوره دبستان برای پسران 550 هزار تومان و برای دختران 600 هزار تومان است. یک حساب سرانگشتی نشان میدهد که والدین برای خرید لوازم مورد نیاز فرزندشان شامل لوازمالتحریر، روپوش، کیف و کفش برای سال تحصیلی باید حداقل سه میلیون تومان هزینه پرداخت کنند اما اگر خانوادهای دو یا سه فرزند محصل داشته باشد رقم هزینه ملزومات مدارس دانشآموزان به غیر از شهریه مدرسه، سرویس ایاب و ذهاب و کتب درسی بیش از حداقل دستمزد یک نیروی کار خواهد بود. این در حالیست که خانوارها در طول سال باید هزینههای دیگری از قبیل سرویس مدارس، مبالغ کارنامه و گاها شهریه را نیز پرداخت کنند.
جای خالی دولت برای حمایت از خانوارها
در چنین شرایطی که هزینه تأمین ملزومات مدارس دانشآموزان برای اقشار آسیبپذیر بسیار دشوار است دولت میبایست نقش خود را محکمتر بازی ایفا کند به ویژه اینکه دولت کنونی شعار حمایت از محرومان را بر پیشانی دارد و لقب دولت مردمی را یدک میکشد. اخبار و گزارشهایی منتشر شده مبنی بر اینکه بسیاری از خانوارها به دلیل ناتوانی در تأمین هزینههای مدارس فرزندانشان نمیتوانند آنها را به مدرسه بفرستند و به همین دلیل آنها از تحصیل باز میمانند. مرکز پژوهشهای مجلس سال گذشته در گزارشی به بررسی وضعیت کودکان بازمانده از تحصیل پرداخت و چنین نتیجه گرفت: «علیرغم سیاستگذاری مکرر در قبل و بعد از انقلاب اسلامی درخصوص پوشش کامل تحصیلی و جذب همه کودکان بازمانده از تحصیل، این اهداف تحقق نیافته و تعــداد ۹۱۱ هزارو ۲۷۲ کودک لازمالتعلیم در ســال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ از تحصیل بازماندهاند و تعداد ۲۷۹ هزارو ۱۹ دانشآموز در ســال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ ترک تحصیل کردهاند». اگرچه همیشه تلاشهایی برای بازگشت به تحصیل دانشآموزان وجود دارد، اما آمارها نشان میدهد این تلاش چندان موفقیتآمیز نبوده است. در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس آمده که از سال تحصیلی ۱۳۹۴-۱۳۹۵ تا سال تحصیلی ۱۳۹۸-۱۳۹۹ تنها ۱۷۸ هزارو ۲۳۸ دانشآموز به چرخه تحصیل برگشتهاند که این آمار کمتر از ۵ درصد کل دانشآموزان بازمانده از تحصیل در این بازه زمانی است. به عنوان مثال در استان سیستان و بلوچستان در دو شاخص بازماندگی از تحصیل و ترک تحصیل وضعیت بسیار نامناسبتری از بقیه دارد به نحوی که در سال تحصیلی 1401 – 1400 تعداد 145 هزار و 340 نفر یعنی 18 درصد از جمعیت دانشآموزی این استان بازمانده از تحصیل هستند. این عدد حقیقتا هولانگیز است و البته اتفاق جدیدی نیست به ویژه اینکه دلایل بخش عمده این بازماندگان از تحصیل روی مسائل اقتصادی متمرکز است. لذا دولت میبایست هر آنچه در توان دارد در جهت کمک به خانوارها و تأمین هزینه دانشآموزان به کار بگیرد.