علی سرزعیم
تحلیلگر اقتصادی
اخیرا آقای سیف رئیس کل بانک مرکزی اعلام کردند که قرار است پروژه ادغام برخی بانکها صورت گیرد. توجیهی که برای این مسئله عنوان شد کاهش هزینه های عملیاتی بانکها با این قبیل ادغام هاست. به نظر می رسد که مفروض این ادغام دو چیز باشد و با دو انگیزه این قبیل ادغامها تصمیم گیری شده است:
گزینه بهتر در مقابل این تصمیم، ادغام آنها در بانکهای خارجی است! یکی از راه حلهایی که در مواقع بروز مشکل در عرصه بانکی مورد استفاده قرار می گیرد اعطای مجوز ورود بانکهای خارجی به کشور است. بانکهای خارجی بانکهای مشکل دار را خریداری می کنند و می توانند به وضعیت آنها سامان دهند و با عرضه سرمایه و نقدینگی بانکهای مشکل دار را نجات می دهندالبته براین ادغام انگیزه های متفاوتی وجود دارد؛ که انگیزه اول آن است که از شدت رقابت در عرصه بانکی کاسته شود. اگرچه در اکثر بازارها افزایش رقابت هدفی است که سیاست گذار دنبال می کند اما در عرصه بانکی افزایش رقابت از یک حد بیشتر صلاح نیست زیرا به رقابت مخرب منجر می شود. برای همین مجوز ورود به عرصه بانکی آنقدر سخت داده می شود تا رقابت از یک حد بیشتر نشود. رانتی که به این شکل برای بازیگران عرصه بانکی باقی گذارده می شود انگیزه ای می شود که آنها در فعالیت عادی خود ریسک زیاد برندارند. مفروض این تصمیم بانک مرکزی آنست که تعداد بانکهای موجود در کشور بیش از حد بهینه است و باید این بازار به لحاظ تعداد محدودتر شود.
انگیزه دوم آن است که از حاد شدن مشکل برخی بانکها جلوگیری کند. در واقع بانک مرکزی می خواهد تا بانکهایی که مشکلاتشان شدید است را در بانکهایی که کمتر مشکل دارند ادغام کند تا مسئله بانکهای مشکل دار به سطح ورشکستگی نرسد و بحران بانکی ظاهر نشود. این گزینه اگرچه می تواند از حادتر شدن وضعیت بانکهای مشکل دار جلوگیری کند اما بانکهای دیگر را که خود کمابیش تا حدودی با مشکلات وام های معوق روبرو هستند را با مشکلات بیشتری مواجه می سازد. لذا این اقدام این مخاطره را به همراه دارد که به جای حل کردن مشکل بانکهای مشکل دار، مشکلات آنها را به دیگر بانکها تسری دهد.
اما پیشنهاد مشخص اینجانب آنست که به جای ادغام بانکهای داخلی در هم، ورود بانکهای خارجی را به تملک بانکهای مشکل دار داخلی گره بزنیم. اینگونه حل مشکل عرصه بانکی با هزینه کمتر ممکن می گردد.