بیکاری یکی از معضلات جامعه است و تنها راهکار آن اشغالزایی است. اما مهمتر این است که بدانیم شغل را چگونه باید به وجود بیاوریم.
یک راهکار آن است که به دنبال مشاغل موجود برویم و همانها را کپی کنیم و راهکار دوم آن است که نوآوری داشته باشیم و کار جدید خلق کنیم.
یکی از ابزارهایی که می توانیم کار جدید خلق کنیم، استفاده از ظرفیت هایی است که مخترعان به وجود می آورند. آنها با خلاقیتی که دارند کار جدید تولید می کنند و فرصت شغلی ایجاد می شود اما مشکل این است که باید آنها را بشناسیم و کارهایشان را به تولید انبوه برسانیم و از سوی دیگر مانع کپی برداری آنها بشویم.
ناصر مشهدی رجب یکی از کارآفرینان و خلاقانی است که به دنبال رفع مشکلات تولید با اختراع است.
وی در رشته فنی از هنرستان فارغ التحصیل شد و بعد از آن در دانشگاه علم و صنعت رشته طراحی ماشین را گذرانده است. وقتی وارد دفتر کارآفرینی مشهدی رجب می شویم، دور تا دور اتاق را مدارک علمی و عکس ماشین آلاتی پوشانده که در این مدت اختراع و تولید کرده است.
این مخترع کارآفرین عاشق کار فنی است اما با کمال تاسف حمایت لازم از وی به عمل نمی آید و از این همه کم لطفی گلایه دارد. آنچه در ادامه،ميخوانيد گفت وگوی تجارت با این کارآفرین مخترع است.
کارآفرینی را از کجا شروع کردید؟
رشته تحصیلی ام فنی است و از قبل انقلاب تا همین الان فعالیت صنعتی داشته ام. در زمینههای ماشین سازی، قالب سازی و کارهای صنعتی اختراعات زیادی کردم اما چندتایی را ثبت اختراع کردم که از آن جمله قفل چهارپر فرمان خودرو، دستگاه شلنگ خرطومی فلزی، رباط جراحی پزشکی و چندین موارد دیگر را می توانم نام ببرم. در این سالها کارمن ماشین سازی بوده و به نوعی ماشین آلاتی می ساختم که یا ورودش به خاک ایران ممنوع بوده یا نمونه آن نبوده و یا به دلیل گرانی نمونه خارجی آنها را ساخته ام. طراحی اکثر این کارها از خود من است و کپی برداری خیلی کم دارم.
چطور به رشته فنی گرایش پیدا کردید؟
از همان کودکی به مسایل فنی علاقه داشتم و رشته تحصیلی ام در دبیرستان و دانشگاه فنی بود. بعد از آن هم وارد کار صنعت شدم تا بتوانم کاری ارایه بدهم و مشغول کار شدم. در مرحله اول چون دوره کارهای فنی را دیده بودیم، وارد کار فنی شدم و یک مدتی قالب سازی کردم؛اما از آنجا که زمینه ماشین سازی در ایران جای فعالیت بیشتری دارد، به سمت ماشین سازی کشیده شدم.
ضمن اینکه از همان ابتدا در مورد الکترونیک هم کار می کردم. قبل از انقلاب کنترل از راه دور اتومبیل را ساخته بودم. یعنی از راه دور اتومبیل را روشن و خاموش می کردم و برای این ادعا شاهدهای عینی دارم که آن موقع این کار را انجام دادم.
آنرا به ثبت رساندید و به فکر جهانی کردن این اختراع افتادید؟
همان قبل از انقلاب در مجله دانشمند مقاله مرا در این مورد چاپ کردند ولی به تولید نرسید. بعد از انقلاب که اولین نمایشگاه بین المللی دایر شد، گمان می کنم سال اول یا دوم انقلاب بود، این دستگاه کنترل از راه دور اتومبیل را با دستگاه تزریق ایکس سیودر در نمایشگاه گذاشتم که این اولین نمایشگاه بعد از انقلاب بود.
از آن موقع هم فعالیت در جامعه مخترعین را دنبال کردم. اما جامع مخترعین مشکلات خودش را داشت و با مشکلات خودش و مملکت نتوانست آن طوری که باید به من کمک کند. اکنون نیز بعد از 27 سال همچنان عضو جامعه مخترعین کشور هستم.
به عنوان یک آدم فنی، چرا به سمت تولید نرفتید و به سمت اختراع و نوآوری رفتید؟
دو الی سه بار به سمت تولید رفتم، اما کارهای تکراری زیاد من را جذب نمی کرد و بیشتر طالب این بودم که کار نو انجام بدهم. چون از همان کودکی علاقه مند به الکترونیک بودم، این بود که به کارهای جدید دست
می زدم.
من قبل از انقلاب کنترل تلویزیون را اختراع کردم و مانند همین کنترل امروز کار می کرد. البته آن موقع تلویزیون ها سیاه و سفید و کلیدی بود. با این وجود از راه دور تلویزیون را خاموش و روشن میکردم و یا کانال ها عوض می کردم.
همواره مکانیک را با الکترونیک مخلوط می کردم و وسیله ای که نیازم بود، می ساختم. بعد از آن سفارش ساخت دستگاه به من بیشتر می شد که در زمینه ماشین سازی بود در نتیجه به این سمت کشیده شدم.
چرا این همه اختراع را به ثبت نرساندید؟
بحث ثبت اختراع الان یک مقدار بهتر شده است. قبلا که اصلا ثبت ها ارزشی نداشت. یعنی کسی که اختراعی را ثبت می کرد، اهمیتی نداشت. هر کسی می توانست هر چیزی را ثبت کند. زیاد هم به مخترع کمک نمیشد.
فقط اختراع را ثبت می کردند و یک برگه به نام ثبت
میدادند که مشکلی را حل نمی کرد. اما الان یک مقدار بهتر شده و رسیدگی بیشتری می کنند و ثبت اختراع نسبت به گذشته بهتر و دقیقتر شده است.
با این وجود سه اختراعم را ثبت کرده ام که هیچ فایده ای نداشته است. به یاد دارم که یکی از کارهایم را ثبت اختراع کردم، اما وقتی از روی آن کپی کردند و من شکایت کردم، رئیس جامعه مخترعین می خواست با آن فرد دعوی فیزیکی بکند، در حالی که اصلا دعوی فیزیکی معنایی ندارد. با این وجود کار ما به جایی نرسید.
بنابراین اگر قوانین درست اجرا می شد، این کپی برداری خیلی راحت و از طریق قانونی باید دنبال می شد و مسوولان ناجا و قوه قضاییه باید این کار پیگیری می کردند، در صورتی که اصلا اینطوری نبود و نشد.
این اختراعاتی که کردید، از سوی کسی سفارش شده بود یا بنا به سلیقه خودتان اختراع می کردید؟
90 درصد این اختراعات من سفارشی بوده است. الان مشتری خودش به ما مراجعه می کند و ما آگهی نمی کنیم. یک مشتری من را به مشتری دیگر معرفی می کند.
یعنی هر دستگاهی که یک تولید کننده یا پزشک یا هر گروه دیگری نیاز دارد و یا طرح آنرا در ذهنش دارد و نمی داند چطور باید طراحی کند، یا اصلا نمونه ندارد، یا به صورت سنتی در ایران وجود دارد، کافی است درخواست آنرا به ما بگویند، ما آنرا طراحی می کنیم و می سازیم.
به هر حال شما می خواهید یک کار ابتدا به ساکن را انجام بدهید. بابت این کارها چه هزینههایی می گیرید؟
قیمتها بنا به کارکرد و نوع دستگاه متفاوت است. به عنوان مثال اکنون با یک مشتری سرو کار داریم که دستگاه ساخت رخت آویز کت را از چین آورده بود.
این آقا دو دستگاه از چین وارد کرده بود که هر دو آنها خراب شده بود. از ما در خواست کردند تا آنها را تعمیر یا بازسازی کنیم. وقتی برای تعمیر رفتم، دیدم که دستگاه به درد نمی خورد و دست نزدم و توضیح دادم که دخل و خرج آن ارزش کار ندارد.
بعد آقایان از من خواستند که نوع ایرانی را بسازم و ما هم این دستگاه را ساختیم و اکنون بدون هیچ مشکلی کار می کند. اما همین آقا برای انکه کارش را توسعه بدهد، دوباره به چین رفته و یک دستگاه به قیمت 120 میلیون تومان آورده که بنا به ادعای خودش یک ماه هم کار نکرده است. باز با من تماس گرفته که این دستگاه به هم ریخته و این را درست کنید.
این آقا خودش توضیح داده که قرار است یک نفر از چین بیاید و این را درست کند، اما تا بیاید طول میکشد و کار ما میخوابد. من هم گفتم اجازه بدهید همان آقا از چین بیاید و درست کند، اگر درست نشد، من می آیم و درست می کنم.
وقتی درد و مشکلات تولیدکنندگان را می دانید، چرا این گونه با یک تولید کننده رفتار کردید؟
برای اینکه متاسفانه تولیدکنندگان ما نیز گاهی راه اشتباه می روند و باید به راهشان بیاوریم. من دستگاهی به قیمت 32 میلیون تومان قیمت دادم و همه جوره آنرا گارانتی کردم، اما این تولید کننده دستگاه چینی آورده که یک ماه بیشتر کار نکرده و اکنون منتظر تعمیر کار چینی است. آیا این فرد نباید به اشتباهش پی ببرد؟ تا کی قرار است به چینی ها کولی بدهیم؟
برای اینکه بتوانید محصولاتتان را کشوری و ملی کنید، اصلا سراغ دستگاههای دولتی رفته اید؟
متاسفانه دولت نیز با مخترع و کارآفرین ایرانی میانه خوبی ندارد. همان رباط کمک جراحی ارتوپدی را که ساختم، ابتدا برای انرژی هسته ای ساختم. یک بار مرا به آنجا دعوت کردند و نمونه خارجی اش را دیدم و بهشان گفتم که من مشابه این را نمی سازم، یعنی از راهی که آنها رفته بودند، نمی سازم و از راه دیگری می روم و همین رباط را برایتان می سازم.
قرار شد یک نمونه کوچکی برایشان بسازیم که من هم آنرا ساختم و طرح اش را هم دادم که تایید شد و قراردادش را هم نوشتیم. اما وقتی این رباط را بردند، برای من محدودیتهایی درست کردند. مثلا پیشنهادی که به من دادند، این بود که بیایید در آن محل و با تیم ما باشید. نه استخدامی در کار است و نه نیروی رسمی یا حتی قراردادی هستید، فقط با تیم ما مشغول به کار شوید.
اینطوری که امکان انجام کار نیست. از طرف دیگر این رباطی که ساختم، امکان کپی برداری بود. این یک رباط کوچکی است که می توانند از طریق مهندسی معکوس، نمونه آنرا بسازند. اصل همیشه طرح و نمونه اولیه است مخصوصا در مورد کاری که برای اولین بار انجام می شود. تصور کنید که با مخترع ایرانی این گونه کار میکنند و به راحتی صدها امتیاز به خارجی ها می دهند و با دستمزد کلان سالها با آنها همکاری می کنند.
الان با جایی هماهنگی کردید که این محصول شما را بخواهند؟
هیچ جایی نرفتم. اما اگر آنها سفارشی داشته باشند، می توانم با یک سفارش، شروع به کار کنم و پس از آنکه دیدند کار ما به درد کارشان می خورد، با یک شرایط مناسب وارد همکاری با آن سازمان بشویم.
این اختراعاتی که می کنید، جایی هم ثبت می کنید؟
اکثرشان را ثبت نمی کنم. ولی بعضی هایشان را ثبت می کنم. الان یک طرح گیربکس جدید دارم که ثبت اختراع می کنم. این گیربکس از نوع ساچمه ای است و برای اولین بار در ایران ساخته می شود. نمونه دیگری هم ندارد. اگر هم نمونه خارجی داشته باشد، این شکلی نیست. چون خودم آنرا طراحی کرده ام. البته تاکید میکنم که اگر نمونه خارجی داشته باشد. این گیربکس برای جاهایی است که می خواهند نیروی محرکه را با سرعت های بالا انتقال بدهند. اما معلوم نیست آقایان با این طرح جدید من چه رفتاری داشته باشند.
تاکنون چند کار جدید کردید یا ثبت اختراع
داشته اید؟
تاکنون سه ثبت اختراع داشته ام. اما کارهای زیادی کرده ام که همه آنها نوآوری است. به یاد دارم که 300 الی 400 دستگاه میخ زنی درست کردم و در بازار هم فروش خوبی داشت. وقتی برای ثبت اختراع رفتم، دیدم که ارزش ندارد، زیرا نمونه خارجی آن با روش دیگری هست. اما دستگاه شلنگ خرطومی فلزی را برای اولین بار در ایران طراحی کردم و ساختم و تمام آنهایی که شلنگ خرطومی فلزی تولید می کنند، امروز مرا می شناسند زیرا مادر این کار من بودم. یعنی این دستگاه را برای اولین بار در سال 65 تولید و عرضه کردم، اما الان همه از روی آن می سازند و منبع درآمدی برای آنها شده است.
با این همه کارهایی که کرده اید، الان باید وضعیت خوبی داشته باشید و کارخانه بزرگ ماشین سازی داشته باشید؟
خدا را شکر می کنم اما باید وضعیتم بهتر از این باشد. آن طور هم شما تصور می کنید، نیست. اکثر کارهایی که انجام می دهم، سفارش تکی است و بعد از اینکه با زحمات طراحی و تولید می شود، همان یک دانه است و پروژه تمام می شود. یعنی هرگز به تولید انبوه نمی رسد و می دانیم که سود اختراع در تولید انبوه است. اگر هم تولید بشود، از روی نمونه ای که من ساخته ام، کپی می کنند که بارها چنین چیزی بوده است. چندین دستگاه سفارشی درست کردم که از روی آنها کپی کردند. همین رفتارهاست که مخترع را دلسرد می کند.
چرا از آنهایی که نمونه کار شما را کپی کرده اند، شکایت نمی کنید؟
این جور هم که نمی شود. آن وقت باید کار و زندگی مان را رها کنیم و بیفتیم دنبال یک دستگاهی که فلان آقا کپی کرده است. کار باید ریشه ای درست باشد. وقتی از کار من کپی می شود، دستگاه قضایی باید آنرا پیگیری کند نه اینکه من دنبال آن افراد باشم. اگر بخواهم دنبال آنها بروم از همین زندگی هم ساقط می شوم.
الان یک کار ساده در دادگستری دارم که یک برگ چک بابت کاری در دست دارم و وصول نمی شود، بیش از 2 سال است در دادسراها می دوم و هنوز هم به نتیجه نرسیدهام. اینها که دیگر کار ثبت اختراع است. کافی است یک پیچ آن فرق داشته باشد، فرد کپی کار می گوید اینکه من ساختم، با کار تو فرق می کند و تازه باید دنبال یک متخصص بگردیم که ثابت کنیم با یک پیچ اصل کار تغییری نکرده است.
برای کارگرفتن، تولید و تسهیلات، از جایی کمک خواسته اید؟
در تمام این مدت هیچ تقاضای کمکی نداشته ام اما 4 الی 5 ما پیش از ارگانی که به جامعه مخترعین خدمات می دهد، تقاضای وام کرده بودم که 20 میلیون تومان وام گرفتم.
الان جایی کارگاه یا شاید بهتر بگویم کارخانه ای دارید؟
کارگاه داریم و در آن کارگاه مشغول به کار هستیم. البته نیاز به یک جای بزرگ داریم. جایی که الان داریم 60 متر است در حالی که جای 120 متری هم برای کار ما کم است.
برای احداث یک کارگاه خوب فکر می کنید به چه مقدار سرمایه نیاز باشد؟
سرمایه سنگین می خواهد. از سوی دیگر ما که دنبال این نیستیم کارخانه داشته باشیم، همینکه کارگاه خوبی برای کار داشته باشیم، کافی است. دولت هم می تواند خودش مستقیم وارد بشود و از مخترعین حمایت کند.
الان جاهایی هست که بتوانند سالن بزنند و به امثال من سالن بدهند. اما باید جای درست بدهند. یعنی یک نفر که مانند کار من باید وسعت داشته باشد و 120 متر کارگاه می خواهد، حداقل 120 را بدهند نه اینکه در یک فضای 40 متری کمپرس اش کنند.
به عنوان یک مخترع تصور کنید مسوولان بخواهند حرف شما را گوش بدهند، به نظر شما برای یک مخترع باید چه کار بکنند؟
دولت باید ابتدا این را بفهمد که مخترعین مانند گنجهای زیر زمین هستند.این گنج ها پیدا نیستند، اما باید آنها را شناخت و پیدا کرد. البته کم لطفی به مخترعان نه در این جامعه، بلکه در جامعههای دیگر هم همین طور است.
نظر مخترعان این است که مسوولان باید دنبال ما بیایند و ما را پیدا کنند و نظر مسوولان هم این است که شما بیایید و جلوی ما بال بال بزنید تا ما شما را ببینیم.
یعنی ما باید کار و زندگی مان را رها کنیم تا خودمان را به آقایان معرفی کنیم. در این صورت کار از دستمان در می رود. ما مخترعین عاشق کارمان هستیم و داریم کار می کنیم. البته ما هم توقع زیادی نداریم و فقط منتظریم دولت یک جایگاهی را مشخص کند و بگوید که این افراد خودشان را در این جایگاه معرفی کنند. اما بعد از معرفی هم علاوه بر کیفیت و ارزش اختراع، به سابقه کارشان نگاه کنند زیرا سابقه کار خیلی مهم است.
امروزه تشکلها صدای گروهها را به صدای مسوولان می رسانند، شما تشکلی دارید که بخواهید در قالب آن حرفتان را بزنید؟
منظور کدام تشکل است. وقتی به صدای تشکلها هم توجهی نمی کنند، بود و نبودش چه ارزشی دارد. از طرف دیگر تشکلی هم نداریم. البته یک جایی عضو هستم که نمایشگاه دایمی مخترعین در خیابان خردمند جنوبی است و 8 ماهی است که عضو آنجا شدم و سه تا از دستگاههای ما آنجا در معرض دید است.
اینکه کار شما نمایش داده می شود باید مهم باشد. کار شما در آن نمایشگاه فایده ای داشته و آیا کسی از آن طریق به شما مراجعه کرده است؟
بی شک خیلی فایده داشته است. مردم به آن نمایشگاه می آیند و کارهای مخترعان را نگاه می کنند و دستگاه من را هم نگاه می کنند و بی شک به سراغ مخترعان خواهند آمد. این نمایشگاه، یک نمایشگاهی دایمی است که سر ساعت باز می شود و بازدید برای عموم هم آزاد است و مردم می توانند به آنجا بروند و از کارهای مخترعان مملکت بازدید کنند و متوجه شوند که مملکت ما چه افراد توانمندی دارد.
انتهای پیام/