رحمان قهرمانپور
کارشناس مسائل بینالملل
از نگاه چینیها، بیثباتی در خاورمیانه از موانع افزایش حضور این کشور در منطقه و خاورمیانه بوده است، به نظر این موانع هنوز رفع نشده و آنها هنوز به این جمعبندی نرسیدهاند که زمان برای حضور استراتژیک و بلندمدت چین فراهم است. در سفر احتمالی رییسجمهور چین به عربستان . در هفته جاری احتمال انعقاد پیمان امنیتی بین این دو کشور میتواند معادلات زیادی را برهم زند. در عین حال با توجه به کاهش حضور نظامی آمریکا در منطقه، پکن دوست دارد در منطقه و خاورمیانه حضور داشته باشد تا از نفت این منطقه استفاده کند، ولی اینکه چین تصمیم دارد نگاه خودش را به منطقه به طور اساسی و بنیادی تغییر دهد، مسالهای مبهم است.در بررسی روابط چین با کشورهای عربی منطقه باید به این موضوع هم اشاره کرد که این کشورها در گسترش روابط با چین، باید خط قرمز امریکا را رعایت کنند که به سطح امنیتی و هوش مصنوعی سوق پیدا نکند. آمریکا بر این باور است که چین از افزایش تعامل با این کشورها در حوزههای مذکور دنبال جاسوسی از فعالیتهای امریکا در منطقه است. این مساله آنقدر مهم است که وقتی امارات متحده عربی مخفیانه یک پایگاه نظامی کوچک را به چین در امارات داد با واکنش تند آمریکا رو به رو شد و سپس آن پایگاه هم تعطیل شد. چین در جیبوتی پایگاه نظامی دارد اما در حوزه خلیج فارس و کشورهای عربی منطقه و شمال آفریقا پایگاهی ندارد. از این رو باید دید چین ادامه سیاست گذشته خود را دنبال میکند یا اینکه زمان برای تغییر ریل و مسیر به سمت مسایل امنیتی فرا رسیده است.نکته قابل توجهی در رابطه با نگاه چین به قراردادهای تجاریاش با کشورها وجود دارد. چینیها دوست دارند قراردادی را امضا کنند که به لحاظ عملیاتی و مالی امکان عملی شدن آن در مدت زمانی کوتاه وجود داشته باشد. چینیها بر خلاف روسها دوست دارند، قراردادها اجرا شود، چون سرعت رقابت چین با آمریکا بیشتر از سرعت رقابت روسیه با آمریکاست. روسیه انبوهی از قراردادها را منعقد میکند اما اجرا نمیکند، قرارداد احداث کریدور شمال به جنوب ایران از این جمله است. چین هم پول دارد و هم در رقابت تنگاتنگ با آمریکا است، از این رو تاخیر در تصمیمگیری و تعلل در اجرای قراردادها با چین و مبهم برخورد کردن چیزی است که چینیها دوست ندارند.نفس حضور چین در عربستان و خلیج فارس نشان میدهد که چین به دنبال روابط اقتصادی است چون ثروت و پول در کشورهای حوزه خلیج فارس است. مرکزیت جهان عرب در حال انتقال به شبه جزیره عربی است در حالی که منطقه شامات قبلا قلب جهان عرب بود. این تغییر ژئوپلتیکی بسیار مهم است. قدرتهای بزرگ تلاش میکنند که سرمایهگذاری بیشتری در این منطقه کنند. چینیها بر خلاف آمریکا نمیخواهند در ائتلاف ضد ایرانی در منطقه حاضر باشند و به دنبال تشکیل این ائتلاف نیستند اما از سرعت روابط ایران با چین ناراضی هستند و این پیام را می دهند که ایران باید سریع باشد. با وجود روابط دیرینه ایران و چین میبینم که در سالهای اخیر کلیه تصمیمگیری با تعلل همراه بوده است و به نظر چین به این نتیجه رسیده که نمیتواند منتظر ایران باشد. درباره قرارداد 25 سال هم ایران هنوز مشکلاتی دارد و حداقل پکن میگوید ایران هنوز به جمع بندی برای اجرایی کردن این قرارداد نرسیده است.طبیعی است تعاملاتی در این سطح، نقش عربستان و شبه جزیره عربی را برجسته میکند و اگر چین با این کشورها توافق آزاد تجاری ببندد، به این معنی است که در اختلافات میان ایران و کشورهای حوزه خلیج فارس چین باید موضعگیریهایش را تغییر دهد. اگر چین در هر یک از این کشورها سرمایهگذاری کند، در امنیت این کشورها دغدغه خواهد داشت.سیر تحولات منطقه نشان میدهد رقابت میان چین و آمریکا هر روز پررنگتر و روسیه بیشتر تضعیف میشود.