فریاد از اقتصاد سیاست زده

خوب است همه چیز حساب و کتاب داشته باشد. اما در بسیاری از موارد اتفاقاتی رخ می دهد که مشخص نیست به چه دلیل بوده است. یکی از این موارد گرانی های اخیر است. از ابتدای سال تاکنون که کمتر از 5 ماه است، سکه و ارز راه خودشان را رفتند و کار به جایی رسید که تمامی کارشناسان، صاحب نظران، نمایندگان مجلس و... اعتراف کردند که زبان این اقتصاد را درک نمی کنند حتی نمایندگان درصحن علنی خانه ملت اعتراف کردند که اقتصاد ایران در حال فروپاشی است و بر نظارت بر آن اصرار داشتند. اما سوال اینجاست که چه خبر است؟ چگونه است که در مدت کمتر از 5 ماه ارزش پول ملی با سر سقوط می کند و همه چیز را با خودش به زیر می کشد؟ اما یک بار این سیر نزولی متوقف می شود. آیا باید باور کنیم که اقتصاد ما تابع بازی های سیاسی است؟ شاید تکذیب آن زیاد هم سخت نباشد. هنگامی که ترامپ برجام را امضا نمی کند و یک باره قیمتها روند سعودی می گیرد و به محض آنکه اعلام می کند آماده مذاکره بدون پیش شرط است قیمت ها کاهش چشمگیری پیدا می کند،‌یعنی اقتصاد ما سیاست زده است. اما به نظر می رسد سیاست بلایی است که به جان اقتصاد جهان افتاده است. هنوز هیچ اتفاق خاصی رخ نداده و مذاکره ای هم واقع نشده است اما قیمت نفت سقوط می کند و بازار جهانی سرد می شود. مذاکره ترامپ با پوتین ، دیدار ترامپ با اون، اظهار نظر یک وزیر خارجه و بسیاری موارد دیگر نشان می دهد که اقتصاد دانان باید یک دوره سیاست ورزی هم بگذرانند و یک واحد سیاست ورزی را به دروس دانشگاهی اضافه کنند زیرا قیمتها در شرایطی بالا و پایین می روند که هیچ تابع اقتصادی واقع نشده و رابطه ای هم بین عرضه و تقاضا وجود نداشته اما قیمتها یا به سر به زمین خورده اند یا سیر سعودی سوال برانگیزی داشته اند.