مرتضی افقه
اقتصاددان
آنچه مردم را ناراضی و خشمگین کرده این است که آقایان سالها برای کاهش فشارها وعده میدهند اما خودشان و خانواده ایشان زیر بار تحمل هیچ فشاری نرفتهاند و نمیروند و شبکههای اجتماعی به طور گسترده این شکاف را به تصویر کشیده و این تبعیض و نابرابریها را عیان کردهاست. اعتراضات فعلی متراکم شده تمام فشارهایی است که به طور اعم همه مردم و به طور خاص جوانان در طول سه دهه بعد از جنگ تحمل کردهاند. ریشه اصلی این فشارها مشکلات اقتصادی بوده است و همین عامل باعث شده جوانان آینده روشنی را متصور نشوند و نبینند، در شرایطی که جوانان تصوری از دستیابی به شغل مناسب ندارند به تبع آن امکان ازدواج در آینده را نمیبینند و امکان تفریحات حداقلی را ندارند و تمام این موضوعات، مجموعهای از فشارهایی است که مردم متحمل آن هستند. در مواجهه با حجم قابل توجهی از مشکلات داخلی از جمله فشارهای اقتصادی و معیشتی که برای مردم ایجاد شده و سالهاست که در تنگنای اقتصادی قرار گرفتهاند، چه دلیلی دارد که سختگیریهای اجتماعی را هم به این فشارها اضافه کنند. گویی که هیچ تدبیری در ذهن ندارند، برخی آقایان به این که مردم در هر شرایطی این وضعیت را تحمل میکنند، مغرور شده بودند. هرچند که مردم هر از گاهی اعتراضاتی نسبت به مسائل اقتصادی کشور داشتند اما تمام سختیهای اقتصاد پس از جنگ، تحریمها و... را تحمل کردند اما امروز دیگر به وعدهها امیدی ندارند. در حالی که در گذشته به امید رفع مشکلات اقتصادی فشارهای اجتماعی و فرهنگی را تحمل کرده و میکردند اما امروز با این موضوع مواجه هستند که نه تنها ریشههای اقتصادی این فشارها حل نشده بلکه هر روز هم مشکلات اقتصادی بزرگتر و عمیقتر میشوند و فشارهای اجتماعی و فرهنگی هم ادامه دارند و جمع این فشارها به طور طوفانی مردم را ناراضی کرده و باعث این اعتراضات شده است. این اعتراضات و فضایی که ایجاد شده میتواند علت ایجاد مشکلات اقتصادی جدید باشد و علاوه بر تحریمها، تنشهای داخلی هم باعث فرار سرمایه از کشور میشود که تبعات زیادی برای اقتصاد خواهد داشت. البته تا به امروز هم این وضعیت کشور اثر خود را در اقتصاد نشان داده و عیان شده است که یکی از این علائم افزایش نرخ ارز بوده و بخشی هم عیان نشده و ممکن است در آینده نشانههای آن را ببینیم. طبیعی است پس از 4 سال که درآمدهای نفتی به حداقل رسیده و در این مدت هم واردات کالا هزینه بالایی داشته، برخی از مشکلات اقتصادی نمایان شده و احتمالا بخشی از این مشکلات اقتصادی هم هنوز پشت پرده قراردارند و هنوز اطلاعی از آنها نداریم. همین شکاف رفاه بین مردم و مسئولان ضریب بالایی در شکل گیری این اعتراضات داشته و اگر مردم این را حس میکردند که تمام ایران در یک سطح زندگی میکنند امروز متحمل چنین فشاری نبودند و تا این حد خشمگین نمیشدند و سرمایه اجتماعی سرکوب نمیشد. انچه مردم را ناراضی و خشمگین کرده این است که آقایان سالها برای کاهش فشارها وعده میدهند اما خودشان و خانواده ایشان زیر بار تحمل هیچ فشاری نرفتهاند و نمیروند و شبکههای اجتماعی به طور گسترده این شکاف را به تصویر کشیده و این تبعیض و نابرابریها را عیان کردهاست. راهکار میان مدت و کوتاه مدت برون رفت از این شرایط، کاهش مشکلات اقتصادی است و هیچ گریزی جز رفع مشکل تحریمها وجود ندارد. آقایان اگر از برجام و احیای آن متنفر هستند، از هر طریق دیگری باید فشار تحریمها را از دوش مردم بردارند. شرایط اقتصادی کشور به گونهای نیست که آقایان به شعارهای دوره انتخابات مبنی بر اینکه بدون برجام میتوان اقتصاد را بهبود بخشید، ادامه دهند. آیا دولتهای قبل کشف نکرده بودند که میتوان با کمک شرق، اقتصاد را بهبود بخشید و یا اینکه آیا این موضوع کشف نشده بود که میتوان در نبود برجام با کشورهای همسایه تجارت داشت؟ بیش از یک سال و 4 ماه از عمر دولت سیزدهم گذشته است اما نه پیمان شانگهای و نه مراودات اقتصادی با کشورهای همسایه که گمان میکردند این طریق میتوانند اقتصاد را نجات دهند، اثر قابل توجهی در اقتصاد کشور نداشتهاند. واقعیت این است که نظام مالی دنیا در دست برخی از کشورهای قدرتمند است و ما باید بتوانیم از طریق دیپلماسی خارجی مشکل اقتصاد در کشور را با تعامل با دنیا برطرف کنیم در غیر این صورت در کوتاه مدت آقایان هیچ مشکلی را نمیتوانند حل کنند.