به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین؛ حضور کوتاه مدت عبدالرضا موسوی در باشگاه استقلال حاشیههای زیادی را به همراه داست که هنوز هم ادامه دارد. بجثهای مروبط به مبلغ قرض او و سود روزانه آن باعث شده انتقادات شدیدی به موسوی و مدیران وقت استقلال وارد شود. شب گذشته آرش برهانی در یک لایو اینستاگرامی با موسوی درباره اتفاقاتی که در زمان عضویتش در هیات مدیره استقلال رخ داد صحبت کرد:
*چرا شما پول را مستقیم به بازیکنان دادید و ابتدا پول را به خزانه باشگاه نریختید تا باشگاه بدهد؟
ابتدا قرار بود پنج میلیارد بدهم ولی گفتم حالا که قرار است تا یک ماه دیگر به من پس بدهید تا هفت میلیارد هم میتوانم بدهم. بعد خود باشگاه پیشنهاد داد منم نظرم همین بود که اگر بخواهیم پول را به حساب باشگاه بریزیم چون طلبکاران زیاد هستند ممکن است چند اجراییه داشته باشد. فکر کنم همسر یکی از مربیان سابق استقلال، آقای مجید صالح اگر استباه نکنم که برند باشگاه را توقیف کرده بود و طلبکاران دیگری هم بودند که روی حسابها و برند باشگاه داشتند که اگر پول به حساب باشگاه میریختیم آنجا قفل میکرد. به همین دلیل گفتیم نامه بزنیم و پول را مستقیم به حساب بازیکنان بریزیم که ریختیم. من هم از باشگاه نامه رسمی با تمام مشخصات بازیکنان و مبالغ دارم که پول را مستقیم به حساب آنها بریزم.
فکر کنم همسر یکی از مربیان سابق استقلال، آقای مجید صالح اگر استباه نکنم که برند باشگاه را توقیف کرده بود و طلبکاران دیگری هم بودند که روی حسابها و برند باشگاه داشتند که اگر پول به حساب باشگاه میریختیم آنجا قفل میکرد. به همین دلیل گفتیم نامه بزنیم و پول را مستقیم به حساب بازیکنان بریزیم که ریختیم. من هم از باشگاه نامه رسمی با تمام مشخصات بازیکنان و مبالغ دارم که پول را مستقیم به حساب آنها بریزم.
*یعنی چون اگر پول به خزانه میآمد بلاک میشد، شما مستقیم پول را ریختید؟
بله، این ترس وجود داشت که اگر پول به حساب خزانه بیاید، بلوکه شود.
*ولی الآن هم که پول دادند ابتدا وارد خزانه شد و بعد به حساب بازیکنان واریز کردند. چنین مشکلی نیست!
من که در باشگاه نیستم و نمیدانم. قبل از اینکه به هیات مدیره بروم این اتفاق افتاده است. من فقط آمدم کمک کنم. گفتم چقدر؟ گفتند یک ماه. من هم گفتم دوماهه پول را بدهید. قرارداد را نوشتیم و من گفتم اگر دوماهه پول را ندادید چه میشود؟ گفتند نه ما حتما میدهیم. گفتم پس اگر نتوانستید بدهید برایتان جریمه میگذاریم؛ جریمه سنگینی هم هست. گفتند باشه قبول جریمه میدهیم.
*الآن یکی از بحثها هم همین است که مثلا میتوانستید ضمانت بانکی بگیرید. شما خودتان اقتصادی هستید و صد برابر من اقتصاددان هستید.
آقا آرش شما در مورد باشگاهی صحبت میکنید که ورشکسته مالی است و پولی در حسابش نیست. کدام اعتبار؟ کدام بانک ضمانتنامه میدهد؟
*خب همین سند باشگاه را میگذاشتید!
کدام سند؟
*باشگاه برای املاکش چه سندی دارد؟
هیچی. مگر من خبر دارم؟ حتی همان ساختمان دفتر مرکزی هم که مانده میگویند برای فدراسیون فوتبال است.
*سندش به نام استقلال است. یکی به نام پرسپولیس یکی استقلال که در زمان آقای دادکان دادند.
نه نداده، سندی به نام استقلال نیست. از آقای فتحالله زاده بپرسید. من که نباید اینها را بگویم، کسی که قرارداد را بسته باید بگوید. من گفتم چک بده که گفتند آن هم از خزانه است و ممنوعیت دارد که برای تاریخ آینده چک بدهیم. چون باشگاه پرسپولیس هم زمان آقای انصاریفرد این کار را کرده و فکر کنم ایشان را دادگاهی کردهاند که چک به عنوان تصمین داده است.
*یعنی هیچ راهی نبود که تضمین برگشت پول شما باشد؟
هیچ راهی نبود. آنها باید پیشنهاد بدهند.
*خب الآن هم که پول نیست حتی ضرر و زیاد هم گذاشته باشند.
ما به آنها پول را دادهایم ولی قرار نیست تا انقلاب حضرت مهدی(عج) دست آنها بماند.
*خب الآن میگویند از آن 7 میلیارد هم 4.8 میلیارد دادید. در مورد آن هم بگویید.
خب دروغ است. جاهایی که رفتیم و پروازهایی که داشتیم هم بوده است. مثلا از محل همان 7 میلیارد از زاگرس برایش پرواز خریدیم؛ از ماهان پرواز خریدیم. پول گمرکی لباسها را دادیم و جدا از این هم خرج کردیم که دوستان ما در دوبی کمک کردند. الآن شما جواب سوال من را بدهید. شما قرض گرفتی و میگوییمن یک ماه دیگر پول شما را پس میدهم. من میگویم آرش جان یک سند به من بده. مثلا ماشینت را زیر قیمت بفروشی که پول را بدهی. اگر تضمینی ندادی و جریمهای پشت سرت نباشد، میگویی خب حالا آقای موسوی پول را داده و تا پنجاه سال دیگر هم پول را پس نمیدهی.
بیشتر بخوانید: موسوی روزی 50 میلیون از استقلال ضرر میگیرد!
*به نظر من شما که چنین جریمهای گذاشتی که آن را نمیگیری! من امروز یک مصاحبه از شما دیدم که گفتید اگر کار به جاهای باریک بکشد و قانونی بشود ضرر و زیان را میگیرید.
نه نگفتم. گفتم دیگر آنجا من نیستم و دادگاه حکم میکند. شما ببین الآن تیم جدیدی که نشسته میخواهند ضعف خودشان را با کار رسانهای پنهان کنند. مثلا آقای برهانی را دعوت کنند. شما میتوانی به باشگاه کمک کنی و پول بدهی؟ فقط میخواهد خبر تولید کنند و با کار رسانهای باشگاه را اداره کنند. به نظر خودت که به آنجا رفتی آیا با این مشکل باشگاه استقلال حل میشود؟
*ببینید مثلا زمان آقای فتحی یا قبلتر آقای افتخاری، همین جلسات را گذاشتند و بحثی نشد ولی این سری که با آقای سعادتمند صحبت کردیم ایشان برنامههایش را داد و چیزی که من را خوشحال کرد و قدمی رو به جلو بود اینکه از ما راهکار گرفتند چون مشکل باشگاه استقلال را همه میدانند.
مشکل استقلال چیست؟
*خب اینکه پول نیست یک بخش است.
خب الآن پول نیست، آقای برهانی یا سایر پیشکسوتان محترمی که رفتند یا هنرمندان میتوانند مشکل استقلال را حل کنند؟
*ببینید همین که گفتم یک قدم رو به جلو بود که راهکار خواستند. خب شما میگویی مشکل باشگاه چیست که اولین آن مالی است و آن را آقای سعادتمند صحبت کرد و از اقداماتش گفت. حتی یک سری مشکلات هم بود که خودتان هم در جریان هستید که برند را فروخته بودند یا پول اسپانسرها را پیشخور کرده بودند و مشکلاتی از این دست و یک سری قراردادهایی که بسته شده بود.
میدانی همه اینها دروغ است؟
*یعنی شما میگویید پول اسپانسرها تا سال 1402 پیشخور نشده است؟
همین حرف دروغ است. حرفت که تمام شد میگویم.
*بعد مشکل دیگر اینکه باشگاه هیچ ساختاری ندارد. الآن کمیته پیشکسوتان داریم ولی وظایفش معلوم نیست. تیم استقلال به این بزرگی آکادمی دارد ولی هنوز به طور سنتی اداره میشود. به آقای سعادتمند گفتیم اولویتها این است. حرفی که زمان آقای فتحی هم زدیم. گفتیم اولویت اینها است، شما یک سری آدم اقتصادی که بتوانند کمک کنند میآورید ولی خواهشا چارت اداری استقلال آکادمی را هم درست کنید. آکادمی استقلال هنوز به صورت سنتی اداره میشود و یک نفر را میگذارند که بازدهی را هم دیدهایم. آکادمی شاید دوسال یک بار دوتا بازیکن بدهد.
اولا که مدیری که میآید اگر بخواهد از شما راهکار بگیرد پس آن مدیر نمیتواند مدیر باشد.
*خودش هم برنامه داشت.
برنامه خودش را اگر دارد اجرا میکند.
*خب این بد است که مشاوره بگیرد؟
وقتی مریض در حال مردن است.
*مشکل استقلال همیشه همین است که مریض در حال مردن است و بقیه کارها انجام نمیشود.
من یک روز آمدم و از جیبم پول دادم و گفتم این پولها را میدهم که تیم جمع شود. شما از آقای مجیدی، غفوری، حسینی و همه بچهها بپرسید اگر من نمیآمدم چه میشد. پیام خود آقای سعادتمند هست که شما چه خدماتی به استقلال ارائه کردید. این پیامش است که نوشته شما برای باشگاه زحمت کشیدید و در زمان حساس به کمک تیم آمدید و این بسیار قابل ارزش است. میخواهم این را بگویم که باشگاه با آوردن پیشکسوت نمیچرخد. شما اگر مدیری برنامهات را اجرا کن. من میگویم پیشکسوت احترامش واجب است. اتفاقا ما یک جلسه قبل از دربی داشتیم که خدمت چند پیشکسوت بودیم که من گفتم اگر در باشگاه باشم ماهی یک جلسه میگذاریم که فیدبک خواسته هواداران و پیشکسوتان را بگیریم ولی قرار نیست که پیشکسوت در امور اجرایی باشگاه دخالت کند. پیشکسوت تا یک زمانی بوده و حق و حقوقش را گرفته و رفته است. الآن شما پیشکسوت هستی.
*نه ما کجا پیشکسوتیم!
سن و سالی جوانتری ولی نسبت به بازیکنان فعلی پیشکسوت حساب میشوی. شما برای خودت حقی قائلی که در باشگاه اظهارنظر کنی؟ مدیر هم میداند مشکلش مالی است. این مشکل هم با هنرمند و پیشکسوت حل نمیشود. باشگاه باید روی ساختار اقتصادی کار کند. اتفاقا من قبل از دربی سه تا قرارداد برای استقلال بستم با اینکه کارهای نبودم.
*مالی؟
بله، با بیمه ایران، معین و شرکت توسعه گردشگری.
*خب پول آن چه شد؟
پولی که نیامد. قرار شد بیمه ایران به تماشاگران استقلال یک کد بدهد که وقتی میخواهد بیمههای مختلف را بگیرد از محل بیمهنامه آن به باشگاه استقلال پول برسد. یعنی از محل هزینههای الزامی هوادار به باشگاه استقلال برسد
*خب بیمه چه خدمات ویژهای میدهد؟
شما که اجبار داری ماشینت را بیمه کنی. قبض را باید بدهید.
*کاری که میکنید باید عملیاتی باشد.
عملیاتی بود ولی فرصت ندادند. حضور من بیست روز هم نشد. من که در حوزه اجرا نبودم، در هیات مدیره بودم یعنی هیچکاره!
*چرا هیچکاره؟
وظیفه هیات مدیره چیست؟ هیات مدیره باید موضوعی را تصمیم بگیرد مثلا میخواهند فلان کار را انجام دهیم در هیات مدیره درباره آن صحبت میکنیم و تصویب میشود. دیگر اجرا دست من نیست.
255 43