کد خبر: ۱۷۹۶۱
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۱۰ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۰:۱۷
رابطه شفقت خود با اضطراب و انگیزه پیشرفت دانش آموزان
انسانها در جریان رشد انواع گوناگون و طیف وسیعی از استرس‌ها و اضطراب‌ها را تجربه می کنند و گاه این اضطراب‌ها از آنچنان شدتی برخوردارند که زندگی روزمره آنها را دچار اختلال می سازد.
روزنامه تجارت- معصومه ادبی مهذب؛ معمولاٌ استرس‌های زندگی منجر به احساس نگرانی و اضطراب که نقطه شروع ناراحتی‌های روانی است می گردد و تداوم آنها موجب  اختلالات روانی، اجتماعی و بدنی در فرد می شود. در شرایط عادی و معمولی می توان برخی از اضطراب‌ها، نگرانی‌ها و ضربه‌های روحی را نادیده گرفت اما گاه شدت و پایداری  این عوامل  نامطلوب به حدی است که حتی خود فرد را از انجام کارهای روزمره باز می دارد.از سوی دیگر یکی از مهمترین انگیزه‌های اجتماعی که بر رفتار انسان تأثیر می گذارد، انگیزه پیشرفت است که می توان آن را در  پیش بینی و تبیین رفتار انسان مورد توجه قرار داد اصطلاح انگیزش پیشرفت عاملی است که به نظر برخی از محققین جهت افزایش یادگیری ضروری است.
از طرف دیگر، تشویق افراد برای داشتن شفقت نسبت به شکست‌ها و نا کارآمدی‌هایشان برای آنها فرصتی جهت بازشناسی دقیق تر نقاط ضعف و به تبع آن احساس نیاز برای اصلاح خود و فرصت اصلاح خود را فراهم می آورد، اما نه به سبب نیاز به افزایش ارزش یا موقعیت خود، بلکه به سبب مراقبت و میل به بهزیستی خود و دیگران. شفقت خود می تواند به عنوان یک راهبرد مقابله ای هیجانی در نظرگرفته شود.
مفهوم"شفقت خود" یکی از سازه‌های روانشناسی مثبت است که متضمن خودآگاهی تأملی و عاری از قضاوت بوده، از لحاظ مفهومی بسیار نزدیک به سازه بهوشمندی است. گر چه در روان شناسی غربی مفهوم جدیدی است، اما قرن‌هاست که در فلسفه شرقی وجود دارد. اغلب نظریه پردازان شفقت را به گونه‌های مختلف در نظر می گیرند، برای مثال مک کی و فانینگ (1992) شفقت را متشکل از فهمیدن، پذیرش و بخشش می دانند. در حالی که نف (2003) با ترکیب روان شناسی اجتماعی و بودیسم سنتی مقیاس شفقت خود را پدید آورد که شامل سه مؤلفه دو وجهی است: مهربانی با خود در برابر قضاوت خود، حس مشترک انسانی در برابر کناره گیری و بهوشیاری در برابر بیش همانندسازی (گیلبرت پروکتر، 2006). ترکیب این سه مؤلفه مرتبط، مشخصه فردی است که شفقت خود دارد. روا داشتن شفقت خود برای فرد یک امنیت هیجانی ایجاد می کند که بدون ترس از سرزنش خود به مشاهده خویشتن خویش بنشیند و به او اجازه می دهد که الگوهای ناسازگارانه افکار، احساسات و رفتار خود را درک و اصلاح کند (براون ،1999).
عامل دیگری که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته  است اضطراب است. اضطراب طبیعی اضطرابی است که در موقعیت‌های مخاطره آمیز  به وجود آمده و با بسیج توانایی‌های زیستی و شناختی انسان او را در یافتن راه حل‌های مناسب برای مواجهه با موقعیت‌ها یاری می دهد و در واقع نقشی سازنده دارد. اما اضطراب غیر طبیعی یا بیمارگونه، اضطرابی بیش از حد قابل انتظار و نامناسب با عامل ایجادکننده آن یا بدون علت است که نه تنها به فرد مبتلا کمک نکرده بلکه باعث تنش درونی و اختلال در عملکرد و ایحاد بیماریهای جسمی در فرد می شود.
اکثر نوجوانان هنگام روبرو شدن با موقعیت تهدیدآمیز یا فشار، احساس اضطراب و تنش دارند. چنین احساساتی با واکنش‌های نابهنجار و با فشار روانی توأم می گردد. اختلال‌های اضطرابی شامل گروهی از اختلالهاست  که اضطراب یا نشانه اصلی آنها زمانی است که شخص می خواهد رفتارهای انطباقی خاصی را کنترل کند (براهنی،1380). از جمله نتایج و تأثیرات ویرانگر احساس اضطرابی که از حد آستانه فراتر رفته باشد می توان به اختلال در فرایند تمرکز، قدرت حافظه، بازداری عقلی و شکست تحصیلی اشاره کرد. اگر چه روانشناسان بخش عمده پژوهش‌های خود را به اختلال‌های اضطرابی اختصاص داده اند و اضطراب روزمره مقوله ایست که توجه زیادی نسبت به آن معطوف نشده است، اما شدت این اضطراب هم می تواند در حدی باشد که معلولیت‌هایی را در کنش وری عقلی، ارتباطی و اجتماعی افراد ایجاد کند، یا زمینه مساعدی برای بروز اختلالهای اضطرابی فراهم نماید (دادستان،1382).
نتایج یک مطالعه طولی در نیوزیلند که توسط اندرسون و همکاران (1978) و مک لی و همکاران (1990) صورت گرفت، نشان داد که اختلالات اضطرابی در 11 تا 15 سالگی رایج ترین اختلال است. اضطراب ناراحتی ذهنی است که از پیش بینی آسیب‌های احتمالی نتیجه می شود.
یکی از عوامل توجیه کننده پیشرفت تحصیلی دانش آموزانی که استعداد یکسانی دارند، انگیزش است. به عبارتی در بین دانش آموزان افرادی یافت می شوند که علاقه و انگیزش بیشتری از خود نشان می¬دهند. این علاقه و انگیزش پیشرفت تحصیلی آنها را توجیه می کند. انگیزش را می توان به طور کلی نیروی محرک انسانی و عامل جهت دهنده آن تعریف کرد (سیف،1382).
نخستین شکل بندی روشن از انگیزه پیشرفت را مورای با عنوان میل یا گرایش به از میان برداشتن یا غلبه بر موانع و به کار گرفتن نیرو و تلاش برای انجام خوب و سریع کار مشکل، تعریف کرده است. مک کلند رفتار والدین در طول سال اول زندگی رابرای شکل گیری نیاز به پیشرفت، حیاتی می داند.
افرادی که دارای انگیزش پیشرفت بالایی هستند معمولاً موفقیت‌های خود را به شخص خود یعنی مهارتها و کوشش‌های شخصی نسبت می دهند. این افراد شکست اولیه خود را به فقدان کوشش نسبت می¬دهند نه به فقدان توانایی. در نتیجه پشتکار آنها برای ادامه کار افزایش می یابد. زیرا آنها معتقدند که کوشش بیشتر در نهایت به موفقیت خواهد انجامید و در مقابل افرادی که از سطح پایینی از انگیزه پیشرفت برخوردارند عوامل بیرونی را مسئول موفقیت‌های خود می دانند. این افراد شکست اولیه خود را به فقدان کوشش نسبت نمی دهند و لذا از کوشش بازمی مانند.
روش :
در پژوهشی از نوع همبستگی که جامعه آماری آن کلیه دانش آموزان دختر سال اول مقطع متوسطه منطقه 5 تهران در سال 94-1393 بود که بین 16-15 سال داشتند این موضوع بررسی شد. برای انتخاب نمونه در این پژوهش از روش نمونه‏گیری در دسترس استفاده شد. نمونه مورد بررسی 110 نفر از دانش آموزان بودند. ابزار مورد استفاده در پژوهش پرسشنامه‌های اضطراب کتل، انگیزه پیشرفت هرمنس و شفقت خود قربانی بود.
پرسشنامه اضطراب کتل: برای سنجش اضطراب در این پژوهش از تست اضطراب کتل استفاده شد. این مقیاس که از سول کتل (1975) تهیه شده دارای چهل سؤال سه گزینه ای است که بر مبنای داده‌های کنشی مأخوذ از یافته‌های بالینی ساخته شده است. مقیاس اضطراب را می توان در هر دو جنس پس از 14 سالگی و در اکثر فرهنگ‌ها به کار بست. سؤالات این آزمون به صورت سه ماده غالبا، گاهی، هرگز نمره گذاری می¬شود. در سال 1368 توسط منصور و  دادستان بر روی 27874  نفر از دانشجویان دانشگاه تهران هنجاریابی ایرانی شد و اعتبار آن در حد مطلوبی به دست آمد. از مزایای این مقیاس، قابلیت اجرای فردی و گروهی و پاسخدهی به آن  ظرف مدت 5 دقیقه است. برای تعیین پایایی این مقیاس از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که ضریب بدست آمده 76. است. باتوجه به اینکه روان شناسان و مشاوران در پژوهش‌های متعدد خود از آن استفاده کرده اند، دارای روایی کافی نیز است.
پرسشنامه انگیزه پیشرفت هرمنس: پرسشنامه انگیزه پیشرفت (AMT) یکی از رایج ترین پرسشنامه‌های مداد -کاغذی برای سنجش نیاز به پیشرفت است. هرمنس (1977) آن را بر مبنای دانش نظری و تجربی موجود درباره نیاز به پیشرفت و با بررسی مربوط به آن تهیه کرده است .پرسشنامه اولیه دارای 92 سؤال بود. در پژوهشی که هرمنس بر روی 125 دانشجوی پسر سال اول دانشگاه انجام داد و ضریب پایایی آن از طریق همسانی درونی 82 بدست آمده است. در پژوهش اسودی (1379) که بر روی دانش آموزان دختر مقطع شهرستان درگز انجام شد ضریب پایایی از طریق همسانی درونی 84 و از طریق بازآزمایی82 به دست آمده است.
پرسشنامه شفقت خود قربانی: برای اندازه گیری سازه شفقت خود، از مقیاس شفقت خود  قربانی استفاده می شود که متشکل از 26 گویه است. این مقیاس توسط نیما قربانی برای ایرانی ساخته شد که به صورت لیکرت از 1 (تقریبا هرگز ) تا 5 (تقریبا همیشه) نمره می گیرد. این مقیاس شامل 6 مؤلفه است که عبارتند از مهربانی با خود(5 گویه) ، قضاوت خود (5 گویه)، انسانیت (4گویه)، انزوا (4گویه)، بهوشیاری (4 گویه) و فزون همانندسازی (4گویه). میزان نمرات 6 مؤلفه با هم جمع شده و یک نمره کل شفقت خود حاصل می شود. آلفای کرونباخ این آزمون در پژوهش قربانی، واتسون، ژو و نوربالا (2012) برابر 85 به دست آمده است .
نتایج به دست آمده از پژوهش به وجود شواهد کافی برای پذیرش این فرضیه دلالت می‏کنند و برای بررسی این فرض از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شده است. مشخص شد همبستگی خوبی بین متغیرهای مستقل (اضطراب پنهان و اضطراب آشکار و انگیزه پیشرفت) و متغیر وابسته (شفقت خود) وجود دارد. سپس با استفاده از ضریب تعدیل شده که برابر 55. بود به این نتیجه رسیدیم که 55% از کل تغییرات شفقت خود وابسته به 3 متغیر مسقل ذکر شده است. در تعیین رابطه میان اضطراب پنهان و شفقت خود، با توجه به ضریب همبستگی محاسبه شده 662.- در سطح خطای کوچکتر از 01.و با ضریب اطمینان 99% بود، مشخص شد بین اضطراب پنهان و شفقت خود همبستگی منفی و معنادار وجود دارد. همچنین مشخص شد با توجه به ضریب همبستگی بدست آمده (674.-) در سطح خطای کوچکتر از 01. و با ضریب اطمینان 99% میان دو متغیر اضطراب آشکار و شفقت خود همبستگی منفی و معنا دار وجود دارد. در بین پژوهش‌های جدید انجام شده در زمینه روان سازه‌ها، برینز و چن (2013) نشان دادند که فعال شدن روان سازه‌های حمایت گر؛ چه این حمایت ادراک شده باشد و چه واقعی؛خود شفقت ورزی حالتی را افزایش می دهند همچنین مشخص شد با توجه به ضریب همبستگی بدست آمده (505.) در سطح خطای کوچکتر از 01. و با ضریب اطمینان 99% میان دو متغیر انگیزه پیشرفت و شفقت خود همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد .
پژوهش‌ها نشان داده اند شفقت بر خود پیش  بینی کننده سطوح پایین اضطراب بوده ،همبستگی مثبتی با راهکارهای مقابله ای سازگارانه، پذیرش، تفسیر مثبت و پیشرفت به دنبال شکست تحصیلی ادراک شده دارد (نف، سیه و دجیترات،2005) که با پژوهش حاضر همخوانی دارد. از طرفی این پژوهش با یافته‌های انسیه انجدانی مطابقت داردکه  افزایش میزان شفقت خود با کاهش تجارب (خودانتقادگری، افسردگی، نشخوار فکری، فرونشانی افکار و اضطراب) مرتبط است (به نقل از انجدانی ،1389). با استفاده ازرگرسیون چند گانه مشخص شد که مقیاس‌های اضطراب پنهان با ضریب رگرسیون (314.-)و اضطراب آشکار با ضریب رگرسیون(340.-) و انگیزه پیشرفت با ضزیب رگرسیون(266 .) (بر شفقت خود تاثیر داشته اند. از آنجا که در اضطراب پنهان و اضطراب آشکاربا علامت ضریب β منفی، تاثیر منفی در شفقت خود دارند و در انگیزه پیشرفت آشکار با علامت  ضریب β مثبت، تاثیر مثبت در شفقت خود دارد. به این معنا که افزایش اضطراب پنهان باعث کاهش شفقت خود می شودو افزایش اضطراب آشکار باعث کاهش شفقت خود می شودو افزایش انگیزه پیشرفت باعث افزایش شفقت خود می شود.
از سوی دیگر، پژوهش‌ها نشان داده اند که خود شفقت ورزی با سطوح مختلف سلامت روانی همچون  اضطراب پایین، مقابله کارآمد (نف، سیه و دجیترات، 2005)، کاهش عاطفه منفی (لیری، تیت، آدامز، آلن و‌هانکوک،2007)، پیوند اجتماعی و رضایت از زندگی (نف، کیرک پاتریک و رود، 2007) و شادکامی، خوش بینی، کنجکاوی و نو آوری (سلیگمن چیک سنت میهالی 1، 2000) همراه هستند. بنابراین طبق مطالعات یاد شده از یک سو خود شفقت ورزی متأثر از دامنه خاصی از روان سازه‌های ناسازگار اولیه است و از سوی دیگر می توان انتظار داشت افرادی که دارای خودشفقت ورزی بالایی هستند، از بهزیستی هیجانی، بهزیستی اجتماعی و رشد سالمتری در مقیاس کیفیت زندگی برخوردار باشند. که با پژوهش حاضر همسو است.
نتایج به دست آمده از پژوهش نشان می دهد که بین متغیرهای مستقل (اضطراب پنهان و اضطراب آشکار و انگیزه پیشرفت) و متغیر وابسته (مهربانی باخود )وجود ندارد. سپس با استفاده از ضریب تعدیل شده که برابر 235. بود به این نتیجه رسیدیم که 23% از کل تغییرات شفقت خود وابسته به 3 متغیر مسقل ذکر شده است. در تعیین رابطه میان اضطراب پنهان و مهربانی با خود، با توجه به ضریب همبستکی محاسبه شده (331.-)در سطح خطای کوچکتر از 01. و با ضریب اطمینان 99% بود، مشخص شد بین اضطراب پنهان و مهربانی با خود همبستگی منفی و معنادار وجود دارد. در تعیین رابطه میان اضطراب آشکار و مهربانی با خود، با توجه به ضریب همبستکی محاسبه شده(321-)در سطح خطای کوچکتر از 01.و با ضریب اطمینان 99%بود، مشخص شد بین اضطراب آشکار و مهربانی با خود همبستگی منفی و معنادار وجود دارد.
در تعیین رابطه میان انگیزه پیشرفت ومهربانی با خود ،با توجه به ضریب همبستگی محاسبه شده(427.)در سطح خطای کوچکتر از 01.و با ضریب اطمینان 99%بود، مشخص شد بین انگیزه پیشرفت و مهربانی با خود همبستگی مثبت  و معنادار وجود دارد. با استفاده از رگرسیون چند گانه مشخص شد. الف)، مهربانی با  خود در کلیت با اضطراب پنهان واضطراب آشکار و انگیزه پیشرفت رابطه معنی دار ندارد. احتمالاً به این دلیل می تواند باشد که با اکثر متغیر‌ها رابطه معنی دار ندارد. ب) ارتباط مثبت معنادار بین انگیزه پیشرفت و مهربانی با خود را نشان می‏دهند. ج) ارتباطی بین اضطراب پنهان و مهربانی با خود مشاهده نمی‏شود. احتمالا می تواند به این دلیل باشد که طبق نتایج بدست آمده اضطراب پنهان با شفقت خود رابطه عکس دارد و یکی از مؤلفه‌های شفقت خود مهربانی با خود در مقابل قضاوت خود است.پس ممکن است اضطراب پنهان با قضاوت خود در ارتباط باشد. یا ممکن است این ارتباط به دلیل رابطه شفقت خود با دیگر مؤلفه‌های شفقت خود نظیر اشتراکات انسانی یا بهوشیاری باشد. د) ارتباطی بین اضطراب آشکارو مهربانی باخودمشاهده نمی‏شود. همان دلایل قسمت ج را در تبیین اضطراب آشکار می توان ذکر کرد.
طبق نتایج مشخص شد همبستگی بین متغیرهای مستقل (اضطراب پنهان و اضطراب آشکاروانگیزه پیشرفت) و متغیر وابسته (اشتراکات انسانی) وجود ندارد. سپس با استفاده از ضریب تعدیل شده که برابر172. بود به این نتیجه رسیدیم که 17% از کل تغییرات اشتراکات انسانی وابسته به 3 متغیر مسقل ذکر شده است. در تعیین رابطه میان اضطراب پنهان و اشتراکات انسانی، با توجه به ضریب همبستگی محاسبه شده(257.-)در سطح خطای کوچکتر از 01.و با ضریب اطمینان 99%بود، مشخص شد بین اضطراب پنهان و اشتراکات انسانی همبستگی منفی و معنادار وجود دارد. در تعیین رابطه میان اضطراب آشکار و اشتراکات انسانی، با توجه به ضریب همبستگی محاسبه شده(342.-)در سطح خطای کوچکتر از 01.و با ضریب اطمینان 99%بود، مشخص شد بین اضطراب آشکار و اشتراکات انسانی همبستگی منفی و معنادار وجود دارد. در تعیین رابطه میان انگیزه پیشرفت و اشتراکات انسانی، با توجه به ضریب همبستکی محاسبه شده(386.) در سطح خطای کوچکتر از 01.و با ضریب اطمینان 99%بود، مشخص شد بین انگیزه پیشرفت و اشتراکات انسانی همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد.
با استفاده از رگرسیون چند گانه مشخص شد: الف) اشتراکات انسانی در کلیت با اضطراب پنهان واضطراب آشکار و انگیزه پیشرفت رابطه معنی دار ندارد. احتمالاًبه این دلیل می تواند باشد که با اکثر متغیر‌ها رابطه معنی دار ندارد. ب)ارتباط مثبت معنادار بین انگیزه پیشرفت و اشتراکات انسانی را نشان می‏دهند. ج) ارتباطی بین اضطراب پنهان و اشتراکات انسانی مشاهده نمی‏شود. احتمالا می تواند به این دلیل باشد که طبق نتایج بدست آمده اضطراب پنهان با شفقت هود رابطه عکس دارد ویکی از مؤلفه‌های شفقت خود اشتراکات انسانی در مقابل انزوا است. پس ممکن است اضطراب پنهان با انزوا در ارتباط باشد. یا ممکن است این ارتباط به دلیل رابطه شفقت خود با دیگر مؤلفه‌های شفقت خود نظیر بهوشیاری باشد. د) ارتباطی بین اضطراب آشکار و اشتراکات انسانی مشاهده نمی‏شود. همان دلایل قسمت ج را در تبیین اضطراب آشکار می توان ذکر کرد.
طبق نتایج مشخص شد همیستگی بین متغیرهای مستقل (اضطراب پنهان و اضطراب آشکار و انگیزه پیشرفت) و متغیر وابسته (بهوشیاری) وجود ندارد. سپس با استفاده از ضریب تعدیل شده که برابر296. بود به این نتیجه رسیدیم که 30% از کل تغییرات وابسته به 3 متغیر مسقل ذکر شده است. در تعیین رابطه میان اضطراب پنهان و بهوشیاری، با توجه به ضریب همبستکی محاسبه شده(419.-)در سطح خطای کوچکتر از 01.و با ضریب اطمینان 99%بود، مشخص شد بین اضطراب پنهان و بهوشیاری همبستگی منفی و معنادار وجود دارد. در تعیین رابطه میان اضطراب آشکار و بهوشیاری، با توجه به ضریب همبستگی محاسبه شده(481.-)در سطح خطای کوچکتر از 01.وبا ضریب اطمینان 99%بود، مشخص شد بین اضطراب آشکار و بهوشیاری همبستگی منفی و معنادار وجود دارد. در تعیین رابطه میان انگیزه پیشرفت و بهوشیاری، با توجه به ضریب همبستکی محاسبه شده (414.) در سطح خطای کوچکتر از 01.و با ضریب اطمینان 99% بود، مشخص شد بین انگیزه پیشرفت و بهوشیاری همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد.
با استفاده از رگرسیون چند گانه مشخص شد: الف) بهوشیاری در کلیت با اضطراب پنهان واضطراب آشکار و انگیزه پیشرفت رابطه معنی دار دارد. احتمالاً به این دلیل می تواند باشد که با اکثر متغیر‌ها رابطه معنی دار دارد ب)ارتباط مثبت معنادار بین انگیزه پیشرفت و بهوشیاری را نشان می‏دهند.ج) ارتباط معنی دار و منفی  بین اضطراب آشکار و بهوشیاری مشاهده می‏شود. د) ارتباط معنادار بین اضطراب پنهان و بهوشیاری مشاهده نمی‏شود. احتمالا می تواند به این دلیل باشد که طبق نتایج بدست آمده اضطراب پنهان با شفقت خود رابطه عکس دارد و یکی از مؤلفه‌های شفقت خود بهوشیاری در مقابل فزون همانندسازی است. پس ممکن است اضطراب پنهان با فزون همانندسازی که همان نشخوار ذهنی است در ارتباط باشد.
منابع در روزنامه موجود است.
*کارشناس ارشد دانشگاه علوم تحقیقات خراسان شمالی
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۱
انتشار یافته: ۱
معصومه
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۳:۵۴ - ۱۴۰۳/۰۱/۱۸
0
0
بسیار کاربردی.ممنون از روزنامه تجارت
نام:
ایمیل:
* نظر: