تولیدکنندگان البته بیش از واردکنندگان و صادرکنندگان ریسکپذیر بوده اند و تلاش کردهاند تا در این فضا، مقدار مطمئنی از مواد اولیه مورد نیاز خود را در انبارهایشان ذخیره کرده و آنگونه که فعالان اقتصادی میگویند این ذخیرهسازی مواد اولیه، بازی "برد-برد" برای تولیدکنندگان به شمار میرود.
در واقع، ذخیرهسازی مواد اولیه در انبارهای بخش تولید آن هم علیرغم روشن نبودن مذاکرات از این رو بازی "برد-برد" به شمار میرود که اگر مذاکرات به نتیجه مثبت برسد، به طور قطع معاملات اقتصادی دنیا با ایران با جهش مواجه خواهد شد و کالاهای ایرانی، به راحتی راه خود را در بازارهای جهانی در پیش خواهند گرفت، بدون اینکه دغدغه انتقال پول داشته باشند و بدون اینکه مشتریانشان، از تذکر و اخطار از اروپا و آمریکا برای خرید از ایران بترسند.
در عین حال، اگر هم مذاکرات به نتیجه مطلوب نرسد و تحریمها علیه ایران تداوم یابد، باز هم آنها از این وضعیت سود خواهند برد و کالاهای خود را با قیمت مناسبتری خواهند فروخت.
اما واردکنندگانی که صرفا واردکننده هستند و کار تولیدی انجام نمیدهند، به مراتب از تولیدکنندگان ریسک کمتری را پذیرفتهاند و آنگونه که فعالان بازار میگویند واردکنندگان برای واردات مواد اولیه و کالاهای واسطهای چندان وارد عمل نشدهاند و اگر هم فعالیتی در طی ماههای گذشته داشتهاند، بر روی واردات کالاهای مصرفی متمرکز شده است. آنها دست نگه داشتهاند تا شاید نتیجه مذاکرات مثبت باشد و آنها بتوانند واردات خود را ارزانتر، با ارز با قیمت پایین تر و با پرداخت هزینه جابهجایی و به اصطلاح نقل و انتقال پول کمتری مواجه باشند.
در مقابل، صادرکنندگان هم اگرچه طی ماههای گذشته مذاکرات بسیاری با مشتریان خود در بازارهای جهانی داشتهاند، اما به این موضوع فکر میکنند که بالاخره قفل تحریمها گشوده میشود و آنها مشتریان درازمدتی برای کالاهای خود خواهند یافت که اگرچه ممکن است قیمت کالای خود را رقابتیتر تعیین کنند، اما سودآوری بیشتری به لحاظ فروش بیشتر خواهند داشت.
البته بازار معاملات در ایران یک روی دیگر هم دارد و آن خریداران خارجی هستند، پیش بینی خریداران خارجی این است که بعد از مثبت شدن نتیجه مذاکرات، قیمتها کاهش می یابد و آنها می توانند خرید به صرفهتری داشته باشند و از سوی دیگر، فروشندگان کالا نیز با این چشم انداز که ممکن است مذاکرات به نتیجه نرسد، از فروش کالاهای خود امتناع میکنند تا شاید بتوانند گرانتر بفروشند.
در واقع، فعالان اقتصادی می گویند که هم اکنون در برزخ قرار گرفته اند و نمیدانند که باید به خرید و فروش بپردازند یا منتظر مشخص شدن نتیجه مذاکرات باشند. از سوی دیگر، سرمایه گذاران نیز منتظر مشخص شدن شرایط با کاهش ریسک سرمایه گذاری خود هستند.
فضای بازار خاکستری است
در این میان، واکنش عمدهفروشان در بازار مولوی نیز جالب توجه است، یکی از عمده فروشان بازار مولوی در پاسخ به این سوال خبرنگار مهر مبنی بر اینکه چه چشماندازی را برای مذاکرات ایران با ۱+۵ تصور میکند، میگوید: فضای بازار خاکستری است و نمیتوان پیشبینی جدی داشت، اما آنچه که مسلم است از حدود دو هفته پیش که اخبار مذاکرات مطرح میشود، برخی از تولیدکنندگان به صورت محتاطتر اجناس خود را در بازار عرضه میکنند و البته این به معنای کمبود کالا در بازار نیست، اما به نظر میرسد که آنها منتظر نتیجه هستند.
وی میافزاید: وقتی با ویزیتورهای کارخانجات و تولیدکنندگان عمده صحبت میکنیم، مشخص است که صاحبان کالای آنها نیز جریان مذاکرات را پیگیری میکنند و بنابراین به صورت محتاطتر در بازار به توزیع کالا و سفارش پذیری میپردازند، البته برخی از تولیدکنندگان نیز مدت زمان نسیه فروشی خود را اندکی کم کردهاند، یعنی از سه روز تا یک هفته در زمان نسیه فروشی آنها کاهش مشاهده میشود.
یکی دیگر از فعالان بازار مولوی به مهر میگوید: عمده فروشان کالا به طور قطع نتیجه مذاکرات را پیگیری میکنند؛ چراکه هم اکنون، این مذاکرات نبض بازار را به دست گرفته است و در رفتار خریداران کالا به خوبی میتوان آن را یافت، البته این را هم باید اشاره کرد که بسیاری از خریداران، واقعا نمیدانند که آیا سرمایه های خود را به بازار بیاورند و کالا بخرند یا اینکه کالا ارزان می شود و ممکن است آنها ضرر کنند.
وی می افزاید: واقعا فضای پیش بینی خیلی سخت است و مشتریان هم از ما در مورد آینده قیمتها سئوال میکنند، در واقع آنها نمیدانند که نتیجه چه میشود. از یک سو رسانه های خارجی، می گویند که نتیجه مذاکرات چندان مثبت نیست و از یک سو برخی دیگر از آنها میگویند که نتیجه کاملا مثبت است؟
باید حواسمان به "چهارراه استانبول" باشد
یکی دیگر از فعالان بازار مولوی در گفتگو با مهر می گوید: به نظر می رسد که قیمت اصلی تمامی اقلام در ایران، را باید از چهارراه استانبول جستجو کرد، اگر قیمت دلار خوب باشد و نوسان نداشته باشد، بازار کالا هم آرام است و عمده فروشان مشکل خاصی ندارند، اما کافی است که قیمت در چهارراه استانبول تغییر کند، آنگاه باید به سراغ عمده فروشان مولوی آمد تا به شما بگویند که بازار چه وضعیتی پیدا می کند.
او می افزاید: الان هیچ چیز مشخص نیست و باید فقط صبر کرد تا نتیجه مذاکرات مشخص شود.
بررسی مقاطع مختلف اقتصاد ایران بعد از مذاکرات
برخی از کارشناسان نیز در این میان، به بررسی مقاطعی از اقتصاد ایران پرداختهاند. آنها مقاطع زمانی را برای اقتصاد ایران مرور می کنند که در آن، به نوعی مذاکراتی میان ایران با غرب در رابطه با مسائل سیاسی و حتی جنگ صورت گرفته و بعد از آن، بازتاب آن به اقتصاد ایران رسیده است.
آنها اولین واکنش اقتصاد ایران بعد از مذاکرات بر سر مسائل سیاسی عمده را به پذیرش قطعنامه 598 منتسب میکنند. در سال 1367 ایران پس از 8 سال جنگ تحمیلی قطعنامه 598 را پذیرفت و بدین ترتیب جنگ عراق با ایران پایان یافت. این اتفاق نوید ورود به دوره ای از اقتصادی که دیگر جنگ محور آن نیست، داده شد و نگاه بخش خصوصی به اقتصاد، جذب و جلب سرمایه بود و نیز جلب اعتماد آنها. واکنش بازار در آن موقع بسیار قابل توجه بود. قیمت دلار و سکه سقوط کرد به طوری که در پایان سال قیمت دلار با 3 درصد کاهش نسبت به سال 1366 به 966 ریال رسید. در همین سال قیمت سکه طلا هم با 13 درصد کاهش به 9 هزار و 940 تومان تنزل کرد .
دومین واکنش را می توان در سال 1380 مشاهده کرد. در این سال هم اقتصاد ایران وارد برنامه سوم توسعه شد و هم آنکه اعلام رسمی شد که ایران به انرژی هسته ای دست یافته است و مذاکرات ایران و دولتهای غربی بر سر این موضوع شروع شد و تقریبا مسالمت آمیز بود. همین اتفاق را میتوان در بازار ارز و طلا هم مشاهده کرد. در این سال قیمت دلار با 2.2 درصد کاهش نسبت به سال1379 به 800 تومان در بازار آزاد رسید و قیمت سکه طلا هم با اندکی رشد قابل اغماض از 60 هزار و 536 تومان به 60 هزار و 880 تومان افزایش یافت .
اما سومین واکنش عینی تر را می توان در مذاکره 27 فروردین سال 91 میان ایران و گروه 1+5 دید. فضای مثبتی که قبل از شروع مذاکرات چه از سوی ایران و چه از سوی گروه مقابل به وجود آمده بود، این نوید را میداد که دو طرف به نتیجه مثبتی خواهند رسید. از همین رو بود که بازار در انتظار این رویداد به سر میبرد و تحول جدی در قیمتها یا شاخصها مشاهده نمی شد. اعلام این توافق در همان اوایل روز نشان داد که بازار تا چه اندازه منتظر این رویداد بوده است. کاهش قیمت دلار به 1850 تومان و سکه طلا به 700 هزار تومان و رکورد زدن شاخص کل بورس و گذشتن آن از مرز 27 هزار نشانه این انتظار بود.
یکی از مهمترین پارامترها در اقتصاد، انتظارات روانی است. اگر انتظار روانی وجود داشته باشد، قیمت کالاها یا افزایش می یابد یا کاهش. در دهه 1370 زمانی که بانک مرکزی نشست ماهانه خود در را در خصوص بازار ارز که آن موقع دچار چالشهای جدی شده بود، برگزار می کرد یکی از عمده ترین دلایلی که کارشناسان اقتصادی در باره بازار ارز مطرح می کردند آن بود که حدود 10 تا 15 درصد از قیمت ارز ناشی از انتظار روانی است.
بنا به توصیه آنها، یکی از مهمترین وظایف سیاستگزاران ارزی آن است که این انتظارات روانی را که نقش مهمی در بحران های اقتصادی ایفا می کنند را خنثی سازند. اساس این توصیه مدیریت شناور ارزی بود که بانک مرکزی به خوبی از سال 1380 تا پایان دولت هشتم در بازار ارز ایفا کرد.
اکنون به نظر میرسد باید انتظارات روانی در بازار را به نحوی شایسته مدیریت کرد. به هرحال، همه فعالان اقتصادی منتظر نتایج مذاکرات ایران و گروه 1+5 هستند و این، میطلبد چه مذاکرات به نتیجه نهایی برسد و چه نرسد، همه به یکدیگر کمک کنیم تا از این فضاها، هیچ کس سوءاستفاده نکند تا اقتصاد ایران با بالهای خود به حرکت خود و حتی با شتابی بیشتری ادامه دهد.