به گزارش صراط به نقل از خبرآنلاین، یک بلاگر در صفحه رسمی کاخ گلستان شنبهشب گذشته در اینستاگرام یک خبر «مسرتبخش» دادند و آن «کشف ۳۱ حلقه نگاتیو تصویربرداریشده در مخزن آلبومخانه» این مجموعه جهانی بود؛ درحالیکه جای رسانههای رسمی در زمان اعلام این خبر و رونمایی از آثار خالی بود و کسی به سؤالات متعدد رسانهها درباره این خبر پاسخی نداد. هرچند این وعده داده شده که بهزودی کنفرانس خبری این موضوع برگزار میشود، اما این روش اطلاعرسانی درباره یکی از مهمترین آلبومخانههای جهان که بخشی از تنها اثر جهانی پایتخت است، با اصول حرفهای اطلاعرسانی در یک مجموعه جهانی در تضاد بود. بیش از ۲۰ سال از گشایش مجموعه کاخ گلستان برای بازدید عموم و حدود ۱۲ سال از جهانی شدن آن میگذرد، اما عجیب اینجاست که هنوز کشفیات در مخازن و آلبومخانه آن ادامه دارد و هر بار به طریقی اسناد موجود در آرشیو آن خبرساز میشود. روزی با انتشار تصاویر تاریخی آرشیو آلبومخانه توسط شخصی ناشناس و حالا با انتشار خبری مهم در صفحه اینستاگرامی یک بلاگر.
شاه قاجار از روزی که دل به ابرازهای جادویی برادران لومیر باخت و دستور خرید سینماتوگراف را به میرزا ابراهیمخان عکاسباشی داد، اتفاقات بسیاری در دارالحکومه و ممالک محروسه افتاد که قابلیت این را داشت که روی نوارهای خام ۳۵ میلیمتری سینماتوگراف ثبت شود؛ از امضای فرمان مشروطه و حواشی آن تا افتتاح مجلس و به توپ بستن آن و…. اسناد بهجامانده از این وقایع تا امروز محدود به عکس و نوشته و نامه و روزنامه بود و شاید در این ۳۱ حلقه محفوظ در جعبههای فلزی، اطلاعات دقیقتری از پرحادثهترین روزهای تاریخ معاصر ایران وجود داشته باشد. این نوارها به یقین تصویر شفافی از تاریخ قاجارها را ارائه میکنند. اما راز آنها سالهاست که در آلبومخانه گلستان سربهمهر مانده است. در دهههای گذشته نگاتیوهایی به صورت تصادفی در مخازن کاخ گلستان شناسایی و بعضی از آنها در فرانسه بازخوانی شدند تا در سفر زمان و تصویر بشود به روزگار قاجارها رفت. هنوز کسی نمیداند این نگاتیوها قرار است از چه بخشی از تاریخ ایران پرده بردارند، اما همه میدانند که آن جعبههای فلزی مدور داخل آن جعبه، اطلاعات مهمی از عصر پرماجرای قاجار را در دل خود پنهان کردهاند.
فواید قاجار برای تاریخ سینمای ایران
میگویند مظفرالدینشاه وقتی از آخرین اختراع اروپاییها برای ثبت تصاویر متحرک و نمایش آن روی پرده مطلع شد که حدود چهار سال از این اختراع میگذشت، او که چشمش این اختراع بدیع را گرفته بود و سودای داشتن یک «سینماتوگراف» را در سر داشت، برای خرید آن اقدام عاجل به عمل آورد. به گواه اسناد حوالی اسفند ۱۲۷۷ بود که شاه قاجار دستور خرید سینماتوگراف را به عکاسباشی دربار که در سفر فرانسه بود، داد. یک سال بعد این ابزار جادویی وارد ارگ سلطنتی شد.
میرزا ابراهیمخان عکاسباشی با سینماتوگراف و نمونههای بهروزشده آن، تصاویر متعددی از آن روزگار ثبت کرد. این فناوری آنقدر زیر زبان شاه مزه کرد که حتی شده با استقراض از دول مختلف، آخرین نمونه ابزارهای ساختهشده برای ثبت فیلم را خریداری میکرد و به دربار میآورد. از آن ماجراجوییهای شاهانه نگاتیوهایی باقی مانده که بخشی از آنها رمزگشایی شده و بخشی هنوز به عنوان گنجینههایی ناشناخته در مخازن کاخ گلستان باقی ماندهاند. آنها بخشی از تاریخ ایران را در حافظه خود ثبت کردهاند؛ حافظهای که گویی دیگر وقت بازخوانیاش رسیده است.
«فرزانه ابراهیمزاده»، پژوهشگر تاریخ، درباره اهمیت اسناد تصویری موجود در آلبومخانه کاخ گلستان میگوید: «تقریبا از سال ۱۲۸۰ که دوربین فیلمبرداری و سینما به ایران آمد، با توجه به علاقه مظفرالدینشاه به تصویربرداری و ورود دوربین فیلمبرداری توسط او، فیلمهایی از آن دوران به جا مانده است. اما فیلمهای کمی به دست ما رسیده بود و نمیدانستیم این تصاویر کجا نگهداری میشوند. تا اینکه در اواخر دهه ۶۰ مرحوم شهریار عدل در کاخ گلستان تعدادی از نگاتیوهای قاجاری را به شکل تصادفی پیدا کرد، آنها را به فرانسه برد و بازیابی کرد. این مجموعه مدتی بعد با عنوان گنج سوخته به نمایش درآمد؛ اما شامل تعداد محدودی فیلم بود. همان زمان گفته شد فیلمها بیش از اینها هستند، اما به دلایلی بازیابی نشدهاند. این نشان میدهد هنوز فیلمهای بسیاری وجود دارد که بازیابی نشدهاند و پیدا شدن این فیلمها در مخزن اتفاق عجیبی نیست.» ابراهیمزاده این مسئله را محتمل میداند که این ۳۱ حلقه، بخشی از همان نگاتیوهایی باشد که شهریار عدل پیدا کرده بود و به دلایلی در آن زمان بازیابی نشد.
او درباره تصاویری که در دوران قاجار توسط دوربینهای فیلمبرداری ثبت شده و از وقایع مهم آن دوران میگوید: «قطعا در این نگاتیوها تصاویر مهمی وجود دارد؛ تصاویر زندگی شاه در دربار و شاید تصاویر دورههای بعد از عصر مظفری. مثلا ما از دوره مشروطه هیچ فیلمی در دست نداریم، درحالیکه میدانیم در آن دوران دوربین فیلمبرداری در ایران بود. اگر در این مجموعه تصاویری از اتفاقات مشروطه یا ماجرای به توپ بستن مجلس، فتح تهران، تشکیل مجلس و اتفاقات تاریخی و مهم دیگر وجود داشته باشد، بسیار ارزشمند است. ما نمیدانیم در این نگاتیوها چه محتوایی ثبت شده؛ اما اگر بازیابی شوند، تصویری شفافتر و دورنمایی بهتر از دوره قاجار، بهویژه اواخر قاجار، به ما خواهند داد. البته از دوره احمدشاه تعدادی فیلم داریم، اما تا قبل از آن، در این زمینه ضعف وجود دارد؛ درحالیکه میدانیم فیلمبردارانی بودهاند که لحظههای مهم را ثبت کردهاند. مثلا یکی از اتفاقات مهم تاریخ ایران افتتاح مجلس است. با توجه به حضور دوربین فیلمبرداری و اهمیت این رویداد، ممکن است فیلمهایی از افتتاح مجلس در این مجموعه باشد. باید منتظر باشیم و ببینیم محتوای این فیلمها چگونه بازخوانی میشود.»
تصاویر قاجارها در فرانسه
وقتی «شهریار عدل» در دهه ۶۰ در آرشیو عکسخانه سلطنتی در مجاورت شمسالعماره تعدادی نگاتیو و شیشه عکس پیدا کرد، تمام تلاشش را به کار برد تا با امکاناتی که در لابراتوار مجهز تلویزیون ایران وجود داشت، معمای این نگاتیوها را حل کند. تلاشهای او و «اکبر عالمی» به نتایجی هم رسید. اما درنهایت و با تلاشهای شهریار عدل و درخواست و پیگیری فرانسویها، این اسناد تصویری و تاریخی به فرانسه ارسال شد تا بازیابی شود. حالا با رونمایی از ۳۱ نگاتیو دیگر در این مجموعه این سؤال مطرح است که آیا بازیابی این اسناد تصویری در ایران امکانپذیر است یا باز هم قاجارها سفری به فرانسه خواهند داشت؟ البته این سؤالی است که مسئولان کاخ گلستان بیپاسخ گذاشتند.
اما ابراهیمزاده معتقد است: «زمانی که آقای عدل این فیلمها را پیدا کرد، در ایران تکنولوژی بازیابی فیلمها وجود نداشت و آنها را به فرانسه فرستادند. الان از نظر فنی نمیدانم آیا این امکانات و تکنولوژی در ایران وجود دارد یا خیر. از طرفی، این نگاتیوها فرمت خاصی دارند که فقط شرکت سازنده ممکن است تکنولوژی بازیابی آنها را در اختیار داشته باشد. حتی فیلمهای سینمایی دوران معاصر هم -مثل فیلمهای قدیمی آقای مهرجویی و بیضایی- به فرانسه فرستاده میشوند تا بازیابی شوند.»
فهرستبندی آثار تاریخی در مجموعه جهانی
خبر پیدا شدن نگاتیوها در مخزن آلبومخانه یک سؤال پرتکرار را مطرح کرد که چطور میشود در یک مخزن با این درجه از اهمیت و این تعداد از آثار تاریخی، تابهحال آثار مورد رسیدگی قرار نگرفته باشند. هرچند در توضیحاتی که مدیران کاخ گلستان ارائه کردند، این موضوع مطرح بود که حلقههای فیلم حاوی تصویر به عنوان نگاتیو خام فهرستبندی شده بودند؛ اما این سؤال همچنان باقی است که مخزن این مجموعه چه وضعیتی دارد؟ ابراهیمزاده به عنوان یک پژوهشگر سؤالاتی را مطرح میکند که قابل تأملاند: «آیا آثار موجود در مخزنهای کاخ گلستان شماره اموال ندارند و ساماندهی نشدهاند که امروز وقتی این فیلمها پیدا شدند و محتوایشان مشخص شده، به عنوان کشف از آن یاد میشود؟ میتوانم بپذیرم زمانی که آقای عدل این فیلمها را پیدا کرد، مخزن هنوز فهرستبندی نشده بود؛ اما از آن زمان تا امروز حدود پنج رئیس برای کاخ گلستان منصوب شده است. آیا تابهحال کسی در آن مخزن شماره اموال آثار را ثبت نکرده و آثار را بررسی نکرده بود که این همه ابهام باقی مانده؟ یک روز میگویند آلبومهای تاریخی گم شده، بعد آلبومها پیدا میشوند. یک روز فیلمها پیدایشان میشود. این موضوع جای سؤال دارد که آیا موزه نباید یک دفتر معین داشته باشد که همه اموالی را که در موزه و انبارهای آن قرار دارند، فهرست کند؟ دسترسی به اطلاعات کاخ گلستان آنقدر ضعیف است که همهچیز درباره این مجموعه میتواند تازه به نظر برسد.»
اصول حرفهای در اطلاعرسانی کدام هستند؟
کشف نگاتیوها در آلبومخانه کاخ گلستان هنوز ابهامات بسیاری دارد. مدیران کاخ گلستان پاسخ به تمام سؤالات را به کنفرانس خبری که در روزهای آتی برگزار خواهد شد، موکول میکنند. درحالیکه کاخ گلستان یک مجموعه جهانی است و لازم است مدیران آن در چارچوبها و استانداردهای یک اثر جهانی رفتار کنند؛ اما در اقدامی غیرحرفهای، حوالی ساعت ۱۰ شب شنبه، خبر مهمی مثل کشف نگاتیوها در آلبومخانه را در یک شبکه اجتماعی منتشر شده است.
خبری که باید در یک کنفرانس خبری و با حضور رسانههای داخلی و خارجی مخابره میشد، در یک پست اینستاگرامی بدون امکان تعامل رسانهها و طرح سؤالات و شفافیت کامل منتشر شد. گویی نگاه مدیران میراثفرهنگی به این حوزه آنقدر افول کرده که شأن اطلاعرسانی اخبار یک مجموعه جهانی را تا این حد تنزل دادهاند که تنها یک پست اینستاگرامی برای آن کفایت کند و رسانههای رسمی را به محتوای آن پست چنددقیقهای ارجاع دهند و الزامی برای پاسخگویی نداشته باشند.