کد خبر: ۲۳۳۱۷
تاریخ انتشار: ۰۷ آذر ۱۳۹۴ - ۰۶:۳۰
بر اساس آماری که منتشر شده، بیش از 51 درصد فارغ التحصیلان دانشگاهها بیکارند. این آمار نگران کننده را اگر بخواهیم ار منظری سیاسی بنگریم و از آن استفاده جناحی و حزبی کنیم، می توانیم این دولت یا دولت قبلی را زیر سوال ببریم که چرا برای فارغ التحصیلان دانشگاهها نتوانسته شغل مناسبی ایجاد کند و بسیاری از فارغ التحصیلان با مدرک لیسانس یا حتی فوق لیسانس، بیکارند.
دولت قبل وعده ایجاد سالانه دو و نیم میلیون شغل را داده بود که عملیاتی نشد و دولت کنونی نیز در دو سال اخیر موفق نشده گام بلندی برای رفع معضل بیکاری بردارد. اما مشکل بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهها فراتر از موضوع تکاپوی دولتها برای ایجاد شغل و رفع معضل بیکاری قابل ارزیابی و تامل است.
طی یک دهه اخیر شاهد توسعه کمی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی در سراسر کشور بوده ایم.
به گونه ای که نه تنها تعداد واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی در سراسر کشور افزایش یافت، بلکه میزان پذیرش دانشجو در دانشگاه پیام نور در زمان دولت قبل چندین برابر شد و علاوه بر آنها، شاهد افزایش بی ضابطه دانشگاههای غیرانتفاعی بدون توجه به نیازهای نوین آموزشی – به استثنای برخی دانشگاههای نوین با سیستم آموزش مجازی یا الکترونیکی – بودیم که همه این موارد موجبات افزایش تعداد ورودی های دانشگاهها را افزایش داد.
خالی ماندن ظرفیت برخی دانشگاهها موجب شد گاه شرکت کنندگانی در کنکور که غایب بوده اند یا حتی درصدی منفی در دروس خود داشته اند در دانشگاه پذیرفته شوند و به همین دلیل به مرور زمان تمام شرکت کنندگان در کنکور سراسری و آزاد و حتی کسانی که در کنکور شرکت نکرده بودند بر اساس نوع دانشگاهها، پذیرفته شدند که حاصل آن کاهش کیفیت آموزشی در اغلب دانشگاههای کشور به دلیل ورود برخی دانش پذیران دارای سطح دانش و آگاهی پایین بود.
اگر به وضعیت دانشگاههای جهان بنگریم در هیچ کجای جهان شاهد چنین رشدی در افزایش تعداد دانشگاهها و موسسات آموزش عالی و به تبع آن تعداد دانشجویان نیستیم. موضوعی که متاسفانه برخی از مسوولان با خوش باوری، آن را در زمره افتخارات آموزش عالی کشور به حساب می آورند اما واقعیت آن است که افزایش تعداد دانشجویان با سطح آگاهی و دانش پایین، نه تنها مثبت نیست بلکه عاملی منفی در جهت کاهش سطح علمی دانشگاهها و به تبع آن اعتبار مدارک دانشگاهی در برخی واحدها و رشته های خاص است.
از سوی دیگر تعداد بالای فارغ التحصیلان واحدهای دانشگاهی متعدد موجود در کشور، موجی از متقاضیان کار را به بازار روانه می کند که علیرغم آنکه دارای مدرک تحصیلی هستند، اما از دانش کافی برخوردار نیستند. ضمن اینکه جامعه نمی تواند جوابگوی این خیل عظیم متقاضیان کار باشد که حالا با در اختیار داشتن مدرک دانشگاهی توقع بیشتری نیز پیدا کرده اند.
به نظر می رسد مسوولان امر قبل از آنکه بیش از این دیر شود لازم است در مورد ساختار دانشگاهی کشور و پذیرش دانشجو تجدید نظری اساسی به عمل آورند چراکه این شیوه پذیرش دانشجو در دانشگاهها که مقطع دانشگاه را در ادامه مقطع دبیرستان قرار داده و همگان با آسودگی وارد این مقطع می شوند، به هیچ وجه به سود آموزش عالی و همچنین بازار کار کشور نمی تواند باشد.
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار