مجیدرضا حریری
رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین
ایران یک سند 25 ساله با چین به امضا رسانده که تمایل همکاری دو کشور را در حوزههای مختلف از جمله نفت و گاز تعریف کرده است. اما چرا چین سرمایهگذاری در قطر را به ایران ترجیح داده دو موضوع مطرح میشود. ابتدا ما باید تکلیف جامعه را با چین مشخص کنیم، اگر سرمایهگذاری نکند گفته میشود... که چرا چین در قطر و عربستان سرمایهگذاری کرده و در ایران کاری نکرده است، اگر هم سرمایهگذاری کند انتقادات مطرح میشود که ایران را به چین فروختیم. موضع جامعه ما نسبت به چین بلاتکلیف است، از سوی دیگر تا زمانی که در حوزه بالادستی نفت در تحریم قرار داریم هیچ شرکت بینالمللی نفتی نمیتواند در ایران سرمایهگذاری کند و تبعات آن را بپذیرد. شرکتهایی که در حوزه بالادست نفت و گاز سرمایهگذاری میکنند شرکتهایی هستند که در کل دنیا پروژه دارند مثل خرید و فروش کالا نیست که اگر در یک کمپانی نتوانستیم کالای درجه یک را تهیه کنیم سراغ کمپانی دیگر هم برویم. این پروژهها نیاز دارند که شرکتها توان فنی برای اجرا را داشته باشند، تعدادشان هم بسیار محدود است و اصولا در تمام دنیا سرمایهگذاری میکنند. بر اساس قانونی که امریکا در مورد تحریمها وضع کرد و در سال 2016 هم به مدت 10 سال تمدید کرد؛ ورود به بازار ایران برای کمپانیها کار سختی است زیرا ممکن است سایر بازارهایشان را نیز از دست بدهند، بنابراین متاسفانه شرایط داخلی و خارجی برای سرمایهگذاری در کشور ما فراهم نیست.
در داخل برای سرمایهگذاری و هر حرکت اقتصادی با چینیها جو منفی وجود دارد و هیاهو بوجود میآید که ایران را فروختند، اجاره دادند و جزایر را بخشیدند. این موضوعات در جامعه طرح و فراگیر میشود. بنابراین ما باید ابتدا در داخل تکلیفمان را با چین مشخص کنیم، در حوزه خارجی هم تحریمها مانع بزرگی برای سرمایهگذاری و بویژه در حوزه بالادست نفت و گاز است. واقعیت این است که بدنبال سندی که بین تهران و پکن امضا شد هیچ قراردادی وجود ندارد، فقط یک سند در زمینه تمایل دو کشور برای همکاری بلندمدت است که طی دو سال علیه آن جوسازی شد. در این شرایط چین هم باید ریسک خارجیها و هم اینکه ریسک داخلی را بپذیرد. اگر شرایط ایران به لحاظ داخلی و خارجی فراهم باشد چین به دنبال تامین انرژی پایدار از منابع مختلف است و اتفاقا ایران منبع مطمئنتری برای چین است.