محمد خادمی: وضعیت آبی کشور به قدری بحرانی است که پیش از این مسئولان کمبود آب در کشور را یک موضوع امنیتی اعلام کرده بودند و به تازگی نمایندگان مجلس ا ز17 وزیر پشنهادی دولت دوازدهم تنها به وزیر نیرو آن هم به دلیل بی برنامگی در امور آب رای اعتماد ندادند که این دو موضوع خود نشان دهنده وضعیت هشدار دهنده آب محسوب می شود.از سوی دیگر طبق تحقیقاتی که به تازگی منتشر شده است کشورمان در یک وضعیت وخیم آبی به سر می برد و در صورت بی توجهی به این وضعیت به یک منطقه بیابانی و یدون سکونت در آینده تبدیل خواهد شد.دلیل وضعیت این بحران در تحقیقات علمی چند عامل مطرح شده است: عامل نخست وضعیت آب و هوایی یعنی تغییرات اقلیمی است که باعث کاهش بارندگی در برخی مناطق جغرافیایی کره زمین شده است از جمله منطقه خاورمیانه و کشورمان، علت دوم کم آبی به نوع و روش مصرف از سوی مردم بر می گردد چرا که باتوجه به رشد جمعیت میزان مصرف روز به روز افزایش پیدا می کند و از سوی دیگرنوع مصرف آب به شکل سنتی صورت می گیرد دلیل سوم رفتار دولت مردان است و این دولت مردان هستند که یا برنامه مشخص و منظمی برای وضعیت آبی کشور ندارند یا اینکه با راه اندازی سد ها و توجه نکردن به ارائه تسهیلات برای تغییر سیستم آبی در حوزه کشاورزی و صنعت باعث افزایش مصرف آب می شوند. در گزارش پیش رو به شکل اساسی به این 3 عامل می پردازیم، که در ادامه می خوانید:
*آمار چه می گوید
در ابتدای این گزارش به وضعیت آماری موجود آب کشور می پردازیم، در کشور ما 5 میلیون مشترک روستایی و 14 میلیون مشترک شهری از خدمات آب شرب بهره مند هستند و سهم هر ایرانی به شکل متوسط در روز 190 لیتر آب برای مصرف در نظر گرفته می شود، این آمار جدا از واحدهای تجاری، صنعتی و کشاورزی به حساب می آید. در آمریکا میزان مصرف سرانه روزانه هر فرد 360 لیتر، در کانادا 310 لیتر، در ژاپن 245 لیتر، در ایتالیا 237 لیتر، اسپانیا 210 لیتر، اسرالیا 142 لیتر و در انگلیس نیز 150 لیتر در هر روز است. کمبود آب یا کم آبی یعنی وضعیتی در یک منطقه که در نتیجه آن، هر نفر به کمتر از هزار متر مکعب آب برای مصرف سالانه خود دسترسی داشته باشد که اگر به کمتر از 500 متر مکعب برسد، بی آبی نامیده می شود.دسترسی به منابع آب تجدید شونده در ایران به دلیل واقع شدن کشور در اقلیم خشک جهان، یک سوم متوسط میزان بارندگی جهان به میزان حدود 250 میلی متر در سال است.هم اکنون 84 درصد از مساحت کشور در منطقه نیمه خشک و بیابانی قرار دارد و تنها 16 درصد از مساحت ایران در مناطق مرطوب و نیمه مرطوب است.نوسانات شدید بارندگی در کشور نیز به مشکلات نحوه تنظیم آبرسانی به تمام نقاط کشور می افزاید به نحوی که هم اکنون در منطقه ای مانند شهرانزلی در استان گیلان به صورت سالیانه 1940 میلیمتر بارندگی ایجاد می شود و در نقطه دیگری از کشور مانند شهر یزد فقط 60 میلیمتر در سال بارندگی دارد.در پاکستان به عنوان یکی از همسایه های ایران به صورت سالیانه 1520میلیمتر بارندگی به ثبت می رسد و این میزان در دیگر کشور همسایه شمالی ایران یعنی آذربایجان به میزان 1150میلیمتر است؛ با این حال تفاوت بسیار زیادی بین بارندگی 251 میلیمتری در ایران و این کشورهای همسایه وجود دارد.این در حالی است که میزان بارندگی کشور افغانستان به عنوان همسایه شرقی ما حدود 300 میلیمتر در سال ثبت شده است.
*تغییرات اقلیمی
طبق آمار سازمان ملل هم اکنون حدود 1 میلیارد نفر دسترسی به آب شرب سالم ندارند و بیش از 5/2 میلیارد نفرِ دیگر نیز دست-کم یک ماه در سال با کمبود آب مواجه هستند. در کل حدود 5/2 میلیارد نفر به خاطر آب غیربهداشتی در معرض بیماری¬هایی چون وبا و تب هستند. از این مقدار، 2 میلیون نفر هر ساله به همین دلیل جان خود را از دست می دهند.کشورمان با میانگین بارش 250 میلیلیتر در سال در مقابل 900 میلیلیتر متوسط بارندگی جهانی به طور طبیعی در کمربند خشکی کره زمین قرار گرفته و از هزاران سال پیش نیز با بحرانهای کم آبی روبهرو بوده است.ایران کشوری با اقلیم عمدتاً گرم و خشک است؛ ريزش باران در همه نقاط کشور يکسان نيست مقدار بارندگى از شمال به جنوب و از غرب به شرق کاهش مىيابد در نواحى شمال و غرب مقدار بارندگى نسبتاً زياد است تا جائىکه در برخى از نقاط سالانه اين مقدار تا حدود ۲۴۶ سانتىمتر (در ناحيه مرطوب انزلي) مىرسد ولى در بقيه نقاط که قسمت عمده از مساحت کشور را تشکيل مىدهد بسيار کم بين ۳ تا ۲۵ سانتىمتر در نواحى خشک و بين ۳۰ تا ۱۰۰ سانتىمتر در نواحى نيمه خشک است.با بررسى که در وضع توزيع مکانى باران در کشور بهعمل آمده نشان مىدهد که اين توزيع ناموزون است، ۲۷ درصداز باران فقط در 4درصد از سطح خاک کشور مىبارد و ۷۳ درصد ديگر از باران در ۹۶ درصداز مساحت کل کشور فرو مىريزد، يا بهعبارت ديگر فقط در یک چهارم از مساحت کشور مقدار باران سالانه بيش از ۳۰ سانتىمتر است و در باقى مساحت يعني۴/۳ ديگر مقدار باران سالانه از ۳۰ سانتىمتر کمتر است.بر اساس محاسبه ديگر، ۳۵ درصد بارش سالانه ايران در کرانه درياى خزر که ۱۰ درصد از وسعت کشور را شامل است مىبارد و مقدار بارش در داخل ايران که ۵ درصد از وسعت کشور را دربر مىگيرد معادل بارانى است که در ناحيه کرانههاى درياى خزر ريزش مىکند.جهت نشان دادن کاهش نسبى ميزان بارندگى از شمال به جنوب و از غرب به شرق کافى است بهطور نمونه به ارقام که در سالنامه آمارى کشور سال ۱۳۵۶ درج شده توجه کنيم.ميزان بارندگى سالانه در مناطق شمالى ۳/۵۹ سانتىمتر در گرگان، ۹/۹۶ سانتىمتر در بابلسر، ۲/۱۴۶ سانتىمتر در رامسر و ۲۴۶ سانتىمتر در بندر انزلى است در حالىکه اين ميزان در مناطق جنوبى ايران چون بندر جاسک ۷/۲۲ و در بندرعباس ۱/۳۵ و در بوشهر ۱/۳۳ و در اهواز ۲/۳۴ سانتىمتر در همان سال بوده است. در نواحى غربى ايران چون سنندج ميزان بارندگى ۴۴ و در کرمانشاه ۲/۵۴ و در لرستان (خرمآباد) ۵/۷۲ سانتىمتر در سال بوده در حالىکه در شرق ايران در همان سال مشهد ۶/۲۸ سانتىمتر و بيرجند ۵/۲۳ سانتىمتر باران داشتهاند.اين توزيع نامناسب مکانى باران فقط درسطح کل کشور نیست، بلکه در نواحى مختلف داخلى نيز بهعلت وجود برخى عارضههاى محلي، چون باد و جهت ارتفاعات اين ناموزونى ديده مىشود، مثلاً در مناطق کوهستانى که رشته کوه ها در مقابل بادهاى بارانزا قرار مىگيرند مقدارباران دامنههاى رو به باد به مراتب بيش از دامنه خلاف جهت آن است چنانچه در مناطق کوهستانى زاگرس که رشتههاى موازى آن در مقابل بادهاى حامل رطوبت غربى قرار دارند مقدار باران دامنههاى غربى بيش از دامنههاى شرقی آن است چرا که بادهاى حامل رطوبت در برخورد با ارتفاعات قسمت عمده رطوبت خود را در دامنههاى غربى فرو مىريزند، همينکه به دامنههاى شرقى مىرسند هم خشکتر شده و هم در اثر جريان نزولى هوا استعداد بارانسازى در آن ها تقليل مىيابد و يا در ناحيه کوهستانى شمال ايران که رشتهکوههاى البرز چون سدى در مقابل بادهاى مرطوب درياى خزر قرار دارند دامنههاى شمالى آن پر باران، در مقابل دامنههاى جنوبى آن حتى فاقد باران است.
*نقش افراد جامعه
نحوه مصرف و رشد جمعیت از عوامل انسانی کمبود آب در کشور مان به حساب می آید، آمارها نشان می دهد که جمعیت ایران از 1335 تا 1391از حدود 19 میلیون نفر به بیش از 75 میلیون نفر افزایش یافته است، بنابراین این رشد جمعیت دریک منطقه خشک و بیابانی نیازمند آب است که بالا رفتن مصرف آب را به دنبال می آورد.البته نمی توان گفت افراد جامعه نباید آب مصرف کنند، اما درصرفه جویی آب باید همیاروضعیت اقلیمی و حکومت ها باشند به شکلی که اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها باعث کاهش 6 درصدی مصرف آب درکشورازسوی مردم شده بود.70 درصد کره زمین را آب پوشانده است. اما این آب با آنچه ما کم داریم، فرق می کند. تنها 3درصد از آب کره زمین برای نوشیدن، استحمام، مصارف کشاورزی و صنعتی مناسب است (همان چیزی که به آب شیرین معروف است) و از این میزان نیز، دوسوم آن در یخچال های قطب شمال و جنوب خاک می خورد. از این آمارمشخص می¬شود که فقط یک درصد از آب کره زمین برای ما براحتی قابل استفاده است و باقی آن را باید با صرف هزینه¬های بیشتر، آن هم در برخی مصارف خاص بکار ببریم.
*صعنت و کشاورزی
85درصد ازآب مصرفی خاورمیانه دربخش کشاورزی مصرف می شود که این عدد درایران به 90درصدمی رسد. این درحالی است که کشاورزی تنها 15درصد از تولید ایران را شامل می شود. درست است که یکی از علل مصرف بالای آب درکشاورزی این منطقه، آب و هوای خشک آن است، اما می توان با روش های نوین از این میزان مصرف کاست، بدون اینکه که دچار کاهش محصولات کشاورزی شویم.منابع آب تجدید پذیر کل ایران به ۱۳۰ میلیارد متر مکعب بالغ میگردد. مطالعات و بررسیها نشان میدهد که در سال ۱۳۸۶ از کل منابع آب تجدیدشونده کشور حدود ۸۹/۵ میلیارد متر مکعب جهت مصارف بخشهای کشاورزی، صنعت و معدن و خانگی برداشت میشده است که حدود ۸۳ میلیارد متر مکعب آن (۹۳ درصد) به بخش کشاورزی، ۵/۵ میلیارد متر مکعب (۶ درصد) به بخش خانگی و مابقی به بخش صنعت و نیازهای متفرقه دیگر اختصاص داشته است.با این حال مصرف خانگی مردم از آبهای زیرزمینی تنها هشت تا هفت درصد است که رقم بالایی محسوب نمیشود. با توجه به این که بیشتر مصرف آب ایران در بخش کشاورزی است و مصرف خانگی سهم کمی در استفاده از آب دارد، صرفه جویی مردم ایران تأثیر زیادی بر بحران کمبود آب کشور ندارد. خانهها تنها ۷ درصد آب موجود در کل کشور را استفاده میکنند و اگر بیست درصد صرفه جویی در مصرف آنها محقق شود صرفاً یک درصد آب کشور نجات پیدا میکند، اما صرفه جویی در مصرف غذایی میتواند تأثیر زیادی بر مصرف آب در بخش کشاورزی بگذارد.در حالیکه تنها ۱۲ درصد از مساحت ایران زیر کشت است، حدود ۹۳ درصد از مصرف آب ایران در بخش کشاورزی صورت می گیرد. این در حالیست که تنها ده درصد تولید ناخالص ملی کشور از راه کشاورزی به دست میآید و ۱۷ درصد نیروی کار کشور در این بخش مشغول هستند.
*نقش مدیران
در بررسی محققان نشان میدهد 45 کشور جهان در معرض خشکسالی شدید هستند و ایران دررتبه چهارم فهرست هشدار قرار دارد. گزارشی نگرانکننده که در بخشی از آن به رودخانههای دجله و فرات اشاره شده بود واینکه مسابقه سدسازی دراین کشور ها مشکلات از دست دادن آب را دوبرابر می کند.در این گزارش به کشورهایی مثل ایران،عراق،ترکیه وسوریه هشدارجدی داده شده است که به خاطر استفاده نامطلوب از منابع آبی در معرض جدی خطر خشکسالی وبحران آب قرار خواهند داشت. دربخشی دیگر از این گزارش آمده که بعید نیست بین 30 تا 40 سال آینده، بخشهای وسیعی از ایران به بیابان مطلق تبدیل شود.درچهاردهه پیش تنها 50 هزار حلقه چاه در ایران وجود داشت که سالانه حدود 9 میلیارد مترمکعب از آنها برداشت می شد، اما اکنون بیش از650 هزار حلقه ایجاد شده که سالانه بیش از 60 میلیارد متر مکعب از آنها برداشت می شود.فایننشال تایمز ضمن نقل قول از« کاوه مدنی» استاد ایرانی دردانشگاه دولتی لندن می نویسد ایران از2000 سال پیش صنعت قنات را به دنیا معرفی کرده،اما متأسفانه بر اثر افزایش جمعیت،رشد مراکزصنعتی درفلات مرکزی، پمپاژ آب ازآب های زیرزمینی به صورت غیرقانونی وغیراصولی و نهایتاً تغییرات کلی درآب وهوا، 36هزاررشته قنات درایران خشکیده و مقنی ها نیزبا افراد جوان جایگزین نشده اند. برای مثال در 50 سال اخیر 40 قنات درجنوب تهران متروک شده و به جای آن 1400 پمپ مشغول آبرسانی به سبزی کاران و جمعیتِ رو به رشد است. با این همه با مدیریت صحیح آب به شکل سنتی همواره از پس این مشکل برآمده و خود را به بهترین شکل ممکن حفظ کرده است. حفر چاه و قناتهای فراوان درمناطق مختلف کشور هم گواه بر این ادعاست که کشورمان در طول هزاران سال با بحران کم آبی مواجه بوده و هم نشاندهنده مدیریت بینقص آن است و اینکه چگونه این بحرانهای شدید را براحتی و در سختترین شرایط پشتسر گذاشته است.سازمان محیط زیست سرعت استفاده ازمنابع آب زیرزمینی درایران را در قیاس با استاندارد جهانی سه برابر بیشترتخمین میزند. این برداشت بیرویه عامل خشکیدن ۲۹۷ دشت از۶۰۰ دشت ایران است.همچنین بخاطر عدم رسیدگی به شبکهٔ انتقال آب ۳۵ میلیارد مترمکعب آب در مسیر انتقال هدر میرود. مطابق گزارش شرکت آب و فاضلاب، دانشکده محیط زیست دانشگاه تهران تا تاریخ شهریور ماه سال نود و چهار 40درصد از شبکه آب کشور فرسوده اعلام شد. 13درصد از کل هدر رفتن آب ایران تا این تاریخ به موجب همین فرسودگی بوده است.در شهریور سال گذشته، پایگاه اطلاعرسانی وزارت نیرو اعلام کرد:« مجموع ظرفیت کل مخازن ۱۶۹ سد موجود در ایران، تا تاریخ ۱۰ شهریور سال ۱۳۹۵ تقریباً برابر با ۴۹٫۸ میلیارد مترمکعب است که از این میزان حدود ۴۷ درصد آن خالی است. بر طبق این گزارش، از ابتدای مهر ۱۳۹۴ تا ۱۰ شهریور ۱۳۹۵ خروجی آب سدهای کشور که عمدتاً در بخش کشاورزی مصرف شده است، در مقایسه با مدت مشابه سال قبل از آن، با ۲۸ درصد افزایش، از۲۸٫۳ میلیارد مترمکعب به ۳۶٫۳ میلیارد مترمکعب رسیدهاست. »شرکت مدیریت منابع آب ایران، ظرفیت کل مخازن سدهای کشور در سال ۱۳۹۵ را حدود ۴۹٫۶ میلیارد مترمکعب اعلام کرد و افزود که ۵۴ درصد از مخازن سدهای ایران خالی است.در تیر سالی جاری «علاءالدین بروجردی» رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ایران اعلام کرد:« بحران آب در ایران وارد مقوله امنیتی شده است.» وی افزود:« با این وجود در بسیاری از رودخانههای ایران فاضلاب وارد آب میشود و آب سالم را از بین میبرد. در شرایطی که برای استفاده شرب و صنعتی که تنها ۱۰ درصد مصرف کشور را تشکیل میدهد دچار مشکل هستیم عملاً به دست خود ما و بیتوجهیهای ما و عدم اجرای قانون منابع آبی کشور دارد از بین میرود.» اوگفت:« به همین خاطر در مجلس کمیته امنیت آب تشکیل شده است.»طبق آماررسمی،30درصد ازآب تصفیه شده به دلیل فرسودگی لوله ها هدرمی رود. جدا از این، آب لوله کشی درشهرهای ما تنها به صورت تصفیه شده ارائه می شود ومردم مجبورند برای آبیاری باغچه وشستن حیاط و خودرو خود نیز ازهمان آب شیرین استفاده کنند. در این مورد تنها وزارت نیرو و شرکت آبفا باید برای رفع این معضل اقدام کنند. اکنون 110 سد مخزني دركشورايجاد شده و 110 سد در دست اجرا و 170 سد مخزني ديگر در حال مطالعه است كه با تخصيص منابع تا پايان برنامه ششم به پایان خواهد رسيد.