فضای سیاسی بیش از قبل رنگ و بوی انتخابات به خود گرفته است، تقریبا عناصر بازی در حال نمایان کردن خود هستند و مختصات رقابت همچون یک جورچین بزرگ کنار هم قرار میگیرند. یک رییس جمهور مستقر داریم و یک جناح که می خواهد برای یک دوره ای شدن او وارد رقابت اردیبهشت ماه شود. یک جناح دیگر هم هست که که اگر بارها گفته نامزدش در انتخابات حسن روحانی است اما در اتاق های دربسته تصمیم گیری آنها حرف های دیگری هم مطرح شده است. تا اینجای کار هنوز پدیده ای خارج از این سیکل شناسایی نشده که بخواهد شکل این بازی را تغییر دهد. پس مبنای تحلیل را با همین صورت که گفته شد سامان می دهیم. باید در دو سطح بحث کرد؛ بازیگران سیاسی و سرمایه اجتماعی .
*بازیگران اردیبهشت
اصلا نمی توان گفت که اکنون جناح اصولگرا به صورت یکپارچه به انتخابات سال 96 ورود کرده است . مثل همیشه در این سطح از رقابت سیاسی آنها دچار تعدد قرائت از وضع موجود و نسخه های کاملا متفاوت برای مواجهه با آن هستند . آنها فعلا فقط در یک چیز هم نظرند :«نماندن حسن روحانی در ساختمان ریاست جمهوری». این سطح اولیه شرایطی است که حسن روحانی با آن مواجه شده است . یعنی رو به رو شدن با افراد و طیف های مختلفی از یک جناح که مستمرا به طرق مختلف تلاش می کنند تا آرا او در اردیبهشت آنچنان ریخته شود تا یا به مرحله دوم رفته و آنجا شکست بخورد یا اینکه در همان مرحله اول کار را واگذار کند.
سطح تحلیل اما حتما فراتر از این باید برود. باید به سراغ بازیگران سیاسی برویم که می خواهند رخ به رخ رییس دولت مستقر شده و از سبد او رای بردارند تاشاید رییس جمهور دوران شوند . حکایت این بازیگران شنیدنی است . برخی همچنان در گذشته مانده اند و برخی از آنها با تغییر کاراکتر خیلی زود می خواهند وارد آینده ای تازه شوند .
یکی از چهره های اصولگرا اخیرا گفته است «نامزدمان را از کره مریخ نمی آوریم» او صادق بوده؛ آن فرد یا افراد یکی از میان همین مصادیقی است که نامشان مطرح است. اگر از افرادی مانند الیاس نادران، علیرضا زاکانی، میرسلیم و پرویز فتاح و ... به علت عدم استقبال احتمالی جناح و یا مسایلی مانند احتمال عدم تایید صلاحیت بخاطر رجل سیاسی نبودن بگذریم تنها دو گزینه اصلی باقی می مانند که به احتمال زیاد از حاضران صحنه رقابت سال آینده خواهند بود؛ «محمد باقر قالیباف و سعید جلیلی»
باید شرایط پیرامونی این دو گزینه را دریافت و آنگاه قضاوت کرد که در نهایت کدام یک رقیب اصلی یا دو قطبی ساز روحانی خواهند بود.
*سعید جلیلی ؛ پیش به سوی نامزدی
هر کس که فکر می کند سعید جلیلی که این روزها تا این حد بیش فعالی پیشه کرده تنها برای روشنگری و صرفا بیان نقطه نظراتش می کوشد حتما در یک اشتباه بزرگ به سر می برد . آنها هم که می گویند او صرفا آمده تا فضا را برای حسن روحانی سخت تر کند و در نهایت کنار خواهد رفت بدون شک نظر نزدیک به واقعیت ندارند . آنها که سعید جلیلی را می شناسند از فعالیت های او به خوبی فهمیده اند که او آمده است تا بماند . می خواهد یک پای انتخابات پیش رو باشد . سرعت عجیبی گرفته، نقشه های خوبی برای مبارزات انتخاباتی چیده و بازی خود را در دو سطح مواجهه با دولت و اصولگرایان ردیف کرده است. «آیا او برای حسن روحانی یک چالش دردسر ساز خواهد بود ؟» بدون شک، آمدن جلیلی برای حسن روحانی به معنای فراهم شدن یک زمین بازی دلخواه است. قبل از هر برهان و دلیلی باید گفت که رفتار شناسی مردم ایران گواه آن است که وقتی یک بار به کسی یا پدیده ای پاسخ منفی دادند بازگشت از این نظر یا غیر ممکن بوده یا خیلی سخت.
اما نکات دیگری را هم می توان در نظر داشت؛ الف ) سعید جلیلی از رای طبقه متوسط صرف نظر کرده است . او به نقاط محروم و حاشیه ای می رود تا با تحریک این بخش کمبود رای و سرمایه اجتماعی اش را از همین رهگذر تقویت کند. حرف های آنچنانی می زند و دال عدالت را پررنگ تر می کند. یک تلاش فرسایشی که بعید است به نتیجه برسد . زمان برای او اندک است . او تضمینی ندارد که به این طیف بدهد .
ب) فن بیان مبارزاتی سعید جلیلی به سختی نمره متوسطی می گیرد . او توانایی جذب دراین حوزه را به صورت اندک دارد.
ج) او با یک وضعیت پس زدگی از سمت جناح اصولگرا مواجه شده است. رفقای سابق به رقبای امروز او تبدیل شده اند. حتی در میان بدنه سیاسی متمایل به او یعنی جبهه پایداری شک و شبهه افتاده . آنها در حمایت از او استوار نیستند . پس حسن روحانی در مواجهه با سعید جلیلی چندان کار سختی پیش رو ندارد.
*محمد باقرقالیباف؛ تاکتیک های تازه
خیلی عجیب است که محمد باقر قالیباف را اینگونه در چنین وضعیتی گرفتار کرده اند . او در نظر سنجی ها مانند ادوار گذشته رای نسبتا خوبی به نسبت سایر گزینه های اصولگرا دارد . شهردار تهران است و گرایش به او نیز در میان چهره های اصولگرا زیاد است. حتی محمد رضا باهنر وقتی از مخالفتش با نامزدی تکراری در انتخابات سخن می گوید او را یک استثنا می داند و از این قاعده جدا. نکته اما این است که زمین بازی ای که برخی مشاوران برای او فراهم کرده اند مختصاتی دارد که با محمد باقر قالیباف هماهنگ نمی شود . مشخص نیست چه اصراری وجود دارد که او را برای مواجهه با حسن روحانی در دوقطبی عدالت - اشرافی گری جای دهند. مشاوران او گویا خواسته اند تا از محمد باقر قالیباف یک احمدی نژاد بسازند . یک قهرمان که لباس دو جیب می پوشد و بنا دارد تا حق مظلومان را ستانده، از پولدارها بگیرد و به فقرا بدهد. حسن روحانی در مواجهه با این گزینه چه وضعیتی خواهد داشت ؟ به نظر می رسد که روحانی و قالیباف در رای بخشی از طبقه متوسط شریک هستند اما محمد باقر قالیباف با همین روشی که پیش می رود برای رسیدن به رای طبقه ضعیف و فقیر رای طبقه متوسطش را از دست می دهد. قالیباف روی طبقه ضعیف تمرکز کرده؛ یک ریسک بزرگ با وجود رقبای متعدد اصولگرا که همگی مشغول سرمایه گذاری روی این بخش هستند.
از سوی دیگر چالش روحانی با محمد باقر قالیباف روی اقتصاد متمرکز خواهد بود. هر چند که قالیباف برای همه پذیر شدنش در میان اصولگرایان شاید که روی برجام هم زوم کند. یک اشتباه دیگر که رای ریزان دیگری را بر پا خواهد کرد.
*اصولگرایانی که به روحانی امیدوارند
نکته اما این است که نمی توان اصولگرایان را خلاصه کرد در همین دو نامزد که اکنون در راس مخالفت خوانی با دولت قرار گرفته اند . این وسط هستند اصولگرایانی که یا نقش مهمی در پیروزی حسن روحانی در انتخابات سال 92 داشته اند یا همراه و همیار حسن روحانی بوده اند در دوران صدراتش برای پیشبرد امور.
از افرادی همچون ، علی اکبر ولایتی ، علی اکبر ناطق نوری ، علی لاریجانی ، برخی اعضای جامعه روحانیت و برخی شخصیت های با سابقه اصولگرا حرف می زنیم . نوع سیاست ورزی آنها هم از مهمترین مولفه های انتخابات 96 است . آنها به حسن روحانی هم در سطح حاکمیتی و هم در به ثمر رسیدن ایده مرکزی اش کمک فراوانی کرده اند. آیا آنها حاضرند در انتخابات اردیبهشت باز هم همراه او باشند ؟ این سوال مهمی است و شاید برای روحانی یک چالش باشد. نکته این است که در شرایط ایده آل اصولگرایان یعنی زمانی که همه برای وحدت هم نظر شده باشند آن چنین هزینه کردی از جانب این راستگرایان حتما سخت خواهد بود. اما اگر اوضاع بر روال سابق باشد و همچنان آشفتگی در میان جناح اصولگرایان حرف آخر را بزند بهترین راهکار برای حفظ شرایط باثبات کشور همراهی با حسن روحانی است.
*اصلاح طلبان همراه و ناهمراه
حرف اولشان این است که نامزدشان حسن روحانی است اما برخی می گویند که معلوم نیست حرف آخر آنها هم همین باشد . میگویند این روزها همه سیاست را به نرخ روز حساب می کنند و همین یک چالش فکری پدید آورده برای آنها که مشغول رصد اوضاع انتخاباتی هستند . برخی از آنها زمزمه هایی دارند و ادله می آورند که یا روحانی با مساله رد صلاحیت مواجه خواهد شد و یا به جهت برخی تحولات از جمله با مشکل مواجه شدن ایده مرکزی اش یعنی برجام ممکن است حاضر در انتخابات 96 نباشد . سخت است به این فکر کنیم که آنها از هم اکنون به عبور از روحانی فکر می کنند . نهایتش این است که بحث هایی داشته اند برای روز مبادا ؛ روزی که روحانی حاضر در انتخبات 96 نباشد . در بررسی مولفه ها به نظر نمی توان روی این مساله متمرکز شد که یکی از چالش های روحانی عدم حمایت از سوی اصلاح طلبان باشد چه آنکه بدون شک روحانی اقتضای زمانه آن هاست.
*سرمایه اجتماعی آقای رییس جمهور
باید صریح حرف زد . حسن روحانی در سطح اجتماعی چالش های جدی دارد . زمان اندک است. میوه برجام هنوز آنچنان نرسیده که بتواند برای رشد سرمایه اجتماعی اش از آن برداشت کند. ظهور ترامپ هم بذر تردید در برداشت سالم این محصول را کاشته است.
شرایط تغییر کرده است . کار او سخت شده باید طرحی دیگر در اندازد . باید یک زمین تازه چیده شود. پربیراه نیست اگر بگوییم این بزرگترین چالش او خواهد بود در انتخابات پیش رو . آنچنان که برخی این روزها توصیه می کنند او برای توفیق در رقابت باید از ایده ماندن در میان طبقه متوسط دست بکشد. معنای این سخن حتما این نیست که باید در این روزها پوپولیست شود . او باید با مردم بی پرده حرف بزند، از گرفتار شدن در دایره سیاست کمی بیرون بیاید. این جاست که باید گفت بزرگترین چالش حسن روحانی در انتخابات پیش رو نه در میان بازیگران سیاسی که در سرمایه اجتماعی رقم خواهد خورد . تکلیف بازی بزرگان مشخص شده حالا این بدنه است که باید تصمیم بگیرد . آیا روحانی می تواند جامعه را برای دو دوره ای شدن راضی کند؟ این همان نکته ویژه ای است که نمی توان تا لحظه آخر به راحتی درباره آن قضاوت کرد . شاید اما جواب این سوال در سوال دیگری مستتر باشد :«آیا روحانی حاضر می شود از سیاست به اجتماع شیفت کند؟ » باید در نهایت احترام به علوم سیاسی به جامعه شناسی هم اعتقاد داشت . این کلید انتخابات 96 است. همین!