هنوز بسیاری ایرانیان، اعراب را همان نگاه تحقیرآمیز قرنها پیش و
با همان تک بیت مشهور منسوب به حکیم فردوسی (ز شیر شتر خوردن و ..) می
نوازند و البته در مجامع عرب نیز از این گونه برخوردها دیده می شود. "ستیز
نژادی" مشکل جهان امروز است چه جنگها و خصومتهای ملی و منطقه ای به همین
بهانه جان میلیونها انسان را گرفته و بذر خشونت و ناراستی را در جهان
"غرب" افشانده است اما جهان "عرب" نیز علیرغم ظهور اسلام و پیامهای
روشنفکرانه برابری و برادری این دین آسمانی، عجم را دشنام داده و دشمن می
شمرده است.
اینکه سرمنشاء ستیز فارس و عرب کجا بوده و چه کسی آتش بیار
این معرکه است محتاج بررسیهای دیگری است اما روشن است که در عصر کنونی
دیگر از نبردهای تبعیض نژادی چندان خبری نیست و "اطلاعات" و "ارتباطات"
جهانی شدن را ندا می دهد. حالا ملیتهای گوناگون از عرب و فارس و اروپایی و
آمریکایی و سیاه و سفید و زرد در شرکتها و سازمانها و نهادهای کشورهای
مختلف در کنار هم کار می کنند و می توان گفت حداقل دیگر "نژاد"، "مساله"
مردم و کشورها نیست. با این وصف هنوز به لطف برخی "روشنفکران" و "تاریک
اندیشان" با تفاخر مفرط به "گذشته" و هجمه به دیگران از قافله علم و فن و
هنر -که پرشتاب پیش می رود- تا حد زیادی عقب مانده ایم. در حالی که اغلب
متون ادبی، عرفانی و علمی ما مودت و شفقت و محبت را نوید می دهند برخی کسان
همچنان بر طبل خشونت کور می کوبند. به نظر می رسد حالا بایستی سفیران
شایسته و نمایندگان علم و فرهنگ ایران با تدبیر و حکمت کشور را به جهان
پیوند دهند. خدمتگزاری به مردم و رسالت اصلی "روشنگری" است. نگاهی به اطراف
وضعیت زندگی، موفقیت و شرایط منطقه و جهان موید این نکته است که دیگر برخی
ضرب المثلها هم باید تغییر کند. شاید بجای نه شیر شتر نه دیدار عرب؛ باید
زمزمه کرد: هم شیر شتر هم دیدار عرب یا بی شیر شتر، دیدار عرب... .