کورش شرفشاهي
k.sharafshahi@gmail.com
هنگاميکه جمهوري اسلاميايران شکل گرفت، زمزمههايي مبني بر جدايي بخشهايي ازايران مطرح شده بود و عده اي فرصت طلب سعي داشتند با دامن زدن به اختلافات قوميو قبيله اي، فرقه جدايي طلبي راه بيندازند. اما شکست خوردند و نتوانستند به اهداف مخرب خود دست پيدا کنند.
اين تاريخچه نشان ميدهد که ايجاد برتري بين مردم يک شهر با ديگر نقاط کشور، باعث اختلاف و مشکلات داخلي ميشود و بايد مراقب باشيم که اين روال ادامه نيابد. اما يک باره عده اي سعي ميکنند بخشهايي از ايران را تافته جدا بافته بنامند و با کمال تاسف از مقدسات و باورهاي مردم هزينه ميکنند. روزي که ماجراي کنسرتها مطرح شد، به هرحال اين تفکر را در بين مردم جا انداختند که به واسطه بارگاهامام هشتم شيعيان( که البته احترام اين بزرگوار برهمگان واجب است) نبايد در مشهد مقدس هيچ کنسرتي برگزار شود. اگرچه آن موقع واکنشهايي نسبت به آن نشان داده شد، اما در نهايت سکوتي در قبال اين موضع گيري حاکم شد و حتي عده اي استغفاي وزير ارشاد را به معناي فشارهاي ناشي از لغو کنسرتها تعبير کردند. اما يک باره ميبينيم که سخنراني علي مطهري، نايب رييس دوم مجلس شوراي اسلاميو فرزند شهيد مرتضي مطهري لغو و هر آنچه براي برگزاري اين مراسم رشته بودند، پنبه ميشود. به راستي مشخص نيست دليل اين رفتار چيست و ريشه در کجا دارد، اما لازم کساني که اين حاشيهها را به حرکت نظام جمهوري اسلاميوارد ميکنند، به چند سوال پاسخ دهند. اول اينکه بنابر اصل ۲۷ قانون اساسي، تشکيل اجتماعات و راهپيماييها، بدون حمل سلاح، به شرط آن که مخل به مباني اسلام نباشد، آزاد است. آقاياني که سخنراني علي مطهري را پس از آنکه مجوز گرفتهاند، لغو ميکنند، بفرمايند که از کجا پي بردهاند اين سخنراني مسلحانه بوده يا مخل مباني اسلام است؟ دوم اينکه با توجه به تاکيدات مکرر وزارت کشور، اگر کسي بنا دارد راهپيمايي يا تجمعي برگزار کند، بايد ابتدا درخواست مجوز کند و مجوز سخنراني از سوي شوراي تامين خراسان رضوي صادر شده است. بنابر اين وقتي مجوز برگزاري سخنراني علي مطهري صادر شده، کدام قانوني ميتواند اين سخنراني و تجمع را لغو کند؟ آيا کساني که اين مجوز و بسياري مجوزهاي ديگر را لغو ميکنند، بهتر نيست لايحه اي به مجلس بدهند که صدور مجوز را در اختيار خودشان بگيرند تا حداقل آراي دستگاههاي ديگر را بي ارزش نکنند؟ نکته سوم اينکه چرا آقايان درست روز برگزاري سخنرانيها، دستور لغو آن را ميدهند. آيا قبل از آنکه علي مطهري بليط هواپيما بگيرد، به شهر مقدس مشهد وارد شود و به سوي محل برگزاري سخنراني حرکت کند، نميتوانند به او خبر بدهند که سخنراني لغو شده است؟ آيا آقايان درست لحظه آخر پي بردهاند که اين سخنراني مخل مباني اسلام بوده يا احيانا با حمل سلاح همراه است؟ يا آنکه قصد ديگري داشته و بنا دارند سخنران و مردم را به محل سخنراني بکشند و مانع برگزاري شوند تا برگزار کنندگان و سخنران را تخريب کنند؟ آيا هنوز پي نبردهايم که دشمنان نظام و آنهايي که به بهانه حقوق بشر، انواع تهمتها را به کشورمان وارد ميکنند، منتظر چنين رفتارهايي هستند؟ آيا جايگاه نايب رييس مجلس شوراي اسلاميرا نميدانيم و نميدانيم لغو سخنراني وي در دانشگاه، چه تبعاتي در داخل و خارج از کشور دارد؟ آيا نميدانيم جلوگيري از سخنرانان منتقد و نگاه جناحي چه تاثيراتي بر افکار عموميميگذارد؟ اگر بخواهيم سوالات را ادامه بدهيم، موارد بسياري را بايد مطرح کنيم، در حالي که هيچ پاسخي براي آنها نمييابيم يا بهتر بگوييم کسي به اين سوالات توجهي نميکند. اما از همه اينها بدتر، موازي کاريهايي است که نظام اداري را زير سوال ميبرد. بهتر است حداقل به اين سوال پاسخ دهيم که چرا يک دستگاه در يک استان درخواست يک سخنراني يا تجمع را بررسي و برگزاري آن را تاييد ميکند، اما دستگاهي ديگر مانع برگزاري آن ميشود. هنوز تبعات نيروهاي خودسري که به سفارت عربستان هجوم بردند را فراموش نکردهايم، هنوز آنهايي که در حرم حضرت معصومه به سوي علي لاريجاني رييس مجلس شوراي اسلاميمهر پرت کردند را از ياد نبردهايم؟ هنوز يادمان نرفته که حسن روحاني پس از پايان سفر به سازمان ملل و بازگشت به ايران مورد استقبال عده اي خودسر البته با لنکه کفش قرار گرفت و هنوز بسياري موارد ديگر را از ياد نبردهايم. اما سوال ما اينجاست که چرا مانع تجمع و رفتارهاي اين چنيني نميشويد؟ شما که ميتوانيد.