گروه مسکن و انرژی-زهرا سلیمانی: زمزمه های افزایش قیمت بنزین، دوباره در فضای عمومی و رسانه ای کشور در حال طنین انداز شدن است. هر روز یکی از چهره های دولتی در تلویزیون و سایر رسانه های فراگیر حاضر شده و از مضرات بنزین ارزان قیمت صحبت میکند. در اغلب موارد هم عنوان می شود که ادامه روند فعلی امکان پذیر نیست و دولت هرچه سریعتر ناچار خواهد شد، قیمت بنزین را افزایش داده و به نرخی نزدیک به فوب خلیج فارس و...به فروش برساند!
اما برخلاف کارگزاران و مدیران دولتی، بسیاری از تحلیلگران اقتصادی و استادان دانشگاهی به گونه ای متفاوت اندیشیده و معتقدند مقدم بر بحث اصلاح قیمت حامل های انرژی، ضرورت های دیگری نیز وجود دارند که دولت ابتدا باید زمینه های اصلاح آنها را فراهم سازد و بعد به سمت واقعی سازی قیمت بنزین حرکت کند.
همانطور که بارها به آن اشاره شده، خودروهای ایرانی حداقل 3برابر متوسط مصرف استاندارد جهانی بنزین مصرف می کنند. ازسوی دیگر نرخ خودرو در ایران به نسبت جهان بسیار بالاست و هیچ نسبتی میان کیفیت خودروهای ایرانی و قیمت آنها وجود ندارد. مساله سوم وضعیت حمل و نقل عمومی آشفته در ایران است؛وضعیتی که باعث شده اکثر کلانشهرهای کشورمان فاقد مترو و حمل و نقل های عمومی سامان یافته باشند. در کنار این موارد، نرخ فزاینده تورم، گزاره دیگری است که هر نوع افزایش قیمت بنزین را در کوتاه مدت و میان مدت بی اثر کرده و ایران را طی 2الی 3سال دیگر به همین وضعیتی می رسانند که امروز با آن دست به گریبان است.
در واقع دولت قبل از گران کردن قیمت حامل های انرژی از جمله بنزین باید ابتدا این ناهنجاری ها را بر طرف ساخته و بعد از آن، اقدام به افزایش تدریجی(و نه آنی) قیمت خودرو کند. با توجه به این واقعیت که این روزها دولتی ها از هر فرصتی برای بیان دیدگاه هایشان در صدا و سیما و سایر رسانه های فراگیر استفاده کرده و ایده گران کردن بنزین را در بوق و کرنا می کنند، تجارت سراغ تحلیلگران اقتصاد کلان کشورمان رفته تا درباره این تصمیم دولت و پی زمینه های آن بحث و تبادل نظر داشته باشد. در این راستا تجارت در گفتگو با پیمان مولوی و نرسی قربان تلاش کرده نوری به ابعاد پنهان بحثی بتاباند که تاثیر مستقیمی بر معیشت خانوارها داشته و هزینه های زندگی ایرانیان را تا حد زیادی بالا می برد.
اعطای یارانه به خودرو،عادلانه نیست
نرسی قربان یکی از تحلیلگران حوزه انرژی است که سالها درباره مشکل ناترازی انرژی در ایران و ضرورت اصلاح آن صحبت می کند. او در پاسخ به این پرسش تجارت که شرایط فعلی آیا زمان مناسبی برای افزایش قمیت حامل های انرژی است؟ می گوید:«من سالهاست درباره ضرورت این اصلاح صحبت می کنم، اما معتقدم مردم در شرایط فعلی به اندازه ای زیر فشارهای اقتصادی و معیشتی مختلف قرار دارند که آوار کردن فشارهای تازه ناشی از افزای قیمت بنزین، نه عادلانه است و نه نتایج مورد نظر دولتمردان را به وجود می آورد. در اینکه ایران یکی از پایین ترین قیمت های حامل های انرژی در سطح جهان را دارد، شکی وجود ندارد. البته باید این گزاره را هم در نظر گرفت که حداقل حقوق ها در ایران حدود 150تا 180دلار است.اگر در امارات و ترکیه و اروپا و...قیمت بنزین بالاتر از ایران است، دستمزدها هم در این کشورها حداقل 2000 هزار تا 2500 دلار است. در عین حال باید توجه داشت که تصمیمات ناگهانی در خصوص بنزین تبعات اقتصادی، اجتماعی و حتی امنیتی به دنبال دارد، بنابراین دولت باید تصمیماتش را به صورت تدریجی اتخاذ کند.»
قربان در ادامه می گوید:« دولتی ها در مقایسه هایشان اصلا به این واقعیت توجه نمی کنند که ایران بزرگترین ذخایر نفت و گاز جهان را دارد. 4کشور ایران، روسیه، عربستان و ونزوئلا بر روی هم، بالاترین میزان ذخیره نفت و گاز توامان جهان را دارند. در نتیجه طبیعی است که مردم باید تاثیرات این ذخایر قابل توجه را در زندگی شان احساس کنند. دولت به جای فشار شدید بر مردم باید زمینه های افزایش تولید را فراهم سازد. گران کردن بنزین شاید در چند ماه ابتدایی برخی نتایج مقطعی اقتصادی داشته باشد اما تجربه ثابت کرده که مشکلات پیرامونی مانند تحریم ها و تورم و..بلافاصله شرایط را به وضعیت سابق باز می گرداند.برای حل بلندمدت و پایدار مشکلات، باید تولید را افزایش داد. البته این افزایش تولید نیازمند سرمایه گذاری است و جذب سرمایه های خارجی هم به حل مشکل تحریم ها نیاز دارد. بنابراین ایران در یک چرخه فرسایشی گرفتار شده تا زمانی که مسائل سیاسی و دیپلماتیک حل و فصل نشود، نمی توان توقع بهبود قابل توجهی داشت.»
این تحلیلگر مسائل انرژی در خصوص پیش زمینه هایی که قبل از واقعی کردن نرخ حامل های انرژی باید در دستور کار دولت قرار بگیرد یادآور می شود:«مهمترین گام، حل معضل تحریم هاست. در شرایط اضطرار، اتخاذ تصمیماتی که بنیان معیشت مردم را به لرزه می اندازد، خطرناک است. مساله بعدی حل مشکل تورم است. در شرایط تورمی، وقتی قیمت بنزین بالا می رود، در مدت زمان کوتاهی قیمت تمام اقلام و کالاها از جمله ارز در کشور تحت الشعاع قرار گرفته و گران می شود. این پروسه باعث افزایش نرخ تورم شده و دوباره نرخ بنزین در مقایسه با کاهش ارزش پول ملی، وضعیت نازلی پیدا می کند. مساله مهم بعدی، ضرورت ورود خودروهای خارجی نو و دسته دوم به کشور با تعرفه های معقول است. اگر خودروی کم مصرف وارد کشور شود ، خواه ناخواه مصرف بنزین کاهش می یابد و شاید نیازی به افزایش مستمر مصرف بنزین احساس نشود. نهایتا موضوع توسعه حمل و نقل عمومی نیز باید در دستور کار قرار بگیرد.»
قربان در پایان درباره راهکار جایگزین توزیع یارانه های انرژی می گوید:« در این مورد سالها مطالعه شده است. اعطای یارانه بر مبنای خودرو، هیچ نسبتی با عدالت ندارد. چرا که بیش از نیمی از ایرانیان از این یارانه بهره مند نشده، بعد خانواده هایی که 4خودروی بنز 8سیلندر و 6سیلندر دارند، بنزین بیشتری مصرف کرده و از یارانه افزونتری بهره مند می شوند. بهترین روش، اعطای یارانه بنزین به ازای هر شهروند و کارت ملی است.
خانواده های فاقد خودرو هم می توانند از این یارانه برای پرداخت قبوض برق و آب و گاز و تلفن و...استفاده کنند یا بنزین خود را به قیمت آزاد به دارندگان خودرو فروخته و از پول آن استفاده کنند.»
اول ارتقای بهره وری بعد واقعی سازی قیمت ها
در شرایطی قربان معتقد است دولت قبل از گران کردن بنزین باید پیش زمینه هایی را مورد توجه قرار دهد، پیمان مولوی اقتصاد دان موضوع را از زاویه دید کلان اقتصادی نگاه کرده و می گوید:«دوره جناحی و گروهی صحبت کردن در اقتصاد ایران سپری شده است. مردم و گروه های اجتماعی به دلیل وجود فضای مجازی و شبکه های ارتباطی، اطلاعات عمومی و تخصصی دسته اولی کسب کرده و واقعیات را می دانند. وقتی دولت می گوید پول ندارد و نمی تواند هزینه های یارانه بنزین را پرداخت کند، مردم از خود می پرسند که آیا دولت انتخاب دیگری برای بهبود وضعیت دارد یا نه؟ دولت ها در ایران اما انتخاب کرده اند که بودجه های قابل توجهی را به دستگاه هایی اختصاص دهند که تاثیری در تولید ناخالص داخلی کشور ندارند. دولت معافیت های مالیاتی را به کارتل های سوداگری و دلالی می دهد؛ هزینه های فزاینده ای را صرف نیروهای غیر ضروری می کند که در دستگاه های دولتی حضور دارند و هیچ ارزش افزوده ای خلق نمی کنند و بعد توقع دارند، مردم هزینه این کژکارکردی را پرداخت کنند.» مولوی ادامه می دهد:«دولت، راست راست در چشم مردم نگاه می کند و می گوید من دولتم را کوچک و بهره ور نمی کنم، معافیت های مالیاتی سوداگرانه را بر نمی دارم، حمل و نقل را هم توسعه نمی دهم، خودروهای پر مصرف و بی کیفیت داخلی را با قیمت هایی بالاتر از جهان به مردم تحمیل می کنم، تصمیمات تورم زا اتخاذ می کنم، حقوق ها و دستمزدها را مطابق تورم افزایش نمی دهم و...ولی مردم شما باید هزینه این بی مبالاتی و کژکارکردی را پرداخت کنید! امروز نرخ لبنیات و مواد پروتئینی، برق و گاز و آب را افزایش می دهد، فردا بنزین را گران می کند، پس فردا نرخ اینترنت و مسکن اجاره ای و...بالا می رود و هزینه خانوارها ارتقا پیدا می کندو... نهایتا هم توقع دارد، مردم بار این تصمیم سازی های اشتباه را به دوش بکشند.»
این اقتصاددان با اشاره به اینکه مردم اگر ببینند دولت ابتدا اصلاحات لازم را در سایر حوزه ها انجام داده و بعد سراغ افزایش قیمت حامل های انرژی آمده با دولت همراهی می کنند، می گوید:« وقتی دولت حاضر نیست در بودجه که دم دستی ترین دایره اختیار دولت است ، اصلاحات لازم را صورت دهد و بهره وری را افزایش دهد، طبیعی است که نسبت به گران کردن بنزین موضع منفی گرفته و با دولت همراهی نکنند.مردم با چشم باز عملکرد مسئولان را رصد می کنند و متوجه واقعیت ها هستند. اگر قرار باشد مردم خودروهای غیر ایمن و گران داخلی را سوار شوند و به جای 5لیتر در 100کیلومتر ، 15لیتر در 100کیلومتر مصرف کنند و دولت اقدامی برای واردات خودروهای خارجی کم مصرف و ارزان قیمت تر صورت ندهد، طبیعی است که همراهی لازم را با دولت نخواهند داشت و احساس می کنند از آنها سوءاستفاده شده است.» مولوی در پایان تاکید می کند:« به نظرم دولت قبل از اتخاذ این تصمیم مهم، اصلاحاتی را در بودجه انجام دهد، مصوبه واردات خودروهای کارکرده را با تعرفه های پایین اجرایی کند ، بهره وری را در دولت افزایش دهد و...بعد اقدام به واقعی سازی نرخ بنزین کند.»