البته از زاویه ای دیگر می توان نفت را به فرصت تبدیل کرد. کشورهای پیشرفته این مسیر را رفته اند و اصلا پیچیده نیست. به طور مثال، کشور نروژ نفت دارد اما کل فعالیت خود را به فعالیت های غیرنفتی متمرکز کرده است. نفت در این کشور به عنوان سرمایه اقتصاد و تنها برای صندوق ذخیره ارزی استفاده می شود. با آن می توانند صنایع زیربنایی را رفع و رجوع کنند. البته که احتمالا حتی در کشور نروژ برای صنایع زیربنایی هم نیازی به نفت ندارند؛ چراکه صنعت و صادرات این کشور به حدی قوی و زیاد است که در این زمینه هم نیازی به نفت ندارند.
با این حال، اقتصاد ایران سال هاست که وارث یک سیاست اقتصادی غلط است. بنابراین ما هم انتظار نداریم که دولت به یک باره نفت را کنار بگذارد و به دیگر بخش های اقتصاد تکیه کند. از طرفی هم صادرات غیرنفتی ایران آنقدر ضعیف است که اصلا امکان جایگزینی با نفت را ندارد.
البته باید این مساله را مطرح کرد که استراتژی درستی هم وجود ندارد که در آینده نفت کنار گذاشته شود. برای ایجاد رشد اقتصادی بدون وابستگی به نفت باید استراتژی صحیح صادرات غیرنفتی را جایگزین کرد. صادراتی که در واقع هیچ نشانی از نفت نداشته باشد و به آن وابسته نباشد. به اعتقاد من حتی صادرات محصولات پتروشیمی هم به نوعی به نفت وابسته است؛ چراکه در این سیستم نفت فراوری شده را صادرات می کنیم. حتی کشورهای مقصد روی محصولات پتروشیمی ایران کار می کنند و به آن ارزش افزوده می دهند. به این ترتیب حتی صادرات محصولات پتروشیمی کشور هم نوعی خام فروشی است. بنابراین باید از پول نفت برای عدم خام فروشی استفاده کرد. درآمدی که از فروش این محصولات به دست می آید، با ذخیره در همان صنعت سرمایه گذاری شود تا دیگر محصولات خام فروخته نشود. تا زمانی که این روند وجود دارد، نمی توان از نفت برای سرمایه گذاری در بخش های اقتصاد بهره گرفت.
* رییس کمیسیون صادرات اتاق ایران