کورش شرفشاهي
k.sharafshahi@gmail.com
در حوزه سياست و اقتصاد شرايط متفاوت شده است. مدتي است که دولتمردان در هر نشست و با هر بهانهاي اعلام ميکنند تحريمهاي آمريکا کارساز نيست، اما هرگز اعتراف نميکنند که فرار رو به جلو داشتهاند و کار را به جايي رساندهاند که تحريم در برابر اين همه سومديريت شرمنده است. کافي است به روزهاي آغازين سال 97 توجهي داشته باشيم و قيمتهاي آن روز را با قيمت امروز مقايسه کنيم. قيمت دلار 3500 تومان، مرغ 5500 تومان،سکه طلا يک ميليون تومان، رب گوجه فرنگي 1800 تومان، پرايد 19 ميليون تومان و خلاصه اينکه قيمت هر کالايي به نسبت امروز بسيار پايين بود تا آنکه بحث خروج آمريکا از برجام و تحريمها مطرح شد. در اين شرايط به نظر ميرسد مسوولان کشورمان تصميم گرفتند فرار رو به جلو داشته باشند و قيمتها را به جايي برسانند که اگر تحريم اعمال ميشد، بدانجا ميرسيديم. مگر آمريکا به دنبال اين نبود که ارزش پول ملي کشورمان 5 برابر سقوط کند؟ مگر آمريکا نميخواست سکه طلا 5 ميليون تومان بشود؟ مگر هدف آمريکا از تحريم، افزايش 10 برابري قيمت رب گوجه فرنگي نبود؟ چه معنايي دارد که قيمت پرايد به 40 ميليون تومان برسد؟ به راستي چرا بايد قيمت گوشت قرمز دو برابر بشود و به کيلويي 80 هزار تومان برسد؟ چرا بايد قيمت لبنيات، حبوبات، برنج، کاغذ، لوازم يدکي خودرو، مواد اوليه کارخانهها و هر آنچه به فکرمان ميرسد، افزايش معناداري داشته است. چرا کسي پاسخ نميدهد که دليل اين گرانيها چيست؟ آيا هدف آمريکا غير از اين بود که قيمتها را بدين اندازه بالا ببرد تا مردم در فشار قرار بگيرند؟ مگر جنگ اقتصادي غير از اين است و اين همه گراني بيانگر شکست اقتصادي نيست؟ هنگاميکه اکثريت جامعه حقوق بگير زير دو ميليون تومان ميگيرند و بيش از 60 درصد بازنشستگان کمتر از حداقل يعني يک ميليون و 100 هزار تومان دريافتي دارند، آيا معلوم نيست اين گراني سرسام آور چه بلايي به روزگار حقوق بگيران ميآورد؟ به ياد اظهارات محمود احمدي نژاد ميافتيم که در واکنش به گرانيهاي آن زمان، به ميوه فروش سرخيابانشان استناد ميکرد و از مردم ميخواست براي خريد بدانجا بروند. به نظر ميرسد امروز نيز حسن روحاني از مغازههايي خريد ميکند که تفاوت معناداري با ديگر مغازهها دارند! ادبيات دولتمردان امروزه ثابت ميکند که يا از جاي ديگري خريد ميکنند يا مفهوم تورم و گراني در اقتصاد جهاني عوض شده است. در هر صورت دولتمردان بايد بدانند که ملت نجيب ايران همواره در کنار و همراه انقلاب بودهاند و نبايد با آنان اين گونه برخورد کرد. اما سوال اينجاست که مگر آقايان نميدانند ايران 40 سال است در تحريم بوده و پيش بيني ميشود در آينده ادامه داشته باشد، مگر آقايان نميدانستند که با آمدن ترامپ، برجام بدين روزگار ميافتد؟ مگر از دشمني استکبار خبر نداشتند؟ چرا مسوولان کشورمان اقتصاد مقاومتي را درک نکردند؟ کشوري که 11 درصد منابع و ذخاير جهان را دارد، چرا همچنان وابسته به نفت است و نتوانسته اقتصادش را خودکفا کند يا آسيب پذيري آن را به حداقل برساند. پاسخ همه اين سوالات و پرسشهاي ديگر تنها يک جمله است؛ سومديريت و بس.