آيا موج جهاني سازي برگشته است؟ اين سئوالي مهم است و پاسخ آن به طور نزديک به اقتصاد جهاني و سياست غرب متصل است. مهاجرت نيز مواردي خاص را به ميدان مي‌آورد.
مارتين وولف
فايننشال تايمز
ترجمه :فاطمه مهتدي
موضعي که جهاني سازي نتوانست موج گسترده پناهجويان را در تعهدات ليبرال خود داخل نمايد.بنابراين بايد تمرکز را بر تجارت و خروج سرمايه گذاشت. مدارک آن نيز کاملا واضح است. جهاني سازي به جايي رسيده که در برخي زمينه‌ها عملکري معکوس پيدا کرده است. طبق تحليل موسسه پترسون درباره اقتصاد بين الملل، نسبت تجارت جهاني از سال 2008 تاکنون راکد بوده است که طولاني‌ترين زمان رکود از جنگ جهاني تاکنون بوده است. براساس گزارشها حتي ميزان تجارت جهاني بين ماه ژانويه سال 2015 تا مارس سال 2016 راکد باقي مانده باوجودي که اقتصاد رشد داشته است. همچنين خروج سرمايه‌ها مستقيم نيز همچنان از سال 2007 تاکنون 3.3 درصد باقي مانده است.اگرچه بازارهاي بورس با رشد کند همراه شده است. بنابراين انگيزه براي ادغام اقتصادي راکد مانده است و حتي دربرخي مواقعي رويکرد معکوس داشته است. جهاني سازي ديگر رشد جهاني را به پيش نمي‌برد. اين رويداد براي اولين بار نخواهد بود اگر جهاني سازي واقعا روبه پايان باشد يا عملکرد معکوس داشته باشد. در قرن نوزدهم و انقلاب صنعتي دوره اي ديگر از جهاني سازي در کشورهاي تحت امپراتوري بريتانيا رخ داد. اولين جنگ جهاني پاياني برجهاني سازي و رکود اقتصادي بزرگ دهه 20 نابود کننده آن بود. نگاه به اقتصاد و سياست خارجي آمريکا در 1945 خلق اقتصاد جهاني بود ولي اينبار درميان کشورهاي مختلف به رهبري موسسات بين المللي اقتصادي بود. اگر دونالد ترامپ طرفدار اقتصاد حمايتي و مخالفت با موسسات جهاني به رياست جمهوري آمريکا برسد سياست پس از جنگ آمريکا به مرکز کشيده خواهد شد. با توجه به گذشته تاريخي سياست کنوني تجارت به خصوص در آمريکا اين امر طبيعي است که درباره سرنوشت جهاني سازي صحبت کرد. که يکي از دلايل آن کاهش بسياري از فرصتهاي سرمايه گذاري و خروج بخش توليد و بازارکار ازکشورهاي ثروتمند باشد. همزمان با کندي رشد بزرگترين جذب کننده سرمايه گذاريهاي يعني چين، بر قيمت کالا و کيفيت آنها تاثير خواهند داشت و پايان يک دوره شکوفايي اقتصادي کاهش منابع مرزي و دارايي‌هاي مالي است. درعين حال تجارت ليبرال باعث شده تا رشد محرک‌هاي حمايتي بيشتر شود. بحران مالي باعث محرک‌هاي تسهيلاتي و قوانين سختگيرانه شده که بسياري باعث خروج سرمايه گذاريها شده است. رشد بيگانه هراسي و کاهش تجارت باعث کاهش رشد اقتصادي شده است. دراين ميان هيلاري کلينتون نيز مخالف قرارداد تجارت آزاد ترانس پاسيفيک است که در گذشته از حاميانش بود که برگرفته از بدبيني به روند جهاني سازي است. بنابراين آيا جهاني سازي روندي معکوس خواهد داشت؟ پاسخ مثبت است و اين امر نيازمند سرعت و قدرت بالا و يکپارچه است. ولي حتي نبود سياست يکپارچه براي اين امر بازهم باعث کندي رشد اقتصادي و کاهش فرصتهاي سرمايه گذاري در کشورهاي فقيرجهان خواهد شد. حرکت جهاني سازي به جلو نيازمند سياستهاي داخلي و خارجي و مديريت درست است.
فايننشال تايمز
ترجمه :فاطمه مهتدي
موضعي که جهاني سازي نتوانست موج گسترده پناهجويان را در تعهدات ليبرال خود داخل نمايد.بنابراين بايد تمرکز را بر تجارت و خروج سرمايه گذاشت. مدارک آن نيز کاملا واضح است. جهاني سازي به جايي رسيده که در برخي زمينه‌ها عملکري معکوس پيدا کرده است. طبق تحليل موسسه پترسون درباره اقتصاد بين الملل، نسبت تجارت جهاني از سال 2008 تاکنون راکد بوده است که طولاني‌ترين زمان رکود از جنگ جهاني تاکنون بوده است. براساس گزارشها حتي ميزان تجارت جهاني بين ماه ژانويه سال 2015 تا مارس سال 2016 راکد باقي مانده باوجودي که اقتصاد رشد داشته است. همچنين خروج سرمايه‌ها مستقيم نيز همچنان از سال 2007 تاکنون 3.3 درصد باقي مانده است.اگرچه بازارهاي بورس با رشد کند همراه شده است. بنابراين انگيزه براي ادغام اقتصادي راکد مانده است و حتي دربرخي مواقعي رويکرد معکوس داشته است. جهاني سازي ديگر رشد جهاني را به پيش نمي‌برد. اين رويداد براي اولين بار نخواهد بود اگر جهاني سازي واقعا روبه پايان باشد يا عملکرد معکوس داشته باشد. در قرن نوزدهم و انقلاب صنعتي دوره اي ديگر از جهاني سازي در کشورهاي تحت امپراتوري بريتانيا رخ داد. اولين جنگ جهاني پاياني برجهاني سازي و رکود اقتصادي بزرگ دهه 20 نابود کننده آن بود. نگاه به اقتصاد و سياست خارجي آمريکا در 1945 خلق اقتصاد جهاني بود ولي اينبار درميان کشورهاي مختلف به رهبري موسسات بين المللي اقتصادي بود. اگر دونالد ترامپ طرفدار اقتصاد حمايتي و مخالفت با موسسات جهاني به رياست جمهوري آمريکا برسد سياست پس از جنگ آمريکا به مرکز کشيده خواهد شد. با توجه به گذشته تاريخي سياست کنوني تجارت به خصوص در آمريکا اين امر طبيعي است که درباره سرنوشت جهاني سازي صحبت کرد. که يکي از دلايل آن کاهش بسياري از فرصتهاي سرمايه گذاري و خروج بخش توليد و بازارکار ازکشورهاي ثروتمند باشد. همزمان با کندي رشد بزرگترين جذب کننده سرمايه گذاريهاي يعني چين، بر قيمت کالا و کيفيت آنها تاثير خواهند داشت و پايان يک دوره شکوفايي اقتصادي کاهش منابع مرزي و دارايي‌هاي مالي است. درعين حال تجارت ليبرال باعث شده تا رشد محرک‌هاي حمايتي بيشتر شود. بحران مالي باعث محرک‌هاي تسهيلاتي و قوانين سختگيرانه شده که بسياري باعث خروج سرمايه گذاريها شده است. رشد بيگانه هراسي و کاهش تجارت باعث کاهش رشد اقتصادي شده است. دراين ميان هيلاري کلينتون نيز مخالف قرارداد تجارت آزاد ترانس پاسيفيک است که در گذشته از حاميانش بود که برگرفته از بدبيني به روند جهاني سازي است. بنابراين آيا جهاني سازي روندي معکوس خواهد داشت؟ پاسخ مثبت است و اين امر نيازمند سرعت و قدرت بالا و يکپارچه است. ولي حتي نبود سياست يکپارچه براي اين امر بازهم باعث کندي رشد اقتصادي و کاهش فرصتهاي سرمايه گذاري در کشورهاي فقيرجهان خواهد شد. حرکت جهاني سازي به جلو نيازمند سياستهاي داخلي و خارجي و مديريت درست است.
آخرین اخبار