مجید صفاتاج
کارشناس مسائل فلسطین
از سال ۲۰۰۶ که جنبش حماس به طور کامل کنترل نوار غزه را در اختیار گرفت، این منطقه به یکی از محورهای بحثبرانگیز در معادلات منطقهای تبدیل شد. پیروزی حماس در انتخابات فلسطین به تثبیت حضور این جنبش اسلامی در غزه انجامید. این تحولات نه تنها برای .اسرائیل ناخوشایند بود، بلکه دولت مصر در دوران حسنی مبارک نیز آن را به عنوان یک تهدید بالقوه میدید. دلیل اصلی این نگرش، پیوند فکری و اعتقادی حماس با جنبش اخوان المسلمین بود که نظام مبارک همواره آن را به عنوان خطری برای ثبات داخلی خود تلقی میکرد. در ادامه، جنگهای متعدد اسرائیل و حماس، از جمله جنگ ۲۲ روزه در سال ۲۰۰۸-۲۰۰۹، جنگ ۱۱ روزه در سال۲۰۲۱، و جنگ ۵۱ روزه در سال ۲۰۱۴، فرصتی برای مصر و اسرائیل فراهم کرد تا در قالب مذاکرات و میانجیگریها، به دنبال خلع سلاح حماس و بازگرداندن حاکمیت به نهاد خودگردان فلسطینی تحت رهبری محمود عباس باشند.
با این حال، جنبش حماس و دیگر گروههای مقاومت، همواره این پیشنهادات را رد کردند و به تقویت موقعیت خود در غزه ادامه دادند و این موضوع تأثیر قابل توجهی در تحولات داخلی مصر نیز گذاشت. با این حال، خطاهای راهبردی مرسی و فشارهای داخلی و خارجی، به سرعت به سرنگونی او و بازگشت نظامیان به قدرت در مصر انجامید. از آن زمان، نگاه امنیتی مصر به جنبش حماس تشدید شد. نظام جدید مصر، به رهبری عبدالفتاح السیسی، همواره حماس را به عنوان یک تهدید امنیتی و ایدئولوژیک مرتبط با اخوان المسلمین میدید و این دیدگاه، سیاستهای مصر را در قبال غزه شکل داد. در مواقع بحرانی، مانند جنگهای اسرائیل و حماس، مصر با وجود همسایگی مستقیم با غزه و نقش کلیدی معبر رفح، تنها به صدور بیانیههای محکومکننده و محدودیتهای عملیاتی اکتفا کرد. حتی در شرایطی که اسرائیل معابر مرزی و مناطق مسکونی غزه را بمباران کرد، مصر عملاً هیچ اقدام عملی انجام نداد و تنها به نقش میانجیگری با کمک قطر محدود شد. این رویکرد نشاندهنده این است که نظام مصر در کنار اسرائیل و با هدف سرکوب حماس قرار دارد. طرحهای اخیر مصر برای خلع سلاح حماس نیز در همین چارچوب قابل تحلیل است. این طرحها که به ظاهر برای بازسازی غزه و ایجاد ثبات امنیتی ارائه شدهاند، در واقع تحقق خواستههای اسرائیل و آمریکا را مدنظر قرار دادهاند. مصر، ضمن تفاوتهایی با اسرائیل در مسائل مدیریتی و بازسازی غزه، به طور کلی با اسرائیل در هدف اصلی خلع سلاح مقاومت اسلامی اشتراک نظر دارد. لذا با توجه به شرایط فعلی، وضعیت غزه همچنان بحرانی خواهد ماند. اسرائیل، مصر، عربستان سعودی، قطر و ترکیه، هر یک با دیدگاههای متفاوت، به دنبال پایان بمبارانها و عقبنشینی اسرائیل از مناطق اشغالی هستند، اما همه آنها در یک نقطه اشتراکنظر دارند که آن خلع سلاح حماس و مقاومت اسلامی است. این موضوع خط قرمز جنبش حماس است و پذیرش چنین شرطی به معنای نابودی کامل مقاومت در غزه خواهد بود. اگر حماس خلع سلاح شود، سناریوی مشابه کرانه باختری رود اردن تکرار خواهد شد و نیروهای محمود عباس به عنوان اهرم رژیم صهیونیستی عمل خواهند کرد و رهبران مقاومت در غزه مورد هدف قرار خواهند گرفت. این اتفاق نه تنها به نفع اسرائیل و آمریکا خواهد بود، بلکه به تضعیف کامل مقاومت فلسطینی منجر خواهد شد. در این میان، تحولات داخلی اسرائیل، از جمله بحران سیاسی نتانیاهو و اعتراضات داخلی، نیز نقش مهمی در شکلگیری آینده غزه خواهند داشت.