حسین راغفر
اقتصاددان
با تمام تاسف باید بگویم دولت به مفهوم حکومت قیمت ارز را به خاطر کسری بودجههایشان بالا میبرند. در واقع حاکمیت به خاطر مخارجشان این نرخ را افزایش میدهند و این حرف اصلا پذیرفته شده نیست.افزایش قیمت دلار یک راهبردی است که ظرف ۳۵ سال گذشته همیشه به کار گرفته شده است و متولیان به دنبال متهم کردن عامل افزایش قیمت ارز بودند. آنها اعلام میکردند که بازار چنین میکند یا یکسری عوامل مخل در اقتصاد این کارها را میکنند.این اظهارات، حرفهای بیربطی است. اگرچه ممکن است عواملی هم در این افزایش قیمتها منتفع شوند که حتما هستند اما عامل اصلی افزایش قیمتها خود حاکمیت است و نسبت دادن آن به دیگران حرف بیربطی است و یک نوع ریاکاری به حساب میآید.خود حاکمیت یک کانالی تحت عنوان ارز فردایی درست کرده است و از پیش میگویند که قیمت ارز ۷۰ هزار تومان یا ۱۰۰ هزار تومان میشود و به این اخبار در افکار عمومی دامن میزنند.اینها همه اقدامات حاکمیتی است که در افکار عمومی زمینهسازی کنند تا در انتظارات مردم دستکاری کنند. وقتی نرخهای اعلام شده اتفاق افتاد، میگویند این انتظارات مردم بوده است که باعث افزایش قیمتها شده است.واقعیت این است که این اقدامات به خاطر کسری بودجه بزرگ دولت است. بخش قابل توجهی از منابع ارزی حاصل از فروش نفت و گاز به داخل کشور وارد نمیشود و مبلغ اندکی که وارد میشود را ناگزیرند گرانتر بفروشند تا مخارج داخلی را تامین کنند. این رویه اسمش مالیات تورمی است. در ایران علیرغم اینکه نظام مالیاتی ما به درستی کار نمیکند اما انواع مختلف مالیاتها و عوارض توسط مردم پرداخت میشود. اگر رقم مالیات پرداختی محاسبه شود، میزانش بیش از آن چیزی است که یک جامعه باید آن را بپردازد.بسیاری از خودروهایی که وارد میشود، در همه کشورهای همسایه ما از افغانستان تا عراق و کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس بسیار ارزانتر است. نرخ خودرو بهطور متوسط تقریبا سه برابر قیمت کشورهای همسایه است. سه برابر مابهالتفاوت نرخ ایران با کشورهای همسایه، همان مالیاتی است که مردم به خاطر انحصار موجود در خودرو و قرار داشتن این انحصار در اختیار جناحها و نهادهای قدرت عملا پرداخت میکنند از آن طرف جامعه هزینههای گسترده دیگری را بابت ترافیک عظیمی بوجود آمده، میپردازد.تحمل این ترافیک سنگین به این دلیل است که حمل و نقل عمومی سودی برای این غارتگران اقتصاد کشور ندارد و بنابراین آنها به مصرف خصوصی دامن میزنند. از طرف دیگری این مصرف خصوصی افزایش شدید مصرف بنزین را به دنبال دارد. صرف نظر از اینکه حداقل ۲۰ میلیون لیتر در روز قاچاق سوخت در کشور وجود دارد.همه اینها انواع و اشکال مختلف مالیاتهایی است که در اثر دستکاری در قیمت ارز بوجود میآید و این مسایل روی زندگی مردم و هزینههای زندگی آنها به شدت تاثیر میگذارد و گذاشته است. این سیاست مردم را هر روز فقیرتر کرده و به خصوص طبقه متوسط را له کرده است. در این رابطه قطعا یک گروه قلیلی از تورمی که بوجود میآید، منتفع هستند و اتفاقا آنها کسانی هستند که رسانهها هم در اختیارشان قرار دارد. بسیاری از این رسانهها متعلق به آنها است و سهام بسیاری از بانکها را در اختیار دارند به همین دلیل از این وضعیت منتفع هستند.قربانی اصلی این وضعیت مردم هستند و اصلیترین دلیل این نارضایتی گستردهای که امروز وجود دارد، همین افزایش قیمت ارز است.