کد خبر: ۱۲۱۶۹
تاریخ انتشار: ۱۱ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۰:۵۸
علي خرم:
يكي از شعارهاي مهم كليدي حسن روحاني در انتخابات سال 92 مقوله ديپلماسي و سياست خارجي بود...
به گزارش تجارت آنلاين، يكي از شعارهاي مهم كليدي حسن روحاني در انتخابات سال 92 مقوله ديپلماسي و سياست خارجي بود. بطوريكه در همان ايام گفته‌بود : «ما برای‌این‌که به اهداف ملی دست پیدا کنیم و برای‌این‌که کشور را از تحریم ظالمانه نجات دهیم و برای‌این‌که روابطمان را با دنیا براساس تعامل سازنده بنیانگذاری کنیم در‌این عرصه ورود کرده‌ایم. » لذا دولتي را تشكيل داد كه به عقيده بسياري از كارشناسان، مبتني بر سياست خارجي است. در همين خصوص علی خرم، سفیر اسبق‌ایران در مقر اروپایی سازمان ملل كه معتقد است با انتخاب حسن روحانی فصل تازه‎ای در روابط‌ایران و کشورهای منطقه باز شد، در گفت‌و‌گو با تجارت به ارزيابي فعاليت دولت در حوزه سياست خارجي پرداخته است.

بيش از یک سال از روی کار آمدن دولت جدید در‌ایران می‎گذرد. به نظر شما در عرصه دیپلماسی به‌خصوص در حوزه منطقه مهم‌ترین دستاوردهای دولت تدبیروامید چه بوده است؟
روزي  که حسن روحانی روی کار آمد، روابط‌ایران با کشورهای منطقه به جز یکی دو مورد استثنایی مانند سوریه و عراق با باقی کشورها‌یا سرد بود یا بسیار شکننده و خصمانه. ‌این در شرایطی است که با انتخاب حسن روحانی فصل تازه‎ای در روابط‌ایران و کشورهای منطقه باز شد. به‌این ترتیب میان‌ایران با برخی کشورها‌مانند امارات و قطر که روابط خوبی نداشتیم رفت و آمدهایی صورت گرفت و برخی دیگر از کشورها‌مانند ترکیه، آذربایجان و مصر نیز در روابط‌شان با‌ایران خون جدیدی دمیدند و رفت و آمد و همکاری‎هایی را آغاز کردند. حداقل اتفاق‌این بود که طرفین خواهان آن شدند گذشته را کنار بگذارند و روابط را از نو از سر بگیرند. اما به دلایل گوناگون هنوز ظرفیت روابط‌ایران و کشورهای منطقه به حدمطلوب خود نرسیده است.  در‌این رابطه چندین عامل را می‎توان نام برد: نخست تنش‎های منطقه‌ای و دیگری نیز سرگرم بودن جمهوری اسلامی‌ایران به مساله هسته‎ای. بنابراین در منطقه باید برخی تحولات دیگر به وقوع بپیوندد تا بتوانیم بگوییم که از سوی جمهوری اسلامی‌ایران در زمینه‎های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی گام‎های خوبی برداشته شده است. البته روابط‌ایران با کشورهای منطقه در مورد ترکیه وجه بهتری بوده ولی در مورد عربستان وجه خوبی نداشته است. ‌این مساله نیز از آنجا ناشی می‎شود که‌ایران و ترکیه از قدیم روابط نسبتا خوبی داشتند؛ بنابراین طبق روال سابق پیش رفتند و تلاش کردند خلائی در روابط‌شان پیش نیاید. اما در مورد عربستان سعودی به‌دلیل برخی اختلافات قدیمی‌حتی موفق نشده‎ایم گام‌های ابتدایی را برداریم و سطح روابط تغییری نکرده است. روابط میان‌ایران و باقی کشورهای منطقه نیز شاهد تحولاتی بوده اما‌این روابط و مناسبات هنوز جای پیشرفت و توسعه دارد.

شاید یکی از مهم‌ترین اولویت‌های دولت در حوزه دیپلماسی، گسترش روابط با کشورهای منطقه باشد اما در هر حال به واسطه تعاملات اقتصادی‌ایران با کشورهای اروپایی، بهبود روابط میان‌ایران و قاره سبز نیز بسیار اهمیت دارد. طی مدت فعاليت دولت چه تحولاتی در رابطه با‌این مساله شاهد بودیم؟
راجع به کشورهای اروپایی باید گفت که استارت اولیه روابط‌ایران با‌این کشورها‌زده شده است. در‌این میان کشورهای اروپایی که تابع تحریم‎های اعمال شده علیه‌ایران هستند، در‌این مدت سعی کردند تحریم‌های یک‌جانبه علیه‌ایران را در بخش‎هایی کاهش دهند؛ لذا کشورهایی مانند فرانسه، آلمان و بریتانیا و سپس نیز‌ایتالیا و اتریش با اعزام هیات‎هایی سعی کردند نسبت به گسترش روابط اعلام آمادگی کنند. بنابراین در‌این زمینه استارت زده شده است و‌این کشورها‌منتظر رفع تحریم‌ها‌هستند تا بتوانند در زمینه‎های صنعتی، اقتصادی و تجاری با‌ایران وارد همکاری شوند. ولی تا زمانی که‌این تحریم‎ها‌برداشته شود آن‌ها‌باید در مرحله آمادگی بمانند. توجه کنید در‌این میان با ترکیه که یک کشور اروپایی-آسیایی است مشکلی در روابط دوجانبه نداریم و در حوزه‎های اقتصادی و تجاری در حال احیای ظرفیت‎ها‌هستیم. اما با اروپایی‎ها‌در پرتو تحریم‎ها‌روابط کمی‌پیچیده شده است و باید منتظر حرکت‌های بعدی باشیم اما تا امروز نیز با ارتباطات و تماس‌هایی که کشورهای اروپایی با‌ایران داشتند علاقه‌شان را به‌ایجاد روابط نشان داده‎اند.

دستگاه سیاست خارجی جدید‌ایران و در کل سیاست خارجی دولت روحانی چه فاکتورهایی دارد که توانسته در‌این حوزه‎ها‌موفق عمل کند؟
  با قاطعیت می‎توان گفت تمام‌این تحولات تحت‌تاثیر دیدگاه و نگاه استراتژیک دکتر روحانی در سیاست خارجی است. در سیاست خارجی همان‌طور که سند چشم‌انداز گفته‌ایران تعامل سازنده با دیگر کشورها‌را در پیش گرفت اما در دولت‎های نهم و دهم سیاست خارجی‌ایران بر اساس نوعی فشار بر کشورها‌پیش می‎رفت. در آن زمان فضای حاکم بر کشورهای منطقه نسبت به‌ایران بسیار سرد و سنگین بود و در رابطه با اروپا که دورتر بود فضا نیز سنگین‌تر بود. در آن زمان‌ایران با اغلب کشورهای اروپایی روابطی تنش‌آمیز داشت. اما دولت روحانی، از ابتدا سیاست همکاری، احترام متقابل و بازی برد-برد را در پیش گرفت و‌ایالات متحده آمریکا، اروپا و کشورهای منطقه که سویه‌گیری خاصی نداشتند از‌این سیاست استقبال کردند. به همین خاطر تلاش کردند مناسبات‎شان را با‌ایران گسترش دهند و در‌این زمینه اروپایی‎ها‌هیات‌هایی را به‌ایران اعزام کردند.

پرونده هسته‎ای‌ایران از اواسط سال 92 در ژنو و وین و نیویورک  و اخیرا در سوئیس مورد بررسی قرار داده شد. ارزیابی شما از فرآیند‌این یک سال و نيم  چیست؟
درواقع پرونده هسته‎ای‌ایران از زمان آقای روحانی به‌طور واقعی وارد مرحله مذاکره شد و از پیش از آن فقط جلسات نشست و برخاست انجام می‎گرفت و اعلام مواضع و نه مذاکره. اما در دوره جدید به دنبال مذاکرات جدی صورت گرفته، توافق ژنو حاصل شد و پس از آن نیز مذاکرات وین یک تا 6  تا امروز جمهوری اسلامی‌ایران در مذاکرات هسته‏ای گام‌های خوبی برداشته است و اگر‌این گفت‌و‌گوهای دوجانبه با تمام کشورهای عضو گروه 1+5 برگزار شود و اختلافات بررسی شود دور هفتم مذاکرات نیز به زودی برگزار خواهد شد تا باقی مشکلات در جلسات عمومی‌حل و فصل شود.

چرا در‌این دور از مذاکرات، گفت‌و‌گوهای دوجانبه را با آمریکا آغاز کردیم؟
این نشست‎های دوجانبه از آن جهت است که‌ایران بیشترین موارد اختلافی را در حوزه هسته‌ای با آمریکا دارد لذا اگر بتوانیم در جلسات دوجانبه‌این مسائل را حل کنیم و با آمریکا به تفاهم برسیم‌این تفاهم را به جلسه عمومی‌1+5 نیز خواهیم برد. مهم‌ترین موارد اختلافی نیز از سوی‌ایران نخست بحث برداشتن تحریم‎ها‌است. به‌این معنا که آمریکا چه زمان و چگونه می‎خواهد تحریم‎ها‌را بردارد و همچنین اگر‌ایران به تعهداتش عمل کند‌ایا آمریکا نیز به وعده‎هایی که داده عمل خواهد کرد. از نظر آمریکا نیز میزان و توان کار هسته‎ای‌ایران در دوره اعتمادسازی بسیار اهمیت دارد.

شما به‌این موضوع اشاره داشتید که‌ایران تا امروز گام‎های خوبی در مذاکرات برداشته است. با‌این تفاسیر‌اینده مذاکرات پیش رو را چطور می‎بینید؟
به‌سادگی نمی‎توان راجع به نتیجه رسیدن یا نرسیدن یک مذاکره صحبت کرد زیرا‌این مساله به عوامل مختلفی بستگی دارد. اما تا آنجا که به‌ایران و گروه 1+5 مربوط می‎شود هر دو طرف مایل هستند مذاکره به نتیجه برسد و‌این سرمایه بسیار خوبی است که در پرتو آن می‌توانند برخی مشکلات پیش رو را راحت‏تر رفع کنند. توافق مهم‌این است که طرفین دیدگاه مشترک داشته باشند و بر اساس‌این دیدگاه مشترک مذاکره کنند. از نظر کارشناسی‌ایران و امریکا دارای دیدگاه مشترک هستند. جمهوری اسلامی‌حالا منتظر انعطاف طرف مقابل برای لغو یکجای تحریم‌ها‌است. اگر امریکا حاضر باشد تحریم‌ها‌را لغو کند، ‌ایران آمادگی دارد توافق را اعلام کند اما‌این به طرف امریکایی بستگی دارد؛ ‌این‌که دولت اوباما تا چه حد قادر است به مخالفانش در کنگره و سنا تضمین بدهد که توان هسته‌ای‌ایران صلح‌آمیز است.

تقریبا می‌توان گفت اکثریت مردم انتظار داشتند در آذر ماه سال جاری توافق نهایی حاصل شود. البته‌این میل در میان دولتمردان نیز وجود داشت. بطوریکه علاوه بر رئیس جمهور، وزیر امور خارجه نیز اعلام کرده بودند در‌این ماه جشن هسته‌ای برپا می‌شود. ولی‌اینگونه نشد. چرا؟
مذاکرات در وین تمدید شد تا بتوانند آنچه را که مورد بحث واقع شده و بر روی آن‌ها‌اختلاف بوده را به نحوی حل کنند. او توضیح می‌دهد: وین هشت که تمام شد دکتر ظریف از یک طرف نامه نوشت به وزاری گروه1+5 و به آن‌ها‌درباره مواضع‌ایران و‌این‌که انتظارت‌ایران حداقلی است، توضیح داد اما اعلام کرد که متقابلا‌ایران هم انتظار دارد که آن‌ها‌هم انتظارات معقول و حداقلی داشته باشند و از زیاده خواهی بپرهیزند. بعد از آن هم تعطیلات سال نو میلادی بود و الان دوباره‌این موضوع در صدر است. دکتر ظریف و متقابلا گروه 1+5 تصمیم گرفته‌اند تا مذاکرات را دوباره از سر بگیرند. بنابراین تصمیم گرفته شده که قبل از‌این‌که گروه 1+5 به طور رسمی‌تشکیل شود، هرگونه مشکل و اختلافی با هم دارند را حل کنند. از‌این رو مذاکرات پنج تا شش ساعته‌ای بین آقای ظریف و آقای جان کری وزیر امور خارجه امریکا برگزار شد. ‌این موضوع خیلی تعیین کننده است چون دو وزیر خارجه‌ایران و  امریکا دو بازیگر اصلی‌این پرونده هستند. بنابراین در حال حاضر وزیر خارجه‌ایران از‌این‌که زمانی که گروه 1+5 تشکیل شود وضعیت به چه شکل خواهد بود، ارزیابی دارد. ‌ایا وضعیت به ترتیبی است که بتوان امیدوار بود، که کجا روی چه نقاطی حساب شود و طرح‌ها‌و پروژه‌هایی که قبلا داده شده کدام شانس موفقیت بیشتری در مذاکراتی که قرار است تا آخر اسفند به پایان برسد، دارد. یا‌این‌که امریکا در قضیه تحریم‌ها‌تا کجا می‌تواند پیش بیاید یا‌این‌که در قبال تحریم‌ها‌قول دهد، باید به صورت یک کار تضمینی باشد که‌ایران بداند اگر پای چنین توافقی بایستد، تحریم‌ها‌به موقع تعلیق و سپس هم لغو خواهد شد. ضمن‌این‌که ما از مذاکرات وين 5 اين انتظار را داشتيم که بتواند بخش ديگري از اختلافات را حل کند و هر موضوع و مسئله اي از سوي 1+5 قابل تشخيص است مطرح شود تا براي هميشه به پايان برسد. لذا اين انتظار را نداشتيم که با تدوين کامل برنامه جامع از مذاکرات وين 5 خارج شويم. در وين 5 خيلي از موضوعات مطرح شد و در حدود يک و نيم صفحه از متن برنامه جامع به عنوان مقدمات نوشته شد و باقي آن موکول شد به اينکه طرفين با مذاکره بيشتر اختلافات ديدگاهي را کاهش دهند تا اينکه بتوانند باقي متن را در ادامه بنويسند. بنابراين وين 5 همان بود که انتظار داشتيم و مشکلي ايجاد نشد و در مجموع يک گام رو به جلو بود و ممکن است در وين 6 بخشي از کار پيش برود و در وين 7 بخش ديگري از موضوع حل شود تا اينکه در مذاکراتي که ممکن است وين 8 يا 9 باشد متن کامل نگارش شود.

یکی از موانعی که قطعا برسر مذاکرات هسته‌ای‌ایران با 1+5 وجود دارد تندروهای هر دو کشور است. به عقیده شما تحرکات‌این جریآن‌ها‌تا چه‌اندازه می‌تواند دستیابی به توافق نهایی را با مشکل مواجه کند؟
ببنید هر کشوری در درون خود بویژه‌ایران و آمریکا با افرادی تندرو مواجه  مي‌ باشند که بخواهند جلوی پیشرفت مذاکرات را بگیرند و با کارشکنی‌های خود شک و شبهه‌ایجاد کرده و تیم‌های مذاکره کننده خود را از ادامه راه باز دارند. تندروهای آمریکا در کنگره و خارج از آن و همچنین لابی اسرائیل به شکل ملموسی در حال کارشکنی هستند، اما دولت امریکا تا‌اینجا محکم و سخت‌ایستاده و متعهد به انجام «برنامه اقدام مشترک» است، از‌این نظر منعکس کردن نگاه‌های داخلی در آمریکا در مذاکرات به معنای آن نیست که دولت اوباما متعهد به ادامه راه نیست، چراکه‌این دولت نیاز به حل مسئله و پایان مذاکرات دارد. امکان ندارد اوباما در سیاست‌های خود در زمینه مذاکرات هسته‌ای با‌ایران کوتاه بیاید زیرا هر گونه تفاهمی‌که با‌ایران‌ایجاد شود باید در کنگره آمریکا و میان نمایندگان‌این کشور به بحث گذاشته شود و در آنجا تمام تفاهم‌ها‌و توافق‌ها‌در مجلس سنا به بحث گذاشته شده و منتقدان به نکته‌گیری در رابطه با آن می‌پردازند و قطعا امروز که اکثریت در کنگره آمریکا با جمهوری‌خواهان است در رأی‌گیری مخالف نظر اوباما رأی خواهند داد. اوباما نمی‌تواند از تفاهم‌هایی که تا امروز در رابطه با مذاکرات هسته‌ای با‌ایران داشته است عدول کند. بنابراین اگر‌این مذاکرات هسته‌ای به توافق نهایی برسد می‌تواند از آن به عنوان برگ برنده‌ای در مقابل جمهوری‌خواهان استفاده کند و اعلام کند که نتیجه سیاست‌های او در قبال پرونده هسته‌ای‌ایران نسبت به اقدامات جورج بوش موفقیت‌آمیز بوده است ولی امکان تغییر موضع به نفع‌ایران را نخواهد داشت.

به عنوان آخرین سوال، ‌ایا بحران‎های منطقه‎ای همچون حملات داعش یا تجاوزات اسرائیل در غزه باعث نمی‌شود که طرفین به خصوص‌ایران و آمریکا هرچه سریع‌تر بخواهند موضوع هسته‎ای را حل و فصل کنند تا به دیگر مسائل بپردازند؟
باید توجه داشت که اهمیت پرونده هسته‎ای‌ایران به خودی خود در حدی است که طرفین بخواهند آن را هرچه سریع‌تر به نتیجه برسانند اما مسائل منطقه مانند داعش و غزه نیز نگرانی‎هایی را به وجود آورده است که مبادا‌این بحران‎ها، مذاکرات هسته‎ای‌ایران را با مشکل مواجه کند. ولی از جنبه دیگر، بحرانی مانند داعش که هر روز گسترده‎تر می‎شود می‎تواند عاملی باشد برای تشویق طرفین جهت حل سریع‌تر مساله هسته‎ای‌ایران.

خبرنگار: فرهاد كيانفريد
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار