حسین خدنگ
روزنامه نگار
سالهاست عادت کردهایم به حجم وحشتناک ترافیکی که هر عصر در خیابانهای تهران و دیگر شهرهای بزرگ و کوچک کشور وجود دارد که سبب کلافگی و هدر رفتن وقت همه میشود. به این فهرست البته باید هزینه سرسامآور سوختی که در این ترافیک بیپایان میسوزد را هم اضافه کرد. ایران ازنظر... مصرف بنزین همواره یکی از پرمصرفترین کشورهای دنیا بوده است و هرروز چیزی در حدود 100 میلیون لیتر بنزین در باکها خودروها میسوزد و دود میشود. این حجم بالای مصرف سوخت زیانهای بسیاری را به اقتصاد کشور و جیب شهروندان وارد میکند و عجیب آنجاست که حتی سهمیهبندی و افزایش چشمگیر قیمت سوخت هم نتوانسته از این مصرف بیرویه هم بکاهد. باوجوداینکه وزارت نفت از کاهش 20 میلیون لیتری مصرف در روزهای بعد از اجرای سهمیهبندی مجدد و افزایش قیمت بنزین خبر داد و میشد این کاهش مصرف را در کاهش حجم ترافیک شهرهای بزرگ طی چند هفته نخست سهمیهبندی مشاهده کرد اما این روزها حجم وحشتناک ترافیک در خیابانها نشان از بازگشت میزان مصرف بنزین بهروزهای قبل از سهمیهبندی دارد. با توجه به میزان تولید بنزین در کشوری بهصورت روزانه چیزی در حدود 120 میلیون لیتر بنزین است حالا بیم آن میرود که با بازگشت دوباره مصرف بنزین بهروزهای پیش از سهمیهبندی ایران تمام حجم تولیدی بنزین به مصرف داخلی برسد و یا در بدترین حالت در شرایط خاص کنونی به واردکننده بنزین تبدیل شویم. هرچند دولت در روزهای اخیر تلاش کرده است با رایگان کردن گازسوز کردن خودروها از تعداد خودروهای بنزین سوز تا حدودی بکاهد اما کاهش محسوس میزان مصرف بنزین مستلزم سه گام مهم است که باید برداشته شود. نخستین گام فرهنگسازی و تأکید بر استفاده از سامانه حملونقل عمومی است تا از انبوه خودروهای تکسرنشین شهروندان در خیابانها کاسته شود. متأسفانه بسیاری از ما عادت کردهایم برای رفتن تا فروشگاه سر کوچه هم سوار خودروی شخصی خود شویم و همین عادت ساده سبب ورود حجم فراوانی از خودروهای تکسرنشین به خیابانها و افزایش ترافیک و مصرف سوخت بهصورت همزمان میشود. گام دوم بهینهسازی مصرف خودرو و ارتقای کیفیت خودروسازی در ایران است که میتواند به دو صورت ساخت خودروهایی با میانگین مصرف سوخت کمتر در کنار تولید خودروهای برقی و پایه گازسوز کمکی محسوس به کاهش میزان مصرف بنزین در کشور کند. گام سوم پدیدهای به نام مسافرکشی با خودروهای شخصی از سوی سیل جوانان تحصیلکرده اما بیکاری است که در نبود فرصت شغلی تنها راه اشتغال را در مسافرکشی میدانند. این جمعیت بیکار که نه در زمره تاکسیداران و نه در زمره رانندگان اینترنتی قرار دارند و مجبورند از خودرو بهعنوان منبعی برای کسب درامد استفاده کنند. این اتفاق که ناشی از نبود فرصت شغلی مناسب و نرخ بیکاری بالا در کشور است سبب شده تا این روزها بسیاری از خانوادهها مجبور شوند اولین انتخاب را خرید یک خودرو برای جوانان بیکار خود قرار دهند که سبب شده تا هر خانوار ایرانی دارای بیش از یک خودرو باشد و درنهایت دود این وضعیت بغرنج به چشم همه برود.