رئیس هیات عامل صندوق توسعه ملی تراز تجاری مثبت را راه حل مهم مشکلات ارزی کشور خواند و هشدار داد: به جای کنترل بازار با قیمتهای دستوری باید باافزایش تولید و صادرات و سپس افزایش ذخایر ارزی قیمت ارز را کنترل کرده و حتی قیمت آنرا کاهش دهیم.
به گزارش روابط عمومی صندوق توسعه ملی، مهدی غضنفری رئیس صندوق توسعه ملی که به مناسبت روز ملی صادرات و سالگرد افتتاح رادیو اقتصاد با این رسانه گفتوگو کرد اظهار داشت: هر سال در روز ملی صادرات تحلیل ها و سخنرانی های بسیار مهمی بیان میشود ولی این حرفها و شعارها فراموش میشود و از یاد میرود به هر حال تولید کننده برای اینکه بخواهد کالا و خدماتی با کیفیت تولید کند که قابلیت صادرات داشته باشد نیازمند پشتیبانی نهادهای حکمرانی کشور میباشد.
رئیس صندوق توسعه ملی با گرامیداشت روز ملی صادرات، سالروز تاسیس رادیو اقتصاد و تقدیر از دست اندرکاران این رسانه گفت: روز ملی صادرات فرصتی برای قدردانی از تولید کنندگان و صادرکنندگان کشور به خاطر تلاشهایشان در افزایش درآمدهای ارزی کشور است. رشد درآمدهای ارزی و کنترل مصرف ارز بی شک تنها راهکار کنترل کننده نرخ ارز است. باید به جای کنترل بازار با قیمتهای دستوری، باید از طریق تولید و صادرات و با افزایش ذخایر ارزی، قیمت ارز را کنترل کرده و حتی آنرا کاهش دهیم. برای کاهش نرخ ارز و تنظیم بازار باید آنقدر ارز در کشور داشته باشیم که به دنبال خریدار بگردیم. مثل کشورهایی که مازاد تجاری دارند و ارز روی دستشان مانده است. اگر این اتفاق بیافتد همه ما و هم شما و هم رادیو و تلویزیون خواهیم توانست به آن مسیری که انتظار داشتیم برسیم یعنی آرمان و چشم انداز همه ما در تشکیل این ایستگاه رادیویی این بوده است که یک روزی درآمد ارزی ما نسبت به ارزی که مصرف میکنیم بیشتر باشد و مثل چین و هنگ گنگ و دیگر کشورهای توسعه یافته، تراز تجاری ما مثبت شود.
مهدی غضنفری اظهار داشت: ارز به عنوان پولی که در مراودات اقتصادی و ارتباط میان کشورها رد و بدل میشود یکی از مهمترین شاخصههای قدرت کشورهاست. ما برای ارتباط و تجارت با خارج از کشور، روابط سیاسی و دوستیهای دیپلماتیک، نیازمند پشتوانه و ذخیره ارزی هستیم تا قدرت چانهزنی داشته باشیم. این ارز یا از طریق صادرات نفتی به دست میآید یا از طریق صادرات غیر نفتی. به یاد دارم که سالها قبل نوعی فرهنگ ضد صادراتی در کشور وجود داشت. آن سالها وقتی صادرات پسته و زعفران و کالا های کشاورزی رونق داشت برخی با بیان اینکه پسته و زعفران ما صادر میشود تا کشورهای دیگر از آن استفاده کنند میگفتند: این ها یک مشت آدم های زالو صفت هستند و این کار کار بیخودی است و جلوش را بگیرید! درآن موقع من وظیفه خودم میدانستم به عنوان رئیس سازمان توسعه تجارت این موضوع را جا بیندازم که ما بیش از زعفران و پسته به ارز نیاز داریم. البته هر چند دیگر این حرف ها عادی شده و مردم می دانند که قیمت ارز برود بالا چه فاجعهای رخ میدهد .
افسران میدان اقتصاد چه کسانی هستند؟
رئیس هیات عامل صندوق توسعه ملی با بیان اینکه آن موقع این درک به صورت عام و عمومی وجود نداشت که باید ارز بیشتری وارد کشور کنیم تا تراز تجاری مثبت شود، گفت: آن سالها رادیو تجارت به ما کمک کرد فرهنگسازی کنیم و با اصطلاحات و عناوینی همچون «صادرکنندگان افسران میدان اقتصاد هستند» و «دیپلماتهای حوزه اقتصاد» و دیگر واژهها و جملات زیبا و روشنگر از صادرکنندگان یاد شود و مورد تقدیر قرار بگیرند. 29 مهرماه هم روزی بود که تلاش کردیم بیش از روزهای دیگر درباره صادرات و به ویژه حوزه صادرات غیر نفتی صحبت کنیم و خدا روشکر موفقیتهای خوبی در این زمینه داشتیم.
مهدی غضنفری اضافه کرد: به یاد دارم یک روز گفتیم باید جشن 20 میلیارد دلاری بگیریم و توانستیم صادرات غیر نفتی را به 20 میلیارد دلار برسانیم. بعد به 40 میلیارد دلار رسیدیم و برنامه آخری که متاسفانه فرصت نشد تا عملیاتیاش کنیم این بود که درآمد صادرات غیرنفتی را به جایی برسانیم که بتوانیم هر میزان ارز مورد نیاز برای واردات کالا را از ارز صادرات غیر نفتی تامین کنیم و برای واردات سراغ دلارهای نفتی و درآمدهای ارزی ناشی از فروش نفت نرویم و نامش را گذاشته بودیم تراز تجاری مثبت. با کمال تاسف تحریمها از یک طرف و از طرف دیگر عدم شناخت این مفهوم مهم اقتصادی باعث شد این آرزوی آخری محقق نشود.
صادرکنندگان ایرانی و سندروم سبد میوه
رئیس صندوق توسعه ملی با بیان اینکه یک سری سندروم ها و بیماریها در حکمرانی ما وجود دارد که درمان آنها نیازمند فرهنگسازی است اضافه کرد: «سندروم سبد میوه» یکی از این عارضهها و بیماریهاست. رفتاری که ما ایرانیها گاهی انجامش میدهیم به این معنی که روی سبد میوه را با میوههای رسیده و با کیفیت پر میکنیم اما زیر این میوهها را با میوههای نارس و بی کیفیت پوش میدهیم. مشتری محصولات ما در خارج از کشور متوجه میشود که محمولههای نخست ارسال شده ما خیلی خوب و با کیفیت است اما متاسفانه محمولههای بعدی، آن کیفیت قبلی و مشابه محموله اول را ندارد. ما فکر میکنیم این رفتار ناشی از زرنگی و زیرکی ما است اما متاسفانه این کار باعث میشود مشتریها و بازارهای صادراتی خود را از دست بدهیم و به طور مثال کشور همسایه ترکیه و دیگر کشورهای جهان جانشین ما در تامین محصولات شوند.
خام فروشی متهم ردیف اول تراز تجاری منفی
مهدی غضنفری تاکید کرد: ما باید با عددها حرف بزنیم. اول بررسی کنیم چقدر حجم و مقدار وزنی صادرات غیر نفتی ما چقدر افزایش پیدا کرده است؛ بعد ببینیم در ازای هر تن کالایی که صادر میکنیم چند دلار میگیریم و در ازای هر تن کالایی که وارد میکنیم چند دلار پرداخت میکنیم؛ تا جایی که به خاطر دارم متاسفانه ما هر تن کالایی که وارد کشور میکنیم بسیار گرانتر از هر تن کالاییست که صادر میشود و این یعنی ما معمولا مواد خام را مجبور میشویم که ارزان بفروشیم و به جای آن محصولات و فناوریهایی را وارد کنیم که بسیار گران تر هستند.
رادیو تجارت؛ گامی بزرگ برای فرهنگسازی
رئیس صندوق توسعه ملی به تاریخچه و نحوه راه اندازی رادیو اقتصاد که در سال 86 و نخست با نام رادیو تجارت تاسیس شد پرداخت و گفت: وقتی ایده راهاندازی رادیو تجارت را دنبال میکردم به هردری که میزدم جوابی نمیگرفتم تا ملاقاتی که با آقای خجسته معاونت صدا داشتم و ایشان خیلی با روی باز به حرفهای من گوش سپرده و دلایل من برای راه اندازی رادیو تجارت را پذیرفتند و قول همکاری دادند تا این ایستگاه رادیویی را ایجاد کنیم. ایشان از واژه ای استفاده کرد به اسم اژدهای خوراک که منظورشان این بود یک رادیو باید آنقدر مطلب داشته باشد که هیچ لحظهای بدون مطلب و برنامه نماند. من هم به تعدادی از همکاران از جمله معاونین و مدیران کل سازمان توسعه تجارت که اولویت کار شما تأمین محتوا برای رادیو تجارت است. به خاطر محدودیت جا آن سالها در سازمان توسعه و تجارت یک ساختمان دو طبقه ساخته شد و رادیو تجارت آنجا به صورت رسمی افتتاح گردید.
مهدی غضنفری افزود: رادیو تجارت در فرهنگسازی و انتقال مفاهیم پیچیده اقتصادی خیلی خوب عمل کرد. بعدها به این دلیل که میگفتند کلمه اقتصاد در بر گیرنده کل اقتصاد هست نام رادیو تجارت به رادیو اقتصاد تغییر پیدا کرد ولی فعالیت هایش همچنان تاثیر گذار و مثمرثمر بوده است البته فضای مدیا و رسانه آنقدر متنوع و متکثر شده که مانند گذشته دیگر افراد از صبح تا شب به صورت مداوم و تنها به یک ایستگاه رادیویی گوش نمیدهند. مخاطب امروز ممکن است رادیو را برای لحظاتی داخل ماشین گوش دهد یا گاهی وقتها در محل کار و کارگاه و یا حتی در ساعات پایانی شب و زمان استراحت؛ برای همین باید در رادیو اقتصاد برنامههای کوتاه پخش و تکرار شود تا مخاطب را راضی نگاه دارد. مهدی غضنفری با بیان اینکه رادیو جایگاه سنتی خود را از دست داده بر ضرورت تغییر در فرم و محتوای مطالب این رسانه تاکید کرد و از انتشار پادکست، راه اندازی پایگاهه اینترنتی و فعالیت در شبکههای اجتماعی و مجازی به عنوان ضرورتهای نقش آفرینی بهتر و بیشتر رادیو در دنیای امروز نام برد.
رئیس صندوق توسعه ملی افزود: بعد از رادیو تجارت به رئیس وقت صدا و سیما پیشنهاد دادم که سیمای تجارت را راه اندازی کنیم. بعدها آقای ضرغامی آن ایده را تبدیل کرد به شبکه تلویزیونی بازار که کالا ها را تبلیغ میکرد. کم کم برنامه هایمان داشت به سمت تشکیل یک رسانه کامل در حوزه تجارت و اقتصاد پیش میرفت که بعداً این ایده و اندیشه نتوانست در تکامل خودش مفاهیم جدید حوزه رسانه را در بر بگیرد و در همان مفهوم نخستین خودش باقی ماند .
رئیس صندوق توسعه ملی اضافه کرد: بگذارید اینجا از آقای آل اسحاق هم یاد کنم که همیشه توصیه میکردند: سعی کن همواره کارهای تأسیسی انجام بدهی. با این فلسفه وقتی در سازمان توسعه تجارت بودم رادیو تجارت را ایجاد کردم. در کسوت وزیر صمت، مرکز مبادله ارزی را راه اندازی کردم و بعد از دوران وزارت که در دولت نبودم مدرسه عالی حکمرانی شهید بهشتی را تاسیس کردم که خوشبختانه به لطف خداوند هر سه این نهاد که هرکدام فلسفهای داشت بعدها با کمک دیگران به نهادهایی موفق و در مسیر پیشرفت کشورمان قرار گرفتند.
سعید ذهنی که این روزها مشغول اجرای نمایش «سگ نگهبان و درختی در باغ» است، با اشاره به تفاوت شرایط اجرای تئاتر در یکی دو دهه گذشته افزود: قبلا شرایط تئاتر مانند بهشت بود و ما نمیدانستیم!
او که از آهنگسازان شناختهشده تئاتر است و گاهی هم کارگردانی میکند، در گفتگو با ایسنا بابت از بین رفتن اصول اساسی و اخلاقی تئاتر ابراز تاسف و تاکید کرد: تئاتر، جای دلالی نیست و دستگاه پول چاپکن ندارد!
ذهنی در آغاز درباره حضور خود در حوزه کارگردانی توضیح داد: فارغالتحصیل رشته کارگردانی هستم. ضمن اینکه از ۶ سالگی با موسیقی دمخور بودهام و در تمام این سالها برایم مهم بوده که تئاتر، موسیقی اورجینال خود را داشته باشد و موسیقیاش انتخابی نباشد.
وی یادآوری کرد: آخرین بار ۱۶ سال پیش نمایش «چهار فصل» نوشته آرنولد وسکر را با بازی کتانه افشارینژاد و امیر غفارمنش در تالار مولوی اجرا کردم اما چون شرایط کار را مناسب نمیدانستم، از کارگردانی فاصله گرفتم و البته نمایشنامه درخور توجهی هم نیافتم. بنابراین انگیزهای برای کارگردانی مجدد پیدا نکردم تا اینکه با نمایشنامه «سگ نگهبان و درختی در باغ» نوشته آرام محضری رو به رو شدم که دغدغه آن را با وضعیت این روزها متناسب دیدم. او با ارایه توضیحاتی درباره محتوای این نمایشنامه افزود: این متن درباره رابطه منتقد و بخش خلاقه جامعه و نیز مردم به عنوان مخاطب است. حدود ۴ ماه با نویسنده گفتگو داشتیم و کوشیدیم تا به متن شسته رفتهتری برسیم که اجرای آن از ۱۵ مهر ماه آغاز شده است. ذهنی درباره تفاوت شرایط کارگردانی تئاتر از ۱۶ سال پیش تا به امروز توضیح داد: متاسفانه در این سالها اصول اساسی و اخلاقی تئاتر عملا بیمعنی شده است، چه به لحاظ روابط عوامل و ساز و کاری که همواره در تئاتر وجود داشته است و چه به لحاظ اقتصادی.
او ادامه داد: آن زمان که همه چیز معلوم و تکلیف روشن بود، فکر میکردم شرایط خوب نیست ولی الان همه چیز در هم آمیخته شده است. همین که سالنهای مجموعه تئاتر شهر به عنوان حرفهای ترین و تخصصیترین مجموعه تئاتری کشور دو اجرایی شدهاند، یعنی مناسبات حرفهای وجود ندارد. این آهنگساز تئاتر با تاکید بر جایگاه مهم تئاتر شهر در سالهای گذشته یادآوری کرد: ضمن احترام به همه گروههای جوانی که در این سالها در تئاتر شهر نمایش اجرا کردهاند، باید یادآوری کنم که روزگاری آرزوی جوانان تئاتری این بود که در کوچکترین سالن تئاتر شهر کار کنند. زندهیاد آتیلا پسیانی با هزاران خون دل، کارگاه نمایش را در تئاتر شهر راهاندازی کرد تا اگر جوان مستعد و تجربهگرایی نمایشی درخور ارایه کرد، بتواند در این سالن کار خود را روی صحنه ببرد. یعنی قدر و قیمت همه چیز مشخص بود ولی حالا چیزی از ساز و کار پیشین تئاتر در این مجموعه هم باقی نمانده است. همچنانکه سالها پیش کارگاه دکور آن از بین رفت، در حالیکه یک مجموعه تخصصی تئاتر باید از کارگاه دکور و لباس هم بهرهمند باشد. ذهنی با ابزار تاسف از اینکه این روزها در تئاتر هم نگاه اقتصادی بر اصول کار حاکم شده است، درباره آسیبهای این نوع نگرش گفت: به مدیران هنری هم گفتهام که نگاه کمیتگرا به تئاتر آسیب میزند و تئاتر شهر جای این گونه کارها نیست. در این سالها که این همه مغازه به اسم تئاتر خصوصی راهاندازی شده، به اندازه کافی نگرش اقتصادی به تئاتر ضربه زده است. اما چرا تئاتر شهر هم مانند این سالنها، فروش نمایشها را ملاک قرار داده!؟ چرا در این مجموعه به گروهها گفته میشود که اگر بعد از چند اجرا به کف فروش نرسند، نمایش دیگری جایگزین کارشان میشود؟ مگر کارخانه چاپ پول است!؟
او تاکید کرد: تئاتر نیازمند یک بازنگری اساسی است. الان که بعد از ۱۶ سال دوباره دارم کارگردانی میکنم، متوجه شدهام که آن زمان بهشت بود و ما نمیدانستیم که اگر میدانستم، سالی یک نمایش کار میکردم. همین الان هم همه اعضای گروهم همه از بچههای قدیمی و حرفهای تئاتر هستند و بازیگران هم برغم جوانیشان، بسیار همراهند ولی در حالت کلی، آن اخلاق و ویژگی کار تئاتر از بین رفته و همین که صحبت از تئاتر میکنیم، همه صدای جرینگ جرینگ پول به یادشان میآید و دنبال این هستند که اولین قسط دستمزد خود را کی میگیرند.
ذهنی اظهار تاسف کرد: تئاتر محل کسب درآمد شده آن هم به بدترین و نازلترین سطح آن. اگر به فردی اروپایی یا کسی که در برادوی کار کرده بگویید، در تهران شبی بیش از ۱۵۰ نمایش اجرا میشود، یکه میخورد. متاسفانه در این وضعیت، هیچ حساب و کتابی وجود ندارد و کسی که بخواهد با اصالت تئاتری کار کند، جایی نخواهد داشت.
این کارگردان با اشاره به اینکه در این سالها سطح سلیقه تماشاگر هم پایین آمده، ادامه داد: سطح سلیقه تماشاگر را آنچنان پایین آوردهاند که عموم تماشاگران اگر کسی روی صحنه شلنگ تخته نیندازد، علاقهای به دیدن تئاتر نخواهند داشت. او با انتقاد از حضور سلبریتیها در تئاتر افزود: این همه سلبریتی چه چیزی به سینمای ما اضافه کردند که حالا به تئاتر بیفزایند؟ اما وقتی حاضر میشویم به هر قیمتی در تئاتر به فروش بیشتر برسیم، همین وضعیت پیش میآید. گویی یادمان رفته که تئاتر جای دلالی و واسطهگری و بازار کار نیست. این کارگردان اضافه کرد: امروز تئاتر درگیر همان بلایی شده که قبلا بر سر سینما و موسیقی آمد. حالا همان بلا ۱۰ برابر بدتر بر سر تئاتر آمده! و این نتیجه عملکرد جامعه هنری و سیاستگذاران فرهنگی است که از تئاترهای فاقد تفکر حمایت کردهاند. ذهنی با اشاره به وجوه گوناگون یک اثر نمایشی متذکر شد: در تمام دنیا سرگرمکننده بودن، تنها یکی از وجوه هر اثر هنری است و نه همه آن، ولی حالا این موضوع در کشور ما به صورت افراطی دنبال میشود.
او با تاکید بر ضرورت حمایت دولتی از تئاتر خاطرنشان کرد: همه جای دنیا تئاتر شهرها از حمایت شهرداری و دولت بهرهمند هستند تا کیفیت کارشان بالا بماند و به ورطه تجاری شدن نیفتند اما در کشور ما هویت مجموعههای اصیل تئاتری از بین رفته و همه چیز با هم مخلوط شده است.
کودکان سرمایههای یک جامعهاند و بخش عمده جمعیتی را تشکیل میدهند بسیار مهماند که الگوهای شخصیتی این کودکان باتوجه به کثرت و تنوع محتواهای تولید شده توسط رسانهها چه کسانیاند. محمدمهدی سیدناصری مدرس دانشگاه و پژوهشگر حقوق بین الملل کودکان بهتازگی در مطالعه فضای مجازی و شبکه اجتماعی اینستاگرام یادداشتی نوشته که عنوان «نقش سلبریتیسم اینستاگرامی در سبک زندگی کودکان ایران» بر پیشانی آن قرار دارد.
در ادامه مشروح این یادداشت را میخوانیم؛ امروزه دنیای انسانها متفاوت از گذشته و تحتتأثیرِ شگفتانگیز فناوری و پیشرفت اداره میشود. باید گفت این تکنولوژیست که به صورت کلانروایتِ دنیای ما، با پیشرفتهای شگرف، زندگی بشری را دچار تغییرات فوقالعاده کرده است. امروزه بیشتر افراد به شبکههای مجازی دسترسی دارند و از محتوای ساخته شده در آنها نیز مطلع هستند و بخش زیادی از وقت روزانه خود را در این محیط سپری میکنند. همهگیری بیماری کرونا و استفادهی بیشتر از فضای مجازی در تولید، انتشار و انتقال اطلاعات آموزشی و سرگرمی، سطح دسترسی بر محتوای برخط برای اقشار مختلف جامعه از جمله کودکان را افزایش داده است. این عوامل و بیش از آن سبب شده تا آدمی نظارهگر تولد نسلی باشد که از کودکی با پیشرفت اینترنت و فناوری در زندگی روبهروست و در عین حال، این شرایط بستری برای محدود شدن یا نقض حقوق افراد از جمله کودکان را ایجاد کرده است. کودکان که سرمایههای یک جامعهاند و بخش عمده جمعیتی را تشکیل میدهند بسیار مهماند که الگوهای شخصیتی این کودکان باتوجه به کثرت و تنوع محتواهای تولید شده توسط رسانهها چه کسانیاند و از چه الگویی برای تعیین چشم انداز آینده خود پیروی میکنند. در گذشته نهاد خانواده بیشترین نقش را در شکلگیری هویت کودکان ایفا میکرد و آنان نیز بخش زیادی از وقت خود را همراه با خانواده سپری میکردند، اما امروزه شبکههای اجتماعی و رسانهها، جایگزین والدین شدهاند و کودکان بخش وسیعی از زمان خود را درشبکههای مجازی از جمله اینستاگرام و تیکتاک و یوتیوب و آپارات صرف میکنند و هویت آنها نیز بی تاثیر از شبکههای مجازی که دنبال میکنند نیست. شبکه مجازی اینستاگرام که یکی از محبوبترین شبکههای اجتماعی در ایران است، سلبریتیها نیز بخشی از بیشترین فعالیت کنندههای اینستاگرامی هستند که بهطبع شهرتی که دارند مورد توجه کودکان قرار میگیرند و آنان با دیدن رفتارها و اعمالی که سلبریتیها انجام میدهند ممکن است آنها را بهعنوان الگو برگزینند و در صدد عمل و تقلید از سلبریتیها برایند، سلبریتیها کسانی هستند که براساس یک کار موفق در حوزههای مختلف هنری، رادیو، تلوزیون، ورزش، موسیقی و.... به شهرت دست یافتهاند و مشهور شدهاند و عدهی بسیار زیادی از مردم آنها را میشناسند و در میان عموم مقبولیت دارند. در این میان کودکان و نوجوانان نسل زِد و آلفا یکی از حساسترین گروههای سنی بخش بسیاری از مخاطبان سلبریتیها را تشکیل میدهند. حال پرسش این است که آیا نقش نقش سلبریتیهای فضایمجازی در سبک زندگی و هویتسازی برای کودکان و نوجوانان نسل زد و آلفا ایران بهمثابه شمشیر دولبه (مثبت-منفی) میتوان متصور بود؟ تغییر نگرش به سمت نگرش انسانی منجر میشود که سلبریتیها در جهت کمال انسانی و الهی حرکت و جامعه را نیز با خود هم مسیر کنند. کودکان و نوجوانان نسل زد و آلفا بهتناسب سنی که در آن قرار دارند با مسائلی همچون هویت و پاسخ به پرسش کیستی روبرو میشوند که برای پاسخ به این سوالات متاثر از متغیرهای درونی و بیرونی هستند، از جمله این متغیرهای بیرونی (محیطی) شبکههای اجتماعی همچون اینستاگرام است و بهخصوص فعالیتهای سلبریتیها در اینستاگرام که نوجوانان آنها را بهعنوان مرجع و الگویی برای خود قرار میدهند. در نتیجه سلبریتیها افرادی هستند که عمل آنها بر روی کودکان بهعنوان الگو تاثیرگذار است.
رئیس پلیس امنیت اقتصادی تهران بزرگ از کشف بیش از ۵۰۰ ثوب البسه قاچاق خبر داد و گفت: کارشناسان ارزش کالاهای کشف شده را بیش از ۳ میلیارد تومان برآورد کردهاند.
سرهنگ کارآگاه مهدی افشاری؛ رئیس پلیس امنیت اقتصادی تهران بزرگ در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم اظهار کرد: با انجام اقدامات فنی و پلیسی مامورین این پلیس موفق به کشف محل فروش البسه قاچاق در محدوده غرب تهران شدند.
وی افزود: در پی اقدامات اطلاعاتی مشخص شد مقادیری البسه خارجی قاچاق در فروشگاهی در مرکز خرید "ایران مال" دپو و به فروش میرسد.
افشاری بیان کرد: مامورین این پلیس در بازرسی مشاهده کردند این محل یک فروشگاه البسه بوده که مقادیری کفش و پوشاک خارجی در محل دپو و فاقد هرگونه اسناد و مدارک گمرکی هستند.
این مقام انتظامی گفت: کالاها شامل تعداد 495 جفت کفش ورزشی و 30 ثوب پوشاک خارجی بوده که پرونده قضایی مربوطه تشکیل و به همراه متهم به مرجع قضائی معرفی شد. رئیس پلیس امنیت اقتصادی تهران بزرگ با بیان اینکه کارشناسان ارزش ریالی اموال کشف شده را بیش از 3 میلیارد تومان اعلام کردهاند، گفت: ورود کالای قاچاق و ارز به کشور باعث ورشکستگی کارخانجات و بیکار شدن کارگران ایرانی میشود.