دست مریزاد به سید میعاد صالحی

همه چیز از آنجا شروع شد که سیدمیعاد صالحی، بدون مقدمه مدیرعامل صندوق بازنشستگی کشوری شد. همزمان با این حکم شریعتمداری به رییس وقت رادیو قران، هجمه ها علیه رییس جدید صندوق آغاز شد و روند صعودی به ویژه در فضای مجازی داشت، به نوعی که طوفان انتقادها برای این انتصاب به راه افتاد. صالحی دکترای مکانیک از دانشگاه شریف داشت و نگرانی ها بابت آن بود که این مدرک تحصیلی تناسبی با صندوق بازنشستگی ندارد. عباراتی نظیر "سیدمیعاد صالحی با مدرک مهندسی شریف بدون کوچکترین دانش مالیاقتصادی به مدیریت این سازمان مصیبت زده منصوب شد". "حافظ قران توان اداره صندوق را ندارد". "صندوق بازنشستگی نیازمند مدیری با تجربه است". دکترای مکانیک ربطی به صندوق بازنشستگی ندارد و بسیاری عبارات دیگر که در خصوص این انتصاب در رسانه های مجازی و مکتوب دست به دست می شد. اما شگفتی دیگر عبارت «فاقد صلاحیت لازم» در تذکر رییس جمهور به وزیر رفاه در مورد این انتصاب بود. روحانی تاکید کرده بود که جوانگرایی مدنظر دولت تدبیر و امید باید همراه با شایسته سالاری باشد. با این همه صالحی مدیریت خود را آغاز کرد و در اولین گام به سراغ مدارک تحصیلی مدیران زیر مجموعه صندوق رفت. پس از آنکه مدارک تحصیلی و مشاغل مدیران زیرمجموعه مدیریتی اش را بررسی کرد، تازه متوجه شد که مفهوم مدرک بی ربط چیست. شاید هنگامی که متوجه شد فردی با داشتن مدرک دبیری ادبیات فارسی مدیرعامل یکی از بزرگترین هلدینگ های غذایی کشور است و تحت عنوان دکتر فخرالدین مولایی همه جا حضور می یابد، به عمق فاجعه پی برد. وقتی میعاد صالحی اولین سند شفافیت صندوق بازنشستگی کشور را که تنها نام و مدارک بخشی از مدیران صندوق افشا شده بود، در روز عید فطر منتشر کرد، مفهوم مدیریت بر یک زیرمجموعه رنگ دیگری گرفت و تمام کسانی که گمان می کردند مدیری بی تجربه سکان هدایت صندوق را در دست گرفته و بهترین زمان برای امتیاز گرفتن، لابی و زدوبند است، پی به اشتباه خود بردند. شاید کمتر کسی باور می کرد که این دکترای جوان مکانیک، دست به اقداماتی بزند که کمتر مدیر با تجربه و حتی جسوری جرات انجام آن را داشته باشد. بی شک راه اندازی سامانه شفافیت، برملا کننده تنها بخشی از رازهای مکتوم در این هلدینگ بزرگ اقتصادی بود. اما آنچه مدیران باید بدانند، این است که علاوه بر مدیریت ، باید امانت دار هم باشند و امانت داری در هلدینگ صندوق بازنشستگی بیانگر روحیه سازش ناپذیری مدیریت جدید آن است. تمام کسانی که نسبت به انتصاب صالحی موضع گیری کرده اند، اکنون باید پاسخ بدهند که زمان انتصاب مدیرانی با مدارک بی ربط در این هلدینگ ها کجا بودند؟ آیا وجود مدیرانی با مدرک تحصیلی بی ربط همچون مولایی بیانگر آن نیست که مدیران سنوات گذشته بر مدار اصلی حرکت نکرده و صندوق بازنشستگی را به حیات خلوتی برای برخی آقایان تبدیل کرده اند؟ آیا نباید شک کنیم که صندوق بازنشستگی مدتهاست محلی امن برای بکارگیری عوامل صاحب نفوذ و دارای قدرت و ثروت بوده است؟ مدتهاست شعار اتاق شیشه ای در مورد بسیاری از دستگاهها مطرح می شود و تاکنون محقق نشده است. آیا امروز صندوق بازنشستگی نباید الگویی برای تحقق شعار شفافیت باشد؟ آیا نباید به این مدیر جوان دست مریزاد گفت؟