بررسی دقیق هزینههای بانکها به ازای هر تراکنش الکترونیک نشان میدهد در برخی بانکها، نه تنها تلاش و سرمایهگذاری برای نصب کارتخوانهای بیشتر توجیه اقتصادی ندارد بلکه این بانکها باید به شرکتهای پیاسپی طرف قرارداد خود تأکید کنند تا کارتخوانهای کمتراکنشی که حساب پذیرنده آن کارتخوان در همان بانک قرار دارد، را نیز هر چه زودتر جمع آوری کنند.
با محدود شدن میزان سود اعطای به سپردههای بانکی، طی سالهای اخیر رقابت بر سر ارائه خدمات ارزش افزوده به سپردهگذاران به یکی از روشهای متداول در شبکه بانکی کشور تبدیل شده است؛ ارائه خدمات بیمهای، جوائز مختلف و ارائه سرویسهایی مانند خدمات در محل از جمله روشهای مورد استفاده بانکها برای ترغیب دارندگان نقدینگی برای سپردهگذاری در هر بانک است.
یکی از روشهایی که در سطح گستردهای مورد استفاده بانکها قرار میگیرد و مسئولان شعب بانکها هم برای ترغیب سپردهگذاران خصوصا اصناف برای افتتاح یا نگهداری حساب در شعبه خود از آن بهره میبرند، ارائه دستگاههای کارتخوان یا همان پایانههای فروشگاهی به سپردهگذاران است که به صورت رایگان و بدون دریافت هیچ وثیقه یا هزینهای انجام میشود.
در واقع سازوکار نادرستی که در کشور ما برای تخصیص دستگاههای کارتخوان وجود دارد، باعث شده تا از این دستگاهها به عنوان ابزار تشویق اصناف یا دیگر دارندگان نقدینگی برای سپردهگذاری یا حفظ سپرده در شعب بانکها استفاده شود. به عبارت دیگر صاحب حساب در ازای حسابی که در یک شعبه باز یا حفظ کردهاست از آن بانک یک یا چند دستگاه کارتخوان رایگان دریافت میکند. البته اعطای کارتخوان، برای بانک رایگان نیست و این دستگاهها در ازای اجارهای که همان بانک به شرکت پیاسپی طرف قراردادش میدهد، رایگان در اختیار پذیرنده قرار میگیرد. بانک علاوه بر اجاره دستگاه کارتخوان، به ازای هر تراکنشی که توسط کارتهای بانکی بر روی آن کارتخوان انجام شود، کارمزد پرداخت میکند.
به عبارت دیگر بانکی که حساب پذیرنده کارتخوان در آن قرار دارد باید حداقل دو هزینه مجزا پرداخت کند؛ اجاره دستگاه کارتخوان به شرکت پیاسپی وکارمزد تراکنش. به این هزینهها در اغلب اوقات باید سود حداقل ده درصدی سپرده روزشمار هم اضافه کرد.
با این حساب بانکی که این هزینههای کارتخوان را پرداخت میکند باید مابهازای قابل قبولی از رسوب یا مانده حساب پذیرنده کسب کند تا این هزینهها را توجیه کند.
علاقه و اصرار بانکها بر نصب هر چه بیشتر دستگاههای کارتخوان توسط شرکتهای پیاسپی طرف قراردادشان این تصور را ایجاد کرده بود که سودآوری ناشی از جذب مانده بیشتر در ازای هزینههای انجام شده برای نصب کارتخوان کفایت لازم را دارد اما نتایج بررسیهایی که اخیرا از سوی شاپرک منتشر شده، این تصور را تا حدود زیادی با تردید مواجه کردهاست.
*هزینه هر 10 هزار تومان تراکنش چقدر است؟
شاخصی که شاپرک برای ارائه این اطلاعات انتخاب کرده، شاخص "میزان کارمزد پرداخت شده بانک پذیرنده به ازای هر 100 هزارریال مبلغ تراکنش پذیرش شده" است.
همانطور که گفته شد کارمزد پرداختی، تنها هزینهای نیست که بانک پذیرنده متقبل میشود؛ این بانک در ازای نصب هر ابزار کارتخوان فروشگاهی، مبلغی را نیز به عنوان اجارهبها و پرستاری ابزار کارتخوان به شرکت پیاسپی پرداخت میکند. این مبلغ به ازای ابزارهای مختلف متفاوت است اما به طور متوسط اجاره هر دستگاه 300 هزار ریال در ماه درنظر گرفته شدهاست.
به طور متوسط کل بانکها مبلغ جمع کل اجاره و کارمزد پرداختی 274 ریال به ازای هر صدهزار ریال مبلغ پذیرش شده پرداخت کردهاند. بانک توسعه صادرات با پرداخت 61 ریال هزینه بابت کارمزد و اجاره، کمترین هزینه را به ازای جذب هر صدهزار ریال مبلغ پذیرندگان و بانک پارسیان با 782 ریال هزینه بابت کارمزد و اجاره، بیشترین هزینه را به ازای جذب هر صدهزار ریال مبلغ پذیرندگان پرداخته است.
طبق مصوبه شورای پولواعتبار به شبکه بانکی، نرخ سود سپردههای کوتاه مدت که رسوبی زیر یک ماه داشتهباشند، ده درصد تعیین شدهاست. بنابراین برای درک ارزش اعداد یاد شده، کافی است توجه شود که میزان سود ماهانه ناشی از سپرده گذاری یکصد هزار ریال با نرخ 10 درصد، مبلغ 833 ریال است. به عبارت دیگر پرداخت متوسط 274 ریال به ازای هر یکصدهزار ریال علاوه بر اینکه پرداخت سودی ده درصدی را برای بانک دارد، 3 درصد هم بابت هزینه تراکنش باید توسط بانک پرداخت شود. اگر رسوب پول بیش از یک ماه باشد بسته به مدت زمان رسوب، علاوه بر نرخ سود سپرده مدتدار، باز هم بانک 3 درصد هزینه بابت انجام تراکنش متحمل میشود.
همان طور که مشاهده میشود، مبلغ اجاره ابزار کارتخوان در اقتصادی بودن صنعت پرداخت برای بانکها بسیار مهم است؛ جمع این هزینه باید نسبت به رسوبی که بانک از موجودی پذیرندگان بدست میآورد، توجیه پذیر باشد. در صورتیکه بانک موفق به جذب رسوبی بیشتر از این مبلغ به ازای هر صدهزار ریال نشود، کاربرد ابزار کارتخوان فروشگاهی برای بانک کارا و اثربخش نخواهد بود. بعلاوه مبلغ اجاره، نحوه بازاریابی بانکها و شرکتهای پیاسپی اهمیت دو چندانی مییابد. انتخاب پذیرندگان اثربخش به معنی انتخاب پذیرندگانی که از موجودی کافی برای تامین رسوب مورد نظر بانک برخوردار هستند به عاملی مهم در سودپذیر بودن ابزار پرداخت برای بانک تبدیل میشود.
*پرداخت غیرمستقیم از جیب مردم
در چنین شرایطی این سؤال پیش میآید که بانکها هزینههای سربار برای هر تراکنش را از کجا پرداخت میکنند؟ بانکها به عنوان بنگاههای اقتصادی انتفاعی باید برای این هزینهها، درآمدی تعریف کنند. بخشی از این درآمد بدون شک از محل سود تسهیلات پرداختی به وام گیرندگان تأمین میشود و به بالارفتن قیمت تمامشده پول در شبکه بانکی میانجامد.
به عبارت دیگر اگرچه در ظاهر پذیرنده، دستگاه کارتخوان را رایگان دریافت میکند و نه پذیرنده و نه خریدار هیچکدام بابت تراکنشها هم کارمزدی نمیدهند ولی این خدمات در واقع رایگان نیست و هزینه آن غیرمستقیم از جیب تمام مشتریان بانکها تأمین میشود.
*ضرورت اصلاح نظام کارمزدی
در تمام کشورهایی که خدمات پرداخت الکترونیک در سطح گستردهای ارائه میشود مدتها است به راه حل درستی رسیدهاند و تمام استفادهکنندگان از خدمات پرداخت الکترونیک به میزان نفع و استفادهای که میبرند در پرداخت هزینههای ارائه و پایداری آن سهیم هستند، علاوه بر اینکه کارمزدی مشخصی پرداخت میکنند، دستگاه کارتخوان را میخرند و ماهانه هزینهای هم برای پرستاری از دستگاه میپردازند. این همان ضرورتی است که مدتهاست کارشناسان از آن به عنوان اصلاح نظام کارمزد و شیوه ارائه خدمات پرداخت الکترونیک سخن میگویند ولی متأسفانه بانکمرکزی حاضر به تقبل هزینههای اجتماعی کوتاهمدت آن نیست.
*بانکها به دنبال جمعآوری کارتخوانهای کمتراکنش
علاوه بر این شاید وقت آن رسیده باشد که بانکها بخشی از هزینههای اجاره و نگهداری ابزارهای کارتخوان خود را از پذیرندگانی که گردش موجودی کافی برای تامین هزینههای بانک ندارند، دریافت کنند و امتیاز تقبل هزینههای اجاره و نگهداری ابزارهای کارتخوان را فقط برای پذیرندگانی که از گردش موجودی کافی برخوردارند در نظر بگیرند. نکته مهم این است که متأسفانه تصور درست و دقیقی از تعریف و منافع رسوب پول نزد بانکها در جامعه ما وجود ندارد؛ بسیاری از مردم فکر میکنند اگر پولشان تنها یک ساعت هم در بانک بماند، بانک از این پول درآمدهای کلان کسب میکند. این تصور اشتباه باعث شده، ارائه خدمات پرداخت الکترونیک به صورت رایگان به عنوان یک وظیفه برای بانکها تصور شود در حالی که کمی آشنایی با عملیات بانکی کافی است تا مردم بدانند تعریف رسوب آن هم رسوبی که بانک امکان کسب درآمد از آن را داشته باشد با توقف کوتاه مدت یک یا چند ساعته پول در بانک بسیار متفاوت است. به همین خاطر هم در کشورهای دیگر تسویه با دانردگان کارتخوان عموما با 48 ساعت تأخیر انجاممیشود و اگر پذیرندهای بخواهد تسویه در زمان کوتاهتری انجام شود باید کارمزد بیشتری پرداخت کند.
البته از حق نیز نباید گذشت که اشتیاق بانکها برای جذب منابع بیشتر که معمولا از کمبود نقدینگی نشأت میگیرد و در قالب تبلیغات رنگارنگ جامعه را به سپردهگذاری تشویق میکند در شکلگیری این تصور اشتباه از رسوب پول تأثیر داشتهاست.
گزارشهای میدانی از اصناف نشانمیدهد پس از انتشار آنالیزهای قیمتی هر دستگاه کارتخوان و با آغاز فعالیت سامانه جامع مدیریت پذیرندگان شاپرک، بانکهای متعددی از شرکتهای پیاسپی طرف قراردادشان خواستهاند، کارتخوانهای فاقد تراکنش را به علت عدم توجیه اقتصادی، هرچه سریعتر جمعآوری کنند و طبق تازهترین اعلام شاپرک بیش از 350 هزار ترمینال بدون تراکنش تا کنون از سوی پیاسپی ها برای ابطال به شاپرک معرفی شدهاست.