کد خبر: ۴۱۱۲
تاریخ انتشار: ۰۱ آذر ۱۳۹۳ - ۱۰:۱۸

تحولات اروپا و بلوک بندیهای نوین در این قاره یاد آور دوران جنگ سرد نیست و به اشتباه نباید این دو رویداد را در چهارچوب هم قرار داد. در دوران جنگ سرد که از ساخت دیوار برلین تا فروپاشی اتحاد شوروی در سال 1991 تمامی بایدها و نبایدهای پس از پایان جنگ جهانی دوم بر اساس قابل ارزیابی هستند مقابله ایدولوژیکی به عنوان هسته مرکزی تمامی رویدادها قابل بررسی بود اما در دوره جدید و درگیریهایی که در نهایت به جدایی کریمه و استقلال خواهی در شرق اوکراین منتهی شد خواستهای ژئوپلتیکی هسته اصلی مناقشه هستند به همین جهت آن دسته که بر طبل جنگ سرد جدید میان شرق و غرب می کوبند کمی ساده انگارانه و بدون در نظر گرفتن واقعیتهای موجود در عرصه روابط بین الملل مسائل را بررسی می کنند. جهان در دوران جنگ سرد تحریمهای یک جانبه علیه روسیه تجربه کرده است . آمریکاییها در تحریم و بازی با آن سابقه دار هستند. زمان ورود ارتش شوروی به نبرد در افغانستان آنها حتی پا را از تحریمهای اقتصادی هم فراتر گذاشته و در المپیک مسکو در سال 1980 شرکت نکردند. اما حضور نیروهای شوروی در افغانستان هم با همه پرسی شبه جزیره کریمه و انتخابات در شرق اوکراین فرقهای قابل توجه دارد به و نظر

می رسد روسها هم روش آمریکاییها در برخورد با علائق ژئوپلتیکی خود را دریافته اند. استفاده از ابزار دموکراسی یکی از اهرمهای است که کرملین از آن برای رسیدن به خواستههای ژئوپلتیکی اش بهر می جوید. این اقدام مسکو یک بار دیگر در خصوص دو منطقه خود مختار اوستیا و آبخازیا نیز تجربه شد که عملا این دو منطقه با همان روشی که کوزوو خو در از صربستان جدا کرد از گرجستان جدا شدند و باردیگر جهان شاهد استانداردهای دوگانه در برخورد با موضوعات هم بستر بود. در این میان بحث تحریمها علیه مسکو این روزها داغ است. از یک سو اروپای متحد با رهبری آلمان می گوید تحریم جدیدی علیه روسیه وضع نخواهد کرد و از سوی دیگر کشورهای چون مجارستان و صربستان می گویند به تحریمها علیه روسیه نمی پیوندند. فرانسویها هم قادر نیستند ناو میسترال را تحویل مسکو ندهند به همین جهت میان سیاستهای اعمالی و اعلامی شکاف ایجاد شده است. اگر اروپای متحد بخواهد به تحریمها علیه روسیه پایبند باشد قادر با تهدید خروج برخی از کشورهای پر جمعیت مانند مجارستان از حوزه خود رو به رو است و حتی سیاستهای توسعه اتحادیه به سوی شرق نیز عملا با گامهای روسیه به سوی غرب با چالش مواجه خواهد شد. به همین جهت به نظر می رسد برای حل بحران اوکراین و البته رفع تحریم تضمینهای امنیتی به مسکو و از جمعیت روس زبان و ارتودکس شرق این کشور بتواند تنها راه کار حل بحران باشد. اگر اروپاییها از خواستههای بلند پروازانه خود مبنی بر ورود کشورهای چون اوکراین به ساختارهای امنیتی یورو آتلانتیکی را از دستور کار خود خارج کنند عملا قادر خواهند بود باردیگر در میز مذاکرات با روسیه نشسته و چالشهای خانه مشترک اورپایی را حل کنند. یافتن مشتریهای جدید برای محصولات کشاورزی اروپایی به مراتب سخت از یافتن منابع محصولات کشاورزی برای جامعه 140 میلیون نفری روسیه خواهد بود و دریافت سرمایههای چینی برای توسعه بیشتر صنایع نفت و گاز روسیه نیز یک رویایی دور دست برای برای اقتصاد دانان روس نیست به همین جهت رویاروی با مسکو بدون در نظر گرفتن جغرافیای روسیه و همپیمانان این کشور در اتحادیههای اقتصادی بریکس و پیمان همکاریهای شانگهایی کمی ساده لوحانه به نظر می رسد .

* سید بهزاد اخلاق- کارشناس مسائل بین الملل


نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار