با هر اصلاحی علیه ما تبلیغ می‌شود

مسعود پزشکیان رئیس جمهور صبح دیروز -دوشنبه ۲۸ مهر ۱۴۰۴- در آیین «گرامیداشت آغاز سال تحصیلی ۱۴۰۴-۱۴۰۵ دانشگاه‌ها، مراکز آموزشی و پژوهشی سراسر کشور» در دانشگاه تربیت مدرس، ضمن ابراز خرسندی از حضور در جمع دانشگاهیان اظهار داشت: اینکه ما در کشورمان گنج عظیمی از منابع و نعمات خدادادی داشته و هم‌زمان با کوهی از مشکلات مواجه باشیم، به هیچ وجه شایسته و پذیرفتنی نیست. رئیس جمهور با بیان اینکه گشتن به دنبال مقصر وضعیت فعلی مشکلی را رفع نمی‌کند، افزود: ریشه وضعیت نامطلوب فعلی این است که از آنچه خداوند به ما عطا کرده به شکل صحیح بهره نبرده‌ایم و راه برون‌رفت از این وضعیت کمک گرفتن از کسانی است که دانایی، توانایی و اراده حل مشکلات را دارند. رئیس جمهور با بیان اینکه مشکلات فعلی، حاصل عملکرد غلط در اداره کشور هستند، تصریح کرد: نظام اداری کشور بسیار فربه، ناکارآمد و کُند است و تامین هزینه‌های جاری آن خود یکی از دلایل جدی و مهم ایجاد و افزایش تورم است؛ هر بخش این نظام فربه را هم که می‌خواهیم اصلاح و حذف کنیم، علیه ما جوسازی می‌شود!

 

قطعنامه ۲۲۳۱ تمام شده است

علی لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی عصر دیروز دوشنبه (۲۸ مهرماه) پس از دیدار با «قاسم الاعرجی» مشاور امنیت ملی عراق در جمع خبرنگاران با بیان اینکه رژیم صهیونیستی و آمریکا در جنگ ۱۲ روزه از خاک عراق سوءاستفاده کردند، گفت: دوستان ما در عراق این موضوع را پیگیری می‌کنند و به نظرم سفر آقای الاعرجی به ایران، مهم است و امیدوارم به تعمیق روابط دو کشور بینجامد. هر دو کشور تلاش می‌کنند از روش‌های دیپلماتیک، روابط دو کشور را توسعه دهند. وی افزود: پیام‌های بین ایران و روسیه همیشه بوده است و ایران با دو کشور چین و روسیه روابط راهبردی دارد. لاریجانی یادآور شد: با این حال ما معتقدیم اعمال مکانیسم ماشه کار خلافی از سوی اروپا بود که مبنایی ندارد و در حقیقت اروپایی ها از اسنپ بک سوء استفاده کردند در حالی که ایرانیان در ده سال گذشته همه شرایط را رعایت کرده بودند. با این حال امروز چین و روسیه بازگشت تحریم علیه ایران را قبول ندارند. وی اضافه کرد: قطعنامه ۲۲۳۱ تمام شده است و آنچه چین و روسیه انجام می‌دهند مبتنی بر متن توافقنامه است.

تاکید دستگاه قضا بر برخورد با مخلان امنیت
حجت‌الاسلام محسنی اژه‌ای، دیروز دوشنبه (۲۸ مهر) طی سخنانی در نشست شورای‌عالی قوه قضائیه، ضمن تبیین و تشریح راهبرد قوه قضائیه در تحکیم و تثبیت امنیت و آرامش مردم و جامعه، اظهار کرد: راهبرد قوه قضائیه آن است که در برخورد قاطعانه و قانونی با مخلان امنیت و آرامش مردم و اشرار و تروریست‌ها و سارقین مسلح، کوچکترین تردیدی به خود راه ندهد و در عین حال، رأفت اسلامی را در قبال آن دسته از محکومین که واجد شرایط هستند، روا دارد. همچنین در تمامی موارد نیز رعایت تمام و کمال اخلاقِ قضایِ اسلامی نیز مدنظر و مَطمح‌نظر ماست. ما معتقدیم که عدالت باید در کلیه‌ی مراحل رسیدگی به یک پرونده جاری و ساری باشد و این عدالت تنها در مرحله صدور رأی، متجلی و نمایان نباشد؛ این عدالت و عدالت‌ورزی باید در برخورد ما با متهمین و طرفین دعوا و شکایات، در بی‌طرفی ما نسبت به اصحاب پرونده و در پاسداشت ما نسبت به شرع انور و قانون و ایضاً حیثیت و آبروی مردم، متجلی و نمایان باشد. 

موافقت شورای نگهبان
 با حذف چهار صفر از پول ملی
سخنگوی شورای نگهبان از بازگشت لایحه اصلاح ماده یک قانون پولی و بانکی کشور به مجلس شورای اسلامی به دلیل وجود برخی ابهامات خبر داد. هادی طحان نظیف عضو حقوقدان و سخنگوی شورای نگهبان از بازگشت لایحه اصلاح ماده یک قانون پولی و بانکی کشور به مجلس شورای اسلامی به دلیل وجود برخی ابهامات خبر داد. وی البته در خصوص یکی از موضوعات اساسی این لایحه که حذف چهار صفر از پول ملی است، عنوان کرد که شورای نگهبان ابهام و اشکالی در این خصوص نداشت. سخنگوی شورای نگهبان درباره مهمترین ابهام باقی‌مانده نیز توضیح داد: با توجه به تصویب قانون بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران در تاریخ ۳۰ خرداد ۱۴۰۲، نسبت تبصره یک این مصوبه که عملا اصلاح بند الف ماده ۵۸ قانون بانک مرکزی است با بند الف ماده ۴۴ این قانون از جهت صلاحیت بانک مرکزی در محاسبه و تعیین نرخ خرید و فروش ارز دارای ابهام است. 

آمادگی مسکو برای گسترش 
همکاری‌های با ایران
سخنگوی کرملین با اشاره بر این که ایران شریک روسیه است، تاکید کرد که مسکو آماده است تا در همه بخش‌ها همکاری‌های خود را با تهران گسترش دهد. دیمیتری پسکوف در یک نشست خبری ضمن این که ایران را دوست و شریک روسیه خواند، از آمادگی مسکو برای گسترش هرگونه همکاری با تهران خبر داد و گفت: «روابط میان دو کشور به شکلی بسیار پویا در حال توسعه است.» وی تاکید کرد: «ما حتما به این روند ادامه خواهیم داد.» سخنگوی کرملین همچنین در پاسخ به این سوال که آیا موضع کشورهای غربی در قبال تهران می‌تواند موجب تشدید تنش‌ها شود، گفت: «البته، هیچ دلیلی برای اعمال فشار بیش از حد به این شکل بر ایران به عنوان کشوری مستقل، وجود ندارد.» 

استقبال اولیانوف از ابلاغ قانون
 پیوستن ایران به سی‌اف‌تی
دیپلمات ارشد روس ابلاغ قانون الحاق ایران به معاهده بین‌المللی مقابله با تامین مالی تروریسم از سوی رئیس مجلس را رفتار مسئولانه ایران درقبال موضوعات حساس توصیف کرد. «میخائیل اولیانوف» نماینده دائم روسیه نزد سازمان‌های بین‌المللی در وین با انتشار پیامی در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس به اقدام «محمدباقر قالیباف» رئیس مجلس شورای اسلامی در ابلاغ قانون الحاق دولت ایران به معاهده (کنوانسیون) بین‌المللی مقابله با تامین مالی تروریسم (CFT) واکنش نشان داد و از آن استقبال کرد. اولیانوف در پیام خود خاطر نشان کرد: ایران حتی پس از تجاوز وحشیانه آمریکا و اسرائیل، همچنان رویکردی بسیار مسئولانه در قبال مسائل بسیار حساس از خود نشان می‌دهد.  

نماینده ویژه پوتین با لاریجانی دیدار می‌کند
نماینده‌ی ویژه‌ پوتین، با «علی لاریجانی»، دبیر شورای عالی امنیت ملی دیدار خواهد کرد. نماینده‌ ویژه‌ پوتین، رییس جمهور روسیه عصر دیروز (دوشنبه) با  دبیر شورای عالی امنیت ملی دیدار خواهد کرد. اسماعیل بقائی سخنگوی وزارت خارجه نیز در نشست خبری دیروز خود اعلام کرد: امروز نماینده ویژه روسیه در امور سوریه در تهران حضور دارد و قرار است با مقامات مرتبط با امور خارجه ایران دیدار و رایزنی کند. وی افزود: این تماس‌ها در چارچوب همکاری‌ها و مشورت‌ها بین دو کشور در زمینه‌های مختلف است.

برنامه دولت برای کنترل قیمت‌ها
سخنگوی دولت با بیان اینکه ساختار تشکیلات دولت به دنبال کنترل قیمت‌هاست، گفت: دولت به دنبال این است تا با ستاد تنظیم بازار، همراهی با اصناف و تامین به موقع ارز برای وارد کنندگان و واردات به موقع، جلوی فشار بر سفره مردم را بگیرد. مهاجرانی در جمع خبرنگاران، با بیان اینکه موضوع معیشت مردم جزء موضوعاتی است که به شدت مورد دغدغه دولت است و تقریبا در هیچ تصمیمی نیست که رییس جمهور به این موضوع تذکر ندهند و پیگیر آن نباشند، گفت: ارائه کالابرگ به شیوه فعلی، یکی از راه‌هایی است که در حال ادامه پیدا کردن است، ولی با توجه به نکته‌ای که مقام معظم رهبری هم تذکر فرمودند که افزایش قیمت‌ها فشاری را بر زندگی مردم وارد نکند، موضوع در دولت در حال بررسی است. البته ساختار تشکیلات دولت به دنبال کنترل قیمت‌هاست.

 

رهبر انقلاب در دیدار با قهرمانان رشته‌های مختلف ورزشی و مدال‌آوران المپیادهای علمی جهانی تاکید کردند؛

 گروه سیاسی: حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح دیروز در دیدار صدها نفر از قهرمانان رشته‌های مختلف ورزشی و مدال‌آوران المپیادهای علمی جهانی، این افتخارآفرینان را مظهر رشد و تجلّی قدرت ملی خواندند و تأکید کردند: شما ثابت کردید جوانان امیدآفرین ایران عزیز به عنوان «نماد ملت»، این قدرت را دارند که بر قله‌ها بایستند و ذهن‌ها و چشم‌های جهان را متوجه فضای روشن ایران کنند. به گزارش «تجارت»، رهبر معظم انقلاب همچنین با اشاره به قلدرمآبی‌ها و یاوه‌گویی‌های اخیر رئیس جمهور آمریکا، گفتند: این شخص سعی کرد با رفتار سخیف و دروغ‌های فراوان درباره منطقه، ایران و ملت ایران، به صهیونیست‌ها روحیه و خود را توانا جلوه دهد اما اگر توانایی دارد، برود میلیون‌ها نفری را که در همه ایالت‌های آمریکا علیه او شعار می‌دهند آرام کند.

ایران عزیز مظهر امید است؛ جوان ایرانی می‌تواند در قله قرار گیرد
ایشان با ابراز خرسندی از حضور در جمع جوانان قدرتمندی که با همت و تلاش و مدال‌آوری در عرصه‌های ورزشی و علمی، ملت را شاد و جوانان را سرِ شوق آوردند، گفتند: مدال‌های شما بر مدال‌های مقاطع دیگر زمانی، امتیاز مضاعفی دارد؛ زیرا در وضعیتی به دست آورده‌اید که دشمن در جنگ نرم، سعی می‌کند ملت را افسرده و از توانایی‌های خود غافل یا ناامید کند اما شما با ظاهر کردن توانایی و قدرت ملت، در میدان عمل، محکم‌ترین پاسخ را به او دادید. رهبر انقلاب برخی وسوسه‌ها درباره ناامیدی جوانان کشور را حرف‌های مطالعه‌نشده دانستند و تأکید کردند: ایران عزیز ما و جوانانش، «مظهر امید» هستند و باید این واقعیت مهم را درک کرد که جوان ایرانی، به شرط همت و تلاش، توانایی و مهارت رسیدن به قله‌ها را دارد؛ همچنانکه شما بر قله‌های جهانی ورزشی و علمی تکیه زدید.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به پیشرفت جهشی در برخی بخش‌ها در بعد از انقلاب، افزودند: یک نمونه همین مجموعه موفقیت‌های شما در امسال است که شاید در تاریخ ورزش کشور بی‌سابقه باشد. ایشان با تجلیل از صعود نوجوانان خوش‌استعداد میهن به قله‌های علمی جهان، گفتند: این کارهای شما به حساب ملت ایران گذاشته می‌شود و چشم‌ها را متوجه ایران می‌کند. رهبر انقلاب «احترام به پرچم، سجده و دعای ورزشکاران پیروز» را نماد ملت ایران خواندند و افزودند: جوانان عزیز المپیادی نیز الان یک ستاره درخشانند اما ده سال بعد، به شرط ادامه تلاش، یک خورشید درخشان می‌شوند که وظیفه مسئولان در این زمینه مهم است. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای نقش‌آفرینی جوانان را بعد از پیروزی انقلاب، جریانی مستمر برشمردند و گفتند: در جنگ تحمیلی ۸ ساله، نسل جوان بود که با کمبودهای فراوان و دست خالی چنان ابتکارات نظامی به خرج داد که ایران در مقابل دشمنِ بسیار مجهزی که از هر طرف تأیید و حمایت می‌شد، به پیروزی رسید.

جوان ایرانی استعداد خود را صرف کشور خود کند
ایشان میدان نبرد دانش را از دیگر عرصه‌های نمایان افتخارآفرینی جوانان کشور دانستند و با اشاره به حضور ایران در ده رتبه اول تحقیقاتی و علمی جهان در رشته‌های مختلف از جمله در «نانو»، «لیزر»، «هسته‌ای»، «صنایع گوناگون نظامی» و «پیشرفت‌های پزشکی»، گفتند: همین چند روز قبل، خبر بسیار مهمی شنیدم مبنی بر اینکه یکی از مراکز تحقیقاتی کشور موفق به یافتن راه درمان برای یک بیماری لاعلاج شده است. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با یادآوری فعالیت دشمن برای جلوگیری از پیشرفت‌های علمی مختلف ایران گفتند: بدخواهان ملت ایران همچنین سعی می‌کنند «با انکار یا نپرداختن به برخی موفقیت‌ها»، «درهم کردن راست و دروغ»، «بزرگنمایی برخی ایرادات» و «تبلیغات جهت‌دار»، فضای ایران را تاریک و گرفته نشان دهند اما شما با ایستادن بر قله‌های ورزش و علم، فضای روشن کشور را به همه نشان دادید.
ایشان از دست دادن باور به توانایی‌ها را یکی دیگر از روش‌های دشمن برای ناامید کردن ملت و نسل جوان خواندند و تأکید کردند: در نقطه مقابل این فعالیت‌ها، جوانان با تکیه بر نیروی لایزال جوانی، سعی و تلاش خود را برای موفقیت، امیدآفرینی و تجلی اقتدار ملت افزایش دهند. رهبر انقلاب اهتمام جوانان به صرف استعدادها برای ملت ایران را مهم دانستند و افزودند: ممکن است برخی مایل باشند که در کشور دیگری زندگی کنند اما این افراد متوجه باشند که در کشورهای دیگر هر قدر پیشرفت کنند باز هم بیگانه هستند؛ در حالی که ایران متعلق به شما و نسل شما و «خاک و خانه» شماست.

هدف اصلی سخنان پوچ و لودگی‌های رئیس جمهور آمریکا، امید دادن به صهیونیست‌های مأیوس است
رهبر انقلاب در بخش دیگری از سخنانشان با اشاره به یاوه‌گویی‌های اخیر رئیس‌جمهور آمریکا درخصوص منطقه و ایران عزیز گفتند: رئیس‌جمهور آمریکا با سفر به فلسطین اشغالی و بیان مُشتی حرف پوچ همراه با لودگی سعی کرد صهیونیست‌های مأیوس را امیدوار کند و به آنها روحیه بدهد. ایشان سیلی باورنکردنی جمهوری اسلامی ایران به رژیم صهیونیستی در جنگ ۱۲ روزه را عامل مأیوس شدن آنها دانستند و افزودند: صهیونیست‌ها توقع نداشتند که موشک ایرانی بتواند با شعله‌ها و آتش خود به اعماق مراکز حساس و مهم آنها نفوذ و این مراکز را نابود و تبدیل به خاکستر کند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه ایران موشک‌ها را از جایی نخرید یا کرایه نکرد بلکه دست‌ساخته و شناسنامه جوان ایرانی است، گفتند: جوان ایرانی وقتی وارد میدان می‌شود و با سعی و تلاش زیرساخت‌های علمی را فراهم می‌کند قادر به انجام‌دادن چنین کارهای بزرگی است. رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: این موشک‌ها را نیروهای مسلح و صنایع نظامی ما آماده داشتند و استفاده کردند و باز هم دارند و اگر لازم باشد در وقت دیگر از آن استفاده می‌کنند.

آمریکا در جنگ غزه شریک اصلی است
ایشان پس از جمع‌بند علت یاوه‌گویی‌های ترامپ در قالب حرفهای سبک و رفتارهای جلف برای روحیه دادن به صهیونیست‌ها، به بیان چند نکته در خصوص ادعاهای او پرداختند و گفتند: در جنگ غزه، آمریکا بی‌تردید شریک اصلی جنایات رژیم صهیونیستی است همچنان که خود رئیس‌جمهور آمریکا هم اعتراف کرد که ما با این رژیم در غزه کار می‌کردیم البته اگر این را هم نمی‌گفت، معلوم بود چرا که امکانات و تسلیحاتی که در طول این جنگ بر روی سر مردم بی‌پناه غزه ریخته می‌شد، متعلق به آمریکا بود.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای ادعای دیگر ترامپ مبنی بر جنگ آمریکا با تروریسم را نمونه دیگری از سخنان دروغ او خواندند و افزودند: بیش از ۲۰ هزار کودک و نوزاد در جنگ غزه به شهادت رسیدند. آیا آنها تروریست بودند؟ تروریست، آمریکا است که داعش را ایجاد می‌کند و به جان منطقه می‌اندازد و امروز هم عده‌ای از افراد آن را در منطقه‌ای در اختیار گرفته و برای استفاده خود نگه داشته است. ایشان کشتار حدود ۷۰ هزار انسان در جنگ غزه و همچنین به شهادت رساندن بیش از هزار ایرانی در جنگ ۱۲ روزه را شواهدی آشکار از خوی تروریستی آمریکا و رژیم صهیونیستی خواندند و خاطرنشان کردند: آنها علاوه بر کشتار کور مردم، دانشمندان ما همچون طهرانچی و عباسی را ترور و به این جنایت افتخار کردند اما باید بدانند که نمی‌توانند علم را ترور کنند.

رهبر انقلاب خطاب به رئیس جمهور آمریکا: اصلاً شما چه کاره هستی؟!
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به حرف‌های رئیس‌جمهور آمریکا که ضمن افتخار کردن به بمباران صنعت هسته‌ای ایران مدعی از بین بردن آن شده بود، افزودند: ایرادی ندارد، به همین خیال باشید اما اصلاً شما چه کاره هستید که اگر کشوری صنعت هسته‌ای دارد، در قبال آن باید و نباید مطرح کنید. چه ربطی به آمریکا دارد که ایران امکانات و صنعت هسته‌ای دارد یا ندارد. این دخالت‌ها ناباب، غلط و زورگویانه است.
ایشان با اشاره به تظاهرات سراسری و ۷ میلیونی علیه ترامپ در ایالت‌ها و شهرهای مختلف آمریکا گفتند: شما اگر خیلی توانایی دارید به جای دروغ‌پراکنی، دخالت در کار دیگر کشورها و اقداماتی همچون ساخت پایگاه نظامی در آنها، این میلیون‌ها نفر را آرام کنید و به خانه‌های خود بازگردانید. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه تروریست و مظهر واقعی تروریسم، آمریکا است، ادعای ترامپ مبنی بر طرفداری از مردم ایران را هم دروغ خواندند و افزودند: تحریم‌های ثانویه آمریکا که تعداد زیادی از کشورها نیز از ترس با آن همراهی می‌کنند علیه ملت ایران است بنابراین شما دشمن ملت ایران هستید نه دوست آن.
ایشان با اشاره به اظهار آمادگی ترامپ برای معامله گفتند: می‌گوید من اهل معامله‌ام در حالی که اگر معامله با زورگویی همراه و نتیجه آن از قبل معلوم باشد، معامله نیست بلکه تحمیل و زورگویی است. ملت ایران زیر بار تحمیل نخواهد رفت. رهبر انقلاب با اشاره به حرف دیگر ترامپ مبنی بر وجود مرگ و جنگ در منطقه غرب آسیا و به قول آنها خاورمیانه، خاطرنشان کردند: جنگ‌ها را شما به راه می‌اندازید. آمریکا جنگ‌پرداز است و علاوه بر ترور، جنگ‌افروزی می‌کند. وگرنه این همه پایگاه‌های نظامی آمریکا در منطقه برای چه هدفی است؟ شما اینجا چه کار دارید؟ این منطقه چه ربطی به شما دارد؟ منطقه از آن مردم خود منطقه و جنگ و مرگ در این منطقه ناشی از حضور آمریکا است.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پایان، مواضع رئیس‌جمهور آمریکا را غلط و در بسیاری از موارد دروغ و حاکی از زورگویی برشمردند و تأکید کردند: اگرچه زورگویی بر روی برخی کشورها اثرگذار است اما به توفیق الهی هرگز روی ملت ایران تأثیری نخواهد گذاشت. در این مراسم تیم ملی نونهالان باستانی کشور، حرکاتی از این ورزش را اجرا کردند که با تمجید و تعریف رهبر انقلاب روبه‌رو شدند.

«تجارت» گزارش می‌دهد

  گروه سیاسی: در شرایطی که مکانیسم ماشه فعال شده، توافق برجام عملاً از میان رفته و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت نیز به پایان عمر خود رسیده است، نشانه‌هایی از تحرکات دیپلماتیک تازه میان تهران و واشنگتن دیده می‌شود. این تحولات در حالی رخ می‌دهد که همکاری‌های ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی وارد مرحله‌ای جدید و حساس شده و فضای بین‌المللی پیرامون پرونده هسته‌ای ایران بار دیگر دستخوش تغییرات جدی شده است. منابع آگاه در دو کشور تأیید کرده‌اند که تماس‌هایی با واسطه میان مقامات ایران و آمریکا برقرار شده و گفت‌وگوهایی در سطح کارشناسی و دیپلماتیک در جریان است. به گزارش «تجارت»، بر اساس برخی گزارش‌های غیررسمی، کشور مصر نقش میانجی‌گر را در این تماس‌ها ایفا می‌کند و تلاش دارد زمینه‌ای برای کاهش تنش و بازگشت به مسیر گفت‌وگو فراهم سازد. این تحرکات در حالی صورت می‌گیرد که فضای منطقه‌ای و بین‌المللی با بحران‌های متعددی روبه‌روست و باز شدن یک کانال ارتباطی میان تهران و واشنگتن می‌تواند پیامدهای مهمی برای آینده مذاکرات هسته‌ای، تحریم‌ها و ثبات منطقه‌ای داشته باشد. از سرگیری این تماس‌ها، اگرچه هنوز در مراحل اولیه است، اما از نظر بسیاری از ناظران، نشانه‌ای از تغییر در معادلات دیپلماتیک و بازتعریف اولویت‌های راهبردی دو طرف تلقی می‌شود.
 تایید از سرگیری مذاکرات از سوی ایران
در تایید آغاز مذاکرات با واسطه جدید میان ایران و واشنگتن، سخنگوی وزارت خارجه از انجام تماس‌های با واسطه با آمریکا در روزهای اخیر خبر داد و تاکید کرد: مادامی که انتظارات و مطالبات زیاده‌خواهانه وجود داشته باشد، زمینه‌ای برای مذاکره و تفاهم شکل نخواهد گرفت. اسماعیل بقایی، دیروز دوشنبه در نشست هفتگی خود سخنگوی وزارت خارجه همچنین در پاسخ به این سوال که آقای ویتکاف در مصاحبه‌ای که اخیراً داشته گفته که تماس‌هایی از ایران دریافت کرده‌ایم؟ گفت: تماس‌های با واسطه بین ایران و طرف‌های مقابل کم و بیش در این روزها مثل قبل وجود داشته است و واسطه‌ها پیام‌هایی بین ما و آنها تبادل کرده‌اند.  بقائی افزود : ولی نمی‌توانیم این ادعا را مطرح کنیم که در آستانه یک روند مذاکراتی قرار داریم. همچنین، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی درباره گفت‌وگوها با آمریکا و این که آیا مصر میانجی جدید مذاکرات ایران و آمریکاست، گفت: تماس‌هایی بین ما و طرف‌های مقابل با واسطه کم و بیش ادامه دارد، اما این به معنای ورود به مرحله مذاکراتی نیست. وی افزود: مذاکره زمانی شکل می‌گیرد که طرف‌های یک موضوع به این جمع‌بندی برسند که مواضع و حقوق یکدیگر را محترم بشمارند و در شرایط برابر، نگرانی‌های همدیگر را مدنظر قرار دهند. ما در این مرحله نیستیم و مادامی که انتظارات و مطالبات زیاده‌خواهانه وجود داشته باشد، زمینه‌ای برای مذاکره و تفاهم شکل نخواهد گرفت. بقائی با اشاره به تلاش‌های برخی کشورها برای میانجی‌گری در یک سال گذشته، افزود: طبیعی است که کشورهایی که در این مدت تلاش کرده‌اند برای حل مشکلات نقش‌آفرینی کنند، همچنان به این روند ادامه دهند.

تاکید ویتکاف بر جستجوی توافق بلندمدت با ایران
در سطحی دیگر، درحالی آمریکا پس از پنج دور مذاکره غیرمستقیم به تاسیسات هسته ای ایران حمله کرد که نماینده ویژه دولت ترامپ در گفت و گوی خود با سی‌بی‌اس مدعی شد: ایرانی‌ها با ما تماس می‌گیرند. ما آماده‌ایم تا با ایران به یک راه‌حل درازمدت دیپلماتیک دست یابیم. فرستاده ویژه ترامپ در امور خاورمیانه در گفت‌وگوی اخیر با شبکه تلویزیونی سی‌بی‌اس ضمن ادعای تماس با طرف ایرانی خواهان توافق درازمدت با تهران شد. استیو ویتکاف با حضور در برنامه «۶۰ دقیقه» شبکه تلویزیونی سی‌بی‌اس آمریکا به پرسش‌هایی درباره ایران و آتش بس غزه پاسخ داد. وی گفت که آمریکا در حال گفت‌وگو با ایران در مورد این موضوع است. ایران بارها تاکید کرده که تحت فشار هیچ مذاکره و گفت‌وگویی با آمریکا نخواهد داشت و هرگز از حقوق مصرح خود تحت معاهده عدم اشاعه (NPT) دست نخواهد کشید.

چرایی گرایش آمریکا و ایران به آغاز مذاکرات جدید
در فضای پرتنش پس از پایان برجام و قطعنامه ۲۲۳۱، نشانه‌های تازه‌ای از بازگشت عقلانیت به روابط ایران و آمریکا دیده می‌شود. واقعیت این است که هر دو کشور، با وجود اختلافات عمیق، به این جمع‌بندی رسیده‌اند که ادامه مسیر تقابل صرف، نه‌تنها پرهزینه بلکه بی‌نتیجه است. آمریکا به‌ویژه دریافته که سیاست فشار حداکثری و تحریم‌های گسترده، نتوانسته ایران را به تسلیم و عقب‌نشینی وادار کند؛ بلکه در مواردی موجب تقویت ظرفیت‌های داخلی و منطقه‌ای تهران شده است.
از سوی دیگر، ایران نیز با درک پیچیدگی‌های ژئوپلیتیک و ضرورت کاهش فشارهای اقتصادی، به‌دنبال باز کردن مسیرهای دیپلماتیک است.  

سرمقاله

هومن مقراضی
کارشناس اقتصادی

در شرایطی که بار دیگر احتمال بازگشت تحریم‌های شدید علیه ایران مطرح شده، نگرانی‌ها درباره آینده اقتصاد کشور، نرخ ارز، وضعیت معیشتی مردم و سطح تورم افزایش یافته است. تجربه‌های گذشته، به‌ویژه پس از خروج آمریکا از برجام در سال ۱۳۹۷، به‌روشنی نشان داده‌اند که تحریم‌ها چگونه می‌توانند با سرعت و شدتی بالا، نظم بازارها را برهم زده و اقتصاد را دچار بی‌ثباتی کنند. تحریم‌ها، بیش از آنکه صرفاً محدودیت‌هایی تجاری باشند، تأثیرات عمیقی بر ساختار اقتصادی کشور می‌گذارند؛ زیرا هم از سوی کانال درآمدی یعنی صادرات نفت و هم از ناحیه روابط مالی با جهان، نظام تأمین ارز را مختل می‌کنند. به محض بازگشت تحریم‌ها، دسترسی ایران به درآمدهای نفتی محدود می‌شود. فروش نفت کاهش می‌یابد، انتقال درآمدهای آن با مانع روبرو می‌شود، و بانک مرکزی در تأمین ارز برای واردات یا تنظیم بازار ارز با دشواری مواجه می‌شود. در چنین شرایطی، اولین نشانه‌های اثرگذاری تحریم‌ها در بازار ارز نمایان می‌شود. نرخ دلار در بازار آزاد صعودی می‌شود، فاصله‌اش با نرخ رسمی افزایش می‌یابد و همین موضوع به شکل‌گیری انتظارات تورمی و افزایش قیمت کالاهای مصرفی دامن می‌زند. تجربه سال ۱۳۹۷ به‌خوبی نشان داد که چگونه جهش ناگهانی دلار به‌سرعت در بازار کالاها منعکس شد. در آن دوره، نرخ ارز ظرف یک‌سال از حدود ۴ هزار تومان به بیش از ۱۳ هزار تومان رسید. به دنبال آن، نرخ تورم سالانه نیز از سطحی حدود ۱۰ درصد به بالای ۴۰ درصد افزایش یافت. بر اساس برآوردهای اخیر صندوق بین‌المللی پول در مهر ۱۴۰۴، نرخ تورم متوسط در ایران در حال حاضر حدود ۴۲.۴ درصد است؛ نرخی که بسیار فراتر از میانگین جهانی است و نشان می‌دهد اقتصاد کشور در وضعیت ناپایدار تورمی به‌سر می‌برد. در همین حال، رشد اقتصادی پیش‌بینی‌شده برای ایران تنها ۰.۶ درصد اعلام شده که نشانگر رکودی عمیق و ضعف ساختاری تولید است. تحریم‌ها از دو مسیر، اقتصاد را دچار التهاب می‌کنند. مسیر نخست، کاهش منابع ارزی کشور به دلیل افت صادرات نفت و محدود شدن مبادلات مالی بین‌المللی است. ایران در سال‌های گذشته برای واردات بسیاری از کالاهای اساسی، دارو، تجهیزات صنعتی و مواد اولیه تولید، به منابع ارزی نیاز داشته و دارد. وقتی این منابع کاهش می‌یابند یا دسترسی به آنها دشوار می‌شود، ناگزیر قیمت واردات افزایش یافته و نرخ ارز جهش می‌کند. مسیر دوم، تأثیر روانی و انتظارات منفی است که در بازار شکل می‌گیرد. با مطرح شدن بازگشت تحریم‌ها، فعالان اقتصادی، مردم و بازارها به‌سرعت دچار نگرانی می‌شوند و تقاضای سرمایه‌ای برای ارز و طلا افزایش می‌یابد. همین مسئله به ایجاد جو روانی افزایش قیمت‌ها دامن می‌زند. بازار ارز ایران، به دلایل مختلف، آمادگی بالایی برای نوسان دارد. از یک‌سو، ساختار این بازار به‌شدت به اخبار و فضای روانی واکنش نشان می‌دهد و از سوی دیگر، بانک مرکزی ابزارهای قدرتمندی برای مداخله پایدار در اختیار ندارد. ذخایر ارزی کشور که در حال حاضر در حدود ۳۳ میلیارد دلار برآورد می‌شود، بخش بزرگی از آن به‌دلایل سیاسی و تحریمی در دسترس نیست. از این رو، حتی اگر دولت در کوتاه‌مدت با تزریق ارز به بازار، نرخ دلار را کنترل کند، این وضعیت بیش از چند ماه دوام نخواهد داشت. در دوره گذشته تحریم‌ها، دولت برای تأمین کالاهای اساسی ناچار شد به منابع صندوق توسعه ملی متوسل شود. همچنین، از ابزارهایی مانند نرخ ترجیحی، سهمیه‌بندی واردات، و محدودیت‌های سختگیرانه برای خروج سرمایه استفاده شد.  

یادداشت

علی‌اصغر زرگر
کارشناس مسائل منطقه 

نامزدی بنیامین نتانیاهو برای حضور در انتخابات ۲۰۲۶ اسرائیل با توجه به جلسه‌ای که او با ترامپ داشت و آنچه در شرم‌الشیخ گذشت و همچنین روابط نزدیکش با رئیس‌جمهوری ایالات متحده و پس از دو سال جنگ و خونریزی که در غزه، لبنان و سوریه رخ داد به نظر می‌رسد که خود را در اوج قدرت می‌بیند. او این چالش‌ها را در داخل سرزمین‌های اشغالی، به ویژه در رابطه با مسائل فساد و مشکلات قانونی، و همچنین اتهامات جدی‌تری مانند مشارکت در نسل‌کشی و شناخته شدن به عنوان جنایتکار جنگی، پشت سر گذاشته است؛ تا جایی که دیوان کیفری بین‌المللی حکم بازداشت او را صادر کرده‌، ولی او همچنان خود را در موقعیتی قدرتمند می‌بیند. این در حالیست که اخیرا در کنست، ترامپ و نتانیاهو از یکدیگر تعریف و تمجید کردند، و ترامپ موفقیت‌های بزرگی را به نتانیاهو نسبت داد. این نشان‌دهنده آن است که به‌‌رغم چالش‌های داخلی و بین‌المللی، نتانیاهو به زعم خود، موفقیت‌هایی به دست آورده و خود را در اوج می‌بیند. 
از نظر روان‌شناختی، به نظر می‌رسد او همچنان خود را در اوج موفقیت می‌داند و معتقد است که در دو سال گذشته، تهدیدات امنیتی علیه اسرائیل را از بین برده و زمینه‌ساز ثبات درازمدت این رژیم شده است. این ذهنیت بلندپروازانه باعث شده که نتانیاهو ایده «اسرائیل بزرگ» را مطرح کند و حالا او خود را در موقعیتی می‌بیند که مساله نامزدی مجدد در انتخابات سال ۲۰۲۶ را مطرح کرده است. در حقیقت، او به این نتیجه رسیده که با توجه به اقدام‌ها و روابط نزدیک با آمریکا، به ویژه تا زمانی که ترامپ در قدرت است، مجدداً می‌تواند نخست‌وزیر شود. اما پرسش اصلی این است که در داخل اسرائیل، چقدر حمایت از او وجود دارد؟ در همین زمینه، وزیر جنگ سابق اسرائیل انتقاداتی از نتانیاهو داشت و اذعان کرد که در حال حاضر، تمرکز نتانیاهو بیشتر بر تقسیم پست‌های کابینه است تا مسائل امنیتی و وضعیت بحران‌های جاری. در واقع، بحران‌های اقتصادی و امنیتی، از جمله جنگ غزه که هنوز پایان نیافته است، موجب نارضایتی جدی در داخل اسرائیل شده است.
با وجود این مشکلات داخلی، اسرائیل به طور کلی به چالش‌های خارجی توجه چندانی ندارد. به گفته برخی تحلیلگران، شاید اسرائیلی‌ها به محدودیت‌هایی که در سطح بین‌المللی برای فروش سلاح یا همکاری‌های اقتصادی ایجاد شده توجه چندانی نداشته باشند، اما نتانیاهو با اتکا به قدرت‌نمایی‌ در مقابل دشمنان، در تلاش است تا این چالش‌ها را نادیده بگیرد. اگر بخواهیم به صورت روان‌شناختی به موقعیت او نگاه کنیم، به نظر می‌آید که نتانیاهو برای رسیدن به اهداف خود، حتی در شرایط بحران، دست به اقدامات بی محاسبه می‌زند.

«تجارت» راه‌های بازسازی اقتصاد ملی در برابر فشار تحریم‌ها را تحلیل می‌کند

گروه اقتصاد کلان: در سال‌های اخیر، اقتصاد ایران با چالشی به‌مراتب پیچیده‌تر و عمیق‌تر از بحران‌های معمول روبه‌رو شده است. بازگشت تحریم‌های چندجانبه ذیل مکانیسم ماشه از جمله چالش‌های این امر محسوب می‌شود. از این تحریم‌ها که ابعاد گوناگون اقتصادی کشور را هدف قرار داده‌اند، بیش از هر زمان دیگری ضرورت یک تحول عمیق، گسترده و استراتژیک در ساختار اقتصادی کشور را آشکار ساخته‌اند. به گزارش تجارت، در این شرایط، تکیه بر راهکارهای کوتاه‌مدت یا انتظار برای تغییر شرایط خارجی، نه تنها خطایی راهبردی است بلکه معادل پذیرش شکست در جنگ تمام‌عیار اقتصادی به شمار می‌آید. آنچه امروز بیش از هر زمان دیگری مورد نیاز است، طراحی و اجرای یک دکترین منسجم اقتصادی است که بتواند اقتصاد ایران را در برابر فشارهای بیرونی تاب‌آور و مقاوم سازد. این دکترین باید بر اساس درک دقیق واقعیت‌های داخلی و بین‌المللی شکل گیرد و با هدف ایجاد ساختارهایی پایدار و قابل اتکا در مقابل تحریم‌ها تدوین شود. این یادداشت تلاش دارد تا ضرورت، ابعاد و ارکان این تحول راهبردی را به تفصیل بررسی کند و نشان دهد که چگونه ایران می‌تواند از وضعیت فعلی به فرصتی برای تغییر ریشه‌ای و ارتقاء توانمندی‌های اقتصادی خود دست یابد. بازگشت تحریم‌ها از طریق مکانیسم ماشه، فضای کسب‌وکار را متلاطم کرده و فشارهای اقتصادی را بر اقشار مختلف جامعه تشدید کرده است. اما این فشارها در عین حال فرصتی برای بازاندیشی در ساختارهای اقتصادی کشور فراهم آورده‌اند که به جای مقابله انفعالی، با نگاهی فعالانه و مبتکرانه به بحران‌ها پاسخ دهیم. چنین رویکردی مستلزم عبور از راهکارهای پراکنده، موقتی و فاقد انسجام به سمت راهبردی یکپارچه و چندبُعدی است که بتواند تمامی ابعاد اقتصادی، مالی، تجاری و دیپلماتیک را در برگیرد.

ارکان دکترین تاب آوری اقتصادی ایران  چیست؟
یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های این دکترین تاب‌آوری اقتصادی، تاکید بر دو محور اصلی است؛ نخست، استفاده هوشمندانه و چندلایه از ابزارهای تحریم و دیپلماسی اقتصادی به عنوان اهرمی برای ایجاد شکاف و تضاد منافع در جبهه تحریم‌کنندگان، و دوم، ایجاد و تعمیق پیمان‌های پولی و تجاری منطقه‌ای که بتوانند جایگزین مناسبی برای نظام مالی غرب‌محور و دلار آمریکا باشند. این دو محور نه تنها واکنشی به تحریم‌ها بلکه نوعی کنش فعال برای تغییر موازنه قدرت اقتصادی در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی به شمار می‌آیند. در سال‌های اخیر، تجارب کشورهایی مانند روسیه و کوبا می‌توانند درس‌های مهمی برای ایران فراهم آورند. روسیه پس از تحریم‌های سال ۲۰۱۴، با اتخاذ استراتژی جایگزینی واردات، توسعه سیستم پرداخت ملی و گسترش روابط اقتصادی با چین، توانست بخش قابل توجهی از آسیب‌های تحریم‌ها را کاهش دهد و اقتصاد خود را در برابر فشارهای خارجی مقاوم سازد. این مثال نشان می‌دهد که تحریم‌ها می‌توانند محرک قدرتمندی برای بازتعریف سیاست‌های اقتصادی و تقویت استقلال اقتصادی کشورها باشند. در مقابل، تجربه کوبا که تحت تحریم‌های طولانی‌مدت قرار داشته است، نشان می‌دهد که صرفاً بقای اقتصادی بدون ایجاد رشد و توسعه پایدار، به فرسایش منابع و سرمایه‌های اجتماعی و اقتصادی منجر می‌شود. این نکته مهمی است که ایران باید در طراحی دکترین اقتصادی خود مد نظر قرار دهد؛ چرا که اقتصاد پویا و توسعه‌گرا، تنها راه مقابله با تحریم‌های بلندمدت است و نه صرفاً حفظ شرایط موجود. گذشته ایران نیز حامل تجاربی ارزشمند در زمینه مقابله با تحریم‌ها است. دوره تحریم‌های پیش از برجام (۱۳۹۴ ـ ۱۳۸۹) نشان داد که استفاده از شبکه‌های غیررسمی فروش نفت و سازوکارهای مالی غیررسمی تا حدی توانسته‌اند فشارها را کاهش دهند، اما این روش‌ها نیز دارای هزینه‌های بالایی بودند؛ از جمله گسترش فساد، افزایش هزینه‌های مبادله و نبود شفافیت. این تجربه بیانگر ضرورت حرکت به سمت رسمی‌سازی، تقویت نهادها و ایجاد زیرساخت‌های پایدار است تا ضمن کاهش هزینه‌ها، قابلیت اتکا و دوام این سازوکارها در بلندمدت تضمین شود. اقتصاد ایران در مواجهه با تحریم‌های همه‌جانبه و پیچیده، نیازمند بازنگری اساسی استراتژیک در نحوه مدیریت فشارهای خارجی و ساختارهای داخلی است. این بازنگری را می‌توان در قالب دو ستون اصلی تعریف کرد که هر یک به مثابه بازوی توانمندساز برای ایجاد مقاومت و بهره‌برداری از فرصت‌ها در شرایط تحریمی عمل می‌کنند. ستون نخست این دکترین، رویکردی است هوشمندانه و چندلایه به ابزارهای تحریم و دیپلماسی اقتصادی. تحریم‌ها به عنوان یک واقعیت تلخ و نامطلوب، نباید صرفاً به عنوان فشار و محدودیت دیده شوند بلکه می‌توان آن‌ها را به ابزاری در میدان بازی سیاسی و اقتصادی تبدیل کرد که با شناخت دقیق نقاط ضعف و تضاد منافع کشورهای تحریم‌کننده، می‌توان از آن‌ها بهره‌برداری کرد. این رویکرد به معنای فعال شدن فراتر از مرزهای مذاکرات رسمی و دیپلماتیک سنتی است؛ به گونه‌ای که در لایه‌های مختلف دیپلماسی و اقتصاد، فرصت‌هایی برای شکاف‌اندازی در جبهه تحریم و ایجاد ائتلاف‌های اقتصادی جایگزین پدید آید. مثلاً در سطح شرکت‌ها و بنگاه‌های اقتصادی، بسیاری از شرکت‌های اروپایی به دلیل تحریم‌های ثانویه آمریکا بازار ایران را از دست داده‌اند. این وضعیت می‌تواند به عنوان نقطه اتکایی برای لابی‌گری علیه سیاست‌های آمریکا در اتحادیه اروپا مورد استفاده قرار گیرد. دیپلماسی اقتصادی فعال باید مشوق‌های هدفمند و مناسبی برای این شرکت‌ها در حوزه‌هایی که ایران مزیت رقابتی دارد، فراهم کند تا آن‌ها به بازیگرانی در جهت منافع ملی تبدیل شوند. در این مسیر، بخش خصوصی و اتاق‌های بازرگانی نقش کلیدی ایفا می‌کنند؛ چرا که روابط تجاری مستقیم میان شرکت‌ها (B2B) اغلب پایداری بیشتری نسبت به تغییرات سیاسی دارند و می‌توانند بستری برای توسعه تعاملات اقتصادی مستقل از تحریم‌ها باشند. در همین راستا، تعامل با کشورهای نوظهور و غیرغربی نظیر چین، هند، برزیل و آفریقای جنوبی نیز اهمیت فوق‌العاده‌ای دارد. این کشورها که به دنبال گسترش نفوذ و بازارهای جدید اقتصادی خود هستند، می‌توانند شریکان راهبردی برای ایران باشند. ایجاد منافع اقتصادی متقابل و درهم‌تنیده، باعث افزایش هزینه‌های سیاسی و اقتصادی برای آن‌ها در صورت پیروی از تحریم‌های آمریکا خواهد شد و این امر به طور طبیعی شکاف‌هایی در جبهه تحریم ایجاد می‌کند. از این منظر، دیپلماسی اقتصادی باید از یک رویکرد رسمی صرف فراتر رفته و در سطوح مختلف اقتصادی و تجاری فعال شود. اما ستون دوم دکترین تاب‌آوری، موضوعی بسیار بنیادی‌تر و ساختاری‌تر است؛ تعمیق پیمان‌های پولی و تجاری منطقه‌ای برای ایجاد یک اکوسیستم مالی و تجاری موازی با نظام غرب‌محور. وابستگی شدید به دلار آمریکا و سیستم‌های پیام‌رسان مالی مانند سوئیفت، یکی از نقاط آسیب‌پذیر اقتصاد ایران در شرایط تحریمی است. این وابستگی به معنی امکان اعمال فشارهای اقتصادی گسترده توسط طرف مقابل است. بنابراین، ضروری است که معماری جدیدی از روابط مالی و تجاری تعریف شود که مستقل از این سیستم‌ها و ارزهای واسط باشد. انعقاد پیمان‌های پولی دوجانبه با شرکای اصلی اقتصادی ایران، مانند روسیه، چین، ترکیه، عراق و پاکستان، یکی از گام‌های عملی و فوری در این زمینه است. این پیمان‌ها که مبتنی بر تخصیص اعتبار و تسویه با ارزهای ملی طرفین است، نیاز به ارزهای بین‌المللی واسط را حذف می‌کند و به این ترتیب مبادلات تجاری دوجانبه را از خطرات تحریم‌های بانکی آمریکا مصون می‌سازد. این رویکرد که به اصطلاح «دلارزدایی» نامیده می‌شود، تنها یک راهکار مقطعی نیست بلکه تحولی پارادایمی در نحوه تعاملات مالی و تجاری ایران با جهان است. تجربه موفق روسیه و چین در انجام بخش عمده تجارت دوجانبه با روبل و یوآن گواهی بر عملیاتی بودن این راهبرد است. از سوی دیگر، توسعه تجارت منطقه‌ای باید در کنار تحکیم روابط مالی قرار گیرد. موقعیت جغرافیایی ایران به عنوان یک نقطه اتصال بین شرق و غرب، فرصتی بی‌بدیل برای ایجاد مسیرهای ترانزیتی و افزایش سهم در تجارت منطقه‌ای و بین‌المللی است. فعال‌سازی کامل کریدور شمال ـ جنوب (INSTC) که ایران را به روسیه و کشورهای شمال اروپا متصل می‌کند و توسعه بندر چابهار به عنوان دروازه ورود به افغانستان و آسیای میانه، می‌تواند ایران را به یک هاب ترانزیتی غیرقابل جایگزین تبدیل کند. این امر نه تنها درآمدهای اقتصادی کشور را افزایش می‌دهد بلکه هزینه انزوای ایران برای کشورهای منطقه‌ای را بسیار بالا می‌برد. همچنین، تقویت همکاری‌های اقتصادی با سازمان‌های منطقه‌ای مانند اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EAEU) و سازمان همکاری شانگهای (SCO) باید فراتر از توافقات تشریفاتی رفته و به برنامه‌های عملیاتی و توسعه تجارت آزاد تبدیل شود. ایجاد منطقه آزاد تجاری کامل با اعضای اوراسیا، می‌تواند بازاری با بیش از ۱۸۰ میلیون جمعیت را در مقابل کالاهای ایرانی باز کند و به تنوع‌بخشی سبد صادراتی کمک شایانی نماید.

اصلاحات اقتصادی، پیش مقدمه اجرای دکترین تاب آوری اقتصاد ایران
با این حال، تمام این تلاش‌ها بدون اصلاحات ساختاری داخلی ناقص و ناکارآمد خواهد بود. مقاوم‌سازی اقتصاد از درون کشور پیش‌شرط لازم برای مقابله با فشارهای بیرونی است. بودجه دولت باید از وابستگی به درآمدهای نفتی آزاد شود. اصلاح نظام مالیاتی، جلوگیری از فرارهای مالیاتی گسترده و حذف معافیت‌های غیرضروری می‌تواند پایه‌ای برای درآمدهای پایدار و مقاوم در برابر نوسانات بازار نفت ایجاد کند. این امر اهمیت فوق‌العاده‌ای دارد، چرا که بودجه‌ای که متکی بر منابع داخلی و پایدار باشد، در برابر تحریم‌ها و نوسانات نفتی بسیار مقاوم‌تر عمل خواهد کرد. در کنار آن، هدایت هوشمندانه نقدینگی به سمت تولید و پروژه‌های زیربنایی اهمیت فراوان دارد. تصویب و اجرای مالیات بر عایدی سرمایه می‌تواند فعالیت‌های سوداگرانه در بازارهای ارز، طلا و مسکن را محدود و هزینه‌بر کند و نقدینگی سرگردان را به سمت بخش‌های مولد اقتصاد سوق دهد. همچنین توسعه اقتصاد دانش‌بنیان و صادرات خدمات فنی و مهندسی، به دلیل تکیه بر سرمایه انسانی و وابستگی کمتر به واردات مواد اولیه، در برابر تحریم‌ها مقاومت بیشتری دارد و ارزش افزوده بالاتری ایجاد می‌کند. این بخش‌ها می‌توانند به عنوان موتور محرکه رشد اقتصادی و ایجاد اشتغال در شرایط تحریمی عمل کنند. کوچک‌سازی دولت، رفع انحصارات و ایجاد محیط کسب‌وکار باثبات و قابل پیش‌بینی برای بخش خصوصی واقعی، از ارکان حیاتی تاب‌آوری اقتصاد داخلی است. بخش خصوصی با چابکی و انعطاف‌پذیری خود قادر است راه‌های نوآورانه‌ای برای تجارت در شرایط تحریمی بیابد و خط مقدم مقابله با فشارهای اقتصادی باشد. در نهایت آنچه که می‌توان به عنوان جمع بندی بیان کرد این است که بازگشت احتمالی تحریم‌ها نباید موجب انفعال و استیصال شود، این یک آزمون تاریخی برای اقتصاد ایران است تا با عبور از راهکارهای موقت و مسکّن‌گونه، به‌سمت یک جراحی عمیق اقتصادی و یک تغییر ریل استراتژیک حرکت کند. تبدیل شدن از یک اقتصاد متکی به نفت و وابسته به غرب به یک قدرت اقتصادی منطقه‌ای که در شبکه‌ای از همکاری‌های اوراسیایی تنیده شده، دورنمای این مسیر است، این مهم از طریق یک استراتژی دوگانه شامل دیپلماسی اقتصادی تهاجمی برای ایجاد شکاف در ائتلاف تحریم و ساختن یک اکوسیستم تجاری ـ مالی منطقه‌ای و مستقل، کنار اصلاحات ساختاری شجاعانه در داخل، دست‌یافتنی خواهد بود، این مسیر، نه‌تنها راه عبور از بحران فعلی، بلکه نقشه راه رسیدن به یک اقتصاد پایدار و قدرتمند در فردای پساتحریم است.

کاهش 38 درصدی تولید و افت 40 درصدی فروش در سال 1404

 گروه صنعت و تجارت: دبیرکل انجمن صنایع لوازم خانگی ایران اعلام کرد تولید لوازم خانگی نسبت به سال گذشته 38 درصد کاهش یافته و فروش نیز تا 40 درصد افت کرده است. به گزارش «تجارت»، نسرین اوجاقی دیروز در نشست خبری با اشاره به تحولات صنعت لوازم خانگی اظهار کرد: از سال 1396 تاکنون، تولید لوازم خانگی در کشور از حدود 6 میلیون قطعه به 20 میلیون قطعه در سال 1403 افزایش یافته است. وی افزود: این رشد چشمگیر در مدت حدود هفت سال، حاصل سرمایه‌گذاری‌های گسترده بخش خصوصی و حمایت‌های محدود اما مؤثر دولت بوده است. اوجاقی با بیان اینکه امروز تولیدکنندگان داخلی قادر به تأمین کامل نیاز بازار هستند، افزود: در حال حاضر نیازی به واردات لوازم خانگی وجود ندارد، هرچند همچنان بخشی از سلیقه مصرف‌کنندگان به سمت برندهای خارجی متمایل است.

کاهش تولید و افت فروش در سال 1404
دبیرکل انجمن صنایع لوازم خانگی ایران با اشاره به تغییر روند تولید در سال جاری گفت: متأسفانه در سال 1404 نسبت به مدت مشابه سال قبل، حدود 38 درصد کاهش تولید داشته‌ایم و در برخی زیرمجموعه‌ها این کاهش تا 12 درصد گزارش شده است. وی افزود: در حوزه فروش نیز، پس از مدت‌ها رشد، اکنون با کاهش قابل توجهی روبه‌رو هستیم؛ به‌طوری‌که در برخی محصولات افت تا 60 درصدی و به‌صورت میانگین حدود 40 درصدی ثبت شده است.  به گفته اوجاقی، اگرچه ظرفیت تولید در کشور به سطح مطلوبی رسیده است، اما کاهش قدرت خرید خانوار، رکود بازار و مشکلات تأمین مواد اولیه از مهم‌ترین چالش‌های فعلی این صنعت به شمار می‌روند. وی تأکید کرد: برای حفظ دستاوردهای تولید داخلی، نیاز به سیاست‌های حمایتی هدفمند از سوی دولت و نظام بانکی وجود دارد تا تولیدکنندگان بتوانند با ثبات بیشتری فعالیت کنند.
اوجاقی درباره قیمت‌گذاری محصولات اظهار کرد: برای اینکه تولید باکیفیت به دست مصرف‌کننده برسد، محصول باید قیمت منطقی داشته باشد تا کیفیت خود را حفظ کند. انجمن در مسائل قیمت‌گذاری دخالت نمی‌کند و تولیدکنندگان تلاش دارند قیمت‌ها را منصفانه نگه دارند تا هم تولیدکننده و هم مصرف‌کننده بهره‌مند شوند.  وی افزود: آزادسازی واردات موضوعی پیچیده است و انجمن موافق است که نه تولیدکنندگان و نه مصرف‌کنندگان آسیب نبینند. اگر آزادسازی صورت گیرد، باید در چارچوب تعرفه و برنامه‌ریزی شده انجام شود تا سرمایه‌گذاری‌های انجام‌شده توسط تولیدکنندگان حفظ شود.

حدود 30 درصد لوازم خانگی به‌صورت غیررسمی وارد می‌شوند
دبیر انجمن درباره میزان قاچاق لوازم خانگی گفت: حدود 30 درصد لوازم خانگی به‌صورت غیررسمی وارد می‌شوند و قوانین اخیر برای حمایت از مرزنشینان و ته‌لنجی‌ها که می‌توانند تا 10 درصد واردات کشور را تأمین کنند، می‌تواند به تولیدکنندگان آسیب جدی بزند، زیرا اولین قشری که از این وضعیت آسیب می‌بیند صنعت لوازم خانگی و سپس صنعت پوشاک است. وی درباره تأثیر آزادسازی واردات بر کاهش قاچاق نیز توضیح داد:آزادسازی واردات می‌تواند بخشی از قاچاق را کاهش دهد، اما باید به گونه‌ای اجرا شود که به تولید داخلی آسیب نرساند و قیمت‌ها کنترل شده باقی بماند.
اوجاقی در پاسخ به پرسشی درباره رقابت محصولات قاچاق و قانونی گفت:محصولات قانونی شامل پرداخت عوارض دولتی، مالیات بر ارزش افزوده و تعرفه واردات مواد اولیه هستند که روی قیمت تمام‌شده حدود 20 درصد سربار ایجاد می‌کند، اما محصولات قاچاق هیچ‌کدام از این هزینه‌ها را ندارند. اگر مسیر واردات قانونی و قیمت‌گذاری به درستی انجام می‌شد، شرایط متفاوت بود. وی درباره گارانتی محصولات خارجی تصریح کرد: بسیاری از لوازم خانگی وارداتی فاقد گارانتی هستند و خریداران امکان پیگیری مشکلات یا دسترسی به قطعات یدکی را ندارند. با این شرایط، آزادسازی واردات می‌تواند به کاهش قاچاق کمک کند و زمینه رقابت منصفانه را فراهم کند، مشروط بر اینکه سازوکارهای گارانتی و خدمات پس از فروش رعایت شود. اوجاقی گفت: با وجود ناترازی در تأمین مواد اولیه و قطعات، مشکلات انرژی باعث تعطیلی برخی خطوط تولید شده و فشار مضاعفی بر تولیدکنندگان وارد کرده است. این امر اثر مستقیمی بر قیمت تمام‌شده دارد.  مهرداد محمدی، عضو هیئت مدیره انجمن، افزود: سو مدیریت انرژی در کشور خسارات گسترده‌ای ایجاد کرده است. تولیدکنندگان مجبور شده‌اند حدود 5 درصد از فروش خود را صرف خرید ژنراتور، تأمین گازوئیل آزاد و حتی گازوئیل قاچاق کنند. اگر سیاست‌های بانک مرکزی و ناترازی انرژی ادامه یابد، احتمال جهش مجدد قیمت وجود دارد. محمدی درباره آثار تحریم‌ها بر صنعت گفت:تحریم‌ها باعث شده هزینه واردات کالا تا 30 درصد بالاتر از حالت استاندارد شود. صف طولانی تخصیص ارز که بعضاً تا 160 روز طول می‌کشد، تولیدکنندگان را مجبور به استفاده از ارز بازار آزاد می‌کند. فضای فعلی شفاف نیست و بسیاری به دنبال راهکارهای غیر استاندارد برای دور زدن تحریم‌ها هستند. وی افزود: واقعیت این است که کار صنعت لوازم خانگی و سایر صنایع، تولید انرژی نیست و تأمین و مدیریت انرژی خودمان بسیار سخت و پیچیده است.

فروش اقساطی و بی‌اعتمادی بازار
محمدی درباره فروش اقساطی گفت: اکثر شرکت‌های خصوصی فروش اقساطی را در فروشگاه‌ها انجام می‌دهند و شبکه بانکی نیز کمک‌هایی داشته است. با این حال، بی‌اعتمادی در بازار همچنان پابرجاست و شرکت‌ها مجبورند از طریق خبررسانی و رایزنی، مسائل را مدیریت کنند. وی درباره برگشت ارز صادراتی گفت: بسیاری از شرکت‌ها هنوز درگیر بازگرداندن ارز خود هستند و سیاست‌های سختگیرانه دولت در این زمینه آسیب جدی به تولید و صادرات زده است. اوجاقی درباره صادرات توضیح داد:تمرکز انجمن بر توسعه صادرات است. هدف ما این است که تولیدکنندگان بتوانند محصولات خود را در شرایط فعلی به فروش برسانند. از اردیبهشت امسال امکان حضور محصولات ایرانی در بازار کشورهای آسیایی فراهم شده و همایش توسعه صادرات اوراسیا در سوم آبان برگزار می‌شود. 
او افزود: سرمایه‌گذاری در صنعت لوازم خانگی از سال 1397 آغاز شد و کیفیت کالای ایرانی اکنون قابلیت رقابت دارد. محصولات ایرانی امکان مقایسه با نمونه‌های خارجی را دارند. با این حال، محدودیت در واردات ماشین‌آلات و فناوری‌های پیشرفته و مشکلات تحقیق و توسعه مانع تنوع بیشتر کالاها شده و قیمت و کیفیت محصولات را بهینه نمی‌کند. اوجاقی درباره مشکلات آسیب دیدگان بندر گفت:مسائل مربوط به کانتینرها هنوز حل نشده است. عمدتاً به دلیل بیمه‌هاست که پوشش کاملی ارائه نکرده‌اند. انجمن جلسات متعددی با معاونت صنایع عمومی داشته اما به دلیل نبود ساختار درست، مشکلات پابرجا مانده است. 

کارشناس مسائل انرژی تاکید کرد

گروه زیربنایی: هاشم اورعی، کارشناس انرژی با اشاره به اینکه مصوبه اخیر درباره بنزین هنوز به‌طور رسمی اعلام نشده است، گفت: دو نکته در این زمینه باید بررسی شود. نخست آنکه نمی‌توان بدون تغییر قیمت بنزین این مسئله را حل کرد. پاسخ منفی است؛ زیرا بخشی از هر برنامه کارآمد ناگزیر باید به اصلاح قیمتی اختصاص یابد. نمی‌توان کالایی را طوری قیمت‌گذاری کرد که ارزش واقعی آن پایین جلوه کند و در عین حال انتظار بهینه‌سازی مصرف داشت. وی افزود: در حال حاضر با افزایش روزانه حدود ۱۰ میلیون لیتر مصرف بنزین روبه‌رو هستیم، به‌گونه‌ای که متوسط مصرف در شش‌ماهه نخست سال به ۱۳۴ میلیون لیتر رسیده است. تولید داخلی پاسخگوی این میزان نیست و برای واردات بنزین و گازوئیل باید حدود ۸ میلیون دلار هزینه شود. این کارشناس انرژی خاطرنشان کرد: از نظر سیاسی نیز محدودیت داریم و فعلاً تنها گزینه واردات، روسیه است؛ کشوری که خود با کمبود بنزین مواجه است. در نتیجه، از نظر مالی و سیاسی ادامه روند فعلی ممکن نیست. اورعی ادامه داد: تثبیت قیمت در شرایط تورم ۴۰ درصدی به این معناست که هر سال قیمت واقعی بنزین نصف می‌شود. این وضعیت قابل دوام نیست. زمانی که هیچ اقدامی صورت نگیرد، تقاضا سالانه ۱۰ تا ۲۰ میلیون لیتر افزایش می‌یابد و بخش قابل‌توجهی از آن به قاچاق اختصاص پیدا می‌کند؛ برآوردها از قاچاق روزانه حدود ۳۰ میلیون لیتر بنزین و گازوئیل حکایت دارد. وی تأکید کرد: هرچند ادامه وضع موجود ممکن نیست، افزایش قیمت بنزین به‌تنهایی نیز کافی نخواهد بود؛ زیرا افزایش نرخ سوخت بر کرایه تاکسی و حمل‌ونقل عمومی اثر می‌گذارد و حتی به سایر کالاها نیز سرایت کرده و موج تورمی تازه‌ای ایجاد می‌کند. در چنین شرایطی، تأثیر افزایش قیمت به‌سرعت خنثی می‌شود و کشور دوباره به همان وضعیت بازمی‌گردد. این کارشناس انرژی تصریح کرد: باید از راه‌حل‌های ترکیبی استفاده کرد؛ به عبارت دیگر، اصلاح قیمت تنها بخشی از برنامه است. در کنار آن، باید تولید خودروهای کم‌مصرف و رقابتی در دستور کار قرار گیرد، خودروهای برقی به ناوگان حمل‌ونقل اضافه شوند و سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های صرفه‌جویی و سیاست‌های خودرویی جدی گرفته شود. وی با انتقاد از وضعیت صنعت خودروی کشور گفت: در حال حاضر هر خودروسازی هر محصولی بخواهد تولید می‌کند، بدون آنکه دغدغه مصرف سوخت، پارکینگ یا تناسب با نیاز کشور را داشته باشد. در بسیاری از کشورها خرید خودرو تنها با از رده خارج کردن خودروی فرسوده مجاز است، اما در ایران چنین نظامی وجود ندارد. اورعی افزود: افزایش قیمت بنزین به‌تنهایی راه‌حل نیست. مسئله سوخت یک موضوع چندبعدی است و نباید آن را صرفاً به نرخ محدود کرد. هرچند دست روی دست گذاشتن نیز به معنای تشدید بحران است، اما حل مسأله تنها از مسیر افزایش قیمت ممکن نیست. وی با اشاره به تجربه سال‌های گذشته ادامه داد: بعید است دولت بتواند هر سال قیمت بنزین را متناسب با تورم افزایش دهد. این اقدام نیازمند برنامه‌ای پنج‌ساله و جامع است تا ضمن پذیرش تبعات آن، صنعت خودرو را به رقابت بین‌المللی وارد کنیم و اصلاحات به‌صورت منطقی، مرحله‌به‌مرحله و قدرتمند انجام شود. اورعی درباره قیمت‌های مطرح در مجلس گفت: میانگین فعلی هر لیتر بنزین حدود دوهزار و ۱۰۰ تومان است اما اثر روانی آن نزدیک به سه‌هزار تومان محاسبه می‌شود. اگر نرخ جدیدی اعلام شود، اثر روانی آن بر بازار کالا و خدمات بیشتر خواهد بود و انتظارات تورمی را تشدید می‌کند. حتی اگر میانگین قیمت مصرفی به پنج‌هزار تومان برسد، تأثیر روانی آن ممکن است معادل ده‌هزار تومان باشد که نمی‌توان از آن چشم‌پوشی کرد.

«قطعنامه 1701 را فراموش و به سازش با اسرائیل فکر کنید»!

در سایه گسترش پروژه عادی‌سازی با اشغالگران در لبنان و تسلیم دولت این کشور مقابل دیکته‌های آمریکایی، منابع آگاه گزارش دادند واشنگتن علناً با زبان تهدید به مقامات لبنانی گفته است: توافق آتش‌بس و قطعنامه 1701 را فراموش و به سازش با اسرائیل فکر کنید! در حالی که طی چند هفته گذشته صحبت‌های مربوط به عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی در لبنان به‌شکل قابل‌توجهی تکرار می‌شود و جریان‌های غرب‌گرا که به خدمت به دشمن اشغالگر شهرت دارند، در پی ترویج رویکرد سازش با صهیونیست‌ها هستند، روزنامه الاخبار به‌قلم «ابراهیم امین» سردبیر این روزنامه و تحلیلگر معروف لبنانی، سرمقاله جدید خود را به همین موضوع اختصاص داده است. بر اساس این مقاله، سؤالی که مدت‌هاست پرسیده می‌شود و یکی از محورهای آزمون‌هایی بود که آمریکایی‌ها برای نامزدهای ریاست‌جمهوری لبنان انجام دادند، تمرکز بر عادی‌سازی روابط با اسرائیل بود، امروز هم این سؤال دوباره مطرح شده است، اما از زاویه متفاوت که مربوط به تأثیر لبنان بر پروژه گسترش توافق‌های عادی‌سازی کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی در منطقه است و به‌گفته آمریکایی‌ها، کنفرانس شرم‌الشیخ درباره توافق آتش‌بس غزه، فصلی از همین پروژه بود.

چند واقعیت خطرناک در پرونده لبنان
نکته جدید این است که برخی در لبنان به عادی‌سازی با رژیم صهیونیستی به‌عنوان تنها گزینه موجود نگاه می‌کنند. آخرین اخبار از واشنگتن نشان می‌دهد که آمریکا دیگر نیاز به اعزام فرستاده‌های بیشتر به لبنان نمی‌بیند و عملاً تصمیم گرفته است توافق آتش‌بس لبنان و رژیم صهیونیستی را که در نوامبر سال گذشته منعقد شد، کنار بگذارد؛ زیرا تحولات جدیدی رخ داده است که اهمیت این توافق را به حاشیه می‌برد. منابع در سطوح مختلف در دولت آمریکا می‌گویند که تحولاتی که بعد از آتش‌بس در لبنان رخ داده، اجرای قطعنامه 1701 را در خارج از محدوده توجه قرار داده است و لبنان باید این واقعیت را بپذیرد و به‌عنوان یک عمل انجام‌شده با آن تعامل کند. یک منبع آگاه از تحولات به بازگو کردن تعدادی از واقعیت‌ها پرداخته است که ماهیت رویکردهای آمریکا، اروپا و اسرائیل را در قبال مسئله لبنان آشکار می‌کند، همچنین مواضع برخی از کشورهای برجسته عربی به‌ویژه عربستان سعودی که احساس می‌کند آمریکا برای ایفای نقش محوری ریاض در لبنان در دوره منتهی به انتخابات پارلمانی این کشور حساب می‌کند نیز، قابل توجه است.
به‌گفته این منبع، واقعیت‌های مذکور را می‌توان به‌شرح زیر خلاصه کرد: «توماس باراک» فرستاده آمریکا به لبنان و «مورگان اورتگاس» دیگر فرستاده واشنگتن و متخصص در امور نظامی، دیدگاهی را اتخاذ کردند که سناتور لیندسی گراهام، از چهره‌های شناخته‌شده حامی رژیم صهیونیستی در آمریکا از آن حمایت می‌کند. این دیدگاه مبتنی بر این واقعیت است که تجربه هشت ماه گذشته نشان می‌دهد مقامات لبنانی صرف‌نظر از مواضعشان، تمایل یا توانایی لازم برای آغاز یک ابتکار جدی جهت رسیدگی به مسئله سلاح حزب‌الله را ندارند، در واقع نمایندگان مذکور آمریکا معتقدند که عدم وجود هرگونه امکان دستیابی به نتایج ملموس در عمل، ادامه مذاکرات مبتنی بر سازوکارهای قبلی را بی‌نتیجه می‌کند، بر این اساس، طبق این منطق، راه‌حل اکنون محدود به مذاکرات مستقیم یا غیرمستقیم بین لبنان و اسرائیل، با ماهیت سیاسی است که صرفاً توسط ایالات متحده و بدون هیچ‌گونه مشارکت یا میانجیگری بین‌المللی و به‌ویژه بدون نقشی برای سازمان ملل انجام می‌شود. آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها معتقدند که حزب‌الله در حال بازسازی قدرت خود است و حملات نظامی به لبنان دیگر کارساز نیست و باید فشارهای مالی و امنیتی گسترده به این کشور وارد شود.
دولت آمریکا با بررسی مأموریت تام باراک در لبنان به این نتیجه رسید که دولت لبنان در اتلاف وقت و فرار از مسئولیت مهارت دارد و آنچه را امروز در لبنان رخ می‌دهد، به هیچ وجه نمی‌توان پیشرفت واقعی به‌سوی گسترش اقتدار دولت بر تمام خاک این کشور دانست. بر اساس این نتیجه‌گیری، واشنگتن معتقد است تا زمانی که خود لبنانی‌ها سیگنال روشنی مبنی بر تمایل خود برای مشارکت در یک روند مذاکره جدید ارائه ندهند، نیازی به فرستادن نمایندگان بیشتر به لبنان نیست.

باج‌خواهی واشنگتن از بیروت
آمریکایی‌ها در جلساتی که در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک و سپس در کنفرانس شرم‌الشیخ برگزار شد و با تشدید فشارها در رابطه با درخواست‌ها برای اصلاحات داخلی در لبنان همراه بود، فرصتی یافتند تا به دولت لبنان اطلاع دهند که کشورشان دیگر در حوزه منافع آنها نیست. عدم‌دعوت از جوزف عون، رئیس جمهور لبنان برای مشارکت در کنفرانس شرم‌الشیخ، نشانه دیگری از این موضع آمریکایی‌ها در مورد عدم‌توجه به پرونده لبنان بود؛ زیرا سران کشورهایی که در کنفرانس شرم‌الشیخ حضور داشتند، بر اساس این برداشت در اجلاس مذکور مشارکت کردند که واشنگتن برای آنها نقشی قائل است. بعد از کنفرانس شرم‌الشیخ و در حالی که جوزف عون عامدانه از لزوم پیگیری مذاکرات غیرمستقیم با اسرائیل برای تحکیم توافق آتش‌بس و تعیین مرز زمینی صحبت کرد، آمریکایی‌ها صراحتاً گفتند انتظار این موضع‌گیری از سوی جوزف عون را داشتند؛ زیرا می‌دانند قانون اساسی به او اختیار مذاکره داده است، طرف آمریکایی با حمایت کشورهای اروپایی در آخرین جلسات کمیته پنج‌جانبه برای نظارت بر آتش‌بس لبنان و رژیم صهیونیستی، عامدانه ارتش لبنان را مقصر تداوم تجاوزات رژیم اشغالگر به این کشور معرفی کردند؛ با این توجیه که ارتش لبنان نقش مورد نیاز خود را ایفا نمی‌کند. تعدادی از دیپلمات‌های اروپایی در بیروت اخیراً این موضع را تکرار کرده‌اند؛ به‌ویژه بعد از آنکه دولت لبنان طرح نظامی خود با هدف انحصار سلاح در دست دولت را تصویب کرد. آمریکایی‌ها می‌گویند که اقدامات ارتش لبنان از نظر آنها کافی نبوده است و دستاوردهایی که این ارتش از آنها حرف می‌زند با واقعیت موجود در صحنه تضاد دارد. آمریکا با حمایت طرف‌های اروپایی و عربی به‌سرعت آنچه را اسرائیل در مورد سازماندهی مجدد صفوف حزب‌الله و احیای نهادهای مدنی و مردمی آن تبلیغ می‌کند، تکرار کرد. آمریکایی‌ها از گفتمانی استفاده می‌کنند که بر مبنای آن حزب‌الله در حال انجام عملیات‌های گسترده برای بازسازی قدرت نظامی خود است. از سوی دیگر رسانه‌های رژیم صهیونیستی طی روزهای اخیر به‌شکل عامدانه گزارشی درباره اقدامات حزب‌الله برای بازسازی قدرت نظامی خود منتشر و اعلام کردند که اسرائیل و آمریکا می‌دانند حزب‌الله در حال انجام عملیات‌های گسترده برای احیای قابلیت‌های نظامی خود در سراسر لبنان است و ارتش لبنان هم تا حد زیادی با آن مدارا می‌کند. آمریکایی‌ها همچنان تأکید می‌کنند که هیچ‌کس نمی‌تواند اسرائیل را برای توقف حملات خود علیه لبنان تحت فشار قرار دهد و تماس‌هایی هم که واشنگتن در این زمینه با مقامات اسرائیلی می‌گیرد با هدف جلوگیری از گسترش این حملات است، نه توقف آن. محافل اطلاعاتی آمریکایی توصیه‌هایی به مقامات این کشور کرده‌اند مبنی بر اینکه اقدامات نظامی به‌تنهایی برای محاصره حزب‌الله یا محدود کردن توانایی‌های آن کافی نخواهد بود و باید گزینه‌های دیگری پیدا شود، در این زمینه مقامات آمریکایی عملاً از اعمال سطح جدیدی از محاصره مالی بر لبنان خبر می‌دهند.  به‌نظر می‌رسد افشاگری‌های مقاومت در مورد تلاش رژیم صهیونیستی برای انجام عملیات‌های خرابکارانه امنیتی در لبنان بیانگر نمونه‌ای از اقدامات تروریستی است که صهیونیست‌ها ممکن است در دوره آینده انجام دهند. 

 در حالی که جمهوریخواهان وعده بازگرداندن رونق به اقتصاد آمریکا را داده‌اند، توقف روند استخدام نیرو و تورم بالا به مانعی تبدیل شده و بازار اشتغال در آمریکا به ویژه تحت فشار سیاست‌های غیرقابل پیش بینی دولت دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا، وضعیت از هم پاشیده ای را تجربه می‌کند.  
خبرگزاری آسوشیتدپرس نوشت: نگرانی آمریکایی‌ها برای به دست آوردن شغل مناسب در دولت ترامپ افزایش یافته است. نظرسنجی جدید آسوشیتدپرس و مرکز تحقیقات امور عمومی نورک ضمن تایید این موضوع، آن را هشداری برای جمهوریخواهانی ارزیابی کرد که وعده رونق اقتصادی را داده بودند اما برخلاف چنین وعده ای اکنون روند استخدام ها متوقف شده و تورم افزایش یافته است. قیمت بالای مواد غذایی، مسکن و هزینه مراقبت های بهداشتی همچنان دغدغه بسیاری از خانوارهای آمریکایی را تشکیل می دهد و این در حالیست که طبق نتایج نظرسنجی اخیر، صورتحساب های برق و هزینه گاز همچنان منبع اصلی نگرانی آمریکایی ها است.
نتایج این نظرسنجی نشان داد که حدود ۴۷ درصد از بزرگسالان آمریکا درباره بدست آوردن شغل مناسب خود «چندان اطمینانی ندارند» یا «اصلا مطمئن نیستند.» این شاخص از اکتبر سال ۲۰۲۳ که سوال مشابهی از شرکت کنندگان در نظرسنجی پرسیده شد، افزایش یافته است. شرکت های آمریکایی که امید چندانی به آینده ندارند به شکل فزاینده ای تمایلی به جذب نیرو ندارند و این عامل جویندگان کار را آزرده کرده است. این در حالیست که فشارها بر مصرف کنندگانی که ۷۰ درصد از فعالیت های اقتصادی آمریکا را تشکیل می دهند افزایش داده است. هزینه مصرف کنندگان، موتور اصلی محرک بزرگترین اقتصاد جهان از زمان اختلالات ناشی از شیوع بیماری کووید۱۹ در سال ۲۰۲۰ بوده است.
وزارت کار آمریکا روز جمعه اعلام کرد که کارفرمایان آمریکایی شامل شرکت ها، سازمان های دولتی و سازمان های غیرانتفاعی ماه گذشته فقط ۲۲ هزار شغل جدید ایجاد کردند که نسبت قبل کاهش نشان می دهد. در ماه ژوئیه (تیر) ۷۹ هزار شغل ایجاد شد. اقتصاد دانان انتظار داشتند که ۸۰ هزار شغل جدید ایجاد شود اما ارقام کنونی بسیار کمتر از میزان انتظارات آنها است. در عین حال، شاخص بیکاری در آمریکا در ماه گذشته ۴.۳ درصد افزایش داشت و بسیار بدتر از حد انتظارات بود. بیکاری در آمریکا همچنین از سال ۲۰۲۱ به بالاترین سطح رسیده است. اسکات اندرسون اقتصاددان ارشد شرکت خدمات مالی «بی ام او کپیتال مارکت» در مقاله ای هشدار داد که وخامت بازار کار آمریکا در ماه اوت (مرداد) تشدید شده است وروند استخدام ها به شکل خطرناکی در حال کاهش است. این امر برای هزینه مصرف کنندگان و اقتصاد در ماه های پیش رو خطر بیشتری را ایجاد می کند.
 از دیدگاه ۳۶ درصد از بزرگسالان آمریکایی، صورتحساب های برق «منبع» اصلی نگرانی آن ها را تشکیل می دهد به ویژه این که توسعه مراکز داده ها برای هوش مصنوعی می تواند به افزایش مالیات های شبکه های برق رسانی منجر شود. یک سوم آمریکایی های شرکت کننده در این نظرسنجی گفتند که قیمت های بنزین فشارزیادی را بر آن ها وارد کرده است. از هر ۱۰ نفر ۶ نفر گفتند که قیمت خواروبار بیشترین فشار اقتصادی را بر آن ها وارد کرده است و از هر ۱۰ آمریکایی ۴ نفر به هزینه مسکن و مراقبت های بهداشتی به عنوان عامل فشار اقتصادی اشاره کردند.
این نظرسنجی بر آسیب پذیری برنامه های اقتصادی ترامپ صحه گذاشت که ژانویه (دی) گذشته با وعده کنترل سریع تورم به کاخ سفید بازگشت.