خاطرات روزنوشت مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۷۷، هرشب در «انتخاب» منتشر میشود. پیشتر، خاطرات ایشان از سال ۵۸ تا ۷۶ در سرویس تاریخ «انتخاب» به صورت روزانه پوشش داده شده است.
پیش از ظهر، در دریا شنا و جتاسکىسواری، با سرعت زیاد نمودم. مرغهاى ماهىخوار را که در سطح آب پرواز میکردند، تعقیب کردم و به آنها رسیدم، ولى براى نجات خود، به زیر آب میرفتند. سرعت زیاد و پیچ و خمهاى تعقیب، باعث شدکه یک بار از جتاسکى پرت بشوم و دستم کمى مجروح شود و عصب دستم هم ضربه ببیند؛ ولى توانستم مجدداً سوار شوم؛ چون سوییچی که به دستم بسته بود، بیرون آمد و خاموش شد و ایستاد. مهدى و یاسر هم با استفاده از سرعت جتاسکى، آب زیادى روى محافظان که با دو قایق گشت مىزدند، پاشیدند. بچههاى کوچکتر هم استفاده کردند. ورزش نشاطآورِ کمخطرى است.
عصر با هواپیماى فالکن به تهران مراجعتکردم. بچهها ماندند. به خاطر ملاقات [آقای رومانو پرودی]، نخستوزیر ایتالیا، سفر را کوتاه کردم. ساعت هفت بعد از ظهر آمدند؛ جلسه مفیدی بود. توضیحاتى از توجه اتحادیه اروپا به اهمیت ایران و به خصوص با توجه به خطر مجدد روسیه، براى منافع غرب داد و از تصمیم مشترک اعضاى اتحادیه و مشورت با آمریکا براى توسعه همکارى با ایران خبرداد. من تذکر دادم که برنامه، باید پایدار و قابلاطمینان و برنامهریزى بلندمدت باشد و نمونههایی از تحریکات و تحریمها و تخلفات بعضی از کشورهای اروپایی در انجام تعهداتشان در برابر ایران را شمردم؛ مثل ندادن نیروگاههاى هستهاى و زیردریایىها توسط آلمان و ندادن تانکهاى چیفتن و موشک راپیر، توسط انگلیس و ندادن هلىکوپترهاى شنوک و.. توسط ایتالیا و خُلف وعدههاى فرانسه، در مسایل سوخت هستهاى.
از علت کمتر شدن نوسانات سیاسى و اقتصادى و امنیتى در ایتالیا پرسیدیم. گفت، بعد از فروریختن دیوار برلین و تضعیف نیروهاى چپ، شعاع اختلاف و درگیرىها کم شد. شب در دفترم ماندم و کارهاى عقبمانده چند روز سفر را انجام دادم. تلفنى از بچهها در رامسر احوالپرسىکردم وگفتم، داروهایم را که در یخچال جاگذاشتهام، بیاورند.