در برخی کمپهای ترک اعتیاد شاهد شرایط بسیار وخیمی در نگهداری از معتادان هستیم و آنها تحت آزار و اذیت و حتی شکنجه قرار میگیرند؛ متأسفانه، گاهی این شرایط منجر به درگیریهای فیزیکی و حتی قتل و جنایت میشود!
به گزارش تسنیم؛ وقوع جرائم در برخی کمپهای ترک اعتیاد، مسئله نگرانکننده و نیازمند بررسی است. این مراکز، که هدف اصلی آنها کمک به افراد برای رهایی از اعتیاد و بازگشت به زندگی سالم است، در برخی موارد خود به بستر مشکلات و سوءاستفاده تبدیل شدهاند. بهدلیل نظارت ناکافی یا سوءمدیریت، گاهی در کمپهای ترک اعتیاد رفتارهای نامناسب، اعمال خشونت و حتی جرایم جنایی گزارش شده است. چنین تخلفاتی نهتنها موجب آسیب بیشتر به افراد تحت درمان میشود، بلکه اعتماد عمومی به این مراکز را نیز خدشهدار میکند.
یکی از دلایل بروز این مشکلات، نبود استانداردها و معیارهای مشخص برای فعالیت کمپهای ترک اعتیاد است. برخی از این مراکز با وجود نداشتن مجوزهای لازم، به فعالیت ادامه میدهند و ممکن است کارکنانشان تجربه و مهارت کافی در مواجهه با شرایط بحرانی و نیازهای روانی ـ اجتماعی افراد مبتلا به اعتیاد را نداشته باشند. در مواردی نیز افراد تحت درمان بهدلیل عدم امکانات یا رفتارهای خشونتآمیز مجبور به ترک کمپها شدهاند که این امر میتواند خطر بازگشت آنها به اعتیاد را افزایش دهد. برای مقابله با این مشکلات، ضروریاست دولت و نهادهای مربوطه نظارت بیشتری بر کمپهای ترک اعتیاد اعمال کنند و معیارهای دقیقی برای تأیید و ارزیابی این مراکز در نظر بگیرند همچنین آموزش و ارتقای سطح مهارت کارکنان این مراکز در زمینههای روانشناسی، مددکاری اجتماعی و مدیریت بحران نیز از اهمیت زیادی برخوردار است. افزایش آگاهی عمومی و ایجاد فضای گفتگوی شفاف در مورد وضعیت این کمپها و نیز گزارش جرایم و تخلفات رخداده میتواند به بهبود شرایط و افزایش کیفیت خدمات در این مراکز کمک کند.
برای بررسی ابعاد این مسئله، میزبان "محمدمهدی براعه" قاضی دادگستری، رئیس شعبه دادگاه کیفری 2 تهران و بازپرس سابق ویژه قتل پایتخت در تسنیم بودیم که ماحصل این گفتوگو را در ادامه از نظر میگذرانید:
آقای براعه! در زمان حاضر در سطح کشورمان چند نوع "کمپ ترک اعتیاد" داریم و تفاوت آنها هم از جهت مجوز رسمی که دارند و هم در نوع روشهای ترک در چیست؟
یکی از معضلاتی که طی سالهای اخیر جامعه با آن مواجه بوده است، وقوع برخی جرایم در برخی از کمپهای ترک اعتیاد بوده است؛ یکی از مراجعی که افراد مبتلا به اعتیاد میتوانند برای ترک اعتیاد به مواد مخدر و بازگشت به زندگی سالم به آنجا مراجعه کنند، مراکز بهبودی اقامتی هستند که در عرف به آنها کمپ ترک اعتیاد گفته میشود.
این مراکز برای فعالیت قانونی، نیازمند اخذ مجوز از سازمان بهزیستی هستند. علاوه بر این مراکز، مراجع دیگری نیز برای درمان اعتیاد در کشور وجود دارد که مرجع صدور مجوز آنها وزارت کشور است مانند "جمعیت احیاء انسانی کنگره 60" و انجمن معتادان گمنام که جلسات حمایتی برای افراد خواهان درمان اعتیاد برگزار میکنند که با کمپهای ترک اعتیاد از جهت روش درمانی و اینکه نگهداری اجباری در آنها وجود ندارد، تفاوت دارند. برخی از این مراجع مجوز درمان معتادین با بهرهگیری از برخی داروهای خاص مانند OT و متادون دارند؛ بهطورکلی اعتیاد را میتوان بهعنوان زمینه ارتکاب بسیاری از جرایم دیگر در نظر گرفت البته بحث درباره ماهیت اعتیاد، اینکه آیا جرم است یا بیماری، موضوعی گسترده با ابعاد حقوقی و پزشکی فراوان است. بهنظر من، اعتیاد بهعنوان یک بیماری باید مورد توجه قرار گیرد و بهجای برخورد کیفری، رویکردی تأمینی و تربیتی در قبال آن اتخاذ کرد.
متأسفانه در زمان حاضر شاهد استفاده از برخی روشهای غیرقانونی، خشن و خطرناک در برخی از کمپهای ترک اعتیاد هستیم؛ نحوه نظارت بر این کمپها به چه صورت است و آیا همه این کمپها دارای مجوز رسمی هستند؟
بله بنده هم در سال های گذشته به عنوان قاضی ناظر بر مراکز بهبودی اقامتی و همچنین بازپرس ویژه قتل، در بررسی مراکز بهبودی اقامتی (کمپهای ترک اعتیاد) چه مجاز و چه غیرمجاز، به طور مکرر با اقدامات غیرقانونی مواجه شدهام.
دلیل اصلی این مسئله، صدور مجوز به نام افرادی است که صلاحیت نگهداری از معتادان را ندارند. متاسفانه، بسیاری از افرادی که در این مراکز کار میکنند، خود دارای اعتیاد بوده و درمان کامل در خصوص آنها رخ نداده و حتی درگیر بیماری های روحی و روانی هستند! و به جای درمان، شرایط را برای بهبودی معتادان سختتر میکنند.
نگهداری اجباری و عدم ارائه خدمات درمانی مناسب در این مراکز، سبب میشود که روند بهبودی به تأخیر افتاده یا حتی متوقف شود. امروزه، جامعه علمی به این نتیجه رسیده که نگهداری ساده و بستری کردن یک معتاد، درمان محسوب نمیشود.
با اقدامات درمانی فعلی، ترک اعتیاد اغلب موقتی است و مشکلات متعدد جسمی و روانی را به دنبال دارد. اعتیاد یک بیماری پیچیده روانتنی است که هم جسم و هم روان فرد را درگیر میکند.
با این حال، مجوز تأسیس مراکز ترک اعتیاد به افرادی داده میشود که خود سابقهی بازکشت به اعتیاد داشتهاند و لزوماً صلاحیت لازم برای درمان را ندارند. این افراد اغلب با معرفی مراکز خصوصی و جذب بیماران به صورت اجباری، کسب درآمد میکنند. پزشکانی که با این مراکز همکاری میکنند نیز معمولاً حضور فعالی ندارند و تنها از مجوز پزشکی خود برای قانونی جلوه دادن فعالیت این مراکز استفاده میکنند!
در این مراکز، بیماران اغلب بهصورت اجباری نگهداری میشوند و امکان بروز خشونت و توهین وجود دارد. آنچه در بسیاری از این مراکز رخ میدهد بیانگر این حقیقت تلخ است که مدیران این مراکز خصوصی از هدف اصلی تشکیل آنها دور شده به نحوی که به نظر میرسد هدف اصلی این مراکز، جذب بیمار است برای درآمد مالی!
برای رسیدن به هدف درآمد بیشتر، افراد معتاد را بهزور و با تهدید به این کمپهای ترک میآورند و بدون ارائه خدمات درمانی مناسب، آنها را نگهداری میکنند. متاسفانه برخی مراکز ترک اعتیاد با ادعای کمک به افراد معتاد و خانوادههایشان، اقدام به ربایش افراد میکنند! آنها با فریب خانوادهها و القای این باور که این کار به نفع فرد معتاد است، او را از منزلش خارج کرده و به مرکز ترک اعتیاد منتقل میکنند.
در بسیاری از موارد، این افراد در مراکز با شرایط بسیار سختی مواجه میشوند و تحت آزار و اذیت قرار میگیرند؛ متاسفانه، گاهی این شرایط منجر به درگیریهای فیزیکی و حتی قتل میشود.
متاسفانه در برخی موارد، افراد معتاد بدون اطلاع یا رضایت خانواده به مراکز ترک اعتیاد منتقل میشوند. این افراد ممکن است توسط دوستان یا آشنایان به زور به این مراکز برده شوند.
رئیس فدراسیون فوتبال ایران گفت: در حال حاضر هیچکس نمیتواند بگویید که از شرایط فعلی فوتبال کشور راضی است و خودم نیز از وضعیت فدراسیون راضی نیستم. به گزارش تسنیم از اصفهان، مهدی تاج در مجمع انتخاباتی هیئت فوتبال استان اصفهان، انتخاب مجدد علی طاهری را تبریک گفت و اظهار داشت: امروز شاهد یک مجمع انتخاباتی بسیار خوبی بودیم و کاندیداها در کمال اخلاق و احترام برنامههایشان را تشریح کردند.
وی در ادامه تصریح کرد: امیدوارم که از ظرفیت دو کاندیدای دیگر و سایر اعضای مجمع استفاده کنید. فوتبال و به طور کلی ورزش کشور ما توانمندی خوبی دارد و اگر از ظرفیتها به درستی استفاده کنیم، وضعیت ورزش کشور بهتر نیز خواهد شد.
رئیس فدراسیون فوتبال با تأکید بر اینکه فوتبال ما نسبت به بسیاری از کشورهای آسیایی عقب است، خاطر نشان کرد: بودجه فدراسیون فوتبال نسبت به خیلی از کشورهای دیگر قابل مقایسه نیست و اگر بخواهیم وضعیتمان را با کشورهایی مثل ژاپن و کره مقایسه کنیم، حداقل چهار یا پنج گل عقب هستیم. وی در ادامه انتخاب اعضای هیئت رئیسه را نیز تبریک گفت و افزود: فوتبال اصفهان در گذشته تکاپوی بیشتری داشت و تیمهای ذوبآهن، سپاهان، تام و سامان گوشت از زمانی که جام تخت جمشید برگزار میشد، در فوتبال حضور پررنگی داشتند. در حال حاضر سپاهان و ذوبآهن هنوز هم هستند، اما به طور کلی فضای فعلی فوتبال اصفهان نسبت به گذشته عقبگرد داشته است و به ویژه در فوتبال بانوان و پایهها نیازمند نگاه تازهای هستیم. تاج همچنین به حضور بانوان در ورزشگاههای کشور اشاره کرد و گفت: برای حضور بانوان در ورزشگاهها تلاش زیادی صورت گرفت و علیرغم موانعی که وجود داشت، خوشبختانه این مهم عملی شد. البته در اصفهان حضور بانوان در ورزشگاه با موانعی مواجه است که امیدواریم برطرف شود و با حفظ شئونات اسلامی و تابعیت از قوانین کشور از این ظرفیت استفاده کنیم. وی یادآور شد: استاندار اصفهان کاملاً با حوزه فوتبال آشناست و میتواند به حل این موانع کمک کند. در حال حاضر هیچکس نمیتواند بگویید که از شرایط فعلی فوتبال کشور راضی است و خودم نیز از وضعیت فدراسیون راضی نیستم، چون ظرفیتهای زیادی وجود دارد.
کتابهای خوب دریچهای به دنیای تخیل، تجربه و یادگیری نوجوانان است. در این دوران پُر از کشف و کنجکاوی، انتخاب کتاب مناسب میتواند نقش مهمی در رشد شخصیت، تقویت خلاقیت و ایجاد تفکر انتقادی نوجوانان ایفا کند. از داستانهای ماجراجویانه و علمی-تخیلی گرفته تا رمانهای واقعگرا و آثار الهامبخش؛ کتابهای متنوع میتوانند به نوجوانان کمک کنند تا در مسیر پیدا کردن هویت شخصی خود، آگاهی از جهان پیرامون و درک بهتر از روابط انسانی پیش بروند.
این گزارش به معرفی چند کتاب ویژه و پرمحتوا برای نوجوانان میپردازد؛ کتابهایی که نهتنها سرگرمکنندهاند، بلکه با پیامها و مفاهیم ارزشمند خود میتوانند همراهانی واقعی در مسیر رشد و یادگیری باشند.
تنتن و سندباد
کتاب «تنتن و سندباد» اثری خیالی و استعاری از تقابل دو شخصیت تنتن و سندباد به نمایندگی از دو فرهنگ غرب و شرق است؛ این کتاب سالها پس از پایان مجموعه داستانهای تنتن، توسط «محمد میرکیانی» خلق و نگارش شده است.
کتاب داستان تقابل افسانههای کهن مشرق زمین و داستانهای خیالی غرب با زبانی استعاری و در قالب واقعگرایانه است. شخصیتهایی نظیر سندباد و علیبابا که روزگاری سکه رایج بازار نقالها بودند و در دل داستانهای خود نکتههای پندآموز داشتند، در این کتاب به مصاف قهرمانهای پوشالی و بزرگنماییشده غرب میروند.
هر کدام از این دو گروه بهعنوان نمایندههای فرهنگ خود در کتاب معرف میشوند و در مقابلِ قدرتهای بیمنطق و بزرگنماییشده قهرمانهای غرب، افسانههای شرق راههایی منطقی و عاقلانه در پیش میگیرند و در برابر تهاجم و خوی خشونتطلبی آنها، با صبر و اتحاد سرزمینشان را نجات میدهند. در حقیقت میرکیانی تلاش کرده است حقیقتی تاریخی را در قالب یک داستان خیالی برای نوجوانان بازگو کند. داستان تهاجم تکراری غرب بر سرزمینهای شرقی و استعماری که بر کشورهای آسیایی و آفریقایی گذشته است، اینبار در شکلی جدید و با هدف سیطره بر فرهنگ و اندیشه در تنتن و سندباد روایت میشود.
خاطرات سفیر
کتاب «خاطرات سفیر» خاطرات نیلوفر شادمهری و شامل بیان چالشهایی است که یک زن مسلمان بهعنوان دانشجوی ممتاز ایرانی در فرانسه با آن روبهرو شده است.
او سفیر ایران، یا بهتر بگوییم سفیر اسلام در قلبکشور فرانسه شد؛ بانویی محجبه و شاید کمی متفاوت از همسالان و همکلاسیهای خود که برای تکمیل تحصیلاتش در رشته طراحی صنعتی، برای مدتی ایران را به مقصد فرانسه ترک میکند و اینگونه خاطرات سفیر آغاز میشود.
کتاب «خاطرات سفیر» به روایت نیلوفر شادمهری با نگارشی صمیمی و ساده، خواننده را به خوابگاهی در پاریس میبرد و او را با رویدادها، تجربهها و خاطراتش شریک میکند. خاطرات دختر مسلمانی که در کشور فرانسه، هرچند برای ادامه تحصیل در مقطع دکتری حضور دارد، اما سفیری برای دفاع از حقیقت اسلام شده است. رویارویی او با آدمهای مختلف و اتفاقات متفاوت این خاطرات را جذابتر میکند، از قبول نشدنش در بهترین دانشگاه فرانسه تنها به دلیل حجابش و دست ندادن با سرشناسترین اساتید مرد تا برگزاری دعای عهد در اتاق خوابگاه و خواندن دعای کمیل برای «یک سلیم النفس».
وقتی مهتاب گم شد
وقتی مهتاب گم شد پیش از آنکه شرح زندگی علی خوشلفظ باشد، روایتی عینی از یک واقعه تاریخی است که موجب شد سرنوشت خیل وسیعی از مردمان ایران تغییر کند. علی خوشلفظ که نامش را بخاطر نزدیکی تولدش با ولیعهد پهلوی، جمشید گذاشتهاند، سالها بعد در نوجوانی، همزمان با وقوع انقلاب اسلامی خود نیز دچار تحول و دگرگونی در اهداف و آرمانها میشود. همین انقلاب درونی باعث میشود که او در نخستین اعزام به جبهه نام خود را به علی خوشلفظ تغییر دهد و سرانجام زندگیاش هم تغییر کند.
علی پانزدهساله در عنفوان جوانی با اصرار فراوان خود به جبهه اعزام میشود و آنجاست که درمییابد شهادت ارمغانی است که با ترک خود بهدست میآید، اما گویی قرار است علی خوشلفظ با تنی مجروح و خسته زنده بماند، تا سالها بعد ماجرای وصل حدود ۸۰۰ دوست و برادرش را برای ما روایت کند. از جذابترین ویژگیهای کتاب، رعایت صداقت در تمام لحظات و اتفاقات است. بهطور کلی نه راوی و نه نویسنده کتاب هیچ ابایی از گفتن حقیقت ندارند. حقیقتی که با زبانی مردانه و از زاویه دید یک جوان مبارز و شجاع بیان میشود و ممکن است حتی در مواردی تلخ باشد و به مذاق خواننده خوش نیاید، اما در نهایت خواننده مطمئن است که کتاب به تخیل و اغراق گرفتار نشده است؛ روایتی که هرچه به انتهای کتاب نزدیک میشویم، شورانگیزتر و حماسیتر میشود اما همچنان، واقعی و صادق است.