کد خبر: ۲۱۵۳۹۲
تاریخ انتشار: ۱۸ مهر ۱۴۰۱ - ۱۸:۱۱

تشدید شکاف بین دستمزد و تورم

وحید شقاقی شهری
کارشناس اقتصادی

سیاست‌های اقتصادی هم در جهت بازتوزیع ثروت عمل نکرده و موجب زیاد و زیادتر شدن نابرابری‌ها شده و همین انباشت چالش‌های اقتصادی است که می‌تواند محرک اعتراضات را ایجاد کند. باید توجه داشته باشیم هر پدیده‌ای به ویژه پدیده‌های اجتماعی معمولا تک بعدی و تک وجهی نیستند و و وقتی ریشه‌‌های معضلات اجتماعی مانند اعتیاد، جرم و بزه، طلاق مورد بررسی قرار می‌گیرد به مسائل چندبعدی می‌رسیم و اساسا عوامل مختلفی در بروز پدیده و بحران‌های اجتماعی اثر‌گذار هستند. اعتراض هم به عنوان یک پدیده اجتماعی، ریشه و عوامل متعددی دارد و موضوعات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، مباحث مرتبط با قانون‌گذاری و مسائل اقتصادی می‌توانند منشا اعتراضات باشند و در بررسی ریشه‌ای اعتراضات اخیر هم می‌بینیم که بخشی از جامعه دغدغه‌ها و نگرانی‌های اقتصادی داشتند و مساله پیش آمده جرقه‌ای برای بروز اعتراضات پیرامون مشکلات اقتصادی بوده که البته تفکیک سهم هر یک از عوامل گفته شده در بروز این پدیده اجتماعی کار بسیار سخت و دشواری است. در این مدت شکاف طبقاتی در کشور افزایش یافت، امید تهیه مسکن برای مردم به ویژه جوانان بسیار کم رنگ‌تر شد، در یک دهه گذشته به دلیل رشد اقتصادی صفر و منفی شدن رشد سرمایه‌گذاری بخشی از جامعه بیکار شدند یا به دلیل نیمه فعال شدن بنگاه‌های تولیدی، نیروی کار در این بنگاه‌ها یا تعدیل شدند یا ساعت کاری آنها کاهش یافت و به عنوان نیروی پاره وقت محسوب شدند. همچنین در دوره شیوع کرونا، کسب و کار بخشی از مردم در بیش از دو سال، تعطیل شد و کارگران هم خانه‌نشین شدند و یا در بنگاه‌هایی که فعال مانده بودند به کارگران نیمه وقت تبدیل شدند. میانگین افزایش نرخ تورم در طول 4 سال گذشته بیش از 40 درصد بوده در حالی که میانگین افزایش دستمزد در این مدت حدود 20 درصد بوده است بنابراین شکاف بین دستمزد و تورم تشدید شد. از سوی دیگر سیاست‌های اقتصادی هم در جهت بازتوزیع ثروت عمل نکرده و همین عوامل موجب زیاد و زیادتر شدن نابرابری‌ها شده و همین انباشت چالش‌های اقتصادی است که می‌تواند محرک اعتراضات را ایجاد کند. می‌تواند این اتفاقات را از حیث اقتصادی، سیاسی، کارکرد نهادهای قانونی، و ... تحلیل کرد و در مجموع تمام کارشناسان اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حقوقی متفق‌القول می‌گویند که این اعتراضات عوامل چند بعدی و چند وجهی داشته و انباشت این مشکلات می‌تواند باعث نارضایتی شود. برای حل مساله، شرط اول پذیرش مساله است یعنی در ابتدا باید بپذیرند که مساله و مشکلی وجود دارد و شرط دوم فراهم کردن شرایطی برای گفت‌وگو در یک فضای آزادگونه است. اخیرا شاهد بودیم که چند تن از اساتید دانشگاه تهران به گفت‌وگو برای وضعیت فعلی کشور نشستند که تعدادی از رسانه‌ها به برخی از این اساتید حمله کردند. این موضوع را می‌توان با یک فرد مبتلا به بیماری توصیف کرد؛ فردی که علائم بیماری را مشاهده می‌کند، اول باید بپذیرد که بیمار است تا به پزشک مراجعه کند و پس از آن است که می‌تواند وارد مرحله گفت‌وگو شود و مستلزم این گفت‌وگو برای شناسایی مساله و یافتن راه‌حل‌ها ایجاد فضا و شرایط آزاد برای گفت‌وگو است. از درون این گفت‌وگوها ریشه و علل مشخص می‌شود که پس از آن می‌توان به مرحله درمان برسیم و رسیدن به مرحله درمان فرایند و پروتکل خاص به خود را دارد و بدون طی کردن هر یک از این مراحل امکان حل مساله وجود ندارد و پوشاندن مساله هم به معنای حل مساله نیست. شبیه به بیماری که برای پنهان کردن درد برای مدتی مُسکن مصرف می‌کند که این رفع درد لحظه‌ای با مصرف مُسکن به معنای درمان بیماری نیست و در آینده هم احتمالا این مُسکن‌ها جواب نمی‌دهند و اثرگذار نخواهند بود. موضوع این است که عده‌ای هنوز مساله را نمی‌پذیرند و به طور قطع در این شرایط نمی‌توان به مرحله گفت وگو رسید و اگر گفت‌وگویی شکل بگیرد به بگو مگو می‌کشد و ماهیت خود را از دست می‌دهد و تازمانی که مرحله گفت وگو مبتنی بر اندیشه و تفکر و کارشناسی شده طی نشود، مرحله درمان هم آغاز نمی‌شود. شاید با طی این مراحل به راه‌حل هم برسیم اما ممکن است این راه‌حل‌ها به درمان ختم نشوند و کار از کار گذشته باشد شبیه به بیماری که راه‌حل و درمانی برای بیماری آن پیدا شده اما یا داروی آن در دسترس نیست یا اینکه بیماری متاستاز کرده و با اینکه درمان بیماری شیمی درمانی است اما بدن بیمار توانایی تحمل این درمان سنگین را ندارد.

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار