کد خبر: ۱۹۹۸۵
تاریخ انتشار: ۳۱ شهريور ۱۳۹۴ - ۰۹:۳۶
از نگاه علم اقتصاد این گفته که کاهش تورم موجب ایجاد رکود در اقتصاد می‌شود مردود است. برخی می‌گویند اندازه تورم می‌تواند به رونق اقتصادی کمک کند، اما باید توجه داشت که هیچ کجای دنیا نمی‌گوید تورم باید دو رقمی باشد تا موجب رونق شود. تورم دو تا سه درصدی و نهایتا در بدترین وضعیت رکودی تا پنج درصد می‌تواند موجب رونق اقتصاد شود، اما هیچ اقتصاد‌دانی افزایش تورم را برای رشد اقتصادی توصیه نمی‌کند. هرچند گفته می‌شود در دوره گذشته کاهش تورم موجب رکود شده اما تورم در حال حاضر نیز 15 درصد است که چندین برابر تورم مورد نیاز برای افزایش انگیزه تولید است. علت رکود اقتصادی در چند سال گذشته تورم بالا بوده است. تورم قدرت خرید را به شدت کاهش می‌دهد، چراکه درآمد واقعی مردم شدیدا افت می‌کند و رشد درآمد اسمی نیز کمتر از میزان رشد تورم است، بنابراین کاهش تورم موجب کاهش تقاضا و قدرت خرید می‌شود که همین امر باعث می‌شود تولید‌کننده ناچار به کاهش تولید و در نتیجه رکود اقتصادی شود.
از سوی دیگر تورم شدید انتظار غیرمعقولی است که برخی سرمایه‌گذاران ایجاد کرده‌اند و انتظار دارند سرمایه‌هایشان 40 تا 50 درصد رشد قیمت داشته باشند در حالی که قدرت خرید مردم کاهش می‌یابد این انتظار نادرست است. البته تئوری‌های اقتصادی بر لزوم ثبات اقتصادی برای تولید‌کننده تاکید دارد و تورم بالا نشان‌دهنده بی‌ثباتی است و این امر موجب می‌شود تولید‌کننده نتواند برای سرمایه‌گذاری و هزینه نیروی انسانی و مواد اولیه مورد نیاز خود برای سال‌های آینده برنامه‌ریزی کند.
بی‌ثباتی جزو عواملی است که به تولید ضربه می‌زند و رشد زیاد قیمت‌ها مطابق هیچ تئوری عامل انگیزشی برای تولید و سرمایه‌گذاری نیست، بلکه عامل بی‌ثباتی بازار است. افزایش تورم تنها باعث سودبردن برخی که می‌خواهند سفته‌بازی کنند مفید است. در اين ميان اگر دولت می‌خواهد تولید‌کننده را حمایت کرده، اشتغال را بالا ببرد و در عین حال تورم را کاهش دهد، باید سیاست‌های منسجم و هماهنگ داشته باشد. به این معنا که حمایت تولید‌کننده را منوط به افزایش اشتغال و کاهش قیمت کالاهای تولیدی کند که از این طریق قصد و هدف خود را به دست آورد.
البته لازم است اشتغال به صورت اشتغال مولد به وجود آید و دولت یارانه را به شرطی به دست تولید دهد که خط تولید جدید احداث کند و ظرفیت‌های جدید ایجاد کرده، نیروی کار بیشتر بگیرند که همین امر در نهایت موجب افزایش تولید، عرضه بیشتر و در نتیجه کاهش قیمت‌ها می‌شود. تمام این برنامه‌ریزی‌های منسجم می‌تواند تنها به اقتصاد ایران کمک کند، رشد منفی چند سال گذشته در حال حاضر مثبت شده و دستیابی به رشد بالاتر تلاش بیشتر و تحمل سختی‌ها را می‌طلبد.
اگر هدف دولت بهبود وضع اقتصادی است باید بداند که طبق علم اقتصاد دستیابی به هرچیز مستلزم پرداخت هزینه است. طبق علم اقتصاد هیچ چیز نمی‌تواند بی‌هزینه باشد. حال باید مقایسه کنیم که هر هدفی چه میزان هزینه داد، اگر می‌خواهیم با دنیا تعامل مثبت داشته باشیم باید تعاملی را ایجاد کنیم که آن‌ها حاضر باشند به ما نفع برسانند نه اینکه به ما ضرر بزنند. اگر تکنولوژی‌های جدید می‌خواهیم باید هزینه آن را بپردازیم، نمی‌توانیم این تکنولوژی‌ها را بگیریم و علیه خودشان استفاده کنیم ، بنابراین باید ببنیم آیا هدف حقیقی ما بهبود اقتصادی است یا خیر. نمی‌توان با شعار دادن اهداف اقتصادی را محقق کرد. راهکار علم اقتصاد این است که هدف‌های مختلف را کنار یکدیگر بگذاریم و بهترین و بهینه‌ترین ان را انتخاب کنیم. اگر هدف ما تعامل با دنیا، رشد اقتصادی، افزایش تولید و صادرات، دریافت تکنولوژی‌های برتر، حفظ اصول و مبانی، قدرتمند کردن کشور و تقویت هویت ملی است باید بهینه‌ترین هدف را انتخاب کنیم، دستیابی به این اهداف با تعامل مثبت با دنیا امکان‌پذیر است.

* کارشناس اقتصادی

نام:
ایمیل:
* نظر: