موفقيت ثامن در گرو اعتماد مشتريان

مديرعامل موسسه اعتباري ثامن در جلسه روساي شعب استان خراسان رضوي ضمن تقدير و تشکر از کليه همکاران ساعي در مجموعه ثامن به تشريح واژه اعتماد در بين مشتريان و اهميت آن در نظام بانکي کشور پرداخت،و گفت: اعتماد اثرگذارترين واژه در عرصه سيستم بانکداري است. اعتماد،يک توقع و انتظار مثبت ، و تا حدودي احساسي است و به مرور زمان شکل مي گيرد ،اما در زمان کوتاهي از ميان مي رود و دلايل و استدلالات عقلي و منطقي هم هميشه نمي توانند به حفظ آن کمک کنند، پس يک لحظه غفلت از اين مسئله مي تواند صدمات جبران ناپذيري را در پي داشته باشد.
نظري توکلي يکي از دلايل موفقيت موسسه ثامن را اعتماد مردم به آن  دانسته و اعلام کرد :اين اعتماد حاصل مجاهدت ها و زحمات بسيار زياد و طاقت فرسايي است که همکاران از بدو تاسيس موسسه تا به حال انجام داده اند و کماکان نيز ادامه دارد  و ما همواره قدردان اعتماد و لطف مشتريان خود بوده ايم.
 وي همچنين گفت : اين را بدانيد و باور داشته باشيد که موسسه اعتباري ثامن ،موسسه بزرگ و باقدرتي است. ما همچنان محکم و استوار به حرکت رو به جلو خود ادامه خواهيم داد ، پس مي بايست خود را باور و به سازمان ايمان داشته باشيم و محکم و با قدرت براي رسيدن به اهداف سازمان تلاش کنيم
  نظري توکلي تلاش مضاعف همکاران ، اخلاق مداري و مشتري مداري را از مهم ترين اولويتهاي موسسه ثامن عنوان کرده وگفت : اگر قاطعيت مدير با مهرباني توام باشد تاثير شگفت انگيزي بر اطرافيان خواهد داشت و فرمانبري با ترس جاي خود را به انجام وظيفه با حس مسئوليت پذيري مي دهد.
عضو هيئت مديره موسسه اعتباري ثامن تلاش و پيگيري براي مطالبات معوق را ضروري خواند و اظهار داشت :  بهترين ابزار جذب نقدينگي وصول مطالبات است .مطالبات معوق به وجود آمده را بايد با پيگيري مجدانه و با دعوت از مديونين به مرحله وصول برسانيد.و همکاران بايد در فرصت هاي مناسب  جهت وصول مطالبات معوق اقدام کنند .
وي در ادامه تصريح کرد :حسن وصول معوقات بازگشت پول به بدنه سازمان است. بايد به مطالبات معوق با حساسيت ويژه اي بنگريم .و با همفکري و ارائه راهکارهاي عملياتي به منظور افزايش نقدينگي و کاهش مطالبات معوق اقدام کنيم.
  مدير عامل موسسه اعتباري ثامن در پايان جلسه اظهار داشت : مدير يک شعبه بايد بتواند از حداقل منابعي که در اختيار دارد حداکثر استفاده را ببرد .ايراد گرفتن نسبت به مشکلاتي که وجود دارد راه درمان نيست بلکه يک مسئول شعبه بايد بتواند به کارکنانش اميد را القاء کرده و براي آنها ايجاد هدف نمايد و از امکانات موجود بهتربن بهره برداري را بنمايد .اين چنين مديراني که با ايجاد هدف براي کارمندان خود ايجاد انگيزه مي کنند ، فقط به فکر سودآوري نيستند ، بلکه سودآوري را يکي از اجزاي کار مي بينند و سعي و تلاش مي کنند در محيط کاريشان به افراد بها داده و باعث شکوفايي شان شوند و شعار هر شعبه يک بانک را با برنامه ريزي محقق مي نمايند .