رضا امیدوار تجریشی
رئیس سابق خانه صمت ایران
قانون کار رابطه میگوید که کار معدن میتواند شیفت ۱ و ۲ و ۳ و اضافه کاری هم داشته باشد و قانونی برای عدم فعالیت کارگران معدن در ساعات شب نداریم و مسئله اصلی بحث ایمنی است که با توجه به فرسوده بودن ماشین آلات و تجهیزات ما، خیلی از حوادث مشابه معدن طبس به همین دلیل اتفاق میافتند.فرسوده بودن تجهیزات هم بهرهوری را پایین میآورد و هم شمار وقوع حوادث مشابه معدن طبس را افزایش میدهد. کار نظارت بر به روز بودن و مناسب بودن تجهیزات کاری کارگران، وظیفه وزارت کار و سازمان تامین اجتماعی است و بازرسین این دو مجموعه باید بر عملکرد شرکتهای پیمانکاری حوزه معدن نظارت کنند و کارگران معدن بر اساس قانون مشمول کار سخت و زیان آور هم میشوند و متاسفانه از این دست حوادث هم در چند سال گذشته زیاد داشتیم. ما در وضعیت فعلی تحریم هستیم و ماشینآلات معادن ما فرسوده هستند، اما نمیشود یک مجموعه صنعتی و معدنی را متوقف کرد؛ البته نمیتوان گفت که چون تحریم هستیم نمیتوانیم تجهیزات را بهروز کنیم و میتوان در این مورد هم مثل بقیه چیزها تحریمها را دور زد. تا گزارش کارشناسان درباره علت اصلی بروز حادثه معدن طبس ارائه نشود، تمام موارد مطرح شده در حد حدس و گمان است اما قاعدتا در حوزه معدن باید سرمایه گذاری و کمک دولت بیشتر باشد و این کمک و سرمایه گذاری برای ما ارزآوری به همراه دارد. دولت قبلی واردات زغال سنگ را آزاد و عوارض این وارادات را کم کرد و این در صورتی بود که تولید داخلی ما جوابگوی مصارف داخلیمان را تامین میکند و اگر پای درد و دل یکی از معدنکاران بنشینیم میگوید که با اقدام دولت قبل در آزادسازی واردات زغال سنگ در ضرر و زیان به کار خود ادامه داده است. در مجموع وقتی ماشینآلات ما به روز نباشند، در همه خطوط تولیدی از کنسروسازی گرفته تا معدنکاری و همچنین در سایر خطوط تولیدی و صنعتی، حوادث زیادی اتفاق میافتد و این به دلیل این است که با به روز بودن تجهیزات و ماشین آلات شرایط کاری برای کارگران ایمنتر میشود و مثلا در معادن اگر علوم زمین شناسی و معادن ما در صورت داشتن تجهیزات به روز، قابلیت اینکه زودتر نشت گاز را تشخیص بدهند، فراهم میکند. به نظر شخص من ۵۰ درصد علل حوادث مشابه معدن طبس مربوط به به روز نبودن تجهیزات و ماشین آلات و ۵۰ درصد دیگر مربوط به عوامل انسانی است و ما باید در تمام موارد کارهای تولیدی و صنعتی بحث ایمنی کار را که در حال حاضر در آن ضعیف هستیم، تقویت کنیم. مسئله ما این است که درآمد و هزینهکرد معادن باید واقعی شود و دولت باید در این زمینه کمک کند که اگر مثلا تولید زغال سنگ با حمایت از کارگر ایرانی و پیمانکار صورت بگیرد و راه صادرات هم هموار شود، شاهد کاهش حوادث مشابه خواهیم بود. با وجود وقوع حوادث مشابه در طول سالهای قبل از عوامل زمینهساز جلوگیری نشده است و باید نظارتها در این حوزه بیشتر سود و از طرف دیگر مسیر کار پیمانکاران و کارگران معادن تسهیل شود و امکانات مورد نیاز آنها را فراهم کنند و دولت دستگیر فعالین این حوزه در تولید داخلی باشند و نه اینکه از آنها مچگیری کنند.