کد خبر: ۱۶۲۰۲
تاریخ انتشار: ۳۱ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۰:۱۴
حکایت انتخابات پیش روی امسال مجلس شورای اسلامی در کلان شهر ها و حتی شهرهای کوچک کشور ما حکایت عجیب و در عین حال جالبی است. عجیب از این بابت که تبلیغات انتخاباتی نامزدهای اصلی و احتمالی از خیلی وقت پیش شروع و بازار شب نشینی ها و محفل
گردانی ها و بعضا سفره های شام و ولیمه خیلی زود داغ شده و جالب از این بابت که بسیاری از نامزدهای محترم که دستشان از منابع اقتصادی نسبتا کوتاه تر است خودشان یا اطرافیانشان دست به دامن « شبکه های اجتماعی همراه » شده اند و به تشکیل گروه های مجازی روی آورده اند که از قضا این روزها هم در بین جوانان و هم در میان مسن ترها طرفداران بسیاری دارد. این پدیده از این بابت می تواند جالب باشد که بالاخره گروهی از مردم جامعه ما تصمیم گرفتند تا از این تکنولوژی روز ، یعنی رسانه های نوین، استفاده ای بهینه نزدیک به ماهیت آنها داشته باشند .
امروز «شبکه های اجتماعی همراه» به جولانگاه جوانان، نوجوانان و حتی کودکانی تبدیل شده که به دلیل نداشتن تفریح و سرگرمی مناسب و کافی و در سایه ضعف دستگاه های متولی فرهنگ و آموزش، غرق در فضای «وایبر» و «لاین» و «تلگرام» و ... شده اند و با اسم ها و عکس ها و شخصیت های حقیقی یا مجازی به اظهار وجود و اعلام نظر یا نهایتا لرزاندن تن شخصیت های بزرگی همچون دکتر شریعتی، حسین پناهی، صادق هدایت یا نلسون ماندلا در گور مشغولند . غافل از اینکه این فضاها در دنیای پیشرفته، ابزارهای نوین ارتباطی بوده که عمدتا با اهداف تجاری و معرفی حرفه و مشاغل خود یا ایجاد شبکه های اجتماعی مجازی با هدف گسترش افکار و نزدیک شدن آرای گروه های اجتماعی ایجاد شده اند. اما نکته نگران کننده چیز دیگر است.
جامعه نوپای ایران بدلیل بافت فرهنگی خاص و بخصوص برخورداری از قشر تحصیلکرده بالا همواره در حوزه فرهنگ و استقبال از تکنولوژی از کشورهای پیشرو محسوب می شود بطوریکه بسیاری از این مظاهر تکنولوژی قبل از کشور تولید کننده در کشور ما محبوب و فراگیر می شود با این حال هیچگاه در جامعه ما تناسبی بین ابزارهای نوین تکنولوژیک و آموزش به کار گیری از این ابزارها وجود نداشته است. اکنون مشاهده می شود افراد مختلف با هدف تحت تاثیر قرار دادن افکار عمومی و بخصوص جذب جوانان، تلاش می کنند تا با انتشار مطالب احساسی و نقدهای آتشین بدون پشتوانه علمی در این فضاها و گروه های مجازی، که تحت مدیریت خود یا افراد وابسته اداره می شوند، حضوری پر رنگ در جامعه داشته باشند و در این راه حتی از وجود هنرمندان محبوب و جوان نیز به نفع خود استفاده می کنند. اینگونه، انتظار می رود به زودی طیفی از احساس بر جامعه مخاطبین تسلط می یابد که فاقد عمق و محتوا است .
       اکنون احساس می شود که انتخابات آتی دیگر جولانگاه سرمایه های مادی برای تسلط بر افکار عمومی نباشد بلکه سرمایه های غیر مادی و فضاهای مجازی افکار عمومی را شکل دهد که البته می تواند بدتر از حالت اول باشد. از این رو انتظار می رود موضوع انتخابات پیش روی مجلس بتواند به عنوان نقطه عطفی در تاریخ فعالیت های انتخاباتی محسوب شود و رسانه های نوین سکاندار مهمی در این حوزه باشند. از این رو جا دارد تا مدیران سیاسی و فرهنگی جامعه با بهره گیری از تمام توان خود و در راس همه آنها قابلیت های رسانه ملی تلاش کنند تا سطح آگاهی جامعه مخاطبین را نسبت به فضاهای مجازی و نحوه القای پیام در آنها، ارتقاء دهند. اکنون که پیوند «رسانه» و «سیاست» اینگونه عمیق و گسترده شده به نظر می رسد زمان آن رسیده تا بطور جدی به موضوع «سواد رسانه ای» به عنوان یک رکن مهم آموزشی توجه شود. امروزه «سواد رسانه ای» در قالب برنامه های آموزشی در کتب درسی مدارس و دانشگاه های کشورهای پیشرفته گنجانده شده حال آنکه در کشور ما کمترین توجهی به آن صورت نمی گیرد از این رو جا دارد علاوه رسانه علمی، آموزش و پرورش و دانشگاه ها هم نقش موثر خود را بشناسند و در عمل به آن تعجیل کنند .
 با این بیان به نظر می رسد باید انتخابات پیش رو را « انتخابات وایبری » بنامیم. انتخاباتی که در آن بیش از منابع مادی، منابع فکری در تبلیغات سیاسی نقش خواهند داشت  و این ضرورتی انکار ناپذیر است که مردم ما «رسانه های نوین» و قابلیت های آن به درستی آشنا کنیم تا نگاهشان نسبت به آن ابزارهای تکنولوژیک از حد ابزارهایی تفریحی سرگرمی فراتر رود .
  *مدرس دانشگاه مولف کتاب « قدرت در عصر رسانه های نوین »

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار