آیا ایده شما به اندازه كافی میتواند تراكنش پولساز ایجاد كند. یعنی در چه مقیاسی می توانید خدمات یا محصول ارائه دهید. مثلا شما اگر خدمات مشاوره ارائه می دهید پس در طول روز 24 ساعت بیشتر در اختیار ندارید كه بخشی از آن برای استراحت و تغذیه صرف می شود. در این صورت موجود انبار شما زمان است كه آن هم محدود است! پس باید در بازاریابی آن دقت كافی نمایید و ارزش آنرا بدانید.
به این دو موضوع توجه داشته باشید:
1. موجودی محصول: اگر شما محصول پیچیده یا بزرگی را می فروشید آنگاه در طول سال چقدر می توانید تولید داشته باشید؟
2. نیاز: بازار چه میزان كشش دارد كه بتواند برای شما نیاز ایجاد كند تا شما بتوانید آنرا برآورد كنید؟ (این اولین سوال بازاریابی است)
كنترل كنید:
از همان ابتدا سعی كنید موارد حیاتی را تشخیص داده و برای كنترل و مدیریت آنها چاره اندیشی كنید. اینها شامل: مسائل سیاسی و قانونی و تجاری است. همچنین مسائل مربوط به مجوز ها، ریسك وابستگی به تولید كننده سوم و خرید تكنولوژی و… می باشد.
یك بلیط برای بازی:
گاهی فكر می كنیم كه صرفا با راه اندازی یك فروشگاه یا ساخت یك وب سایت قسمت مهمی از بیزنس را انجام داده ایم و به آینده آن خوشبین می شویم. اما باید دانست كه قسمت مهم كار ارتباط بامشتری و القا ارزش خود و متقاعد كردن مشتریان به پرداخت می باشد. برای آن باید فوق العاده باشید. و همینطور ناب باشید. باید محصول شما واقعا ارزشش را داشته باشد. كسب و كار، فرآیند برقراری ارتباط بین ایده شما با مشتری می باشد.
كسی به شما توجه نمی كند:
با مطالعه ده ها كتاب درمورد بیزنس می توان به جمله ساده زیر رسید : «كسی به شما توجه نمی كند». در واقع شما تازه كار هستید و علی رغم اینكه به خود و كارتان ایمان دارید ممكن است این انتظار را داشته باشید كه دیگران هم به شما توجه كنند و مانند خودتان برای كار شما اهمیت قائل شوند. اما واقعیت این است كه كسی به كسب و کار شما توجه نمی كند. مردم مشغولیات زیادی دارند. مردم نمی دانند شما كیستید و چه می کنید.
نكته مهم : ممكن است شروع كار شما منجر به ایجاد شور و هیجان در حلقه نزدیكان و آشنایان و دوستان شما شود. این ممكن است شما را به اشتباه بیاندازد و فكر كنید كه سایر مردم هم توجه می كنند. اما در واقع مشتریان اصلی شما كه از میان مردم می باشند هنوز توجهی به كسب و كار شما نمی كنند. باید گفت كه تمام هنر یك كارآفرین این است كه جمله فوق را از حالت صحیح به حالت غلط درآورد! شما اگر بهترین محصول دنیا را داشته باشید اما نتوانید آنرا با زندگی مردم پیوند داده و مردم را از این پیوند آگاه سازید آنگاه هیچ درآمدی نخواهید داشت.
استراتژی راه اندازی كسب و كار خود را مشخص کنید:
سه روش وجود دارد:
1. نرم: در تاسیس نرم شما ایده دارید اما پول ندارید. در كنار وضع موجود خود به آرامی كار جدید را شروع می كنید منتها به تدریج و در ابعاد كوچك تر. خود و خانواده خود را در شرایط اقتصادی پر ریسك قرار نمی دهید. مثلا ابتدا از یك وب سایت شروع می كنید. به تدریج رفتار بازار و مشتریان را می شناسید. به مرور كار خود را وسعت می دهید.
2. پرش: در پرش بلند از همان ابتدا به همه یا هیچ فكر می كنید. تمام آنچه در چنته دارید را روی میز می ریزید و بر روی آن ریسك بزرگی انجام می دهید. این حالت ریسك بالایی دارد. ممكن است سقوط كنید. برای كسانی كه پشتیبان مالی مناسبی دارند توصیه می شود.
3. شراكت: در تاسیس شراكتی شما به جای شروع از خود به گروه دیگری ملحق می شوید. در كسب و كار آنها شریك می شوید.
به این دو موضوع توجه داشته باشید:
1. موجودی محصول: اگر شما محصول پیچیده یا بزرگی را می فروشید آنگاه در طول سال چقدر می توانید تولید داشته باشید؟
2. نیاز: بازار چه میزان كشش دارد كه بتواند برای شما نیاز ایجاد كند تا شما بتوانید آنرا برآورد كنید؟ (این اولین سوال بازاریابی است)
كنترل كنید:
از همان ابتدا سعی كنید موارد حیاتی را تشخیص داده و برای كنترل و مدیریت آنها چاره اندیشی كنید. اینها شامل: مسائل سیاسی و قانونی و تجاری است. همچنین مسائل مربوط به مجوز ها، ریسك وابستگی به تولید كننده سوم و خرید تكنولوژی و… می باشد.
یك بلیط برای بازی:
گاهی فكر می كنیم كه صرفا با راه اندازی یك فروشگاه یا ساخت یك وب سایت قسمت مهمی از بیزنس را انجام داده ایم و به آینده آن خوشبین می شویم. اما باید دانست كه قسمت مهم كار ارتباط بامشتری و القا ارزش خود و متقاعد كردن مشتریان به پرداخت می باشد. برای آن باید فوق العاده باشید. و همینطور ناب باشید. باید محصول شما واقعا ارزشش را داشته باشد. كسب و كار، فرآیند برقراری ارتباط بین ایده شما با مشتری می باشد.
كسی به شما توجه نمی كند:
با مطالعه ده ها كتاب درمورد بیزنس می توان به جمله ساده زیر رسید : «كسی به شما توجه نمی كند». در واقع شما تازه كار هستید و علی رغم اینكه به خود و كارتان ایمان دارید ممكن است این انتظار را داشته باشید كه دیگران هم به شما توجه كنند و مانند خودتان برای كار شما اهمیت قائل شوند. اما واقعیت این است كه كسی به كسب و کار شما توجه نمی كند. مردم مشغولیات زیادی دارند. مردم نمی دانند شما كیستید و چه می کنید.
نكته مهم : ممكن است شروع كار شما منجر به ایجاد شور و هیجان در حلقه نزدیكان و آشنایان و دوستان شما شود. این ممكن است شما را به اشتباه بیاندازد و فكر كنید كه سایر مردم هم توجه می كنند. اما در واقع مشتریان اصلی شما كه از میان مردم می باشند هنوز توجهی به كسب و كار شما نمی كنند. باید گفت كه تمام هنر یك كارآفرین این است كه جمله فوق را از حالت صحیح به حالت غلط درآورد! شما اگر بهترین محصول دنیا را داشته باشید اما نتوانید آنرا با زندگی مردم پیوند داده و مردم را از این پیوند آگاه سازید آنگاه هیچ درآمدی نخواهید داشت.
استراتژی راه اندازی كسب و كار خود را مشخص کنید:
سه روش وجود دارد:
1. نرم: در تاسیس نرم شما ایده دارید اما پول ندارید. در كنار وضع موجود خود به آرامی كار جدید را شروع می كنید منتها به تدریج و در ابعاد كوچك تر. خود و خانواده خود را در شرایط اقتصادی پر ریسك قرار نمی دهید. مثلا ابتدا از یك وب سایت شروع می كنید. به تدریج رفتار بازار و مشتریان را می شناسید. به مرور كار خود را وسعت می دهید.
2. پرش: در پرش بلند از همان ابتدا به همه یا هیچ فكر می كنید. تمام آنچه در چنته دارید را روی میز می ریزید و بر روی آن ریسك بزرگی انجام می دهید. این حالت ریسك بالایی دارد. ممكن است سقوط كنید. برای كسانی كه پشتیبان مالی مناسبی دارند توصیه می شود.
3. شراكت: در تاسیس شراكتی شما به جای شروع از خود به گروه دیگری ملحق می شوید. در كسب و كار آنها شریك می شوید.
آخرین اخبار