الهه کولایی هم در میان زنان اصلاح طلب و هم در میان مردان از جمله کارشناسانی محسوب می شود که همواره مورد توجه بوده است. تسلطش در موضوعات و مشکلات جامعه زنان،کنش های سیاسی و تحلیل پدیده های بین الملل موجب شده است در ارکان تصمیم گیری های اصلاح طلبان حضوری فعال داشته باشد.آخرین نقش موثر او در شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان بود.به منظور بررسی معضلات و مشکلات حوزه زنان و نقش زنان مجلس دهم در رفه این معضلات و نیز گفتگو درباره اصلاح طلبان و راهبردهای آینده آنان با وی گفتگو نشستیم.آنچه در پی می خوانید نظرات و نقدهای اسن زن اصلاح طلب ایران است:
در مجلس دهم میزان حضور زنان یک رکورد محسوب میشود. با توجه به ترکیب مجلس کنونی، چقدر میتوان امیدوار بود که نگاه به حوزه زنان نسبت به دورههای قبل متفاوت باشد؟
با توجه به تعداد وکیفیت و ترکیب نمایندگان زن در
مجلس دهم که بویژه با تغییر در نگرش اکثریت نمایندگان مرد نیز این تغییر را باید
مورد توجه قرار داد،در مجلس دهم ظرفیت خوبی نسبت به مجالس پیشین برای پیگیری مسائل
زنان فراهم شده است. بویژه اینکه نمایندگان زن در این دوره با ذخیره بسیار خوبی از
مطالعات و پژوهشها و تجربههای سال های گذشته در حوزه مسائل زنان روبرو هستند که
میتوانند از آنها بسیار بهرهبرداری کنند. با در نظر گرفتن گستره فعالیتهای
مطالعاتی و پژوهشی مربوط به زنان یا دانشگاه ها و مراکزآموزشی کشور، امروز برای
تعیین اولویتهای مسائل زنان و رسیدگی به امور این حوزه، برای اعضای فراکسیون زنان
مجلس موقعیت بسیار مناسبی فراهم آمده که انشاالله مورد استفاده لازم قرار خواهد
گرفت. در مورد برخی از قوانینی که در مجالس پیشین در مورد مسائل زنان طرح و تصویب
شدند، باید گفت که نه فقط قوانین بلکه برخی ازمطالبی که دردورههای هفتم و هشتم و
نهم مجلس در حوزه زنان مطرح شد، متاسفانه بسیارآسیبزا بود و بسیاری ازآنها
پشتوانه علمی و عملی مناسبی را بویژه در مورد نیازهای جامعه نداشتند و بر پایه
برخی تحلیلهای نادرست در مورد حوزه زنان طرح و تصویب شدند که بدون شک جبران و
اصلاح آن نیازمند تلاش و پیگیری جدی است که از جمله در حوزه مسائلی که باید
فراکسیون زنان به آن بپردازد، ترمیم آسیبهای وارده از سوی این نوع رفتارها در
دورههای پیشین مجلس در دستور کار باید باشد. البته این آسیب ها فقط به حوزه زنان
محدود نمیشود و در حوزههای متعدد ما شاهد خسارتهایی هستیم که در نتیجه بیتوجهی
به واقعیات جامعه چه در حوزه تصویب قوانین و چه در حوزههای نظارتی به وجود آمد که
البته بر عهده نمایندگان مجلس دهم است که برای رفع این آسیبها تلاش کنند. نکته
مهمی که باید به آن توجه داشت نتایج اجرای این مصوبات و تاثیر مثبت یا منفی هریک
از آنهاست که اینک برای نمایندگان مجلس بویژه نمایندگان زن مجال ارزیابی دقیقی را
فراهم آورده تا بتوانند با بررسی پیامدها و آثار این نوع مصوبات برای اصلاح آن
اقدام کنند. برای نمونه میتوانم به اصلاح قوانین مربوط به حمایت از خانواده که در
مجلس هفتم و هشتم مطرح شد و متاسفانه نتایج این مصوبات برای استحکام خانواده در
کشور بسیار آسیبزا بود اشاره کنم. شاید یکی از مشکلات مهمی که امروزدرحفظ نهاد
خانواده وجود دارد، به همین قانون مربوط شود که به تشویق و ترویج تعدد زوجات دامن
زد، بدون اینکه به نیازهای جامعه و واقعیات آن و انتظارات زنان و مردان توجه کند و
فقط به تنوعطلبی قشر خاصی از مردان در جامعه تمرکز کرد و حتی در وجه مثبت آن نیز
با برداشتهای نادرست برای حفظ موارد حمایتی از زنان این موضوع را مورد تاکید قرار
داد، بدون اینکه به پیامدها و آثار مخرب آن برای نهاد خانواده توجه لازم صورت
بگیرد. در واقع اگر نیت خیری هم پشت این مساله وجود داشت، در عمل از بین رفت و این
قانون به تزلزل نهاد خانواده دامن زد و امروز با آمار نگران کنندهای در مورد طلاق
و ازدواج و مسائل خانوادهها روبرو هستیم که با پیامد طرح چنین قوانینی در دورههای
گذشته مجلس ارتباط مستقیم دارد و آثار آن بهسادگی قابل رفع شدن نیست. آثار
سیاستهای نادرست سالهای گذشته بویژه در حوزه زنان به راحتی از میان نمیرود و این
تکلیف نمایندگان زن را در مورد اصلاح قوانین، رسیدگی به موضوعات زنان و اعمال
نظارت بر دستگاههای مختلف، بیش از پیش دشوارتر و پر اهمیتتر می سازد.
انتظارات زیادی از دولت روحانی درخصوص حوزه
زنان میرفت، اما آنچنان که باید در کابینه ایشان شاهد حضور زنان نبودیم. چه
راهکاری وجود دارد تا در دوره بعد یا در تغییرات کابینه بتوان شاهد حضور موثرتر
زنان در نهادهای تصمیمگیرنده بود؟
آقای دکتر روحانی در شعارهای تبلیغاتی و نطقهای
انتخاباتی خود از فرصتهای برابر برای زنان صحبت میکردند اما نتوانستند به این
شعارواین انتظار جامه عمل بپوشانند. همه به خوبی از میراث عملکرد دولتهای پیش
آگاهی دارند، اما عزم و اراده جدیتری از دولت یازدهم انتظار میرفت که متاسفانه
تحقق پیدا نکرد. حتی معاونت امور زنان نیز آنچنان با مسئولیت و تنگنا در عمل روبرو
بوده که نتوانسته بخوبی وظایف خود را در مدیریت مسائل زنان در عرصه اجرایی و اعمال
نظارت بر دستگاههای زیر مجموعه آن به اجرا بگذارد و در واقع از امکانات عظیمی که
در این زمینه در خصوص استعدادهای انسانی
و
توانمندی های فعلیتیافته زنان وجود دارد، استفاده نشد و متاسفانه در دستگاه
اجرایی که ریاست آن قول انجام چنین وعدهای را داده بود کمتر شاهد تحقق یافتن آن
جز در برخی موارد معدود و محدود بودیم. با اینکه محدودیتها و مشکلات ناشی از
دولتهای پیشین مورد توجه و تایید است، اما به هر حال فرصتهایی که برای دولت دراین
زمینه وجود داشته مورد بهرهبرداری لازم قرار نگرفت و ما همچنان شاهد غیبت زنان درحوزههای
مهم تصمیمگیری هستیم، بویژه درزمینههای اقتصادی و اجتماعی حمایت لازم در این
مورد صورت نگرفته است.اما درفرصت باقی مانده انتظار میرود برای جبران آنچه که زودتر
از اینها باید فعلیت پیدا میکرد،اقدامات لازم انجام شود تا زنان درپای صندوقهای
رأی اعتماد خود را به نمایش بگذارندو براساس دریافت شواهد مناسب درعمل به این
تعهدات، حمایت خود را بازسازی کنند.
شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان مهمترین تشکیلات
فراگیر اصلاحات است. تا امروز این تشکیلات چگونه عمل کرده و چه انتظاراتی از شورا
میرود؟
به نظر میرسد این شورا مهمترین نهادی بوده که درسالهای
اخیرامکان انسجام ویکپارچگی و وحدت عمل اصلاحطلبان را فراهم کرده تا مردم بتوانند
به تکالیف و وظایف خود درقبال مردم جامه عمل بپوشانند.با توجه به همه نارسایی ها و
مشکلاتی که شورا با آن روبرو بوده، توانست امکان حرکت یکپارچه و وحدت عمل نیروهای
اصلاحطلب را در انتخابات فراهم کند. عملکرد شورا توانست با توجه به حضور زنان در
مجالس پیشین با افزایش نه چندان قابل قبول ظرفیت فراکسیون زنان را افزایش دهد.
تاکید میکنم که این رشد به هیچ وجه با توانمندی ها و استعدادها و تجربیات زنان
ایرانی تناسب ندارد و زنان ایرانی شایستگی بیشتر از اینها را برای حضور در نهادهای
تصمیمگیری در عرصه انتخابات و نظارت بر قوانین دارند که متاسفانه تاکنون تحقق
نیافته، اما به هرحال شورا توانست از این روند و ضرورت افزایش حضور زنان مراقبت
کند و سببساز ایجاد شرایط مناسب برای حضور بیشتر زنان شود. باز هم تاکید میکنم
که میزان این حضور قابل قبول نبوده، اما گامیست به پیش. از آن مهمتر شورا توانست برای
حضور یکپارچه مردم جهت تغییر در ترکیب مجلس، زمینه مناسب را فراهم کند و با ارائه
لیستهای در حد مقدور مناسب، مردم را پای صندوقهای رأی در یک حرکت منسجم دعوت کند
و برای تغییر در موازنه قدرت در مجلس، عموم مردم را به حرکت درآورد. بنظر میرسد
شورا با همه ایرادهایی که میتوان به عملکرد آن وارد دانست، تجربه بسیار ارزشمندی
را برای اصلاحطلبان به همراه آورده که میتوان با نقد عملکرد و بررسی آن در ارتقا
و بهبود آن تلاش کرد.
در انتخابات ریاست جمهوری برخی اصلاحطلبان معتقد
بودند که میتوانستند مطالبات روشنتری ازآقای روحانی داشته باشند.چرا که رهاورد
ائتلاف اصلاحطلبان، باعث پیروزی روحانی شد. بنظر شما در انتخابات آینده،آیا اصلاحطلبان
میتوانند درخواستهای شفافتری را از روحانی مطرح کنند؟
اصلاحطلبان میتوانند و بایدبا حفظ انسجامِ جریان
اصلاحات و حمایت از نیروهای خردگرا و خردورز که دوری ازافراط را دنبال میکنند،
زمینه را برای پیشرفت همهجانبه کشور فراهم سازند. بدون تردید این تعامل یک رابطه
دوطرفه است که میطلبد هم دولت و دستگاه اجرایی و هم نیروهای مدنی و سیاسی دراین تعامل
سازنده بر پایه خواستههای مردم رفتار خود را تنظیم کنند و ساخت قدرت در دستگاه
اجرایی را به گونهای شکل دهندکه امکان مناسب برای رفع کاستیها و تامین نیازهای
مردم بویژه تغییر مورد نیاز عموم جامعه شکل بگیرد. بنابراین با توجه به شرایط
منطقه و جهان این یک حکم تاریخی است که اصلاحطلبان و اعتدالگرایان، استراتژی خود
برای مقابله با تندروی و افراط را تقویت و بازسازی کنند و در جهت تامین مطالبات
مردم رفتار خود را یکپارچه و منسجم سازند.