برادرم با «پاروک » خود آمد ، به نردههای «گل آهن» تکیه داد و
گفت: داداش ، تلفن همراهت را می دهی من یک «خود عکس» از خودم بگیرم؟! گفتم :
نه داداشی، الان «رهیاب» گوشی ام را راه انداخته ام و دارم با آن کار می
کنم. بعدا که کارم تمام شد مامان و بابا را هم صدا می کنیم تا یک «سراسر
نما» یا «خودعکس جمعی» با هم بگیریم! داداشم اخمهایش را در هم کرد و گفت:
دروغ میگی، همیشه قول الکی میدی، هفته قبل هم گفتی مرا می بری «دلفین خانه»
اما نبردی...
مطمئنم که متن بالا، به نظرتان متن بی معنا؛ یا با یک
درجه تخفیف متن کم معنایی است اما چه می شود کرد؟ فرهنگستان خیلی محترم
زبان و ادبیات فارسی دوباره زحمت کشیده و برای تعدادی واژه خارجی، بعد از
اینکه حسابی در زبان روزمره ما جا افتاده و همه گیر شده است، معادل درست
کرده و آنها را با افتخار اعلام کرده تا مردم از آنها استفاده کنند و کیفش
را ببرند! حتما قبول می کنید با این همه زحمتی که فرهنگستان می کشد، خدای
ناکرده، زبانم لال، رویم به نردههای گل آهن، نباید از کنار این معادلهای
بسیار بسیار ارزشمند، راحت بگذریم و مثل آدمیزاد حرف بزنیم! به هر حال این
واژهها برای من و شما و ما و آنها و ایشان ساخته شده و باید به هر سختی که
هست، آنها را یاد بگیریم و به کار ببریم و بعد از استفاده هم به
همدیگرنگاه عاقل اندر سفیه نیندازیم!فقط با کسب اجازه از این فرهنگستان
خیلی محترم مجبورم معادلهای کلمات متن بالا را اعلام می کنم تا عوامل
استکبار جهانی فکر نکنند خل شده ام و اینها را از خودم در آورده ام : بنا
بر اعلام فرهنگستان، «خودعکس» بهجای «سلفی»، «رهیاب» بهجای «جی پی اس»،
«گلآهن» به جای «فرفورژه»، «پاروَک» بهجای «اسکوتر»، «دلفینخانه» بهجای
«دلفیناریوم»، «سراسرنما» بهجای «پانوراما» و «خودعکس جمعی» بهجای «سلفی
گروهی» از جمله واژههای مصوب فرهنگستان هستند.