به گزارش تجارت آنلاین، اصول برندینگ این روزها بسیار پرمخاطب و پرطرفدار است. مقاله زیر به طور کاملا اختصاصی به شناسایی این اصول پرداخته است.
هویت برندینگ
برای هر کسب و کاری یک هویت برند وجود دارد. به عنوان مثال، هویت فیروزه به اسم شامپوبچه شناخته است.
نکته: زمانیکه میخواهید کاری را شروع کنید، ابتدا باید یک هویت را برای آن کار در نظر گرفته و هویت سازی کنید. کاری که میخواهید بسازید باید از ابتدا تا انتهای آنرا برای خود تعریف کنید؛ و بر طبق آن استراتژی در نظر بگیرید. در غیراینصورت شکست در کسب و کارتان حتمی خواهد بود. مثل اینکه در حال رانندگی هستید ولی نمیدانید که مقصدتان کجا است! بنابراین باید مشخص کنید که قرار است به کجا برسید. هویت برند، باعث میشود که شما در ذهن مشتری ماندگار شوید.
اجزای هویت برند
اجزای هویت برند شامل: لوگو- ارتباطات- طراحیها- رفتارها- زبان- چشمانداز- ماموریت- قوانین
برای هویت برند، باید یک یک اینها تعریف شوند.
نکته: هراندازه که روی موارد بالا کار کنید، هم میتوانید خود را بهتر بشناسید و همینکه مشتریتان را خواهید شناخت.
باید مخاطب هدف خود را شناسایی کنید.
برند شدن زمان و هزینه میبرد و بهمین دلیل بسیاری سمت آن نمیروند.
مشکل: برند شدن سختی دارد، درحالیکه در ایران همه تنها به فکر فروش بوده و به فکر فردا نیستند. یعنی آن چشمانداز و دید مناسبی نسبت به آینده و بطور دقیق ندارند. بنابراین یا شما باید سختی برندینگ را پذیرفته و سپس یک عمر از آن استفاده کنید یا با تفکر پول بدست آوردن، تنها یکسال محصولتان را بفروشید که پایان داستان کسب و کارتان خواهد بود.
نکته: داراییهایی که شما دارید، تنها پیجتان نیست. بلکه مردم باید دارایی و سرمایۀ شما باشند، نه پیج یا فالوورهایتان. این نکته بسیار مهمی است. بله، ساختن پیج و بالا بردن فالور مهم است ولی آیا شما به چرخۀ بازگشت هم فکر کردهاید؟ یعنی به این فکر کردهاید که یک مشتری میتواند یک مشتری دیگر را با خود بیاورد؟ یا سال آینده دوباره از شما خرید کنند؟
یکسری از برندها تخصصشان در اینست که مشتری را ترغیب کنند تا کالایی را که حتی نیاز ندارد، خریداری یا دوباره خریداری کند. اما این اتفاق چگونه خواهد افتاد؟
یک: تکنیک فروش
دو: حس خوبی است که به مشتریاش میدهد.
به دلیل اینکه مردم دیگر حوصلۀ این هجم از تبلیغ و دنبال کردن آنها را ندارند. در نتیجه شما باید ایدهای داشته باشید که مشتری را به سمت خود کشانده و او را نگه دارید. یعنی برند شوید. در غیراینصورت در این دوره بدون برند شدن شانسی برای موفقیت نخواهید داشت.
برندینگ در زمان انقلاب صنعتی بوجود آمد. زمانیکه جای عرضه و تقاضا جابهجا شد. یعنی پیش از آن عرضه کم و تقاضا زیاد بود، از سویی تعداد فروشندگان کم بود. ولی پس از انقلاب صنعتی زمانیکه عرضه بالا رفت و زیاد شد و از سویی تقاضا در همان سطح خود ماند، بیشتر شرکتها نابود شدند. در اینجا ایدۀ برندینگ بوجود آمد و آنها را نجات داد.
نکته: باید با برندینگ و کسب و کارتان زندگی کنید تا به درجهای برسید که مشتری شما را رها نکند. زمانیکه کسب و کار را شروع میکنید یا اکنون صاحب کسب و کار هستید، باید به مخاطب هدفتان فکر کنید.
مخاطب هدف شما کیست؟
مخاطب هدف کسی است که احتمالا دوست دارد و یا میخواهد که از خدمات شما استفاده کند. بنابراین شما به خوبی روی بحث شناسایی مخاطب هدفتان کار کرده تا به نتیجه برسید. در واقع قدرت ارزیابیتان بالا میرود. پی خواهید برد که پیجتان مختص یک شهر است؟ سن و جنسیت مشتریهایتان چگونه است؟مخاطبان شما در چه رنجی هستند؟ چند درصد از خریداران شما مرد و چند درصد زن هستند؟
وقتی مشخصات مخاطبینتان برایتان روشن شد، بیگمان دیتاها و اطلاعاتی بدست آوردهاید تخصصیتر کار خواهید کرد.
نکته: انسانها هر اندازه هم که آگاه باشند باز یک نکته میتواند باعث شود که فردی تغییر کند.
پیام برند
پیام برند، درکی است که شما دوست دارید، مخاطبانتان آنرا درک کنند.
ویژگیهایی که هر پیام برندی باید داشته باشد، بویژه در زمانی که تعداد کارکنان شما زیاد و فروش بالایی دارید:
در این موقعیت باید فرهنگی را در سازمانتان پیاده کنید که همان پیام برند شما است. پیامی یک جملهای که بیانگر هرآن چیزی باشد که میخواهید به مشتریهایتان انتقال دهید. در واقع در ذهن مخاطبتان بنشیند. در اینباره پیام برند چند نکته دارد که باید در نظر گرفته شود:
ساده باشد: باتوجه به محصولتان از چیزهای تخصصی استفاده کنید. مثل یخچال: زیبا و جادار.
ثابت و استوار
صداقت و اعتبار
داستانسرایی
تست کنید
تعیین شبکه اجتماعی مناسب
از آنجاییکه دسترسی راحت به تبلیغات اینستاگرام نداریم، ولی میتوان از تلگرام و فیسبوک استفاده کرد. حتی شاید بهترین گزینه لینکدین باشد.
نکته: مارکت است که شما را به یکی از شبکهها متصل میکند.
تعیین شبکه اجتماعی مناسب یعنی چه؟ شبکهای که محصول شما برای افراد عضو آن شبکه جالب و مهم باشد.
پروفایل
نکته: نگذارید دیگران برایتان تصمیم بگیرند. آنها شما را به خوبی خودتان اهدافتان نمیشناسند. در واقع به مشاور میگویید: من این احساس و اهداف را دارم، حالا از شما میخواهم من را به این شکل معرفی کنید.
استراتژی محتوا
استراتژی که شما برای مخاطبانتان منتشر میکنید باید همسو با برندینگ شما باشد. بنابراین هر محتوایی را نباید بگذارید. محتوای شما باید به درستی پیام و آن چیزی را که در ذهن شما است، انتقال دهد.
تبلیغات صحیح
هر آدمی ممکن است که در کامنتهایش ناسزا بشنود اما باتوجه به شخصیت و کالایی که دارید بطور مثال شما شخصیت رسمی دارید و دوست دارید با دکتر و استادان دانشگاه کار کنید. ازاینروی نباید به هر پیجی و با هر محتوایی رفته و محتوایتان پیام دهید.
نکته: برندینگ، مبحثی است که با روان انسانها در ارتباط است. بنابراین باتوجه به شخصیت و پرستیژتان، پیجتان را انتخاب و تبلیغ کنید. این باعث میشود که مشتری به شما وفادار بماند.
تعامل کنید
تعامل این نیست که تنها جواب کامنت دهید. یا در یک استوری نظرسنجی بگذارید. بیاد داشته باشید که بودن یا نبودن شما برای مشتری اصلا مهم نیست. پس باید پیگیر محتواها و یوجیسیهایی کاربرانتان باشید. مثلا کاربری پیام میدهد که من از محصول شما راضی نیستم. شما باید با او تماس گرفته و محترمانه عذرخواهی کنید و مشکل او را حل کنید. اینگونه او از اینکه برایش ارزش قائل شده و یوجیسی یا آن محتوایی را که برای شما تولید کرده بود، دیدهاید، راضی خواهد شد و به مشتری ثابت شما تبدیل میشود. محتوای خوب را به اشتراک بگذارید ولی هنرمندانه باید اینکار را به انجام برسانید. باید ارتباط عمیق با مشتری گرفته و فراتر از تصورش با او ارتباط برقرار کنید.
نکته: همینکه مشتری بفهمد که مشکل او برای شما مهم است و بر او ارزش گذاشتهاید، راضی شده و شما را تگ خواهد کرد. (چون مسئله مربوط به بخش روان و ارزشگذاری است.)
پیگیری
در بازار خراب هم افرادی که اطلاعات کامل مشتریهای خود را دارند و به نوعی در اثر کار با او در طی گذشته شخصیتش را تحلیل کردهاند، به راحتی میتوانند آن مشتری را پیگیری و خواستهاش را برآورده کنند.
برای شناخت مشتریهایتان که چه زمانی محصولتان را خریداری کردهاند، چه مشخصاتی دارند. نام و نامخانوادگی آنها را ثبت شده دارند و...، برای اینکار شما میتوانید از سیآراِم و اگر پول کافی برای خرید این نرمافزار را ندارید، از اکسل استفاده کنید. آنوقت میتوانید از طریق پیامک و تلفن با فلان مشتری ثبت شده در اکسل خود با او تماس گرفته و نظرش را درباره محصولتان جویا شوید. اینکار، کار بسیار درست و بجایی است. اگر راضی باشد که هیچ ولی اگر راضی نباشد سعی کنید تا نارضاییاش را جبران کنید. همانطور که در بالا گفته شد، اینگونه مشتری چون برایش ارزش قائل شدهاید، از شما راضی خواهد بود. در نتیجه مشتریتان را حفظ کردهاید. از طرفی شما به ایراد کار یا محصولتان پی برده و دیگر مرتکب آن اشتباه در برابر مشتریهای دیگر نخواهید شد.