آنهایی که پخش زنده سخنان رئیس جهوری را دیدند و واگویههایی روشن
از شرایط کشور در حوزههای مختلف را شنیدند شاید با کلیدواژه فهم گفتمانی
به عنوان یک مفهوم روان شناختی آشنا نباشند.فهم گفتمانی به مجموعه ای از
تواناییها در حوزههای فن بیان، هوش ادراکی و ادب کلامی گفته می شود و در
چارچوب روابط دیپلماتیک بسیار بر آن تاکید شده است. از این روست که نوع
ادبیات دولت گذشته با بازخوردهای سرد بین المللی روبرو می شد. ادبیاتی که
در آن نشانی از فهم گفتمانی کمتر دیده می شد.
به واقع رویکردها و اهدافی که مبنایش شعار باشد، تاثیراتش هم به همان اندازه می تواند مخرب باشد.
مواجهه
رادیکالیستی با مطالبات عمومی و به کاربردن ادبیاتی سخیف که ایران پسا88
را چهره ای ناموجه در عرصه بین المللی داد سبب شد تا دایره ای وسیع از
تحریمها به دلیل نابلدی در استیفای حق هسته ای، ایران را محاصره کند. چنین
بود که گشایش هسته ای به عنوان یک کلیدواژه در برنامههای دولت تدبیر و
امید دارای جایگاهی روشن شد و پس از دو سال به سرانجامی مطلوب رسید.
اما
فهم گفتمانی دولت تنها در این حوزه(هسته ای) کارگشا نبوده و رویکردهای
مترقیانه دولت یازدهم در حوزه فضای مجازی سبب شده است تا همراهی عمومی با
برنامههای دولت شکل مناسبی پیدا کند.
در حقیقت نوع ادبیاتی که دولت
تدبیر و امید به کارگرفته است بسیار متفاوت از گفتمان هیجانی برخی است که
بدون پشتوانه و منطق همه دستاوردهای جمهوری اسلامی را به دلیل میل به
خودنمایی زیر سوال می برند و چهره نظام اسلامی در عرصه بین المللی را تحت
الشعاع فردیت خود قرار می دهند.
فهم گفتمانی دکتر روحانی در گفت و گوی
زنده نشان داد که می توان با پدیدههای روز ( مانند شبکههای اجتماعی)
برخوردی منطقی داشت و ضمن حراست از امنیت اخلاقی جامعه، مردم را در
برنامههای دولت دخیل کرد تا خود نوع رفتارشان در برخورد با پدیدهها را
تنظیم کنند.
فراز مهم دیگری از سخنان رئیس جمهوری اشاره به رویکردهای
همچنان هیجانی برخی دارد که با تمایل به نبش قبر برخی اتفاقات گذشته همچنان
در صف هزینه سازی برای نظام قرار دارند. دکتر روحانی با ادبیات متین
خود در گفت و گوی خود با مردم، به این افراد درس فهم گفتمانی داد تا بدانند
هر سخن جایی دارد و سیاست هیجانی محکوم به شکست است.