بازنشستگي در سراسر جهان به دوران آسايش و آرامش تعبير ميشود. بدين معنا که انسانها بيش از 30 سال کار و تلاش، به دوراني ميرسند که امکان کار برايشان وجود ندارد، بنابراين در مدتي که کار کرده و حق بيمه پرداخت کرده اند، بخشي از آن را بابت زمان بازنشستگي در صندوقها ذخيره ميکنند تا در ايام باقيمانده عمر بتوانند با مستمري دريافتي زندگي آراميداشته باشند. اما بازنشستگي در کشور ما تفاوت دارد. بازنشستگي آغاز دوران مشکلات است. آمارها بيانگر آن است که بيش از 60 درصد بازنشستگان در کشور ما حداقل بگير هستند و با مستمري که دريافت ميکنند، به غير از شرمندگي چيزي برايشان باقي نميماند. اما اين همه ماجرا نيست. درمان يکي از جديترين چالشهاي زندگي بازنشستگان است. فردي که دوران جواني و ميانسالي را پشت سرگذاشته و به دوران سالمندي قدم گذاشته، سلامتي خود را نيز از دست داده و بيش از گذشته به درمان نياز دارد. به همين دليل بيشترين آمار مراجعه به مراکز درماني و پزشکان به ويژه درمانهاي هزينه بر، به بازنشستگان و سالمندان اختصاص دارد.
بازنشستگان چه ميگويند
در اين رابطه به جمع بازنشستگان رفتيم تا شرايط درماني شان را سوال کنيم. اما گويا نيشتري به دمل چرکين زدهايم و کافي است سوال کنيم تا کوهي از مشکلات را مطرح کنند. يکي از بازنشستگان تامين اجتماعي با اعلام اينکه 30 سال حق بيمه داده اما امروز خدمات درماني مناسبي نميگرد گفت: براي تامين هزينههاي زندگي مشکل داريم بنابر اين اولويت اول ما تامين هزينه خوردو خوراک و پوشاک است. وي با اعلام اينکه هزينههاي روزمره اجازه نميدهد به فکر سلامت خودمان باشيم ميگويد: با درد ميسازيم و تا زماني که زندگي برايمان غير قابل تحمل نشود، به پزشک مراجعه نميکنيم. وي با اعلام اينکه پزشکان به بيماران به چشم صندوق نگاه ميکنند گفت: کدام پزشکي را سراغ داريد که حاضر باشد مشکلات بيماران را درک کند. اين بازنشسته با تاکيد بر اينکه به محض ورود به مطب پزشک، قبل از اينکه درد ما را بپرسند، از ما ويزيت ميگيرند گفت: کدام پزشکي را سراغ دارد که پس از معاينه به بيمارش بگويد درد تو را تشخيص نميدهم و حق ويزيت را پس بدهد. پزشکان اگر درد را تشخيص ندهند، چند قلم دارو مينويسند که يکي از آنها مسکن است. وي دستهايش را به آسمان بلند ميکند و ميگويد: خدا نکند کارمان به بيمارستان بکشد، آن وقت بايد فرش زير پايمان را بفروشيم تا دستمزد پزشک و مخارج بيمارستان را بدهيم.
خانم بازنشستهاي که در جلسه کانون بازنشستگان حضور دارد در اين رابطه ميگويد: مستمري ماهيانهاي که دريافت ميکنيم، فقط براي خورد و خوراک است و براي پوشاک هم مشکل داريم چه برسد به اينکه بخواهيم به فکر سلامت خودمان باشيم. وي با اشاره به اينکه خودش و همسرش به بيماري ديابت مبتلا هستند ميگويد: هر وقت به پزشک مراجعه ميکنيم، تاکيد ميکند که بايد تحت درمان باشيم، اما خودمان به صورت معمول داروهاي قند را ميخريم و مدتهاست به پزشک مراجعه نکرده ايم. اين خانم بازنشسته در پاسخ به اينکه آيا مراکز درماني تامين اجتماعي پاسخگوي شما نيست ميگويد: نوبت گرفتن در مراکز درماني تامين اجتماعي کار بزرگي است. بايد شش صبح بياييم تا بتوانيم نوبت بگيريم. وي با اشاره به اينکه مراجعه و ويزيت پزشک نصف روز از عمر ما را تلف ميکند ميگويد: بايد شش صبح بياييم تا نوبت بگيريم و صبر کنيم تا پزشک بيايد البته اگر تاخير نداشته باشد. پس از آن بايد برويم در نوبت داروخانه و اميدوار باشيم که داروهاي ما را داشته باشد زيرا بارها اتفاق افتاده که داروخانه اعلام کرده برخي از داروها را ندارد و شامل بيمه نميشود. وي ميگويد: از قول همه بازنشستگان حرف ميزنم؛ اگر بازنشستگان نتوانند با درمان تامين اجتماعي براي بيماريهايشان چاره انديشي کنند، درمان و به عبارت بهتر سلامتشان را تعطيل ميکنند.
خانم ديگري که مستمري بگير است و سالها قبل همسرش را از دست داده در اين رابطه ميگويد: اگر وضعيت درماني خوب بود که امروز ناچار نبودم تنها زندگي کنم. اين خانم که همسرش را در 60 سالگي از دست داده است ميگويد: هر روز که شوهرم سرکار ميرفت، به اميد بازنشسته شدن از خانه خارج ميشد. وي با اعلام اينکه شوهرش صبح در تاريکي از خانه بيرون ميرفت و شب در تاريکي هوا به خانه باز ميگشت گفت: شوهرم ساعت کارش که تمام ميشد، اضافه کاري ميماند و روزهاي تعطيل هم با ماشين مسافر کشي ميکرد و در عمل امکان تفريح نداشتيم. اين مستمري بگير افزود: من بارها گلايه ميکردم که اين چه زندگي است و شوهرم همه چيز را به بازنشستگي موکول ميکرد و وعده ميداد که وقتي بازنشست شدم، همه اينها را جبران ميکنم. وي با اعلام اينکه همسرش تنها دو سال پس از بازنشستگي از دنيا رفت گفت: شوهرم سرطان گرفت و هنگاميکه پيش پزشک رفتيم، اولين حرفي که به ما زد اين بود که چرا اينقدر دير آمديد. اما رويمان نشد به پزشک بگوييم که هزينههاي درماني باعث شد که به پزشک مراجعه نکنيم. وي در پاسخ به اينکه چرا به مراکز درماني تامين اجتماعي مراجعه نکرديد گفت: الان درمانگاهها و بيمارستانها بيشتر شده اما در گذشته ناچار بوديم از مراکز درماني خصوصي استفاده کنيم. وي در خصوص بيمه تکميلي گفت: کافي است يک بار به بيمارستان مراجعه کنيم تا بيمه تکميلي تمام شود. چندي قبل به يکي از بيمارستانهاي خصوصي مراجعه کردم و خيالم راحت بود که بيمه تکميلي دارم اما پس از چند روز به ما اعلام کردند که بيمه تکميلي شما تمام شده وناچار شديم بيمارمان را به مراکز تامين اجتماعي منتقل کنيم البته تامين اجتماعي هم به اين سادگيها قبول نميکرد.
يکي ديگر از بازنشستگان فيش حقوقي اش را نشان ميدهد و ميگويد: با ماهي يک ميليون تومان و چهار سرعائله، مگر ميشود به فکر درمان بود. وي از بيماريهاي خطرناک همسرش ابراز تاسف ميکند و ميگويد: تاکنون چندين بار همسرم را عمل کردهايم و هنوز هم خوب نشده است. اين بازنشسته با اشاره به داروهاي شيميدرماني ميگويد: به چه کسي بگويم که قرص دانهاي 5 هزار تومان و آمپول دانهاي 250 هزار تومان از بازار ميخريم. اين بازنشسته با اعلام اينکه دارو براي ما از نان شب واجب تر شده است ميگويد: هرچه به دست ميآوريم، خرج همسرم ميکنيم. وي با اعلام اينکه از پزشک خواسته تا داروهاي همسرش را براي يک ماه بنويسد ميگويد: سعي ميکنيم به محض آنکه حقوق گرفتيم، داروها را بخريم و براي خورد و خوراک هم خدا بزرگ است. اين بازنشسته براي فرزندانش آرزوي سلامتي ميکند و ميگويد: اگر کمک آنها نبود، نميدانستيم چطور بايد زندگي کنيم. البته آنها به مادرشان علاقه دارند اما خودمان ناراحت هستيم که به زندگي آنها فشار ميآوريم.
تامين اجتماعي تنها راهکار
در اين رابطه مديرداخلي بيمارستان صدر(به آفرين) با اعلام اينکه بازنشستگان از نظر معيشت در شرايط نامناسبي به سر ميبرند گفت: بيش از 60 درصد بازنشستگان حداقل بگير هستند و سن بازنشستگي هم آغاز بيماريهاست. خليل آهنگر در پاسخ به اينکه بازنشستگان بسياري گلايه دارند که سالهاست با بيماري زندگي ميکنند اما جرات درمان ندارند گفت: هزينههاي پزشکي سنگين، درآمد بازنشستگان پايين و هزينههاي درمان سرسام آور است. بنابر اين امکان درمان براي بازنشستگان کاهش مييابد. بنابر اين بازنشستگان اگر چنين ادعايي کرده باشند، بي راه نگفته اند.وي با تاکيد بر اينکه بسياري از بازنشستگان درگير بيماريهاي مزمن هستند گفت: اين افراد آنقدر بيماريهايشان را درمان نکردهاند که بيماري در وجودشان خانه کرده و اکنون درمان بيماري غير ممکن شده و در اين شرايط تنها ميتوان بيماري را کنترل کرد و درمان شدني نيست در حالي که اگر همان روزهاي اول تحت درمان قرار ميگرفتند، علاج ميشدند.مديرداخلي بيمارستان صدر(به آفرين) با اشاره به هزينه بالاي مراکز درماني خصوصي گفت: به هر حال نميتوان استفاده از مراکز درماني خصوصي را ناديده گرفت. وي بيمه تکميلي را ابزاري مناسب براي درمان بازنشستگان دانست و گفت: البته ضريب درماني که در بيمارستانهاي خصوصي گرفته ميشود، متفاوت است.آهنگر با اعلام اينکه هزينه درمان در برخي از بيمارستانهاي خصوصي بر مبناي ضريب " 3کا " تعيين ميشود گفت: بدين ترتيب بازنشسته با اولين مراجعه به بيمارستان، مشاهده ميکند که ذخيره بيمه تکميلي اش صفر شده يا کاهش چشمگيري داشته است.وي با اشاره به اينکه بازنشستگان متوجه اين مساله نيستند و هنگاميمتوجه ميشوند که براي بار دوم و درمان ديگري به همان دسته از مرکز درماني خصوصي مراجعه ميکنند گفت: بيمارستان صدر متعلق به بخش خصوصي و تامين اجتماعي است و چون مشکلات بازنشستگان را درک ميکنيم، بابت هر مداوا ضريب "يک کا" را در نظر گرفته ايم. بدين ترتيب هر بازنشسته که يک بار در بيمارستانهاي خصوصي درمان شود، ميتواند با همان بيمه تکميلي تا سه بار در بيمارستان صدر درمان شود.مديرداخلي بيمارستان صدر(به آفرين) با تاکيد بر اينکه سهامداران اين بيمارستان هيچ سودي از سرمايه گذاري در بيمارستان دريافت نميکنند و تماميسود بيمارستان بابت تجهيز و ارايه خدمات بهتر هزينه ميشود گفت: هرچقدر مراکز درماني مرتبط با تامين اجتماعي تقويت شوند، براي بازنشستگان و کارگران بهتر است. به همين دليل انتظار داريم از خدمات ما استقبال کنند. آهنگر با اشاره به اينکه در بيمارستان صدر روزانه به 2300 بيمار خدمت رساني ميشود گفت: بيماران براي گرفتن نوبت لازم نيست به بيمارستان مراجعه کنند و نوبت دهي به صورت تلفني و تلگرامياست و بيماران ميتوانند از طريق سيستم نرم افزاري نوبت بگيرند.وي با تاکيد براينکه براي بازنشستگان شرايط ويژهاي قايل هستيم گفت: از آنجا که ميدانيم براي بازنشستگان نشستن در نوبت سخت است و نميتوانند ساعتها در صف انتظار بمانند، شرايطي براي آنان فراهم کردهايم که از داخل خانه بتوانند نوبتشان را بدانند که چندمين بيمار هستند، پزشک چه ساعتي ميآيد و نوبتشان تقريبا چه ساعتي فرا ميرسد.مديرداخلي بيمارستان صدر به آفرين با اشاره به اينکه يکي از جديترين چالشهاي بيماران، نوبتهاي طولاني در آزمايشگاه، سونوگرافي، راديولوژي و ماموگرافي است گفت: نمونه گيري در آزمايشگاه به روز است. راديولوژي و ماموگرافي را نيز روزانه انجام ميدهيم اما براي سونوگرافي نوبت چهار روزه ميدهيم.وي با اشاره به اينکه براي مراجعات حضوري هم ظرفيتي تعريف کردهايم گفت: بيماراني که از سيستم نوبت دهي تلفني و اينترنتي بيمارستان صدر خبر ندارند و حضوري مراجعه ميکنند، ميتوانند از ظرفيت بيماران حضوري استفاده کنند. در اين رابطه علي اکبر عيوضي عضو هيات مديره کانون کارگران بازنشسته تهران گفت: متاسفانه بيش از 60 درصد بازنشستگان حداقل بگير هستند و از سوي ديگر هزينههاي درمان نيز بالاست. بنابر اين يک بازنشسته ابتدا به دنبال سيرکردن شکم خود و خانوادهاش ميرود و در وهله دوم اگر چيزي برايش باقي بماند، به فکر درمان ميرود. وي با اشاره به اينکه هزينههاي درمان در بيمارستانهاي خصوصي بسيار بالاست گفت: اينکه يک بازنشسته با حقوق يک ميليون توماني بخواهد در بيمارستاني بستري شود که هزينه يک شب بستري شدن در آن يک ميليون تومان است، رويايي بيش نيست. عضو هيات مديره کانون کارگران بازنشسته تهران با تاکيد بر اينکه تنها اميد بازنشستگان براي گرفتن خدمات درماني، دفترچه تامين اجتماعي و البته مراکز درماني سازمان است گفت: اگر اين مراکز نباشند، يک بازنشسته هرگز به فکر درمان نميافتد. وي با اشاره به اينکه امروزه بسياري از بازنشستگان از بيماريهاي مزمن زنج ميبرند گفت: بارها شاهد بوديم که بازنشسته زماني به مراکز درماني مراجعه کرده که کار از کار گذشته و آنقدر يک بازنشسته درد کشيده که به آن درد عادت کرده است و اکنون نيز بيماراش به اندازهاي کهنه شده که در وجودش خانه کرده و امکان درمان بيماري وجود ندارد. عيوضي تاکيد کرد: هزينههاي درماني در بيمارستانهاي خصوصي به اندازهاي بالاست که اگر بازنشسته نتواند در مراکز درماني تامين اجتماعي ودولتي دردش را درمان کند، جانش را بابت درمان نکردن آن بيماري از دست ميدهد.