محمد سعید نوری نائینی
کارشناس اقتصادی
ما نه تنها راه توسعه را نمیدانیم بلکه در مفهوم توسعه هم اختلاف داریم و از طرفی در تعریف و ترجمه توسعه و پاسخهای دینی و اندیشهای هم در وادی توسعه گم گشته هستیم اما میتوان گفت از زمان تاسیس سازمان برنامه و بودجه وارد موضوع توسعه شدیم که متاسفانه آن هم به تفاهم ما در توسعه کمکی نکرد. معتقدم هنوز علیرغم تلاشهایی که در این کشور در سالهای قبل و بعد از انقلاب شده نمی دانیم در توسعه دنبال چه هستیم و ابهامات زیادی وجود دارد. در حالی که دوره فرا صنعتی و اساسا دوره فرا سرزمینی شروع شده و در سایر کشورها به زندگی در سایر کرات فکر میکنند، اما ما نمیدانیم در توسعه دنبال چه چیزی هستیم. عدهای بر این باورند که توسعه به معنای عبور از انقلاب کشاورزی و رسیدن به انقلابهای صنعتی و فراصنعتی بوده اما واقعیت این است که هیچ یک از آنها به معنای واقعی توسعه نیست و نبوده است و ما نمیدانیم آنچه که باید از توسعه دنبال کنیم چیست و فقط میدانیم واقعیت ملموس توسعه چه چیزی است.
در دنیا بحث توسعه بر میگردد به بعد از جنگ جهانی دوم و در این تاریخچه توسعه به بعد از تخصیص سازمان برنامه و بودجه بر می گردد اما واقعیت این است که برداشت مشترکی از مفهوم توسعه نداریم و در واژه شناسی هم از توسعه ترجمه های متفاوتی از جمله عمران، گسترش، توسعه شده است بنابراین حتی در سطح واژه شناسی هم ذهنیت مشترک نداریم.
در دنیا دو جامعه توسعه یافته و جامعه توسعه نیافته یا در حال توسعه رسمیت یافتند. البته کشورهای توسعه یافته و کشورهای در حال توسعه مفهوم خاصی و طبقه بندی خاصی ندارند اما به طور کلی با دو جامعه توسعه یافته و در حال توسعه مواجهه هستیم که جامعه توسعه یافته از زمان رنسانس از جامعه توسعه نیافته جدا شدهاند و این نوزایی از قرن 14 آغاز شده و تا قرن 20 ادامه داشته است. ماحصل این دوران ایجاد سه مکتب انسان گرایی، دنیا گرایی و آزادی خواهی بوده که این مکتب فکری سه عنوان حرکت به سمت علم، فضیلت و شایسته سالاری مطرح شده است اما سوال این است که آیا در ایران در این شرایط به صورت رسمی میتوانیم این عنوان ها و مکاتب را بپذیریم که جواب این است که نه در گذشته و نه در حال و نه در آینده میان مدت کشور ما آماده پذیرش این مفاهمی را ندارد . ما نه راه توسعه را میدانیم و در مفهوم توسعه هم اختلاف داریم در تعریف و ترجمه توسعه و پاسخهای دینی و اندیشهای هم در وادی توسعه گم گشته هستیم اما میتوان گفت از زمان تاسیس سازمان برنامه و بودجه وارد موضوع توسعه شدیم که آن هم به تفاهم ما در توسعه کمکی نکرد و متولی توسعهای که سازمان برنامه و بودجه بوده عملا در طول این سالها تنها دو کار عمده انجام داده آن هم این که بوده که زمان فراوانی پول نفت داشتیم ثروت را تقسیم کرده و در زمان کم پولی نفت فقر را تقسیم کرده است.