دستور پزشکیان برای تسهیل سرمایهگذاری در صنعت برق
جلسه «بررسی راهکارهای رفع ناترازی برق و توسعه نیروگاههای تجدیدپذیر» صبح دیروز شنبه برگزار شد.به گزارش تجارت، مسعود پزشکیان در این جلسه با تأکید بر ضرورت رفع موانع پیشروی سرمایهگذاران در تولید انرژیهای پاک و بهرهگیری از فناوریهای نوین در زمینه تولید برق، گفت: به دلیل فوریتی که در این زمینه وجود دارد و تا قبل از رسیدن به پیک مصرف برق در ماههای آینده، وزرا و مسئولان مربوطه باید هماهنگیهای خود را بیشتر کنند و ضمن برطرف نمودن موانع پیشروی سرمایهگذاران، هر گونه مجوزی که برای پیشرفت کار لازم است، به سرعت تهیه و در اختیار بخش خصوصی فعال در این زمینه قرار گیرد.
رئیس جمهور با تقدیر از فعالیتهای وزیر نیرو در این زمینه افزود: برای پیشبرد سریعتر امور اولویت با سرمایهگذاران و طرحهایی باشد که سرمایه آنها آماده است، اما با موانعی در کسب مجوز و در روند بروکراسی مواجه هستند و سپس به سراغ مشکلات آن بخش از شرکتهای خصوصی بروید که نیاز به وام و تکمیل سرمایه برای حضور در این حوزه دارند.
پزشکیان اظهارکرد: برای مجوزهایی هم که صادر میشود زمان و مهلت کافی تعیین کنید و در صورتی که در مهلت تعیین شده فعالیتی صورت نگرفت، مجوزهای صادر شده را لغو کنید.
تلاش شود تا برداشت از صندوق توسعه ملی کاهش یابد
چهل و چهارمین جلسه هیات عمومی دیوان محاسبات کشور جهت بررسی و تصویب گزارش تفریغ بودجه۱۴۰۲با موضوع «ماده واحده قانون بودجه سال ۱۴۰۲» برگزار شد.
سید احمدرضا دستغیب در این جلسه با بیان اینکه تلاش دیوان محاسبات کشور نزدیک کردن بودجه به شفافیت کامل است، گفت: گزارش تفریغ بودجه سال ۱۴۰۲ کل کشور با برگزاری ۴۴ جلسه مستمر هیات عمومی و با اهتمام مستشاران، حسابرسان کل و کلیه ارکان دیوان به پایان رسید و گزارش تفریغ بودجه پیش از موعد مقرر قانونی تهیه و نهایی شد.
دستغیب صندوق توسعه ملی را از ثروت ملی و بین نسلی عنوان کرد و گفت: با برداشت بیشتر از این صندوق، وضعیت تراز عملیاتی بدتر خواهد شد و انتظار کسری بودجه بیشتری را داریم، بنابراین باید تلاش شود تا برداشت از صندوق توسعه ملی کاهش یابد و برداشتی ها به آن برگردد.
وی خاطرنشان کرد: دیوان محاسبات کشور معتقد است که باید گزارش تفریغ بودجه در تدوین قانون بودجه سنواتی و بررسی لایحه بودجه مبنا قرار بگیرد.
گروه سیاسی:یک روزنامه لبنانی نوشت که دولت ترامپ نمیخواهد جنگهای منطقهای در زمان ریاست جمهوری وی ادامه داشته باشد، لذا تلآویو ۸ هفته فرصت دارد که به جنگ در لبنان و غزه پایان دهد.
روزنامه الاخبار لبنان در گزارشی به بررسی سیاستهای کلان دونالد ترامپ رئیس جمهور منتخب آمریکا پرداخته و نوشت که درز برخی اطلاعات و اخبار میتواند شاخصهای کلی سیاست خارجی دولت آینده ترامپ به ویژه در قبال ایران و چین و نحوه حمایت آن از رژیم صهیونیستی و تعامل با جنگهای منطقهای را نشان میدهد. این گزارش میافزاید که به نظر نمیرسد رئیس جمهور منتخب بخواهد مأموریت رسمی خود را در سایه استمرار جنگ در خاورمیانه پیش ببرد. لذا آزادی عملی که ترامپ برای پایان جنگ به حاکمیت رژیم صهیونیستی تفویض کرده، محدود است. بنا بر اطلاعات موجود، ترامپ در دوره ریاست جمهوری خود به دنبال افزایش تحریمهای ایران و اعمال محدودیتهای بیشتر برای فروش نفت این کشور خواهد بود. این را روزنامه آمریکایی وال استریت ژورنال به نقل از منابع مطلع مطرح کرده است. رسانههای رژیم صهیونیستی نیز به استراتژی ترامپ در قبال جنگهای منطقهای پرداختند. روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارونوت به نقل از مایک ایوانز یکی از مشاوران ارشد دونالد ترامپ نوشت که وی فرصتی محدود قبل از آغاز به کار رسمی خود به عنوان رئیس جمهور به اسرائیل خواهد داد تا تصمیم قطعی خود در خصوص جنگ را بگیرد. وی میافزاید که ترامپ میخواهد جنگ در منطقه طی ۸ هفته آینده به پایان برسد و اسرائیل در این مدت باید اوضاع جنوب و شمال را سر و سامان بدهد. به نوشته این روزنامه صهیونیستی در این صورت بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی با پاداشهایی از سوی دولت آمریکا مواجه خواهد شد که از جمله آنها امضای توافق عادی سازی با برخی رژیمهای عربی از جمله عربستان خواهد بود. مجله فارین افرز نیز به بررسی سیاست فشار دونالد ترامپ بر مهمترین خطر راهبردی آمریکا یعنی چین اشاره کرده و نوشت که آمریکاییها باید در این دوره وابستگی خود به کالاهای اساسی وارداتی از چین را کاهش دهند. انتظار میرود ترامپ در دوره جدید ریاست جمهوری خود تعرفه مالیاتی ۶۰ درصدی به تمامی کالاهای وارداتی از چین اعمال کند که این موضوع باعث میشود دو طرف به آستانه جدایی کامل بین دو اقتصاد بزرگ نزدیک شوند. البته برخی کارشناسان اعتقاد دارند که این اقدام میتواند به تنش در روابط دوجانبه بین چین و آمریکا منجر شده و سالیانه هزاران دلار هزینه برای خانوارهای آمریکایی داشته باشد و صادرات کنندگان آمریکایی نیز بازار چین را به عنوان یکی از بازارهای بزرگ مصرف برای کالاهای خود از دست بدهند. «اران یاشیو» نویسنده صهیونیستی نیز در مقالهای در روزنامه هاآرتص نوشت، به نفع «دونالد ترامپ» رئیس جمهور منتخب آمریکاست که «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم صهیونیستی را از قدرت برکنار کند زیرا او شخصی است که به توجه، محافظت و حمایت دائمی نیاز دارد. اران یاشیو در ادامه گفت که این نظرش یک پیشبینی دقیق نیست بلکه تحلیلی از موضع بیثبات و غیر قابل پیشبینی ترامپ است که مسائل اقتصادی برایش اولویت دارد.
یاشیو که مدرس اقتصاد است، میگوید در نگاه آمریکاییها نتانیاهو به محافظت بالایی نیاز دارد. رژیم صهیونیستی در یکسال گذشته نزدیک به ۱۸ میلیارد دلار کمک نظامی از آمریکا دریافت کرده است. ترامپ میگوید که تمایل ندارد پول مالیاتدهندگان آمریکایی را در درگیریهای خارجی چه در اوکراین و چه در فلسطین اشغالی خرج کند و بر این اساس رفتار کرده است، زیرا حمایت از ناآرامیهای مستمر در غرب آسیا در دستور کار او نیست. یاشیو پاسخ این سؤال را که آیا ترامپ تعهدی در قبال نتانیاهو دارد یا خیر، منفی دانست و استدلال کرد: «ترامپ، نتانیاهو را تحقیر میکند و از روابطش با جو بایدن، رئیسجمهور فعلی آمریکا خشمگین است. از طرفی هم حالا که پیروز انتخابات شده، وعدههایش در کارزار انتخابات ارزشی ندارد.» نویسنده صهیونیستی در پاسخ به این پرسش که چطور ترامپ چگونه میتواند نتانیاهو را برکنار کند، نوشت که به اعتقاد او این کار به دو صورت انجام میشود. اولی، ارسال پیام به طرفهای صهیونیستی، به ویژه احزاب تندرو، مبنی بر اینکه «کار نتانیاهو به پایان رسیده است» و احتمالا آنها به سرعت عمل خواهند کرد. دوم اینکه، به گفته یاشیو، ترامپ با اعمال فشار مالی و استفاده از سیاست «هویج و چماق» با نتانیاهو و حزب لیکود او و کسانی که یاشیو آنها را «دیگر دلالان قدرت» میخواند، در بهترین حالت، او را به راحتی از قدرت کنار خواهد زد. تظاهرات گستردهای در تلآویو و قدس اشغالی در اعتراض به برکناری گالانت برگزار شده است. براساس این نظرسنجی ۶۲ درصد صهیونیستها معتقدند «یسرائیل کاتس» وزیر جنگ جدید به دلیل نداشتن تجربه و پیشینه نظامی برای این پست مناسب نیست. همچنین ۴۵ درصد صهیونیستها نسبت به آینده رژیم صهیونیستی خوشبین نیستند. هزاران صهیونیست تاکنون به کشورهای اصلی خود که از آنجا به اراضی اشغالی آمده بودهاند، بازگشتهاند زیرا احساس امنیت لازم و اعتماد ندارند. دفتر نتانیاهو روز چهارشنبه اعلام کرد نتانیاهو در گفتوگوی تلفنی، پیروزی ترامپ را در انتخابات تبریک گفته است و اینکه این گفتوگو «گرم و دوستانه» بود و هر 2 طرف «تهدید ایران» و لزوم همکاری برای امنیت رژیم صهیونیستی را بررسی کردند. نتانیاهو در واکنش به پیروزی ترامپ در کارزار انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «بازگشت تاریخی شما به کاخ سفید، به ایالات متحده شروعی جدید میدهد و تعهد خود را به اتحاد بزرگ بین اسرائیل و ایالات متحده تجدید میکند.» ترامپ هم به نوبه خود گفت که گفتوگوی او با بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی «بسیار خوب» بوده است.
دونالد ترامپ در جریان کارزارهای انتخاباتی خود بارها گفته بود که قصد دارد به جنگ غزه پایان دهد و از نتانیاهو خواسته بود تا پیش از برگزاری مراسم تحلیف در ژانویه، جنگ را به پایان رسانده باشد. ترامپ بعد از پیروزی هم در تماس با رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین گفت که برای پایان دادن به جنگ غزه کار میکند. روزنامه عبری «معاریو» نیز در گزارشی به قلم «بن کسبیت» تحلیلگر سیاسی خود نوشت که رژیم صهیونیستی از بیش از یک سال قبل در هفت جبهه وارد جنگی منطقهای شده و طی آن نزدیک به ۲ لشکر خود را از دست داده و حتی قبل از شمارش تعداد کشتهها و زخمیها، اکنون به هزاران سرباز نیاز دارد. در این میان کابینه آن قانونی را به تصویب رساند که میتواند فرار روبهفزونی حریدیها را که اصلا در ارتش خدمت نمیکنند، تداوم بخشد.
بن کسبیت در ادامه گزارش خود نوشت: «کابینه دوره خدمت سربازی و تعداد روزهای خدمت نیروهای ذخیره در سال را به صورت قابل توجه افزایش داده و سن معافیت از ذخیره را بالا برد و معافیتهای موجود را لغو کرد. این اقدامات موجب افزایش فرسودگی، نارضایتی و فشار روی گروه اندکی از آنهایی شد که در نیروهای ذخیره خدمت میکنند و از سوی دیگر نظامیان زیر سنگینی فشاری مستمر صدایشان درآمده است.»
ایران در کنار مقاومت خواهد ایستاد
معاون راهبردی رئیسجمهور با تاکید بر این که ایران در کنار مقاومت ایستاده و خواهد ایستاد، گفت: صهیونیستها بدانند حزبالله زمانی شکل گرفت که لبنان را اشغال کرده بودند و با ادامه جنایتهایشان تنها مقاومت را تقویت میکنند.
به گزارش ایسنا، «محمد جواد ظریف» در حاشیه مراسم گرامیداشت شهید سید حسن نصرالله در جمع خبرنگاران اظهار داشت: شهید نصرالله یک رهبر متفکر، شجاع و مقاوم بود که با تفکر و اراده در برابر کسانی که لبنان را اشغال کرده بودند، ایستاد و توانست آنها را از لبنان اخراج کند.
وی تصریح کرد: این عقده در دل صهیونیستها بود اما نکتهای که صهیونیستها باید بدانند این است زمانی حزبالله شکل گرفت که لبنان را اشغال کرده بودند. معاون راهبردی رئیس جمهور خاطرنشان کرد: بنابراین امروز با ادامه جنایتها تنها مقاومت را تقویت میکنند و هیچگاه نمیتوانند مقاومت را از بین ببرند و این پنبه را از گوششان در آورند که مقاومت لبنان پابرجاست تا زمانی که اشغال ادامه دارد راه مقاومت هم ادامه دارد. ظریف همچنین تاکید کرد: غربیها هم باید این توقع را داشته باشند که مقاومت ادامه داشته باشد. وی با بیان این که دلیل مقاومت همین ادامه داشتن کشتارهاست، گفت: مقاومت به خاطر جمهوری اسلامی ایران و به وسیله ایران شکل نگرفته است، مقاومت یک واقعیت در منطقه است و ایران همواره در کنار مقاومت ایستاده و خواهد ایستاد.
عراقچی: صهیونیستها خواهند دید که خون شهید نصرالله چه خواهد کرد
وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران گفت: اثرات خون شهید سید حسن نصرالله بزرگتر و اثرگذارتر از سید حسن نصرالله خواهد بود. به گزارش ایسنا، «سید عباس عراقچی» وزیر امور خارجه صبح دیروز شنبه در حاشیه همایش بینالمللی «مکتب نصرالله» که در سالن اجلاس سران برگزار شده بود در جمع خبرنگاران با تشریح ویژگیهای شخصیتی شهید سید حسن نصرالله و تاثیر این شهید بر سازماندهی مقاومت لبنان اظهار کرد: معتقدم اثرات خون شهید سید حسن نصرالله بزرگتر و اثرگذارتر از سید حسن نصرالله خواهد بود. خون شهدا این اثر و خاصیت را دارد و هرچه شهید بزرگتر باشد اثرات خون وی بیشتر و اثرگذارتر خواهد بود. این دیپلمات عالیرتبه جمهوری اسلامی ایران ادامه داد: صهیونیستها در آینده نزدیک خواهند دید که خون شهید سید حسن نصرالله چه خواهد کرد.
وی با بیان اینکه «این برای اولینبار نیست که حزبالله رهبر خود را بر اثر شهادت از دست میدهد»، تصریح کرد: وقتی شهید موسوی به شهادت رسید سید حسن نصرالله پرچم مقاومت را در دست گرفت و بعد از ایشان نیز مسیر مقاومت به صورت وسیعتر و اثرگذارتر ادامه خواهد یافت.
واکنش حماس به اخبار ساختگی
اخراج این جنبش از قطر
یک منبع در جنبش حماس اعلام کرد اخبار منتشر شده درباره اخراج حماس توسط مقامات قطر درست نیست.
به گزارش ایسنا، یک منبع در جنبش حماس به خبرگزاری فلسطینی شهاب گفت: گزارشهای شبکه کان و شبکه سیانان آمریکا که به نقل از یک مسئول ارشد آمریکایی منتشر شده و درباره اخراج رهبری حماس توسط قطر است، صحت ندارد. چنین اخبار جعلی با هدف ایجاد سردرگمی است.
سیانان به نقل از یک مقام بلندپایه آمریکایی گزارش داده بود: قطر با اخراج رهبران حماس از خاک خود بعد از مخالفت این جنبش با معاملات تبادل اسرا و ادامه اصرارش بر شروط توقف جنگ و عقبنشینی کامل موافقت کرد. یک مسئول ارشد در دولت آمریکا جمعه اعلام کرد آمریکا به قطر اطلاع داده که حضور حماس در دوحه بعد از مخالفت با پیشنهاد تبادل اسرا دیگر قابل قبول نیست. این مسؤول اعلام کرد قطر حدود ۱۰ روز پیش این درخواست را به رهبران حماس ارائه کرده است. این در حالی است که مذاکرات آتشبس غزه به دلیل لجاجت بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی و پافشاری وی بر عدم توقف کامل جنگ به بنبست رسیده است.
صهیونیستها همچنان در ترس و نگرانی از پاسخ احتمالی ایران
انتظار برای پاسخ جمهوری اسلامی ایران به اقدام تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی در قالب عملیات «وعده صادق ۳» رسانههای عبری را بر ان داشته تا از روی ترس و نگرانی همراه با انتظار نسبت به این پاسخ صحبت کنند. به گزارش ایسنا، شبکه ۱۲ رژیم صهیونیستی در این باره گزارش داد که اسرائیل از حمایت بیشتر آمریکاییها برخوردار شده و تهدیدات تهران را جدی میگیرد و در حال مهیا کردن خود برای همه احتمالات و تحولات است. طبق گزارش شبکه الجزیره، «نیر دوری» خبرنگار امور نظامی این شبکه گفت: هیچ نشانهای درباره تاریخ یا شکل حمله احتمالی ایران وجود ندارد، اما تمامی سرویسهای اطلاعاتی اسرائیل، آمریکاییها و سایر کشورها در حال رصد هستند. «تامیر هایمان» رئیس موسسه تحقیقات امنیت داخلی در دانشگاه تلآویو نیز معتقد است که ایران قطعا اقدامی را علیه رژیم صهیونیستی انجام خواهد داد. هایمان از مقامات اسرائیل خواست تا برای آنچه به گفته او «تلاش ایرانیها برای معرفی قابلیتهای دوبارهشان است و این میتواند خطرناک باشد» آماده شوند. وی همچنین گفت که «یسرائیل کاتس» وزیر جنگ جدید رژیم صهیونیستی با چالشهایی در این باره مواجه خواهد بود. در همین راستا، «تالیا لانکری» یکی از مقامات سابق شورای امنیت داخلی رژیم صهیونیستی اشاره کرد که این رژیم نمیداند واکنش احتمالی ایران چه زمانی و چگونه رخ خواهد داد.
سعید اسلامی بیدگلی
کارشناس بازار سرمایه
نتیجه انتخابات آمریکا بر خلاف آنچه که تا قبل از ۱۵ آبان پیشبینی میشد، رقم خورد و اکنون ترامپ باید خانه خود را به کاخ سفید تغییر بدهد. تحلیلهای اولیه خبر از شوک به بازارهای مختلف ایران میدهد که مطمئنا بازار سرمایه یکی از این بازارها است و در پایان هفته گذشته شاهد این بودیم که نرخهای بالایی برای قیمت دلار گفته میشد. قبل از اینکه نتیجه این انتخابات مشخص شود اعلام کرده بودم که اگر ترامپ بتواند رای مردم آمریکا را برای خود بخرد و ریاست دولت را در دست خود بگیرد، بسیاری از مسائلی که در ایران وجود دارد تعیین و تکلیف میشود و دیگر دوران کجدار و مریز عمل کردن دولتها در مقابل اتفاقات و تنشهای بینالمللی به پایان خواهد رسید .به رغم تمام مشکلاتی که با روی کار آمدن ترامپ در داخل ایجاد خواهد شد، میتوان راهکارهایی را برای حل بسیاری از این موارد بیان کرد. ضمن اینکه در این دوران دولت ایران موظف است برای پشت سر گذاشتن موانعی که در مسیر خود برای پیشرفت، توسعه و افزایش قدرت منطقهای دارد با سایر کشورها به تعامل بپردازد و این نیازمند یک هوشمندی در کنشها و واکنشهای دستگاههای دیپلماسی و مسئولان حال حاضر ایران است. اکنون که قیمت دلار روند صعودی را در پیش گرفته و بازار سرمایه نیز واکنش مطلوبی به نتیجه انتخابات ۲۰۲۴ آمریکا نداشته میتوان حدس و گمانهایی درباره آینده تمام بازارهای ایران و به ویژه بازار سرمایه زد. پیشبینی من این است که در بازه کوتاه مدت و با روند فعلی دلار، ارزش بازار سرمایه رشد اسمی بالایی خواهد داشت و شاید بتواند مقداری از عقبماندگیهای خود را جبران کند و البته که در بلند مدت باید به مسائل سیاسی و بحرانهای پیش رو نگاه کرد تا بتوان نظر نهایی را مطرح کرد. ضمن اینکه ارزش اسمی که از آن نام برده شد در عمل خیلی به کمک بازار نخواهد آمد و با افزایش قیمت دلار و عدم پیشرفت در بازار و مسدود شدن هرچه بیشتر صنایع کشور ارزش واقعی بازار روندی کاهشی را در پیشخواهد گرفت. در نهایت امید می رود با خوشبینی که دستگاه دیپلماسی در کشور برای گزینهای عجیب و غیرقابل پیشبینی به نام ترامپ، برنامهای ازقبل داشته باشد.
مهدی ذاکریان
استاد روابط بینالملل
دولت آقای ترامپ مجری خواستههای مردم آمریکا است؛ به عبارتی، مردم ایالات متحده گرایش سیاسی خود را به جمهوریخواهان و برنامههای آنان نشان دادهاند. از این رو، برنامههایی که این حزب در زمینههای مهاجرت، کاهش مالیات، افزایش امنیت، سقط جنین و دیگر درخواستها دارند، به دقت پیگیری خواهد شد.در حوزه سیاست خارجی هم به نظر میرسد که سیاستهای جمهوریخواهان و دموکراتها شکاف قابل توجهی نداشته و هر دو به عزت و منافع ملی آمریکا توجه دارند. تنها دو مورد وجود دارد که نگاه جمهوریخواهان به آنها متمرکزتر است؛ یکی مسئله اسرائیل است که هم دموکراتها و هم جمهوریخواهان به خوبی آگاه هستند که ایالات متحده متحد اصلی اسرائیل محسوب میشود و اسرائیل به طور نانوشتهای به عنوان پنجاه و یکمین ایالت آمریکا در نظر گرفته میشود. دیگری موضعگیری نسبت به روسیه است که در آن، نظم جهانی برای جمهوریخواهان از اهمیت بالایی برخوردار است و آن را مهمتر از نزاع میدانند. در این راستا، جمهوریخواهان سیاست انزواگرایانهای را در پیش گرفته و بر عدم مداخله و مهار روسیه تمرکز دارند. روسیه هم تمایل دارد به مرحله پایان تخاصم دست یابد و این امر با حضور جمهوریخواهان ممکن است آسانتر شود، چه برای آمریکاییها و اوکراینیها و چه برای روسها. آنچه که خواسته ملت آمریکا است، آقای ترامپ تنها به اجرایی کردن آن خواهد پرداخت.هر کشوری که با آمریکا همکاری تجاری داشته باشد، حتی اگر کسی مثل خاشقچی را اره هم کند، میتواند متحد و شریکش باشد. بنابراین، نباید ترامپ را از منظر ایدئولوژیک در نظر گرفت. او آمادگی برقراری رابطه با همه کشورها را دارد. بهعنوان مثال، وقتی او میگوید که آماده همکاری با پوتین است، این آمادگی را در مورد ایران نیز دارد. اما باید توجه داشت که سیاست خارجی ما در ایران یکسری ملاحظات دارد.سیاست خارجی ایران نیاز به تغییر دارد،در زمان جنگ، فتح خرمشهر اتفاق میافتد ولی قطعنامه 598 در بدترین زمان به توافق میرسد. ترامپ از برجام خارج شد ولی در زمان بایدن که میشد به توافق برسیم، این اتفاق نیفتاد این عدم ثبات نشاندهنده این است که سیاست خارجی ایران به شدت نیازمند تغییر است. در حالی که ایران میتواند با کشورهای مختلف روابط حسنه برقرار کند، اما برخی سیاستها مانع از این امر شده است. سیاست خارجی موفق باید بر اساس منافع ملی باشد و نه متکی به نفرت یا عشق به کشورهای خاص.ایران باید بر اساس منافع ملی خود روابطش را تنظیم کند. آمریکا با ترامپ یا بیترامپ، ایران باید بتواند در نهایت با آمریکا همکاری کند. اما این مشکل تنها به شخص رئیسجمهور محدود نمیشود؛ چه بایدن باشد و چه اوباما، ایران به نظر میرسد که مشکل اساسیاش را در تنفر از آمریکا قرار داده است. در این شرایط، منافع ملی قربانی میشود و این نفرت است که پیروز میشود یا منافع ملی را بر مبنای ارتباط با روسیه قرار میدهد و اینجا باز عشق پیروز میشود در حالی که منافع ملی باید پیروز باشد.متأسفانه برای برقراری ارتباط با آمریکا و از سرگیری مذاکرات باید برگردیم به سال ۲۰۱۸،در آن زمان میتوانستیم به توافقاتی دست یابیم و ضمانتهایی نیز وجود داشت. آقایان میگفتند که ترامپ بهدنبال عکس یادگاری گرفتن از این مذاکرات است، اما اکنون در دنیای امروز، سفرهایی که آقای عراقچی انجام میدهد، بیشتر به عکسهای یادگاری شبیه است تا نتیجهگیری ملموس. بر این باورم که اگر فرصتی برای مذاکره وجود داشته باشد، این مذاکره باید تأمینکننده منافع ملی ایرانیان باشد. در این صورت، باید دوید و با آغوش باز به سمت مذاکرات رفت.هر نوع مذاکرهای که در نهایت منجر به نتیجه نشود، تنها بهعنوان عکس یادگاری تلقی میشود بنابراین، باید مذاکراتی را انتخاب کرد که نتیجهمحور باشد و تأمینکننده منافع ملی باشد.
گروه اقتصاد کلان: چشم انداز بازار سرمایه در ایران کجاست؟ بعد از منفی های هفته های اخیر که عمدتا تحت تاثیر ریسک های سیاسی و نظامی در منطقه و بعد هم انتخابات آمریکا بود حالا می توان گفت که بورس از آخر هفته گذشته روند متفاوتی را آغاز کرده و در مسیر جدیدی گام برداشته است. بررسی ها نشان می دهد که بازار سرمایه تا حدودی از زیر فشار فروش خارج شده است و شاخص کل با رشد محسوس 36 هزار واحدی یعنی معادل 1.8 درصد روبرو شده است. در حال حاضر به نظر می رسد که ریسک انتخابات آمریکا بر وضعیت بورس تا حد زیادی فروکش کرده و به بازار مسیر تعادلی خود را پیدا کرده است. به گزارش «تجارت»، گفتنی ست بازار سهام هفته گذشته را تحت تاثیر اخبار انتخابات آمریکا و تنشهای منطقه، در روندی منفی گذراند. میزان ارزش معاملات نیز در این هفته نسبت به روزهای قبل، نسبتا ضعیف بود و حوالی 3.5 همت قرار گرفت.
در این رابطه، نیما میرزایی، کارشناس بازار سرمایه، سناریوهای پیش روی بورس را بررسی کرده است. بیش از 250 روز از ابتدای سال 1403 میگذرد. بازار سرمایه در این مدت درگیر مسائل سیاسی داخلی و خارجی بسیاری قرار گرفت که از تازهترین آنها میتوان به موضوع نتیجه انتخابات ریاستجمهوری آمریکا اشاره کرد. طی این مدت، بازار سرمایه دچار نوسانات مثبت و منفی بسیاری بود و ترس و سردرگمی سهامداران در این بازار موج میزد. آیا بازار سرمایه به تعادل میرسد؟ اهداف حمایتی و مقاومتی شاخص کل بورس کدام سطح خواهد بود؟ میرزایی، درباره ادامهدار بودن وضعیت نوسانی بورس و نواحی حمایتی و مقاومتی شاخص کل اظهار کرد: بازار سهام در شرایط نوسانی به سر میبرد. به نظر میرسد معاملهگران از اتفاقات محیطی تاثیر گرفته و در شرایط گیجی و سردرگمی هستند. او ادامه داد: بخشی از این سردرگمی مربوط به تنشهای بیسابقه منطقه و مابقی مربوط به انتخابات آمریکاست. سناریوهای متضاد بسیاری در زمینه اقتصادی و دیپلماتیکی در هفته گذشته پیش روی ایران قرار داشته است. این کارشناس بازار سرمایه تشریح کرد: به نظر میرسد بازار سهام به سمت یک مسیر تکسناریو حرکت کند. اکنون انتخابات ریاستجمهوری آمریکا را پشت سر گذاشتهایم. بخش عمده تنشهای منطقه نیز مربوط به تاثیرگذاری این انتخابات بود. میرزایی افزود: با مشخص شدن مسیر متغیرهای اقتصادی و سیاسی، میزان سردرگمی معاملهگران کاهش مییابد. اما باید دید واکنش دولتمردان کشور به رئیس جمهوری ترامپ چگونه است. او توضیح داد:آیا مسئولان از کاهش تنشها استقبال خواهند کرد و سیاستهای تکنرخی ارز که دولت وعده داد بود اجرا میشود؟» این کارشناس بازار سرمایه گفت: اگر اتفاقاتی که گفته شد رخ دهد میتوان اینگونه پیشبینی کرد که بازار سرمایه در سیکل بلندمدت صعودی قرار خواهد گرفت. او تاکید کرد: اما چنانچه افزایش درگیریها و تنشها را مشاهده کنیم، همچنین سیاستهای پولی و ارزی انقباضی را ببینیم، به تبع این سیاستها بورس وضعیت خوبی نخواهد داشت. میرزایی تصریح کرد: در مجموع، خوشبینی نسبت به بازار سرمایه وجود دارد و حمایت دو میلیون واحدی شاخص کل، قوی و ماندگار است.
بازار سرمایه شانس رشد و جاماندگی خود را از تورم و سایر بازارها دارد. این کارشناس بازار سرمایه گفت: برای شاخص کل تا پایان سال میتوان سقف دو میلیون و ۵۰۰ هزار واحدی را در نظر داشت. او ادامه داد: از نظر تکنیکالی مقاومت جدی بر سر راه شاخص کل وجود ندارد، اما تحولات منطقهای و عمدتاً متغیرهای غیراقتصادی سایه بر این بازار دارند. اگر بخت، بازار سرمایه را یاری کند و دولت از این بازار حمایت کند، میتوان به بورس خوشبین بود. همچنین یک کارشناس دیگر بازار سرمایه درباره تاثیر انتخابات ۱۵ آبان آمریکا بر اقتصاد ایران گفت: در بحث انتخابات چند روز گذشته قبل از این که به این مسئله بپردازیم که آیا فرد انتخاب شده میتواند باعث حرکت رو به جلوی اقتصاد ایران شود یا خیر، باید به این موضوع بپردازیم که هر دو کاندیدا چه ظرفیتها و پتانسیلهایی در تیم اجرایی، ایدئولوژی و شیوههای اعمال قدرت داشتند. حمیدمرتضی کوشکی افزود: بعد از اعلام نتایج انتخابات آمریکا دیگر مهم نیست فردی که بر تخت پادشاهی آمریکا نشسته چه کسی است، چرا در این زمان فرصتی برای تحلیل نیست و باید با نگاهی واقعبینانه وارد عمل شد و اگر واقعا قرار است تلاشی برای صلح با آمریکا و دوستی با آن شود باید هرچه سریعتر پیگیری شود و یا اگر قرار است که شمشیر را از رو ببندیم باید آن را نیز به بهترین شکل دنبال کنیم. وی در ادامه با اشاره به مشکلات اقتصادی متعدد در کشور بیان کرد: الان مسئلهای که هیچ اهمیتی ندارد، قواعد اقتصادی و مالی است؛ الان مهمترین رکن در سیاستهای خارجی آمریکا که بر اقتصاد ایران و بازار سرمایه تاثیر خواهد گذاشت، مشخص شدن نتیجه جنگ رژیم اشغالگر با ایران است و پس از نهایی شدن مذاکرات میتوان آینده بازار را پیشبینی کرد. کوشکی ادامه داد: اولویت در حال حاضر اتمام جنگ است چراکه در زمان جنگ و با وجود چنین ریسک سیستماتیکی در بازار، نمیتوان روزهای سبزی را برای تابلو پیشبینی کرد و اگر نگاهمان صرفا معطوف به ایالت متحده است بنابراین باید در تحلیلهای خود را بر این مبنا قرار دهیم که دولت حاضر در این کشور دو سرنوشت در پیشروی خود دارد؛ اول اینکه تمام قدرت مذاکراتی خود را برای رفع مشکلات و بحرانهای خارجی انجام میدهد و درگیر مباحث کره شمالی و جنوبی و همچنین چین و تایوان نمیشود، دوم اینکه در مذاکرات به هر نحوی شکست میخورد و تنشها در نقاط مختلف جهان بیشتر شده و در پایان بازار سرمایه هم به علت تاثیر از این موارد رو به تباهی میرود. این کارشناس در پاسخ به اینکه چرا رئیسجمهور یک کشور دیگر کاری را انجام دهد که منافع اقتصادی دشمن خود را تامین کند، گفت: رئیسجمهور آمریکا باید برای مشروعیت و مقبولیت خود، اقدام به حل تنش بین صهیونیستها و محور مقاومت کند. ضمن اینکه بسیاری از بودجه آمریکا در اثر درگیریهای اخیر از بین رفته است و مردم آمریکا هم به ظاهر صبر زیادی در مورد سوختن سرمایه خود ندارند. وی همچنین به تاثیر تحریمها بر بازار اشاره کرد و افزود: احتمال افزایش تحریمها بسیار زیاد است و در اثر این اتفاق قطعا نرخ ارز رشد شدیدی خواهد داشت اما اگر سکاندار کاخ سفید بتواند به جنگهای خاورمیانه خاتمه دهد و یا برای یک آتش بس موقت پادرمیانی کند، رشد قیمت دلار نه تنها به بازار آسیبی وارد نمیکند بلکه عامل رشد ارزش بازارخواهد شد. این تحلیلگر اقتصادی در پایان عنوان کرد: در حال حاضر ملکهایی در پایتخت وجود دارد که با ارقامی بالای ۱.۵ هزار همت معامله میشود و نکته قابل توجه در این حوزه این است که با این میزان از سرمایه میتوان در بازار شرکت سیمانی خرید و با بالا رفتن ارزش شرکتها شرایط به شکلی دیگر خواهد شد.
گروه صنعت و تجارت: مسئله رسوب کالاهای اساسی در بنادر و گمرکات کشور در سالهای اخیر به یکی از مهمترین چالشهای اقتصادی کشور تبدیل شده است و هر سال دولتها با اقدامات سطحی و موقتی سعی در کاهش رسوب کالاها داشتهاند. کارشناسان معتقدند که توقف کالا در گمرکات کشور هزینهای دو سر باخت برای تولیدکنندگان و مصرفکنندگان محسوب میشود؛ از آنجاییکه اغلب کالایهای وارداتی، مواد اولیه برای تولید را تشکیل میدهند، تاخیر در ترخیص کالاها به معنای اختلال در روند تولید و افزایش قیمت کالای نهایی و کمبود آن در بازار است. در راستای حفط تعادل «عرضه و تقاضا در بازار» چند سالی است که به دلایل مشکلات ارزی و عدم نقدینگی شرکتها، شورای عالی امنیت ملی و سران قوای سهگانه تصمیم به تصویب و اجرای مصوبهای با عنوان «مصوبه ترخیص درصدی کالاهای فاقد منشأ ارز از وزارت صنعت، معدن و تجارت» کردند که براساس آن، شرکتها و بنگاههای نیاز به ثبت سفارش کالا و مواد اولیه میتوانستند تا زمان تامین ارز مورد نیاز خود از منشاء ارز قانونی، تا 90 درصد از کالای مورد نیاز خود را از گمرک ترخیص کنند. بعد از چند سال از اجرای موفق مصوبه ترخیص درصدی کالاهای فاقد منشأ ارز از وزارت صنعت، یکم آبانماه این مصوبه تمدید نشد و سمت عرضه کالا (تولید و واردات) با چالش تامین مواد اولیه و ثبت سفارشات خود روبرو شده است.
با اتمام مصوبه ترخیص 90 درصدی کالا از گمرکات کشور، از آبان روند ترخیص کالا کند و با مشکل مواجه شده است؛ این گفته محمدرضا فاروقی، رئیس کمیسیون گمرک اتاق ایران است که در این باره به اکوایران توضیح داد: با پایان یافتن مهلت مصوبه سران قوا در ابتدای آبان ماه، امکان ترخیص ۹۰ درصدی کالاهای وارداتی لغو شده و از این پس، واردکنندگان برای ترخیص کالاهای خود ملزم به پرداخت کامل حقوق و عوارض گمرکی هستند. وی به این نکته اشاره میکند که مطابق قانون مباره با قاچاق کالا و ارز، ترخیص کالا منوط به ثبت اطلاعات منشاء ارز کالاهای وارداتی در سامانه برخط گمرک و بانک مرکزی است. اما با توجه به طولانیشدن فرآیند ترخیص کالا همه ساله شورای عالی امنیت ملی و شورای امنیت کشور مصوباتی را صادر می کنند دال بر اینکه اجازه ترخیص ۹۰ تا ۱۰۰ درصد کالا حسب مورد بدون ثبت اطلاعات منشا ارز مجاز است و پس از ثبت منشا ارز میتواند نسبت به ترخیص باقی مانده کالاها اقدام کند، اما مهلت این مصوبه از ابتدای آبان ماه پایان یافته و در حال حاضر تنها ۲۵ قلم کالای اساسی امکان ترخیص کالا از گمرکات کشور را دارند. فاروقی در ادامه به این نکته اشاره کرد که بانک مرکزی در حال حاضر ثبت سفارش اعتباری را در نظر گرفته که واردکنندگان میتوانند با پرداخت ۱۰۰ درصد ارز نسبت به ترخیص کالا اقدام کنند. اوایل مهرماه سال جاری بود که گمرک ایران اعلام کرد چنانچه صاحبان کالا تا ۲۰ روز از تاریخ ابلاغیه اخطاریه نسبت به انجام تشریفات گمرکی و ترخیص کالا اقدام نکنند کالای مربوطه متروکه میشود.
دو علت اصلی رسوب کالا در گمرکات
بررسیها نشان میدهد بخش چشمگیری از کالاهایی که اصطلاحا در گمرک رسوب کردهاند، بهدلیل عدمثبتسفارش یا اخذ شناسه رهگیری منشأ ارز به ترخیص از گمرک قادر نیستند. مطابق قانون مبارزه با قاچاقکالا و ارز، همه واردکنندگان کالا موظفند منشأ ارز کالای وارداتی خود را پس از ثبتسفارش و قبل از ترخیص، در سامانه جامع تجارت اظهار کنند. بانکمرکزی موظف است پس از دریافت اطلاعات منشأ ارز، بلافاصله نسبت به بررسی آن اقدام کرده و در صورت صحت اطلاعات ابراز، شناسه رهگیری معتبر به اطلاعات مذکور اختصاص دهد، لذا مجوز ثبتسفارش تا قبل از تعیین منشأ ارز و دریافت شناسه رهگیری مذکور، قابلاستناد برای ترخیص در گمرک نیست که همین مسئله عامل مهمی در رسوب کالا در گمرکات کشور به شمار میرود. واردکنندگان عنوان میکنند به علت اینکه تخصیص ارز به موقع انجام نمیشود و گاهی تا بیش از چهار ماه طول میکشد، واردکننده نمیتواند برای دریافت شناسه رهگیری بانک، اقدام به ثبت منشأ ارز کند. همین طولانی شدن روند تخصیص، خواب کالاهای وارداتی در انبارهای گمرک را طولانی کرده است که هزینههای سرسامآوری برای واردکننده به دنبال دارد.بررسیها نشان میدهد بخشی از فرآیند طولانی تکمیل تشریفات گمرکی، بهدلیل اعمال مقررات از سوی گمرک در فرآیند ارزیابی، تعیین تعرفه و ارزش کالا بودهاست. ازسویدیگر تعلل دستگاههای ذیربط در انجام امور محوله نظیر پاسخ به استعلامات گمرکی و صدور مجوزهای فنی و ارزی، به زمانبربودن تشریفات گمرکی منجر شده است؛ لازم به ذکر است که مجموعا حدود ٦٠دستگاه متولی صدور مجوز برای واردات کالا وجود دارد که متناسب با نوع کالای وارداتی، باید یک یا چند سازمان نسبت به صدور مجوز اقدام کنند. برای ساماندهی معضل رسوب کالا در اماکن گمرکی، دولت در حال تهیه لایحهای است که براساس آن ورود و تخلیه اقلام فاقد ثبتسفارش یا تخصیص ارز معتبر به اماکن گمرکی، با قواعد سختگیرانهای همراه باشد اما این طرح هنوز به نتیجه نرسیده است.
گفتنی است؛ چندی پیش نیز محمود نجفی عرب، رئیس اتاق بازرگانی تهران به روسای ارشد کشور در مورد اجرای یک تفسیر نادرست از ماده 42 قانون مالیات بر ارزش افزوده در مورد اخذ 12 در هزار ارزش گمرکی کالاهای وارداتی هشدار داد و این کار را موجب رسوب کالا در گمرک و افزایش قیمت به زیان مصرفکننده نهایی عنوان کرد.
گروه اقتصاد کلان: یک کارشناس و تحلیلگر بازار سرمایه معتقد است؛ با وجود انتخاب ترامپ بعید است که تاثیر خاصی در سیاست کاهش نرخ بهره را شاهد باشیم اما سیاست های او میتواند این روند را سریع کند. سرور قاراخانی در گفت و گو با خبرنگار تجارت اظهار کرد: پیروزی ترامپ و افزایش انتظارات تورمی باعث بالا ماندن نرخ بهره و همچنین بالا رفتن قیمت دلار می شود و هر گونه صعود در بازار به دلیل رشد و پیشرفت صنایع نخواهد بود بلکه به دلیل تورم است که سرمایه گذاران بیشتر تمایل دارند که اول پول های خود را به سمت دلار و طلا سرمایه گذاری کنند، چرا که اولویت آنها بیشتر به سمت طلا و دلار است. او افزود: اگر از لحاظ زمانی و تکنیکالی بازار سرمایه را مورد بررسی قرار بدهیم باید گفت که از لحاظ زمانی بازار بورس هنوز نیاز به کار دارد، با پیروزی ترامپ حتی شاهد اصلاحات موقت نیز هستیم که این بستگی به سیاست های ترامپ در مقابل ایران دارد. همچنین با وجود انتخاب ترامپ بعید است که تاثیر خاصی در سیاست کاهش نرخ بهره داشته باشیم اما سیاست های او میتواند این روند را سریع کند. قارخانی ادامه داد: با آمدن ترامپ فشار ترامپ بر چین برای عدم خرید نفت ایران اتفاق خواهد افتاد و اگر این اتفاق رخ بدهد، ایران مجبور است که برای هر بشکه نفت تخفیف بدهد که این تخفیف خود باعث رسیدن ضرر و خسارت برای ایران خواهد شد. از سوی دیگر فشار نخریدن نفت و فشار هایی که به کشور ما تحمیل میشود باعث خواهد شد که سیاست ها به سمت تامین نیازهای ضروری و معیشتی برود و همین ها باعث خواهد شد که اقبال به سمت صنایع کوچک متوسط سوق پیدا کند، چرا که تاثیر پذیری کمتری در قبال این فشار ها دارند. این کارشناس بازار سرمایه در بخش دیگری از صحبت هایش گفت: کاهش هزینه های عمرانی به دلیل محدودیت درآمدها و همچنین ادامه تخصیص ارز ترجیحی خود نشان از محکم کردن حالت تدافعی در مقابل سیاست های ترامپ است، به نظر می رسد که نرخ بهره در ایران همچنان بالا بماند و همین باعث شود که منابع و ورودی بازار سرمایه محدود بشود. در سال ۹۷ زمانی که اقای همتی در بانک مرکزی بودند، سیاست انقباضی پیش گرفته شد که بر سهم های بزرگ تاثیر خوبی نداشت و صنایع کوچک متوسط پیشروی کردند. به دلیل سیاستهای مرتبط با حمایت از شاخص کل از یک سو و اقبال به صندوق های اهرمی از سوی دیگر، تزریق نقدینگی به سهام شرکت های بزرگتر که وزن بزرگی در سبد صندوق های حمایتی و اهرمی دارند به جلوگیری از ریزش ارزش بازار آنها منجر شده است.
گروه مسکن و انرژی: زهرا سلیمانی: صنعت برق ایران طی روزهای اخیر روزهای پر خبری را پشت سر گذاشت. ابتدا دولت طی مصوبه ای استفاده از مازوت را در نیروگاه های کشور ممنوع اعلام کرد تا از یک طرف روند وارونگی هوا که طی سالهای اخیر همواره مشکلات بسیاری را برای شهروندان ایجاد می کرد، کاهش یابد و از سوی دیگر، سلامت شهروندان که به دلیل مشکلات ریوی و...بعضا با مشکلاتی همراه می شد، بهبود پیدا کند. این تصمیم دولت اما همراه با تبعاتی خواهد بود؛ خاموشی های گسترده و برنامه ریزی شده، نخستین خروجی یک چنین تصمیمی است. البته دولت موضوع را با مردم در میان گذاشت و اعلام کرد به دلیل نقش مازوت در افزایش مشکلات ریوی و برخی بیماری های خاص، حتی علی رغم آگاهی از معضل خاموشی ها این تصمیم را اتخاذ کرده است. چهارشنبه 16آبامان ماه بود که سخنگوی دولت با انشتار توئیتی در شبکه ایکس اعلام کرد:«شرط عدالت نیست برای تولید برق، بخشی از جامعه با جان خود هزینه آن را پرداخت کند. از همین رو به دستور رئیس جمهور مازوت سوزی در سه نیروگاه اراک، کرج و اصفهان که شرایط ویژه ای دارند، متوقف میشود. میتوان برای مدت محدودی، «خاموشی منظم» را جایگزین «تولید سم» برای عموم شهروندان کرد.»به نظر می رسد سوءمدیریت ها و فقدان سرمایه گذاری مناسب طی سالهای اخیر مردم را میان دو گانه «سلامتی» و «خاموشی» قرار داده است. یا باید سلامتی را انتخاب کنند و تن به خاموش های گسترده برق دهند یا اینکه به قیمت بهره مندی از برق ، سلامتی خود را در معرض خطر قرار دهند! این در حالی است که بسیاری از کشورهای همسایه ایران بدون برهه مندی از گاز و انرژی های پایه، نه تنها در عرصه داخلی از مصرف برق بی نیاز شده اند، بلکه اقدام به صادرات برق می کنند. پیگیری های تجارت نشان می دهد خاموشی های ناشی از این افت تولید، از روز یکشنبه در سراسر کشور به خصوص استان های اصفهان، مرکزی و خوزستان آغاز می شود. پرسش مهم در این میان اما مکانیسم رفع ناترازی در صنعت برق ایران است. باید دید نظر کارشناسان اولا در خصوص ممنوئعیت استفاده از ماوزت و سپس رفع ناترازی برق در این بازه زمانی چیست؟
دولت بخش خصوصی را در صنعت برق بازی نمی دهد
حمید رضا صالحی نایب ریییس کمیسیون انرژز اتاق ایران در گفتگو با تجارت اما به ابعاد متفاوتی از این معضل اشاره کرده و می گوید:« کارشناسان طی ماه های اخر بارها به معضل کمبود برق، اشاره کرده و نسبت به وقوع آن در زمستان 1403 هشدار داده بودند اما با بی توجهی دولت ها مواجه شدند. بارها گفته شد با توجه به کاهش ذخایر سوخت مایع نیروگاه ها و از سوی دیگر کمبود گازی که در کشور وجود دارد، زمستان امسال یا ناچار به مصرف مازوت خواهیم بود یا اینکه جامعه با خاموشی ها گسترده روبه رو می شود. سوالی که در این میان شکل می گیرد آن است که این نوع مدیریت و این نوع نگاهی که حاکم است و مسئولان از قبل پیش بینی شرایط آتی را نمی کنند، چه ارتباطی با مسئولیت پذیری دولت ها در مواجهه با یک مشکل مهم دارد. دولتی که طی سالهای گذشته کارشناسان مدام به او تذکار داده اند که راه را در حوزه تولید و توزیع برق اشتباه می رود، اما توجهی به آن نشد.»
او ادامه می دهد:« در هر دولتی، مردم ایران در زمستان با خاموشی برق و قطعی گاز مواجهند و در تابستان هم با قطعی برق! آیا کسی در ساختارهای اجرایی نباید پاسخگوی این وضعیت باشد؟ اگر راه حلی وجود نداشت و ظرفیت حل این معضل در درون کشور موجود نبود طبیعی است که موضوع قابل پذیرش بود اما وقتی تشکل های بخش خصوصی و اتاق های بازرگانی اعلام می کنند آماده سرمایه گذاری و رفع این ناترازی هستند اما توجهی به آن نمی شود، نگران کننده است. این چه رویکردی استکه از یک طرف در برابر مردم مشکلات درمانی و بحث سلامتی و سرطان قرار داده می شود و در نقطه مقابل خاموشی های گسترده و افت تولید در صنعت کشور؟ آیا غیر از این است که ایران دومین ذخایر بزرگ گاز در سطح جهان را دارد و با مدیریت درست نه تنها قادر است برق مورد نیاز خود را تامین کند، بلکه می تواند به یک صادرکننده بزرگ برق در منطقه بدل شود؟» صالحی در پاسخ به ای پرسش تجارت که ریشه این معضلات را در عملکرد کدام دولت باید جستجو کرد؟می گوید:« چه فرقی دارد که دولت سیزدهم مسئول این سوءمدیریت ها باشد یا دولت چهاردهم؟ اساسا دولت ها در ایران میل زیادی به سیطره در بخش های اقتصادی دارند. در صنعت برق هم این میل نمایان است. در بحث خودروسازی هم دولت قبول نمی کند که خودروی گران با ایمنی پایین در اختیار مردم قرار می دهد و باید این وضع را اصلاح کند. در صنعت برق هم حاضر نیست از ظرفیت بخش خصوصی برای رفع ناترازی استفاده کند. اساس حکمرانی ایجاد رضایت عمومی است. وقتی مردم را به ستوه می آورند و نارضایتی عمومی را گسترش می دهند، طبیعی است که مشارکت مردم هم در بخش های مختلف کاهش می یابد.» نایب رییس کمیسیون انرژی اتاق ایران در پاسخ به پرسش دیگری در این زمینه که راهبرد شما برای حل این معضل چیست؟ یادآور می شود:«اتاق ها و تشکل های بخش خصوصی به طرق مختلف به معاون اجرایی رییس جمهور و معاون اول و...این پالس را ارسال کرده که آماده سرمایه گذاری و حل این معضل است. ما تعهد می دهیم که نیاز کشور به تولید برق را برطرف سازیم. دولتی که با همه بخش ها وفاق می کند چرا با بخش خصوصی وفاق نمی کند تا مشکل ناترازی برق حل و فصل شود. 65درصد نیروگاه های کشور در اختیار بخش های غیر دولتی است. بسیاری از صنایع کشور سودهای کلانی با مصرف برق کسب می کنند. نیروگاه های غیر دولتی باید سکان هدایت تامین برق را به دست بگیرند و با استفاده از ظرفیت هایی که بورس انرژی در اختیار آنان قرار می دهد از یک طرف هم برق مورد نیاز صنایع تامین می شود و هم دولت درآمدهای قابل توجهی به دست می آورد. مهمترین نکته این است که خاموشی ها گسترده برای مردم ایجاد نمی شود و رضایتمندی عمومی بیشتر میشود. »
این تحلیلگر مسائل انرژی ادامه می دهد:« بخش خصوصی با دولت توافق می کند که درآمدهای این حوزه در قالب سود بین سهامداران توزیع نشود و 80 درصد آن در قالب سرمایه گذاری های تازه در صنعت برق و ساخت نیر وگاه های جدید استفاده شود. دولت با مشارکت بخش خصوصی می تواند درآمدهای قابل توجهی را کسب کند، مهمتر از آن رفع ناترازی در صنعت برق است. اگر دولت با بخش خصوصی همکاری کند بخش خصوصی تعهد می دهد که کمتر از 1سال ناترازی برق کشور را رفع کند. بخش خصوصی بلافاصله در این زمینه سرمایه گذاری کرده و با قراردادهایی که با صنایع می بندند، نیروگاه های جدید را اصلاح و ظرفیت های تولید برق را افزایش می دهد. ناترازی و کمبود برق در یک شیب ملایم و به صورت تدریجی رفع می شود. »
صالحی با اشاره به اینکه تجربه ثابت کرده که سیطره دولت در بخش های مختلف اقتصادی، نتایج نامناسبی به دنبال خواهد داشت، می گوید:«دولت باید اجازه دهد بخش خصوصی در حوزه های مختلف از جمله صنعت برق کشور مشارکت کرده و ظرفیت های تولید کشور را بالا ببرد. با مشارکت بخش خصوصی تمام حدودا10هزار مگاوات ناترازی برق در بازه زمانی کوتاه مدت بر طرف می شود و دیگر ضرورتی ندارد که مردم را بین دوگانه سلامتی و خاموشی سرگردان قرار دهیم.»
بخش خصوصی میتواند ناترازی برق را برطرف کند
جدا از صالحی سایر کارشناسان صنعت برق نیز معتقدند مشارکت بخش خصوصی مهمترین راهکار برای رفع سریع نارتازی در صنعت برق کشور است. رضا پدیدار کارشناس انرژی و عضو هیات نمایندگان اتاق ایران درباره ریشه های بروز ناترازی در صنعت برق می گوید:« وابستگی به تجهیزات و ناتوانی در انتقال دانش فنی موجب شده که نتوانیم به همه طرحهای مورد نظر خود دست پیدا کنیم، چرا که در قرن حاضر نه تنها ایران بلکه همه کشورهای دنیا به یکدیگر متصل شدهاند و اگر در این حلقه اتصال، خللی وارد شود و کشورها نتوانند کالا و خدمات خود را با یکدیگر مبادله کنند، ناترازی، عدم تعادل و ناهماهنگی به وجود خواهد آمد. در چنین شرایطی بهتر است که بیشتر به ظرفیتهای داخلی موجود در کشور خود توجه بیشتری نشان دهیم؛ بدان معنا که از تواناییهای بخش خصوصی و توان ملی خود بیشتر بهره ببریم، به طوری که اگر محدودیتهایی برای بخش دولتی و عمومی کشور به وجود آمد و نتوانستیم کالا و خدمات خود را تامین کنیم، بخش خصوصی که دارای محدودیت نیست بتواند وارد عمل شده و کمک قابل توجهی در این زمینه داشته باشد.»
پدیدار در ادامه به ناترازی موجود در صنعت برق اشاره کرد و گفت: «بر اساس آخرین مطالعات وزارت نیرو، میزان ناترازی که در ظرفیت برق کشور وجود دارد بین ۷ تا ۸ هزار مگاوات است که اگر فرهنگ سازی درستی برای مردم در زمینه مصرف برق صورت بگیرد ناترازی موجود کاهش پیدا خواهد کرد، اما مهمتر این است که از ظرفیت بخش خصوصی برای فراهم آوردن امکان سرمایهگذاری تولید و انتقال استفاده شود تا ناترازی به وجود آمده مرتفع شود. بر اساس گزارشهای ارائه شده توسط مقامات مسئول، ظرفیتی اسمی تولید برق حدود ۹۰ هزار مگاوات است، اما آنچه مورد بهره برداری قرار میگیرد چیزی حدود ۶۳ یا ۶۴ هزار مگاوات است که نشان میدهد تا چه اندازه با ظرفیت مطلوب فاصله داریم.»
پدیدار همچنین با اشاره به قطعی برق صنایع کشور همچون فولاد و ... و چالشهایی که میتواند برای صنایع ایجاد کند، عنوان کرد: «بخش عمده نیروی فعال تولید و اقتصاد کشور را برق تشکیل میدهد و کاملا مشخص است که هر توقفی در انتقال نیرو به نهادها، سازمانها و موسسات بویژه در سطح تولید کشور وارد شود به طور طبیعی خسارات عمدهای به آنها وارد خواهد کرد که جبران پذیر نخواهد بود.»