در سال جاری یعنی در ابتدای 2014 میلادی قیمت نفت به اوج خود رسیده بود و
متاسفانه تدوین کنندگان بودجه بدون توجه به این که سرنوشت قیمت نفت در خارج
از مرزها تعیین میشود و به عوامل سیاسی و اقتصادی مرتبط است و بدون توجه
به تحولات خاورمیانه، بودجه را براساس نرخ روز قیمت نفت بستند. به همین
دلیل كشور از دو ناحیه در این زمینه ضربه خورد که یکی از آنها تعیین مقدار
نفت صادراتی بود و قرار بود که در سال جاری روزانه یک میلیون و صد هزار
بشکه نفت و 400 هزار بشکه میعانات گازی و گاز طبیعی صادر کنیم. از سوی دیگر
ما با تحریمهای بسیار شدید بین المللی روبرو هستیم که اگر هم میتوانستیم
به همان مقدار مصوب نفت را صادر کنیم مسلما درآمد نفتی ما به آسانی قابل
برگشت نبود. چرا که اگر این چنین بود اصلا تحریمی وجود نداشت. از طرف دیگر
بطوركلي نتوانستيم روزانه یک میلیون و صد هزار بشکه نفت صادر کنیم. البته
این شانس را داشتیم که در پنج ماه ابتدایی سال جاری متوسط 104 دلار برای هر
بشکه نفت را بفروشیم. صرف نظر از این که این مبلغ به ایران بازمیگردد یا
خیر. تمامی دلایل مذکور باعث شد که ما در نیمه ابتدایی امسال طبق اظهار
مسوولان 18 هزار میلیارد تومان کسری بودجه داشته باشیم که این موضوعات باید
یک آزمون برای سیاست گذاران ما باشد. نكته قابل توجه اين است كه در همان
سال 2014 میلادی که دوره شکوفایی نفت بود کشورهای صاحب نفت مثل ونزوئلا،
کویت و قطر قیمت نفت را به صورت بسیار بدبینانه در بودجه خود وارد کردند به
طوری که ونزوئلا 60 دلار، قطر 65 دلار و کویت 70 دلار را به ازای فروش هر
بشکه نفت در بودجه خود مصوب کردند. البته کشوری مثل نروژ هم قیمت نفت را
بیش از 98دلار در بودجه خود مصوب کرد که البته بودجه این کشور اصلا به نفت
وابسته نیست. لذا در شرایط تحریم ما نمی توانیم میزان تولید و فروش نفت خود
را میزان قابل قبولی افزایش دهیم و برای این کار باید سرمایهگذاری بسیار
کلانی انجام دهیم و اگر بخواهیم تولیدمان را به میزان سال 1355 که حدود 6
میلیون و 300 هزار بشکه در روز بود برسانیم حدود 400 میلیارد دلار
سرمایهگذاری نیاز داریم. نكته لازم به ذكر ديگر اين است كه با توجه به
افزایش قیمت دلار اگر ما در مذاکرات به نتیجه نرسیم احتمال کاهش شدید قیمت
ریال وجود دارد، بنابراین باید در بودجه سال آینده قیمت نفت بین 50 تا 60
دلار در نظر گرفته شود. چرا که بیش از این پایین نخواهد آمد .لازم به ذكر
است كه در حال حاضر اصولا تقاضای جهانی نفت کم شده چرا که اقتصاد اروپا
کوچکتر شده و یورو در موقعیت ضعیفی قرار گرفته است. از سوی دیگر تقاضا برای
نفت نسبت به پارسال کاهش یافته و نفت آمریکا نیز تولیدش افزایش پیدا کرده و
به حدود 7.5 میلیون بشکه در روز رسیده است. عربستان سعودی نیز به تولید 10
میلیون بشکه در روز رسیده که این دو کشور متحد یکدیگر هستند از سوی دیگر
جنگ اقتصادی بین آمریکا و روسیه وجود دارد که در عین حال عربستان در اردوی
آمریکا و ایران در اردوی روسیه قرار گرفته است. تمام کشورهای آزاد دنیا
براساس یک نظام نوین مالیاتی از فعالیتهای اقتصادی مردم و هزینههای آنها
کسب درآمد میکنند و اصلا اهمیتی ندارد که مالیات دهنده وابسته به چه گروه
و قدرتی است. بطوريكه بعضا پیش آمده که یک معاون رییس جمهور آمریکا به
دلیل تخلف مالیاتی به پرداخت جرائم بسیار سنگینی محکوم شده است. واقعيت اين
است كه منابع اصلی درآمد دولتها را در دنیا اخذ مالیات تشکیل میدهد،
زيرا این مالیاتها تبدیل به درآمدهای دولتی میشود و دولت نیز در مقابل
مردم مسوولیت دارد که چگونه آنها مصرف کنند. اما در ايران به دلیل این که
نیاز به مالیات مردمی نداشتهایم، نظام مالیاتی ما مدرن و اصولا توجهی به
بحث مالیاتی نشده است. مودیان مالیاتی ما اغلب کسانی هستند که وضعیتشان مثل
کارمندان دولت و ... روشن است. اصناف، بازرگانان و ... در کشور ما دفاتر
مالیاتی متعددی دارند و اقدام به مالیات گریزی میکنند. غیر از اینها
سازمان و بنگاههای غیر دولتی نیز در کشور ما وجود دارند که میلیاردها دلار
گردش مالی داشته اما مالیات پرداخت نمیکنند. بنابراین مهمترین منابع
درآمدزایی دولت درآمدهای مالیاتی،گمرکی و فروش خدمات دولتی است و همچنین در
کنار اینها صنعت گردشگری نیز می تواند با یک منبع عظیم درآمدی تبدیل شود.
اما متاسفانه ما در زمینه گردشگری به رغم تمام جاذبههای تاریخی و موقعیت
خاص جغرافیایی پیشرفت خوبی نداشتهایم چرا که بسترهای جذب گردشگر چه از
لحاظ فرهنگی و چه رفاهی در کشور ما تهیه نشده است. به این ترتیب با توجه
به تعداد گردشگران درآمد كشور از توریسم حتی به یک میلیارد دلار در سال هم
برسد.
*محمود جامساز-اقتصاددان