حسین خدنگ
روزنامه نگار
نفرین منابع اصطلاحی جالب و تضادمند است که در یکی دو دهه گذشته به عنوان عامل اصلی توسعه نیافتگی در بسیاری از کشورهای جهان سوم معرفی شده است. این کلمه که در نگاه اول غریب، پارادوکسیکال و تا حدودی مبالغه آمیز مینماید در واقعیت میتواند کلید تحلیل وضعیت اقتصادی بسیاری از کشورهای صاحب چاههای نفت و منابع طبیعی سرشاری باشد که برخلاف کشورهایی که فاقد این منابع هستند در نوعی عقب ماندگی و توسعه نیافتگی مزمن دست و پا میزنند.
بسیاری از اقتصاددانان معتقدند کشورهای نفت خیز خاورمیانه یا مناطق محروم قاره سر سبز و غنی آفریقا به واسطه همین نفرین منابع است که به نسبت دیگر کشورهای دنیا در فقر و محرومیت قرار دارند. نیم نگاهی به رشد اقتصادی بالای کشورهای اروپایی یا آسیای جنوب شرقی و حتی چین و هند که فاقد منابع گسترده نفت و گاز و حتی وارد کننده انرژی هستند با کشورهایی نظیر ایران و عربستان و عراق و ونزوئلا و ... نشان میدهد با وجود منابع غنی اما رشد اقتصادی در کشورهای نفت خیز طی چند دهه اخیر بسیاری کمتر و حتی گاه منفی بوده است.
جالب اینجاست نفت و گاز که زمانی ثروت و موتور محرکه مدرن شدن خاورمیانه و شمال آفریقا بود حالا به معضل بزرگ این منطقه تبدیل شده است و این کشورها به واسطه تکیه بر اقتصاد تک محصولی خود نتوانستهاند از رشد اقتصادی بالایی برخوردار باشند.
این وضعیت بغرنج ناشی از وابستگی شدید دولتها به دلارهای نفتی و قربانی کردن بخشهای دیگر اقتصادی به پای نفت و عدم توجه به بخشهای خدماتی و تولیدی و صنعتی است که سبب شده تا برخلاف کشورهای صنعتی که رشدی با ثبات ضابطه مند و همه جانبه داشته اند، کشورهای نفت خیز جهان سومی بمانند.
متاسفانه تزریق پولهای حاصل از فروش منابع به صورت خام در بازار سبب شده تا موجهای تورمی و بیماری هلندی در کنار کسری بودجه به خاطر نوسان قیمتها در بازار انرژی این کشورها را همواره با چالش مواجه کند.
علاوه بر این بروز زمینههای مناسب برای رانت و فساد اقتصادی و سیاسی هم از مشکلات پیش روی این کشورها است. این در حالی است که در کشورهایی که فاقد منابع هستند دولت مجبور میشود به تأمین هزینه از طریق مالیات شهروندان روی آورده و در ازای آن به جامعه خدمات مناسب ارائه کند. تقویت بخشهای تولیدی، حمایت از کارآفرینی و اقتصاد رقابت محور و استفاده از ظرفیتهایی نظیر توریسم و فناوری و تربیت منابع انسانی با بهره وری و ارزش افزوده بالا از جمله مزیتهایی است که کشورهایی فاقد منابع نفتی و گازی و طبیعی را به رشد اقتصادی و ثبات سیاسی میرساند. این در حالی است که کشورهایی که به نفرین منابع دچار شدهاند تا وقتی که از ورطه اقتصاد تک محصولی و مصرف گرایی بیرون نیایند همچنان با عواقبی نظیر توسعه نیافتگی و فساد و فربه شدن دولت مواجه خواهند بود و در چرخه تورم و بی ثباتی اقتصادی گرفتار میشوند.