امیدهای فوتبال ایران جمعه شب جدیترین محک خود را طی یک سال اخیر خوردند، نمایشی نه چندان درخور که موجی از نگرانی و انتقاد را نسبت به آینده تیم ایران در مسیر صعود به المپیک ایجاد کرده است. اکنون این پرسش مطرح است که آیا قصه ناکامیهای فوتبال ایران برای حضور در رقابت حلقههای پنجگانه قارههای جهان باز هم به چهار سال آینده وعده داده خواهد شد؟
* تنزل سودای قهرمانی به صعود از گروه
پیش از آغاز رقابتها و به ویژه پس از برد مقابل سوریه بود که سودای قهرمانی تیم امید در رقابتهای مرحله نهایی انتخابی المپیک 2016 ریو توسط کادرفنی و مدیریتی تیم امید بر سر زبانها افتاد و رسانهای شد. داعیه قهرمانی و بلند پروازی همواره خوب بوده و عاملی برای افزایش اعتماد به نفس است، اما اگر این موج افزایش توقع بدون شناخت انجام شود چه چالشهایی را در پی خواهد داشت؟
هدف "بالاتر از کسب سهمیه" و ادعا "قهرمانی در انتخابی المپیک" عنوان شد. دو جملهای که هر چند مشمول بار حقوقی نمیشوند، اما با خود بار روانی به همراه خواهند داشت، این بار روانی تولید شده نیز نه تنها در میان جامعه مخاطب فوتبال که در میان ابزار تحقق این رویا که همان بازیکنان هستند نیز شکل میگیرد.
آیا کادرفنی و مدیریتی تیم امید به خوبی از یاران خود شناخت دارند و تیمهای حریف را نیز به نحوی مطلوب آنالیز کردهاند که قبل از آغاز رقابتها دم از صعود میزنند و با یک برد آن هم مقابل سوریه آن را تشدید میکنند؟ فوتبال صحنه اتفاقات پیشبینی نشده است، اگر خدای نکرده امیدها قبل از برپایی جشن قهرمانی در مرحله حذفی، دوحه را ترک کنند چه کسی پاسخگو خواهد بود؟
* تحلیل فنی ترکیب ایران
امیدهای فوتبال ایران روز گذشته با ترکیبی به میدان رفتند که میتوان ایراداتی را از نظر فنی به آن وارد دانست. هر چند که نمیتوان بر چینش مهرهها در زمین توسط یک مربی نقدی را وارد دانست چرا که همه چیز در این مورد سلیقهای است، اما گاهی لازم است اگر مشکلی وجود دارد آن را گوشزد کرد.
* خط دفاعی؛
حیدریه سکونشین، چشمی و دانشگر و کنعانی زادگان در پست غیر تخصصی. وحید حیدریه فصلی را در پرسپولیس پشت سر گذاشته که کاملا نیمکت نشین یا سکونشین بوده است. در حالی که میلاد محمدی چپ پای سرعتی امیدها یک سال اخیر را چه در باشگاه راهآهن و چه در تمرینات تیم ملی بزرگسالان در پست دفاع چپ توپ زده است.
ذات فوتبالی دانشگر و چشمی، هافبک دفاعی است، چشمی در استقلال در پست هافبک دفاعی یکی از بهترین مهرههای لیگ برتر فوتبال ایران است، اما تنها در تیم امید به آخرین نقطه خط دفاعی منتقل میشوند. در این بین اما داستان کنعانی زادگان از هر مهرهای جالبتر است؛ بازیکنی که نه تنها در پست دفاع راست هیچ تجربهای ندارد که از خصوصیات یک دفاع راست نیز برخوردار نیست.
* خط هافبک و حمله؛
کمندانی و به ویژه ترابی دو بازیکنی بودند که با حضورشان در زمین کفه ترازو را به سود ایران سنگین کردند تا نه تنها فشار حملات قطری در نیمه دوم کمتر از قبل شود که حتی در لحظاتی که بازی نیز شاهد خیمه تیم ایران در زمین میزبان باشیم.
علاوه بر این به نظر میرسد ارسلان مطهری در خط حمله تنها و بدون جایگزین است. تیم ایران علیرغم این که شب گذشته با دو گل از حریف خود عقب افتاده بود که تا پایان کار مطهری تنها مهاجم ایران بود، آن هم بدون این که ملیپوشان مهاجم محض دیگری روی نیمکت داشته باشند. اصلیترین مساله مطرح در خصوص استفاده از بازیکنان در پستهای مختلف این است که آیا چنین رقابتهایی صحنه آزمون و خطا است؟ مگر درسهایمان را نخوانده بودیم و الان زمان امتحان است؟
* شلیک به سالهای قبل
با این همه امکانات دیگر بعید به نظر میرسد تیمی بتواند از بازیکنان خارج از محدوده سنی تعیین شده و یا بازیکن دوپینگی استفاده کند. مایلی کهن، مدیر فنی تیم امید پس از شکست مقابل قطر اظهار نظر جالب و در خور توجهی داشته است؛ "قطریها از نظر فیزیکی قویتر بودند و بالاتر از محدوده سنی به نظر میرسیدند."
پرسشی که مطرح میشود این است که آیا عصر استفاده از بازیکنان صغر سن به پایان نرسیده است؟ آیا توجیه شکست به بهانه عوامل فراطبیعی پذیرفتنی است؟ اگر هم شک و شبههای وجود دارد چرا مدیر تیم امید اعتراض و کشف و شهود خود را به صورت مستند و مکتوب به مسئولان برگزاری مسابقات و کنفدراسیون فوتبال آسیا اعلام نمیکند؟
* خواستیم خیلی زود دیر نشود
آرزویمان صعود به المپیک و اهتزاز پرچم ایران است. هر چند رویای فوتبال ایران در خصوص المپیک به حضور خلاصه شده است اما امیدواریم باز هم خیلی زود دیر نشود. انسان به امید زنده است ما نیز در خصوص امیدهایمان با امید زندهایم، به تلنگری هر چند کوچک بسنده کردیم. باشد که بعد از اتمام رقابتها و گذشتن کار از کار چه طومارها نوشتن و چه افسانه سرودن دیگر فایدهای ندارد.
منبع: ایسنا