اصغر نعمتی
در تقویم رسمی کشورمان، روزهای دوم تا هشتم شهریور ماه که به روز انفجار دفتر نخست وزیری در هشتم شهریور سال 1360 و شهادت دو یار دیرین امام (ره) و انقلاب و دو اسوه علم و تقوا، شهید محمد علی رجایی، رئیس جمهور و شهید محمد جواد باهنر، نخست وزیر منتهی می شود به عنوان هفته دولت نامگذاری شده است. این نامگذاری از چند جهت حایز اهمیت است :
1-اگر نامگذاری‌ها صرفا به یک نامگذاری روی کاغذ یا تقویم و بزرگداشت وو یادبود خلاصه شود، باید بپذیریم که راه را به اشتباه رفته ایم.
انفجار دفتر نخست وزیری، کشور و نظام را از برکت وجود مدیرانی محروم کرد که مصداقی بارز از دولتمردان مردمی بودند و در حقیقت با هدف آشنایی مردم با این بزرگان و الگو قرار دادن راه و روش آنان برای مسوولان، روزهای منتهی به شهادت این بزرگان به نام هفته دولت نامگذاری شده است. در واقع دولت شهید رجایی، نخستین دولت مکتبی بود که در آن دوره بحرانی پس از پیروزی انقلاب و ساقط شدن دولت بنی صدر، حداکثر تلاش و کوشش خود را برای خدمت به اهداف انقلاب، به طور کاملا صادقانه انجام داد تا همواره به عنوان یک الگو برای دولتهای بعدی شناخته شود بطوریکه حتی به اعتقاد بسیاری از کارشناسان اقتصادی، همان دولت در عمر کوتاه خود بدون آنکه شعاری سر داده باشد، عدالت را بیش از سایر دولتها بر القتصاد کشور حاکم ساخت. به همین دلیل بیش از آنکه نامگذاری این هفته، یک کار نمایشی باشد، یک کار نمادین است که لازم است به اهداف آن توجه شود. اهدافی که مهمترین آنها، توجه دادن مسوولان و مردم به شاخصه‌های یک دولت واقعی و نمونه در نظام اسلامی، و تلاش برای الگو گرفتن از آن در عمل – و نه صرفا در شعار – است.
2-هدف دیگر از نامگذاری هفته دولت که طی سالهای اخیر بیشتر با این هدف، هفته دولت را می شناسند، اشنایی با دستاوردهای دولت و آگاهی از برنامه‌های آتی آن است. اما انچه در هفته دولت باید مورد توجه قرار گیرد، جلوگیری از بروز اقدامات تبلیغاتی در تبیین دستاوردهای دولت و خودداری از بزرگنمایی تلاشهاست. طبیعتا هر دولتی برای بیان دستاوردهای خود، برنامه ریزی خاصی دارد و هفته دولت بهترین موقعیت برای آگاه ساختن مردم از دستاوردهای دولت در جهت تامین مطالبات مردم است اما زمانی این دستاوردها می تواند ذائقه مردم را شیرین سازد که با کمترین شائبه تبلیغاتی همراه باشد و همگان را به این باور و درک عمومی برساند که تلاشهای دولت منحصر به برنامه‌های هفته دولت نیست و در طول سال می توان دستاوردهای دولت را شناخت و در جامعه لمس کرد.
3-هفته دولت فرصت مناسبی برای افزایش پیوندهای مردم و دولت و کاهش فاصله‌هاست؛ شبیه به همان شرایطی که در مورد دولت شهیدان رجایی و باهنر شاهد بودیم و همواره به عنوان تجربه‌ای موفق از نزدیکی دولت و مردم در ذهن مردم باقی مانده است. همراهى ملت با دولت و پشتیبانى آحاد مردم از آن، از عوامل ثبات دولت و اقتدار آن است و این رابطه، تا هنگامى که دولت در صدد تامین مطالبات و خواسته‌های مردم باشد، پایدار خواهد بود.اين نكته‌اي است كه مقام معظم رهبري نيز در قالب پيام نوروزي «دولت و ملت؛ همدلي و هم زباني» مطرح و بر آن تاكيد كرده‌اند.
4-هفته دولت از منظر بیرونی نیز حاوی پیامی برای کشورهای دیگر است. شهیدان رجایی و باهنر قربانی یک حادثه تروریستی شدند و نامشان ماندگار شد. هرچند که آنها تنها مسولان نظام جمهوری اسلامی نبودند که قربانی ترور شدند و نامهای فراوان دیگری می توان در کنار نام آنها قرار داد. وقتی برخی دشمنان، ایران را حامی تروریسم می دانند، چشم خود را بر روی این واقعیت آشکار بسته اند که ایران خود، قربانی تروریسم است و مصادیق متعددی برای تایید این ادعا وجود دارد. اینکه ایران به حمایت از تروریسم متهم شود، تنها یک بازی سیاسی مضحک است که تنها با اندکی تلاش رسانه ای و سازمان یافته از سوی کشورمان در عرصه بین المللی می توان ذهنیتهای اشتباه شکل گرفته را اصلاح کرد و اثبات نمود که ایران، خود قربانی واقعی تروریسم است و عاملان ترور بزرگان نظام در اوايل انقلاب، هم اكنون در سايه امكاناتي كه حاميان تروريست‌ها برايشان فراهم ساخته‌اند ، در آسايش زندگي مي كند. هفته دولت و سالروز شهادت شهیدان رجایی و باهنر، بهترین فرصت برای طرح این موضوع خواهد بود.
1-اگر نامگذاری‌ها صرفا به یک نامگذاری روی کاغذ یا تقویم و بزرگداشت وو یادبود خلاصه شود، باید بپذیریم که راه را به اشتباه رفته ایم.
انفجار دفتر نخست وزیری، کشور و نظام را از برکت وجود مدیرانی محروم کرد که مصداقی بارز از دولتمردان مردمی بودند و در حقیقت با هدف آشنایی مردم با این بزرگان و الگو قرار دادن راه و روش آنان برای مسوولان، روزهای منتهی به شهادت این بزرگان به نام هفته دولت نامگذاری شده است. در واقع دولت شهید رجایی، نخستین دولت مکتبی بود که در آن دوره بحرانی پس از پیروزی انقلاب و ساقط شدن دولت بنی صدر، حداکثر تلاش و کوشش خود را برای خدمت به اهداف انقلاب، به طور کاملا صادقانه انجام داد تا همواره به عنوان یک الگو برای دولتهای بعدی شناخته شود بطوریکه حتی به اعتقاد بسیاری از کارشناسان اقتصادی، همان دولت در عمر کوتاه خود بدون آنکه شعاری سر داده باشد، عدالت را بیش از سایر دولتها بر القتصاد کشور حاکم ساخت. به همین دلیل بیش از آنکه نامگذاری این هفته، یک کار نمایشی باشد، یک کار نمادین است که لازم است به اهداف آن توجه شود. اهدافی که مهمترین آنها، توجه دادن مسوولان و مردم به شاخصه‌های یک دولت واقعی و نمونه در نظام اسلامی، و تلاش برای الگو گرفتن از آن در عمل – و نه صرفا در شعار – است.
2-هدف دیگر از نامگذاری هفته دولت که طی سالهای اخیر بیشتر با این هدف، هفته دولت را می شناسند، اشنایی با دستاوردهای دولت و آگاهی از برنامه‌های آتی آن است. اما انچه در هفته دولت باید مورد توجه قرار گیرد، جلوگیری از بروز اقدامات تبلیغاتی در تبیین دستاوردهای دولت و خودداری از بزرگنمایی تلاشهاست. طبیعتا هر دولتی برای بیان دستاوردهای خود، برنامه ریزی خاصی دارد و هفته دولت بهترین موقعیت برای آگاه ساختن مردم از دستاوردهای دولت در جهت تامین مطالبات مردم است اما زمانی این دستاوردها می تواند ذائقه مردم را شیرین سازد که با کمترین شائبه تبلیغاتی همراه باشد و همگان را به این باور و درک عمومی برساند که تلاشهای دولت منحصر به برنامه‌های هفته دولت نیست و در طول سال می توان دستاوردهای دولت را شناخت و در جامعه لمس کرد.
3-هفته دولت فرصت مناسبی برای افزایش پیوندهای مردم و دولت و کاهش فاصله‌هاست؛ شبیه به همان شرایطی که در مورد دولت شهیدان رجایی و باهنر شاهد بودیم و همواره به عنوان تجربه‌ای موفق از نزدیکی دولت و مردم در ذهن مردم باقی مانده است. همراهى ملت با دولت و پشتیبانى آحاد مردم از آن، از عوامل ثبات دولت و اقتدار آن است و این رابطه، تا هنگامى که دولت در صدد تامین مطالبات و خواسته‌های مردم باشد، پایدار خواهد بود.اين نكته‌اي است كه مقام معظم رهبري نيز در قالب پيام نوروزي «دولت و ملت؛ همدلي و هم زباني» مطرح و بر آن تاكيد كرده‌اند.
4-هفته دولت از منظر بیرونی نیز حاوی پیامی برای کشورهای دیگر است. شهیدان رجایی و باهنر قربانی یک حادثه تروریستی شدند و نامشان ماندگار شد. هرچند که آنها تنها مسولان نظام جمهوری اسلامی نبودند که قربانی ترور شدند و نامهای فراوان دیگری می توان در کنار نام آنها قرار داد. وقتی برخی دشمنان، ایران را حامی تروریسم می دانند، چشم خود را بر روی این واقعیت آشکار بسته اند که ایران خود، قربانی تروریسم است و مصادیق متعددی برای تایید این ادعا وجود دارد. اینکه ایران به حمایت از تروریسم متهم شود، تنها یک بازی سیاسی مضحک است که تنها با اندکی تلاش رسانه ای و سازمان یافته از سوی کشورمان در عرصه بین المللی می توان ذهنیتهای اشتباه شکل گرفته را اصلاح کرد و اثبات نمود که ایران، خود قربانی واقعی تروریسم است و عاملان ترور بزرگان نظام در اوايل انقلاب، هم اكنون در سايه امكاناتي كه حاميان تروريست‌ها برايشان فراهم ساخته‌اند ، در آسايش زندگي مي كند. هفته دولت و سالروز شهادت شهیدان رجایی و باهنر، بهترین فرصت برای طرح این موضوع خواهد بود.
آخرین اخبار