خودمان را مدیون مردم می‌دانیم

رئیس‌جمهوری گفت: ما خودمان را مدیون ملت می‌دانیم و تلاش خواهیم کرد خدمتگزار این مردم باشیم و باید طوری عمل کنیم که این عزیزان مشکل پیدا نکنند. مسعود پزشکیان در حاشیه برگزاری جلسه هیئت دولت در گفت‌وگویی تلویزیونی اظهار کرد: ما در حال تلاش هستیم و به دنبال حل مشکلات مردم و نگرانی‌های آنان هستیم؛ باید طوری عمل کنیم که این عزیزان مشکل پیدا نکنند. وی بیان کرد: هماهنگی و همراهی چه دولت و چه مردم عزیز کشورمان که شجاعانه و با همدلی به صحنه آمدند، افتخارآفرینی کرد و دشمنان را از توطئه‌هایی که داشت ناامید کردند، این امر بسیار قابل قدردانی است. پزشکیان تاکید کرد: ما خودمان را مدیون ملت می‌دانیم و تلاش خواهیم کرد خدمتگزار این مردم باشیم. همچنین، مسعود پزشکیان در شبکه اجتماعی ایکس نوشت :ما در دل فرهنگ‌ و تمدن ایرانی تجربه‌های بسیار برای کاهش دردهای بشریت داریم. ایران سرشار از زیبایی‌ست. در هرگوشه‌اش، دوستی موج می‌زند. ما همواره به دنبال پل‌سازی با ملت‌ها بوده‌ایم، نه دیوارکشی. 

 

پاسخ‌مان به هر تهدیدی پشیمان‌کننده خواهد بود

   رئیس ستاد کل نیروهای مسلح گفت: هر اقدام تهدیدآمیزی با واکنش قاطع و جدی ما مواجه خواهد شد و دشمنان هم باید بدانند که پاسخی پشیمان‌کننده دریافت خواهند کرد.
امیر سرلشکر سید عبدالرحیم موسوی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح عصر دیروز، در حاشیه مراسم بزرگداشت شهدای اقتدار ایران (شهدای جنگ تحمیلی 12 روزه) که در مصلی امام خمینی (ره) برگزار شد، در پاسخ به سوالی درخصوص احتمال حمله مجدد رژیم صهیونیستی به کشورمان تاکید کرد: در صورت هرگونه شرارت از سوی دشمنان، پاسخ ما کوبنده‌تر از قبل خواهد بود.
 سرلشکر موسوی خاطرنشان کرد: هر اقدام تهدیدآمیزی با واکنش قاطع و جدی ما مواجه خواهد شد و دشمنان هم باید بدانند که پاسخی پشیمان‌کننده دریافت خواهند کرد.

«تجارت» از تغییر بنیادی استراتژی هسته‌ای ایران گزارش می‌دهد

گروه سیاسی: مسعود پزشکیان، رئیس جمهور کشورمان دیروز -چهارشنبه- در راستای اجرای اصل ۱۲۳ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، «قانون الزام دولت به تعلیق همکاری با سازمان (آژانس) انرژی هسته‌ای (اتمی)» را که در جلسه چهارم تیر ۱۴۰۴ مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ ۴ تیر ۱۴۰۴ به تایید شورای نگهبان رسیده، برای اجرا به سازمان انرژی اتمی، شورای‌عالی امنیت ملی و وزارت امور خارجه ابلاغ کرد.
به گزارش «تجارت»، ایران در پی کوتاهی «رافائل گروسی» مدیرکل آژانس در عمل به وظایف قانونی خود در حفاظت از تاسیسات هسته‌ای ایران در میانه حملات متجاوزانه رژیم صهیونیستی و آمریکا به آن و گزارش جانبدارانه اخیر او درباره برنامه هسته‌ای ایران که زمینه‌ساز قطعنامه ضدایرانی اخیر تروئیکای اروپا و این حملات شد، اعلام کرد که همکاری با آژانس را به تعلیق در می‌آورد. آژانس بین‌المللی انرژی اتمی همچنین اعلام کرده است که اقدامات گروسی در این زمینه را تحت پیگرد قانونی قرار می‌دهد. هفته گذشته، مجلس شورای اسلامی ایران طرح دو فوریتی تعلیق همکاری تهران با آژانس اتمی را که در پاسخ به تجاوز وحشیانه آمریکا به تاسیسات هسته‌ای کشور ارائه شد، به تصویب رساند که پس از آن به تائید شورای نگهبان نیز رسید. بر اساس این قانون، دولت جمهوری اسلامی ایران موظف شده است هرگونه همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را تا زمان تضمین «امنیت تأسیسات و دانشمندان هسته‌ای» به حالت تعلیق درآورد.
 
واکنش آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به تعلیق همکاری‌ها از سوی ایران
آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در واکنش به تصمیم جمهوری سلامی ایران برای تعلیق همکاری با این سازمان تصریح کرد: منتظر اطلاعات رسمی بیشتر از سوی ایران هستیم. آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با انتشار بیانیه‌ای در واکنش به این تصمیم ایران اعلام کرد: ما از این گزارش‌ها مطلع هستیم. آژانس بین‌المللی انرژی اتمی منتظر اطلاعات رسمی بیشتر از ایران است. 
مقامات جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر اینکه فعالیت‌های هسته‌ای ایران کاملا صلح‌آمیز بوده و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نیز ماهیت صلح‌آمیز برنامه هسته‌ای کشور را تائید می‌کند، حمله هفته گذشته آمریکا به سه سایت هسته‌ای در ایران را تجاوز غیرقانونی عنوان و آن را محکوم کرده‌اند. مقامات ایرانی همچنین خاطر نشان می‌کنند که اما جدیدترین گزارش مدیرکل آژانس اتمی از فعالیت‌های هسته‌ای ایران بهانه را به دست رژیم صهیونیستی و آمریکا برای تجاوز به ایران و هدف قرار دادن تاسیسات هسته‌ای کشور داد.

خشم رژیم صهیونیستی از تعلیق همکاری‌های ایران با آژانس
در حالیکه رژیم صهیونیستی تنها دارنده زرادخانه هسته‌ای در غرب آسیا به شمار می‌آید، اما هرگز آن را به‌طور نپذیرفته است و عضو هیچ معاهده و کنوانسیون بین‌المللی در زمینه هسته‌ای نیست، نسبت به رسمی و اجرایی شدن تعلیق همکاری ایران با آژانس واکنش نشان داد. وزیر امور خارجه رژیم صهیونیستی در واکنش به این تصمیم ایران مدعی شد: این به منزله چشم‌پوشی کامل از تمام الزامات و تعهدات بین‌المللی هسته‌ای است.   ساعر در ادامه ادعاهای خود از کشورهای اروپایی طرف برجام خواست تا بند موسوم به «اسنپ‌بک»، مکانیسم ماشه را اجرا و تمام تحریم‌های سازمان ملل را که ذیل برجام لغو شده بود، دوباره اعمال کنند.  او که رژیم متبوعش در تجاوز اخیر خود به ایران ده‌ها غیرنظامی بی‌گناه، شامل زنان و کودکان را به شهادت رساند، همچنین مدعی شد: اکنون جامعه بین‌المللی باید قاطعانه عمل کند و از تمام ابزارهای موجود برای متوقف کردن جاه‌طلبی‌های هسته‌ای ایران استفاده کند.
در سطحی دیگر، دولت آلمان که این روزها به حامی سرسخت رژیم صهیونیستی تبدیل شده، تصمیم ایران برای به تعلیق درآوردن همکاری خود با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در پی بی‌عملی این نهاد در حفاظت از تاسیسات اتمی ایران در برابر حملات متجاوزانه رژیم صهیونیستی و آمریکا را در بر دارنده «پیامی فاجعه‌بار» دانست. «مارتین گیس» سخنگوی وزارت امور خارجه آلمان امروز چهارشنبه گفت که تصمیم ایران برای تعلیق همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی «پیام فاجعه‌باری» ارسال می‌کند. خبرگزاری فرانسه گزارش داد که سخنگوی وزارت امور خارجه آلمان پس از امضای رسمی قانون تعلیق همکاری توسط «مسعود پزشکیان» رئیس‌جمهور ایران در جمع خبرنگاران گفت:  همکاری ایران با آژانس بین‌المللی انرژی تمی برای رسیدن به راهکاری دیپلماتیک ضرورت دارد.
  پشتوانه مردمی تعلیق همکاری‌ها
سخنگوی وزارت امور خارجه ایران گفت که «ما با هیچ‌کسی در سازمان‌های بین‌المللی دشمنی نداریم اما مردم ما واقعا از موضع آژانس اتمی به خشم آمده‌اند و از آن ناراحت هستند». «اسماعیل بقائی» سخنگوی وزارت امورخارجه جمهوری اسلامی ایران در گفت‌وگویی اظهار داشت: ما با هیچ‌کسی در سازمان‌های بین‌المللی، شامل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی دشمنی نداریم اما نکته این است که ما خشمگین و عصبانی هستیم. مردم ما واقعا از موضع آژانس اتمی به خشم آمده‌اند و از آن ناراحت هستند. بقائی در گفت‌وگویی با رسانه «ویوری» که در توسط «هندوستان تایمز» منتشر شده، گفته است: قطعنامه ضدایرانی شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی زیربنای حملات رژیم اسرائیل به ایران و تاسیسات هسته‌ای را ایجاد کرد. ما به‌طور همزمان نسبت به نقش مدیرکل آژانس اتمی در انشار جدیدترین گزارش خود درباره برنامه هسته‌ای ایران انتقاد جدی داریم. او می‌دانست که فعالیت‌های هسته‌ای ما کاملا صلح‌آمیز است و در مصاحبه خود با شبکه سی‌ان‌ان هم تائید کرد که هرگز هیچ سند، مدرک یا شواهدی مبنی بر حرکت ایران به سمت ساخت سلاح هسته‌ای ندارد اما در گزارش اخیر خود آشکارا زمینه را برای تروئیکای اروپایی و آمریکا برای ارائه قطعنامه علیه ایران فراهم کرد که در نهایت بهانه‌ را برای حمله رژیم اسرائیل و آمریکا به تاسیسات هسته‌ای کشور فراهم کرد.
بقائی تصریح کرد: نکته دیگر این است که ما از آژانس اتمی و مدیرکل آن و به‌علاوه شورای حکام به حق انتظار داشتیم که به صراحت و قاطعانه حمله رژیم اسرائیل و آمریکا به تاسیسات هسته‌ای صلح‌آمیز ما را محکوم کنند. چنین اتفاقی نیفتاد و ما همچنان انتظار داریم که آنها، این کار را انجام دهند، چراکه این بخشی از مسئولیت آن‌هاست که نسبت به این بی‌عدالتی‌ها و این تجاوزات غیرقانونی واکنش دهند. دیپلمات ایرانی افزود: تنها چند روز از حمله آن‌ها گذشته است و سازمان‌ انرژی اتمی ایران به سختی تلاش می‌کنند تا ارزیابی کنند که چه اتفاقی افتاده است. در نهایت، این بر عهده آن‌هاست که وضعیت را تشریح کنند و بگویند که تاسیسات هسته‌ای‌مان تا چه اندازه آسیب دیده‌اند. بقائی خاطر نشان کرد: من به شما می‌گویم که سطح آسیب جدی است و امیدواریم که در آینده نزدیک جزئیات آن از سوی نهادهای هسته‌ای ایران اعلام شود.

عراقچی در گفت‌وگو با «سی‌بی‌اس» مطرح کرد؛

 گروه سیاسی: وزیر امور خارجه ایران با بیان این‌که هیچ‌کس اطلاع دقیقی ندارد که در حال حاضر چه اتفاقی در «فردو» افتاده است، گفت: تا آنجایی‌که من می‌دانم، میزان آسیب‌ها خیلی زیاد و خیلی جدی بوده است. با این‌حال سازمان انرژی اتمی ایران در حال بررسی و ارزیابی وضعیت است و نتیجه کار به دولت اعلام خواهد شد.
به گزارش «تجارت»، سید عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در مصاحبه  با شبکه «سی‌بی‌اس» آمریکا، با بیان مطلب فوق گفت: انرژی هسته‌ای به یک علم و فناوری در ایران تبدیل شده و روشن است که فناوری را به وسیله بمباران نمی‌توان از بین برد. بنابراین اگر اراده ما بر پیشرفت مجدد در صنعت باشد که هست، این اراده مسلم است که به سرعت می‌توان همه خرابی‌ها را ترمیم و همه صدماتی که وارد شده را، جبران کرد و این به این دلیل نیست که تاسیسات دست نخورده است نه؛ به این دلیل که فناوری دست نخورده است و تکنولوژی در بین دانشمندان ما وجود دارد. عراقچی در این مصاحبه در پاسخ به این سوال که گزارش شده که دولت شما اعلام کرده در حال تسریع فعالیت‌های مهندسی با هدف ایجاد دسترسی به فردو است. اکنون وضعیت فردو چگونه است؟ اظهار کرد: هیچ‌کس اطلاع دقیقی ندارد که در حال حاضر چه اتفاقی در فردو افتاده است. تا آنجایی که من می‌دانم میزان آسیب‌ها خیلی زیاد و خیلی جدی بوده است. با این‌حال سازمان انرژی اتمی ایران در حال بررسی و ارزیابی وضعیت است و نتیجه کار به دولت اعلام خواهد شد.
این دیپلمات عالی‌رتبه جمهوری اسلامی ایران همچنین در واکنش به این پرسش که آیا بازرسان ایرانی قادر به دسترسی به فردو بوده‌اند؟ آیا هنوز در تلاشند تا وارد فردو شوند؟ خاطرنشان کرد: این مورد را سازمان انرژی اتمی باید پاسخ دهد آن‌ها در حال ارزیابی وضعیت هستند. عراقچی همچنین در پاسخ به سوال دیگر خبرنگار شبکه «سی‌بی‌اس» مبنی‌بر این‌که ترامپ در چندین نوبت اعلام کرده که تاسیسات هسته‌ای ایران در حملات آمریکا به قول وی محو شده‌اند. آیا چنین چیزی واقعیت دارد؟ اظهار کرد: ظاهر امر نشان می‌دهد که  صدمات خیلی سنگین و خیلی جدی بوده است. من دوباره تکرار می‌کنم که اطلاعات دقیق ندارم. ولی ظاهرا فعلا قابل استفاده نیستند تا بررسی بشود که چه میزان طول می‌کشد تا مجدداً راه‌اندازی بشوند یا اصلاً آیا می‌تواند راه‌اندازی بشود یا نه.
وزیر امور خارجه همچنین در پاسخ به این سوال که «رافائل گروسی»  مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اعلام کرده، ایران احتمالا دوباره غنی‌سازی را ظرف چند ماه آینده آغاز خواهد کرد. آیا ارزیابی شما هم همین است؟ تصریح کرد: ببینید ارزیابی ایشان بر پایه فناوری و دانش غنی‌سازی در ایران است. از این زاویه بله من فکر می‌کنم درست است. چون صنعت غنی‌سازی ما یک صنعت بومی است و از خارج وارد نشده که بشود از طریق بمباران از بین برد. وی افزود: انرژی هسته‌ای به یک علم و فناوری در ایران تبدیل شده و روشن است که فناوری را به وسیله بمباران نمی‌توان از بین برد. بنابراین اگر اراده ما بر پیشرفت مجدد در صنعت باشد که هست، این اراده مسلم است که به سرعت می‌توان همه خرابی‌ها را ترمیم و همه صدماتی که وارد شده را، جبران کرد و این به این دلیل نیست که تاسیسات دست نخورده است نه؛ به این دلیل که فناوری دست نخورده است و تکنولوژی در بین دانشمندان ما وجود دارد.
سید عباس عراقچی در ادامه در پاسخ به سوال دیگر شبکه سی‌بی‌اس مبنی‌بر این‌که اگر ایران بتواند ظرف چند ماه غنی‌سازی را آغاز کند، آیا ایران این کار را انجام خواهد داد؟ تاکید کرد: ما در حال ارزیابی شرایط بعد از حمله و تهاجم رژیم اسرائیل و آمریکا هستیم. سیاست‌های ما در حال تدوین است. واقعیت این هست که ما برای صنعت غنی‌سازی زحمت زیادی کشیده‌ایم؛ هم دانشمندان ما خیلی زحمت کشیده‌اند و تلاش کرده‌اند، هم مردم ما تحمل کرده‌اند. به خاطر غنی‌سازی بیش از ۲۰ سال تحت تحریم‌های بسیار سنگین قرار گرفتیم؛ ما را به شورای امنیت بردند، دانشمندان ما را ترور کردند، در صنایع و تاسیسات ما خرابکاری کردند. ولی در همه این سال‌ها تلاش کردیم که برنامه غنی‌سازی ما همچنان صلح‌آمیز بماند و از محدوده صلح‌آمیز فراتر نرود و تلاش کردیم که ثابت کنیم به جامعه بین‌الملل و به همه کشورهایی که نگرانی دارند، که این برنامه کاملاً صلح‌آمیز است. یک‌بار هم حتی وارد توافق شدیم و به یک توافقی رسیدیم که همه دنیا آن را به عنوان یک دستاورد دیپلماسی جشن گرفت. ولی متاسفانه آمریکا از آن خارج شد.

سرمقاله

کامران ندری
اقتصاددان

 در روزهای اخیر، بار دیگر بازار ارز در ایران با نوساناتی مواجه شد که توجه فعالان اقتصادی، تحلیلگران و عموم مردم را به خود جلب کرده است. نوساناتی که اگرچه در ظاهر ممکن است تابع عرضه و تقاضا به نظر برسند، اما در واقع برآیند مجموعه‌ای پیچیده از عوامل سیاسی، اقتصادی روانی و مدیریتی هستند. بررسی این عوامل می‌تواند تصویری دقیق‌تر از وضعیت موجود به دست دهد و درک ما را از سازوکار بازار ارز ارتقا دهد. نرخ ارز در اقتصاد ایران، همواره یکی از شاخص‌های حساس و اثرگذار بوده است. افزایش یا کاهش آن، نه‌تنها معیشت روزمره مردم را تحت تأثیر قرار می‌دهد، بلکه بر تصمیم‌گیری‌های کلان در حوزه‌های تولید، واردات، صادرات و سرمایه‌گذاری نیز اثرگذار است. بنابراین، تحلیل روندهای اخیر بازار ارز و نوع واکنش‌ها به آن، برای فهم وضعیت اقتصادی کشور اهمیت بسزایی دارد. نخستین نکته‌ای که باید مورد توجه قرار گیرد، این است که نوسانات نرخ ارز صرفاً محصول یک عامل خاص نیست. به تعبیر کارشناسان اقتصادی، از جمله دکتر کامران ندری، نوسانات اخیر حاصل برآیند عوامل متعددی است؛ برخی از این عوامل ماهیت مثبت دارند و برخی دیگر منفی. به بیان دیگر، در حالی که عواملی چون کاهش تنش‌های سیاسی یا برقراری آتش‌بس در منطقه می‌توانند منجر به کاهش انتظارات تورمی و تقویت ارزش ریال شوند، در مقابل، نگرانی‌های موجود درباره آینده سیاسی و اقتصادی کشور، ممکن است فضای روانی بازار را متشنج کرده و منجر به افزایش تقاضا برای ارزهای خارجی شوند. در چنین فضایی، نقش نهادهای مسئول به‌ویژه بانک مرکزی بیش از پیش برجسته می‌شود. بانک مرکزی به‌عنوان نهاد ناظر و سیاست‌گذار ارزی، نه‌تنها باید بازار را رصد کند، بلکه در مواقع لازم، باید از ابزارهای در اختیار خود برای کنترل نوسانات استفاده کند. البته، دکتر ندری تأکید می‌کند که مداخله بانک مرکزی نباید همواره و در همه شرایط باشد؛ بلکه این نهاد باید با توجه به تجربیات خود و درک واقع‌بینانه از شرایط، زمان مناسب برای ورود به بازار را تشخیص دهد. در مواردی، ممکن است عدم مداخله و واگذاری روند به سازوکارهای طبیعی بازار، نتیجه بهتری در پی داشته باشد. اما در شرایط بحرانی، این ذخایر ارزی بانک مرکزی است که میزان و اثربخشی مداخله را تعیین می‌کند. از سوی دیگر، انتظار از بانک مرکزی و نهادهای اقتصادی نباید به گونه‌ای باشد که گویی باید معجزه کنند. همان‌طور که در تحلیل‌ها اشاره شده، در وضعیت فعلی اقتصاد ایران، دستیابی به ثبات نسبی در بازار ارز، خود نوعی موفقیت محسوب می‌شود. کنترل جهش‌های شدید نرخ ارز، حتی اگر به معنای کاهش چشمگیر آن نباشد، نشانه‌ای از توان مدیریت بازار و تصمیم‌گیری عقلانی است. مسئله دیگری که در این میان نباید نادیده گرفته شود، رفتار عمومی جامعه در مواجهه با تحولات ارزی است. در گذشته، افزایش ناگهانی نرخ ارز منجر به هجوم مردم به بازارها و خرید کالاهای اساسی می‌شد؛ اتفاقی که خود می‌توانست بحران را تشدید کند. اما در روزهای اخیر، شاهد آن بودیم که برخلاف برخی انتظارات، مردم رفتار هیجانی از خود نشان ندادند. این رفتار، از منظر روانی اهمیت ویژه‌ای دارد و نشان‌دهنده سطحی از اعتماد عمومی به توان مدیریت کشور است. 

یادداشت

نصرت‌الله تاجیک 
کارشناس مسائل بین‌الملل

قبل از اینکه ببینیم آتش‌بس باعث ثبات می‌شود یا سبب صورت‌بندی‌های جدید می‌گردد، ابتدا باید بررسی کنیم که آیا آتش‌بس ادامه پیدا می‌کند یا خیر؟! این مسأله هم‌اکنون در افکار عمومی، رسانه‌ها، اندیشکده‌ها، مراکز مطالعاتی و دانشگاه‌ها در حال بحث و بررسی است. البته چه آتش‌بس ادامه داشته باشد، چه نداشته باشد، توازن قوا در منطقه بهم خورده است. اما این به معنای آن نیست که همه چیز تمام شده و معادله جدیدی بسته شده است! این مهم هم بستگی به نحوه بازی ذینفعان در این مسأله دارد؛ چه ذینفعان در منطقه و چه ذینفعان خارج از آن. بستگی دارد که این‌ها چگونه از کارت‌های خود استفاده و بازی کنند و اهداف، مطامع و منافعشان چیست و ما چه نقشی می‌توانیم در این میان بازی کنیم که این‌ها کمک کنند آتش‌بس تداوم یابد و معادله توازن به نفع ایران بسته شود؟!
به ویژه در این میان، ایران باید به وضوح هدف خود را در برابر اهداف سایر بازیگران مشخص کند و نوع بازی خود را تعیین نماید. ایران، اسرائیل، آمریکا، اروپا، چین و روسیه و سایر کشورهای نسبتا بی‌طرف مثل اعراب و همسایگان ما، همگی در شکل‌گیری معادله جدید امنیتی خاورمیانه موثر هستند. اما در عین حال ایران اهرم‌های قوتی مثل پهنه ژئوپولیتیکی و قدرت سخت و کمی نرم دارد ولی بستگی دارد که چگونه از این نقاط قوت استفاده خواهد شد تا نقاط ضعف را پوشش دهد، بستگی به نوع بازی یا دیپلماسی ایران برای یارگیری در این معادله دارد. طبیعتاً در برقراری ثبات یا تداوم آتش‌بس، اگر بازی به صورت برد-برد به پایان برسد، احتمال تداوم آن وجود دارد، اما اگر به صورت تحمیلی و لرزان باشد، معادله هم یک‌طرفه خواهد بود. در این صورت، هر یک از دو طرف امضاکننده قرارداد آتش‌بس یا صلح ممکن است به دلیل نارضایتی خود، زیر آب معادله توازن را بزنند. او شخصی مذبذب و خودشیفته است که هر لحظه یک حرف می‌زند. استدلالش این است که طرف مقابل را یا قانع و یا گیج و سردرگم کن و امتیاز بگیر! و به نوعی می‌توان گفت بازی روانی با افکار عمومی و اذهان مسئولین کشور است. لذا اینکه می‌گوید چین می‌تواند نفت ایران را بخرد، اصلاً یک چیز بی‌ربط است، زیرا اولاً هم‌اکنون در حال خرید است. اگر قرار است ارزش افزوده ایجاد شود، باید چین از تحریم‌های ایران خارج شود که این تنها به اراده سیاسی رئیس‌جمهور یا دستور اجرایی او بستگی ندارد، بلکه به ساز و کار رفع تحریم‌ها هم مربوط می‌شود که ممکن است بسیاری از قسمت‌های آن در اختیار رئیس‌جمهور نباشد. حداقل در لغو تحریم‌های آمریکایی، این کار بسیار دشوار است و باید از راهروهای پرپیچ و خم کنگره عبور کند. بنابراین، به عقیده من، نباید روی این‌گونه حرف‌ها زیاد حساب باز کرد. بخشی از این حرف‌ها به سردرگم کردن مربوط می‌شود و بخشی دیگر، حرف‌های خوبی است که در حقیقت می‌تواند اقشار خفته را بیدار کند و به جان حکومت بیندازد. لذا باید توجه کنیم که روی حرف‌های ترامپ چندان حساب باز نکنیم.

 

«تجارت» راهکارهای جلوگیری از سقوط شاخص کل بورس را بررسی می‌کند

گروه اقتصاد کلان: ۲۳ خردادماه با آغاز تجاوز رژیم صهیونیستی به کشورمان، ایران وارد شرایط جنگی شد و در پی آن معاملات بازار سرمایه متوقف گردید. این مسئله در شرایط جنگی امری طبیعی محسوب می‌شود و مانند هر کشور دیگری، در ایران نیز بورس تعطیل می شود؛ چراکه روند معاملات می‌تواند روند اصلاحی را تجربه کند. به گزارش تجارت، این موضوع مختص ایران نیست و در هر نقطه‌ای از جهان که درگیری نظامی یا ریسک سیاسی و به طور کلی ریسک های ژئوپلیتیک وجود داشته باشد،  بورس ها روند منفی و اصلاحی را تجربه می کنند و با توجه به افزایش انتظارات تورمی ممکن است تابلوی معاملات تا مدت‌ها رنگ سبز به خود نبیند. کارشناسان بازار سرمایه تأکید دارند که وقوع جنگ نخستین واکنش بازار را به صورت نگرانی و کاهش ارزش دارایی‌ها به دنبال دارد و این موضوع در همه کشورهای جهان مشاهده می‌شود. به عنوان نمونه، در جنگ روسیه و اوکراین، بورس مسکو به مدت ۲۰ روز و بورس اوکراین حتی بیشتر از این مدت تعطیل بود و پس از بازگشایی، بورس مسکو حدود ۲۰ درصد و بورس اوکراین حدود ۴۰ درصد کاهش ارزش داشتند که به واسطه این کاهش شاهد حمایت‌های مالی از این بورس ها بودیم. طبیعی است که در چنین شرایطی عرضه سهام بیشتر از تقاضا باشد، اما حفظ نقدشوندگی بازار اهمیت زیادی دارد تا پس از بازگشایی، بازار به تعادل برسد. در جریان جنگ ۱۲ روزه اخیر، مدیریت سازمان بورس و شورای عالی بورس با اتخاذ تدابیری همچون توقف معاملات تلاش کردند تا از خروج سرمایه جلوگیری کرده و از حقوق سهامداران دفاع کنند تا ارزش سرمایه‌گذاری‌های آنان کاهش نیابد. در مجموع، بازار سرمایه طی این ۱۲ روز جنگ، ۹ روز متوقف بود و سرانجام در هفتم تیرماه مجدداً فعالیت خود را از سر گرفت. باید پذیرفت که این شوک سیاسی ناشی از عوامل خارجی بود و حمایت همه جانبه نهادهای مرتبط برای مدیریت ریزش بازار پس از بازگشایی ضروری است. سازمان بورس در این راستا اعلام کرده پس از پایان درگیری‌ها، تمرکز اصلی بر حمایت از حقوق سرمایه‌گذاران، کنترل فشار عرضه، جلوگیری از نوسانات شدید، کشف منصفانه قیمت‌ها، مدیریت ریسک و هیجان‌های کاذب و همچنین تسریع در بازگشت بازار به تعادل بوده است. بازار به تدریج به شرایط پیش از جنگ بازمی‌گردد. در روزهای هفتم و هشتم تیرماه، ارزش معاملات کاهش چشمگیری داشت اما حمایت‌های مرحله‌ای آغاز شده و در روز دهم تیرماه، ارزش معاملات به حدود ۱۲ هزار میلیارد تومان رسید. از سوی دیگر، اعضای شورای عالی بورس از تأمین منابع لازم برای حمایت از بازار سرمایه خبر داده‌اند و نمایندگان مجلس نیز برنامه‌ریزی برای برگزاری جلسه ویژه جهت بررسی وضعیت بورس و همکاری دولت و بانک مرکزی را اعلام کرده‌اند اکنون  در جلسه اخیر بانک مرکزی و سازمان بورس، تخصیص ۶۰ هزار میلیارد تومان برای تثبیت بازار سرمایه تصویب شد و جلسات هماهنگی برای ادامه حمایت‌ها به طور منظم برگزار خواهد شد. با ادامه این اقدامات حمایتی، می‌توان انتظار داشت وضعیت بازار سرمایه بهبود یافته و به سمت ثبات حرکت کند.
 نقش کلیدی بورس در تامین مالی بنگاه‌های اقتصادی
 بازار سرمایه به عنوان یکی از ارکان کلیدی نظام اقتصادی هر کشور، نقش بسیار حیاتی در تأمین مالی بلندمدت بنگاه‌های اقتصادی، دولت‌ها و نهادهای فعال در اقتصاد ایفا می‌کند. این بازار، بستر مناسبی برای جذب و هدایت پس‌اندازهای جامعه به سمت سرمایه‌گذاری‌های مولد و تولیدی فراهم می‌آورد و در نتیجه، به رشد اقتصادی، توسعه صنعتی و افزایش اشتغال کمک می‌کند. با این وجود، بازار سرمایه به شدت نسبت به شرایط بحران‌های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی حساس است. در شرایط بحرانی مانند جنگ، این بازار با تهدیدهای جدی مواجه می‌شود که می‌توانند عملکرد آن را مختل کنند. جنگ، به عنوان یکی از شدیدترین و مخرب‌ترین بحران‌ها، تأثیرات عمیق و چندجانبه‌ای بر ساختارهای اقتصادی و مالی کشورها دارد. نوسانات شدید، کاهش اعتماد عمومی، خروج سرمایه و فشارهای مالی، از مهم‌ترین چالش‌هایی هستند که بازار سرمایه در شرایط جنگی با آن‌ها روبرو می‌شود در این شرایط، دولت‌ها باید به صورت فعال وارد عمل شوند و با اتخاذ سیاست‌های حمایتی و تنظیم‌گرانه، از فروپاشی بازار سرمایه جلوگیری کنند. این مداخله‌ها نه تنها به حفظ ثبات اقتصادی کمک می‌کنند، بلکه پیامدهای روانی مخرب جنگ را کاهش داده و مانع فرار سرمایه و بحران‌های عمیق‌تر می‌شوند. از سوی دیگر، بازار سرمایه سالم و پایدار می‌تواند به عنوان ابزاری برای تأمین مالی جنگ، بازسازی پس از آن و حمایت از صنایع کلیدی به کار گرفته شود.جنگ باعث تخریب زیرساخت‌ها، کاهش توان تولیدی و ایجاد اختلال در زنجیره‌های تأمین می‌شود که نتیجه آن کاهش شدید سرمایه‌گذاری و تولید ناخالص داخلی است. علاوه بر این جنگ، ریسک‌های سیاسی و اقتصادی را به شدت افزایش داده و سرمایه‌گذاران را نسبت به آینده نااطمینان می‌کند. در چنین شرایط سرمایه‌گذاران به دلیل افزایش نااطمینانی تمایل دارند سرمایه‌های خود را به دارایی‌های امن‌تر مانند طلا، ارزهای خارجی و اوراق قرضه کشورهای باثبات منتقل کنند. این امر باعث کاهش اعتماد، خروج سرمایه و افزایش تقاضا برای دارایی‌های غیرریسک‌پذیر و افت شدید شاخص‌های بازار سهام می‌شود. در شرایط جنگی، بازار سرمایه به‌دلیل فشارهای شدید اقتصادی و روانی یکی از آسیب‌پذیرترین بخش‌های اقتصاد محسوب می‌شود. اگر دولت به‌صورت فعال و هوشمندانه وارد نشود، این بازار ممکن است دچار فروپاشی شود که تبعات گسترده‌ای برای اقتصاد کلان خواهد داشت. بازار سرمایه منبع اصلی تأمین مالی بخش خصوصی و نیمه‌خصوصی است؛ لذا، بدون حمایت دولت، جریان تأمین مالی مختل شده و تولید متوقف می‌شود. مضاف بر این موضوع، بازار سرمایه شاخص اعتماد عمومی به سلامت اقتصاد است به همین خاطر کاهش شاخص‌های بورسی به معنای کاهش اعتماد عمومی و افزایش نااطمینانی است. در کنار دو مورد مذکور فرار سرمایه نشانه بحران کلان اقتصادی است به همین سبب کاهش مشارکت سرمایه‌گذاران در بورس را می‌توان نشانه‌ای از بی‌ثباتی اقتصادی دانست که قادر است باعث تشدید بحران شود. بنابراین، دولت‌ها باید با طراحی و اجرای سیاست‌های مالی، پولی و ساختاری، بازار سرمایه را حفظ کنند و زمینه ثبات اقتصادی را فراهم آورند.

مروری بر سیاست‌های پولی و مالی مورد نیاز برای حمایت از بازار سرمایه
سیاست‌های مالی برای حمایت از بازار سرمایه باید به گونه‌ای طراحی شود که ضمن کنترل کسری بودجه، این بازار را نیز تقویت کند. در شرایط جنگی، نوسانات شدید شاخص‌ها و افت قیمت سهام اجتناب‌ناپذیر است. به همین خاطر دولت باید بخشی از منابع مالی خود را به ایجاد یا تقویت صندوق تثبیت بازار سرمایه اختصاص دهد. این صندوق با خرید سهام در قیمت‌های پایین به تثبیت بازار کمک می‌کند. منابع این صندوق می‌تواند از محل درآمدهای نفتی، مالیات‌های ویژه جنگی یا فروش اوراق دولتی تأمین شود. البته باید به این نکته هم اشاره داشت که فعالیت صندوق باید شفاف، هدفمند و با نظارت دقیق باشد تا به افزایش اعتماد عمومی کمک کند. علاوه بر تخصیص منابع  دولت می‌تواند با انتشار اوراق بدهی دولتی در بورس از این بازار محافظت کند. این اقدام موجب تعمیق بازار بدهی و جذب نقدینگی به جای خروج سرمایه می‌شود. اوراق باید جذاب، قابل اعتماد و معاف از مالیات باشند تا مشارکت عمومی افزایش یابد. اعمال معاوفیت ‌های مالیاتی برای شرکت‌های بورسی از دیگر سیاست‌های مالی برای حمایت از بازار سرمایه در زمان بحران محسوب می‌شود. در چنین شرایطی شرکت‌هایی که در شرایط جنگی فعال می‌مانند یا تولید خود را حفظ می‌کنند باید از پرداخت مالیات معاف شوند. در کنار سیاست‌های مالی، سیاست‌های پولی و بانکی نیز می‌تواند در حمایت از بازار سرمایه موثر واقع شود. بانک مرکزی و نهادهای پولی نقش کلیدی در حمایت از بازار سرمایه دارند و باید سیاست‌هایی را اجرا کنند که ضمن کنترل تورم و نرخ بهره، نقدینگی کافی برای بازار سرمایه فراهم شود. افزایش نامتعادل نرخ بهره بانکی باعث جذب نقدینگی از بازار سرمایه به بازار پول می‌شود. بانک مرکزی باید نرخ بهره را در محدوده معقول و متناسب با شرایط اقتصادی حفظ کند تا بازار پول و بازار سرمایه رقابت ناسالم نداشته باشند. علاوه بر این بانک مرکزی می‌تواند به جای خلق پول مستقیم، از طریق خرید اوراق خزانه در بازار بین‌بانکی نقدینگی لازم را به بازار تزریق کند. این روش باعث کنترل همزمان نرخ سود و تورم شده و از ایجاد تورم افسارگسیخته جلوگیری می‌کند. در نهایت شرکت‌های بورسی، به ویژه آنهایی که در بخش تولید و صنایع استراتژیک فعال هستند، باید اولویت دریافت تسهیلات بانکی را داشته باشند. شرایط بازپرداخت تسهیلات باید متناسب با شرایط بحران باشد تا شرکت‌ها بتوانند فعالیت خود را حفظ کنند. در نهایت آنچه که می‌توان به عنوان جمع‌بندی بیان کرد این است که بازار سرمایه به عنوان یکی از ارکان حیاتی اقتصاد، در شرایط عادی نقش مهمی در تأمین مالی و هدایت منابع به سمت تولید و توسعه دارد، اما در شرایط بحرانی به ویژه جنگ، آسیب‌پذیری آن به شدت افزایش می‌یابد و با چالش‌هایی مانند کاهش اعتماد، خروج سرمایه و نوسانات شدید روبرو می‌شود. در چنین شرایطی، مداخله هوشمندانه و فعال دولت از طریق سیاست‌های مالی، پولی و ساختاری ضروری است تا از فروپاشی بازار جلوگیری کرده و ثبات اقتصادی را حفظ کند. ایجاد صندوق تثبیت بازار، انتشار اوراق بدهی جذاب، معافیت مالیاتی برای شرکت‌های فعال و تنظیم نرخ بهره بانکی از جمله ابزارهای مؤثر در این مسیر هستند. حمایت مستمر از بازار سرمایه نه تنها به حفظ توان تولید و اشتغال کمک می‌کند، بلکه اعتماد عمومی را تقویت و زمینه بازسازی اقتصادی پس از بحران را فراهم می‌آورد. بنابراین، اتخاذ سیاست‌های جامع و هماهنگ دولت، کلید حفظ سلامت و پایداری بازار سرمایه در شرایط جنگ و بحران است.

واردات ۹۰ هزار دستگاه خودرو عطش تقاضا را کاهش نمی‌دهد

گروه صنعت و تجارت: وعده واردات ۹۰ هزار دستگاه خودرو در سال جاری مطرح شده است؛ عددی که در ظاهر امیدوارکننده به نظر می‌رسد، اما کارشناسان می‌گویند برای بازگرداندن تعادل به بازار، نه کافی است و نه ساختارمند.
به گزارش «تجارت»، در حالی که بازار خودرو کشور همچنان با التهاب قیمتی، کمبود عرضه و انحصار در تولید داخلی مواجه است، طبق آئین نامه واردات خودرو وعده واردات ۹۰ هزار دستگاه خودرو در سال جاری مطرح شده است؛ عددی که در ظاهر امیدوارکننده به نظر می‌رسد، اما کارشناسان می‌گویند برای بازگرداندن تعادل به بازار، نه کافی است و نه ساختارمند. بنابراین برنامه دولت برای واردات خودرو در سال جاری، شامل ورود حدود ۹۰ هزار دستگاه خودروی خارجی به کشور است. این در حالی است که مجموع واردات خودرو طی دو سال ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ به حدود ۱۱ هزار و ۶۴۷ دستگاه (واردات ۱۱ هزار و ۲۳۶ خودرو در سال ۱۴۰۲ و ۴۱۱ خودرو در سال ۱۴۰۱) محدود بوده و این عدد در سال ۱۴۰۳ به حدود ۶۰ هزار دستگاه از انواع خودروهای برقی، بنزینی و هیبریدی به کشور رسیده بود. به این ترتیب، هدف‌گذاری امسال ۳۰ درصد بیشتر از سال ۱۴۰۳ خواهد بود. با این حال، بررسی روندهای اجرایی، موانع واردات و وضعیت بازار نشان می‌دهد که تحقق این هدف با چالش‌های جدی روبه‌روست.

بازار، عطش دارد
مطابق برآورد کارشناسان، تقاضای واقعی بازار خودرو ایران سالانه حدود ۱.۵ میلیون دستگاه است. از سوی دیگر، تولید داخلی نیز با وجود ظرفیت اسمی بالا، در عمل کمتر از این عدد را پوشش می‌دهد؛ به‌طوری که در سال ۱۴۰۲، مجموع تولید خودروهای سبک و سنگین در کشور حدود یک میلیون و ۱۰۰ هزار دستگاه و در سال ۱۴۰۳ حدود ۹۰۰ هزار دستگاه بود. این یعنی دست‌کم ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار دستگاه کسری عرضه در سال وجود دارد؛ عددی که هیچ‌گاه از مسیر واردات جبران نشده است. حتی اگر وعده واردات ۹۰ هزار دستگاه خودرو در سال ۱۴۰۴ محقق شود، کمتر از ۶ درصد از نیاز بلاتکلیف بازار را پاسخ خواهد داد.

کاهش قیمت‌ها؟ شاید، اما نه در بلندمدت
هدف اعلامی دولت از واردات خودرو، کمک به تنظیم بازار و کنترل قیمت‌ها عنوان شده است. ورود ۹۰ هزار خودرو می‌تواند در کوتاه‌مدت اثر روانی مثبتی بر بازار بگذارد و موجب ثبات یا کاهش قیمت خودروهای خارجی و چینی مونتاژ داخل شود. همچنین منجر به افزایش تنوع در انتخاب مصرف‌کننده شده و فشار بر بازار خودروهای بالای یک میلیارد تومان را کمی تعدیل می‌کند با این حال تجربه سال‌های گذشته نشان می‌دهد که در غیاب سیاست‌های پایدار ارزی، نظارت بر عرضه و رقابت سالم، اثر این واردات موقتی خواهد بود. البته باید اشاره شود که بر اساس آئین‌نامه جدید، تعرفه واردات خودرو ۲۰ درصد تعیین شده که در مقایسه با سال‌های گذشته، کاهش قابل‌توجهی محسوب می‌شود. این تصمیم می‌تواند در تئوری، به کاهش قیمت تمام‌شده خودروهای وارداتی و ایجاد نوعی تعادل در بازار کمک کند؛ چرا که خودروهای خارجی با هزینه‌ای کمتر نسبت به گذشته به دست مصرف‌کننده می‌رسند و در نتیجه فشار روانی ناشی از قیمت‌های سرسام‌آور خودروهای داخلی و مونتاژی کاهش می‌یابد.
با این حال، کارشناسان معتقدند اثرگذاری واقعی این تعرفه کاهش‌یافته، در گرو حجم واردات و تداوم آن است. در شرایطی که سقف واردات خودرو در سال جاری به ۹۰ هزار دستگاه محدود شده، این تعرفه ۲۰ درصدی نیز نمی‌تواند نقش مؤثری در تنظیم بازار ایفا کند؛ چرا که تعداد محدود خودروهای وارداتی، عملاً قدرت اثرگذاری این امتیاز تعرفه‌ای را کاهش می‌دهد و نمی‌تواند رقابت را به شکل معنی‌داری به بازار بازگرداند. به عبارت دیگر، تعرفه پایین زمانی معنا پیدا می‌کند که با حجم بالای واردات همراه باشد؛ در غیر این صورت، صرف کاهش تعرفه نمی‌تواند باعث کاهش محسوس قیمت‌ها یا افزایش رضایت مصرف‌کنندگان شود. یک کارشناس صنعت خودرو در این خصوص به خبرنگار مهر می‌گوید که «تا زمانی که فرایند واردات خودرو، شفاف، رقابتی و مستمر نباشد، ورود مقطعی حتی ۹۰ هزار دستگاه نیز نمی‌تواند نیاز انباشته بازار را پاسخ دهد. بازار خودرو، قربانی تصمیمات کوتاه‌مدت و سیاست‌های ناپایدار است.»
  موانع پیشِ رو برای تحقق وعده واردات
از سویی دیگر با وجود اعلام رسمی هدف‌گذاری واردات ۹۰ هزار دستگاه خودرو در سال جاری، تحقق کامل این برنامه با موانع جدی ساختاری و اجرایی روبه‌روست؛ موانعی که در صورت استمرار، می‌توانند وعده دولت را به یک هدف‌گذاری غیرواقعی تبدیل کنند. از مهم‌ترین چالش‌ها، می‌توان به محدودیت منابع ارزی کشور اشاره کرد. در شرایطی که دولت ناچار است ارز حاصل از صادرات را در اولویت کالاهای اساسی، دارو و نهاده‌های کشاورزی قرار دهد، تخصیص ارز برای واردات خودرو -که کالایی مصرفی تلقی می‌شود- به‌ویژه با وجود فشارهای بودجه‌ای، با تردید و تأخیر همراه است.
علاوه بر آن، بروکراسی پیچیده و زمان‌بر ثبت سفارش، تأییدیه‌های فنی و ترخیص گمرکی، فرآیند واردات را با وقفه‌های متعدد مواجه کرده است‌بروکراسی پیچیده و زمان‌بر ثبت سفارش، تأییدیه‌های فنی و ترخیص گمرکی، فرآیند واردات را با وقفه‌های متعدد مواجه کرده است؛ به‌گونه‌ای که در دو سال گذشته، بسیاری از خودروهای واردشده هفته‌ها در گمرک باقی مانده‌اند. ناهماهنگی بین نهادهای متولی از جمله وزارت صمت، بانک مرکزی، سازمان استاندارد و گمرک نیز مزید بر علت شده و مسیر ورود خودرو را طولانی و پرهزینه کرده است. از سوی دیگر، تحریم‌های مالی و بانکی بین‌المللی همچنان یکی از موانع اصلی نقل‌وانتقال پول و گشایش اعتبارات اسنادی برای واردات است. این محدودیت‌ها، به‌ویژه در مبادله با کشورهای اروپایی و برخی برندهای آسیایی، باعث شده واردکنندگان ناچار به استفاده از روش‌های واسطه‌ای با هزینه بالاتر شوند. برخی فعالان بخش خصوصی و واردکنندگان خودرو نیز در گفت‌وگو با خبرنگار مهر، افزایش جهانی قیمت خودرو، بالا رفتن هزینه‌های حمل‌ونقل دریایی، و نرخ ارز آزاد در بازار داخلی را از دیگر عوامل تهدیدکننده سوددهی و صرفه اقتصادی واردات عنوان می‌کنند. به گفته آن‌ها، در چنین شرایطی، واردات خودرو نه‌تنها با ریسک بالا همراه است، بلکه ممکن است به دلیل افزایش قیمت تمام‌شده، اثر مورد انتظار بر کاهش قیمت در بازار را نیز از بین ببرد. به بیان دیگر، هرچند دولت در سطح سیاست‌گذاری وعده واردات گسترده خودرو را داده، اما بستر عملیاتی برای تحقق کامل این وعده همچنان فراهم نیست و بدون اصلاح زیرساخت‌ها و هماهنگی بین‌دستگاهی، بعید است بازار شاهد تحقق کامل این هدف‌گذاری باشد.

واردات آزاد شد، اما نه واقعی
با وجود آن‌که واردات خودرو از سال ۱۴۰۱ -پس از حدود ۵ سال ممنوعیت- به‌طور رسمی آزاد شده، اما در عمل اجرای این سیاست به‌شدت محدود و کنترل‌شده بوده است. دولت به دلایل مختلف از جمله کنترل خروج ارز، ملاحظات تولید داخلی و حفظ انحصار، واردات را در سطح پایین نگه داشته و شرایط آن را محدود به خودروهای خاص کرده است.
به همین دلیل، واردات در سه سال گذشته نه‌تنها نتوانسته پاسخگوی تقاضای عمومی باشد، بلکه عملاً تأثیر محسوسی بر بازار نگذاشته است. بر همین اساس نیز بسیاری از کارشناسان اقتصادی بر این باورند که واردات باید بخشی از یک راهبرد جامع صنعت خودرو باشد. بدون اصلاح ساختارهای تولید داخلی، رفع انحصار، افزایش شفافیت و رقابت، واردات مقطعی تنها نقش مُسکن برای بازار بیمار خودرو را ایفا خواهد کرد.
یک تحلیلگر صنعت خودرو، در این باره می‌گوید: «بزرگ‌ترین مشکل بازار خودرو ایران، نبود رقابت است. واردات باید نه‌فقط برای تأمین کمبود، بلکه برای شکستن انحصار و ارتقا استاندارد مصرف‌کننده انجام شود. وقتی واردات را محدود می‌کنیم، هم مصرف‌کننده زیان می‌بیند و هم تولیدکننده داخلی انگیزه بهبود کیفیت ندارد.»
واردات ۹۰ هزار دستگاه خودرو در سال ۱۴۰۴ اگرچه در مقایسه با عملکرد سه سال گذشته افزایشی چشمگیر محسوب می‌شود، اما به‌تنهایی نمی‌تواند معجزه‌ای در بازار خودرو رقم بزند. حجم تقاضا، عمق مشکلات ساختاری و ضعف سیاست‌گذاری، مانع از آن است که این واردات تأثیر پایدار بر قیمت، کیفیت و رضایت مصرف‌کننده بگذارد. آن‌چه بازار خودرو ایران نیاز دارد، نه صرفاً واردات بیشتر، بلکه سیاست‌گذاری هوشمندانه، رقابت‌پذیری واقعی، و شفاف‌سازی زنجیره تأمین و قیمت‌گذاری است. بدون این‌ها، واردات تنها نقشی نمادین خواهد داشت؛ نه نجات‌بخش.

در گفت‌و‌گوی «تجارت» با کارشناسان پیامدهای جنگ ۱۲ روزه بررسی شد

  گروه اقتصادی:بازار مسکن ایران پس از نبرد 12 روزه چه وضعیتی دارد؟ این پرسش یکی از پرسش هایی است که طی روزهای اخیر بیشترین فراوانی را در محافل اقتصادی و رسانه ها داشته است. 
برخی تحلیلگران معتقدند با تحولات اخیر و به دلیل افزایش ریسک های اقتصادی ایران، قیمت مسکن در دالان نزولی قرار گرفته و بازار در رکودی عمیق فرو رفته است. طیف دیگری از متولیان بازار مسکن اما اعلام می کنند تحولات اخیر کمترین تاثیری در بازار مسکن نداشته و بازار روند طبیعی خود را طی می کند. نايب‌رييس اتحاديه مشاوران املاك تهران از جمله این افراد است که در واکنش به اخباری که در خصوص نزولی شدن قیمت ها در بازار مسکن منتشر می شود، می گوید:«  مردم تهران تجربه تحولاتي همچون هشت سال دفاع مقدس و پس از آن صلح با عراق، ورود به برجام و خروج از آن و‌... را پشت سر گذاشته اند . هيچ‌گاه بار رواني ايجاد شده ناشي از تحولات سياسي و نظامي نتوانسته تاثير چنداني بر تصميم‌گيري‌هاي افراد در حوزه مسکن بگذارد.» در عین حال بر اساس گزارش‌های میدانی شاخص قیمت پیشنهادی آپارتمان‌های تهران در ابتدای تیرماه نسبت به ابتدای خردادماه، کاهش حدود ۹ درصدی را تجربه کرده که از فروردین ۱۳۹۲ تاکنون بی‌سابقه بوده است.  به نظر می رسد مسکن با 3سناریو روبه رو باشد. نخستین سناریو، تحقق توافقی پایدار است که باعث رونق بازار مسکن و افزایش تقاضا در این بخش می شود. سناریوی دوم، دستیابی به یک آتش بس موقت است که بازار را در میان مدت به سمت ثبات سوق می دهد. سناریوی بدبینانه اما تداوم وضعیت بی ثبات و پر تنش است که باعث عمیق تر شدن رکود در بازار مسکن می شود. 
تجارت برای بررسی وضعیت بازار مسکن سراغ رییس و دبیر کانون انبوه سازان مسکن رفته تا درباره واقعیت بازار مسکن پس از جنگ 12 روزه گفتگویی با آنها انجام دهد. 

خریدار قیمت مسکن را تعیین می کند نه فروشنده 
حسن محتشم رییس انجمن انبوه سازان تهران در گفتگو با تجارت در پاسخ به این پرسش که آیا جنگ 12 روزه در بازار مسکن تاثیر داشته یا نه؟ می گوید:« جنگ 12 روزه در کلِ اقتصاد کلان کشور تاثیر گذار بوده است، اگر کسی بگوید که این جنگ در بازارهای مختلف از جمله مسکن بی اثر بوده نشان می دهد شناخت چندانی از واقعیت های اقتصادی ندارد. اصولا جنگ ها بازار را به سمت کم رونقی و رکود سوق می دهند. چرا که ریسک اقتصادی بالا رفته و فعالیت ها و داد و ستد اقتصادی کاهش می یابد.
او ادامه می دهد:« در واقع توجه مردم در ایام جنگ معطوف فعالیت های نظامی و دفاعی است و اقبال کمتری به مناسبات اقتصادی دارند. این روند در بازار مسکن هم رخ داده است.»
رییس انجمن انبوه سازان مسکن تهران یادآور می شود:« فراموش نکنید ایران 2سال است با رکود در بخش مسکن روبه رو بوده است. جنگ 12 روزه این رکود را تشدید کرده است. بورس کشور پس از جنگ قرمزپوش شد و نوعی بی اطمینانی و فضای تعلیق در کل بخش های اقتصادی مشاهده می شود. سایر زمینه های سرمایه گذاری هم به خاطر عدم تامین امنیت یا خارج شده و یا فعلا متوقف شده اند. «
محتشم با تاکید بر اینکه در بخش ساخت و ساز نیز طی 21سال اخیر، رونق کمی ایجاد شده، می گوید:« البته پروژه های در دست اجرا ناچار به اتمام کار و تعهداتشان هستند اما فعلا پروژه های جدید به دلیل شرایط خاص کشور مسکوت می مانند. دلیل این امر هم کاهش نقدشوندگی است. مسکن یکی از کالاهایی است که نقدشوندگی آن در شرایط ثبات سیاسی و رونق اقتصادی شکل میگیرد. در غیر این صورت چون نقد شوندگی پایینی دارد، سرمایه کمتر جذب می شود. »
این تحلیلگر یادآور می شود:«اخیرا با توجه به رکود بازار مسکن و تشدید آن در جنگ 12 روزه با کاهش قیمت ها مواجه شده ایم. امروز خریدار است که قیمت را تعیین می کند نه فروشنده. چرا که فروشنده مسکن و ملک زیاد است و خریدار کم. چه در بخش سرمایه ای و چه در حوزه مسکن، حجم سرمایه گذاری پایین آمده یا متوقف شده است. »
محتشم در پاسخ به این پرسش تجارت که این وضعیت در چشم انداز آینده چه تغییری ممکن است داشته باشد؟ می گوید:«دورنمای پیش روی مسکن به سیاست های دولت بستگی دارد. اگر دولت به سمتی برود که تلاش برای توافق و گسترش ثبات در دستور کار گیرد، مسکن در میان مدت رونق پیدا می کند. در غیر این صورت روند رکود فعلی ادامه دار خواهد بود. اقتصاد ایران پس از جنگ 12 روزه به سمت بازارهای زود نقد شونده و زودبازده می رود. به همین دلیل قیمت ارز، سکه و طلا در حال صعود  هستند. اما در بازار سرمایه و مسکن بیشتر خروج سرمایه در دستور کار است تا جذب سرمایه .»
او ادامه می دهدک« یعنی اگر جنگ با اسراییل تکرار شود، قیمت خرید و فروش مسکن کم شده و رکود تورمی عمیق تر می شود. اما اگر توافق شکل بگیرد، اقتصاد از سیاست بهره مند شده و سرمایه گذاری چه از خارج و چه در داخل بیشتر می شود. در این صورت بازار مسکن هم رونق بیشتری می گیرد و تقاضا برای مسکن بیشتر می شود.»

توافق پایدار به رونق بازار مسکن می انجامد 
دبیر کانون سراسری انبوه‌سازان معتقد است بازار مسکن پس از جنگ 12 روزه با 3سناریو روبه رو خواهد بود. فرشید پورحاجت مانند محتشم با تشریح سه سناریوی سیاسی-اقتصادی پیش‌روی کشور می گود:آینده بازار مسکن به کیفیت توافقات سیاسی و سیاست‌گذاری دولت گره خورده است. در دوره ۱۲ روزه جنگ تحمیلی اخیر مردم مشغول دفاع از کشور بودند، نه فعالیت در بازار مسکن. ضمن اینکه هیچ‌یک از مراجع رسمی آماری طی این مدت، گزارشی درباره تحولات بازار مسکن منتشر نکرده‌اند. به‌نظر می‌رسد ادعاها بیشتر حاصل تصورات برخی رسانه‌ها باشد و با واقعیت‌های بازار مسکن همخوانی ندارد.
به گفته دبیر کانون انبوه‌سازان، در صورت دستیابی به یک تفاهم پایدار در سطح سیاسی، که منجر به رفع تحریم‌ها و بهبود روابط بین‌المللی شود، می‌توان انتظار بهبود فضای اقتصادی کشور را داشت. این روند با افزایش دسترسی ایران به بازارهای جهانی و کاهش نوسانات ارزی همراه خواهد بود.
او در این خصوص می گوید: «در چنین شرایطی، رونق ساخت‌وساز قابل انتظار است. کاهش هزینه مواد اولیه و حمایت دولت از پروژه‌های تولید مسکن، انگیزه سرمایه‌گذاری را افزایش می‌دهد. همچنین رشد تقاضای مسکن از سوی خانوارهای متوسط و جوانان می‌تواند بازار واحدهای کوچک‌متراژ زیر ۸۰ متر را به حرکت درآورد. در این سناریو می‌توان به جلوگیری از رشد افسارگسیخته قیمت‌ها، افزایش اشتغال در صنعت ساختمان و ارتقای اعتماد عمومی امیدوار بود.»
پورحاجت سناریوی دوم را مبتنی بر یک توافق موقت ارزیابی کرد که تأثیر اقتصادی محدودتری دارد.  او می گوید:« این نوع توافق ممکن است به کاهش جزئی نرخ ارز و بهبود موقت فضای روانی منجر شود، اما رفتار سرمایه‌گذاران همچنان محتاطانه خواهد بود. در این وضعیت، شاهد نوسان محدود قیمت‌ها خواهیم بود، ممکن است در برخی مناطق پرتقاضا رشد جزئی و در مناطق کم‌تقاضا ثبات یا کاهش قیمت محتمل است. اما نبود برنامه‌ریزی منسجم از سوی دولت و احتمال بازگشت تحریم‌ها، همچنان رکود بازار را تشدید خواهد کرد.»   پورحاجت در تشریح بدبینانه ترین حالت یادآور می شود:« در بدبینانه‌ترین حالت، شکست مذاکرات می‌تواند اقتصاد کشور را وارد فاز رکود تورمی کند؛ بازاری که در آن ساخت‌وساز گران، اما معاملات کم‌رمق خواهد بود. افزایش نرخ ارز و تورم، هزینه ساخت را به‌شدت بالا می‌برد. در چنین شرایطی، قدرت خرید مردم افت می‌کند و بسیاری از پروژه‌های بخش خصوصی و حتی دولتی متوقف می‌شوند. حتی در صورت کاهش اسمی قیمت‌ها، نبود اعتماد و نااطمینانی عمومی باعث می‌شود بازار قفل شود و معامله‌ای انجام نگیرد.»

با حضور سران قوا و اقشار مختلف مردم در مصلی تهران برگزار شد

  گروه سیاسی:آیین بزرگداشت شهدای اقتدار ایران در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، بعد از ظهر امروز با حضور روسای قوای سه‌گانه در مصلای بزرگ امام خمینی (ره) تهران برگزار شد.
 به گزارش تجارت به نقل از ایسنا، تجاوز رژیم صهیونیستی در بامداد ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ چهار به کشورمان و تحمیل جنگی ۱۲ روزه به ایران منجر به شهادت بیش از ۹۰۰ نفر از هموطنانمان شد که در میان آن‌ها تعدادی از فرماندهان نظامی و دانشمندان هسته‌ای و هم‌چنین تعداد زیادی از زنان و کودکان بی‌دفاع وجود داشتند.
 پس از پاسخ‌های کوبنده نیروهای مسلح ایران به تجاوز رژیم صهیونیستی در قالب عملیات‌های وعده صادق ۳ و هم‌چنین عملیات بشارت فتح و تحمیل آتش بس به این رژم، پیکر مطهر این شهیدان در شهرهای مختلف کشورمان از جمله تهران در مراسمی باشکوه تشییع و به خاک سپرده شد.
 دیروز، بعد از ظهر چهارشنبه ۱۱ تیرماه ۱۴۰۴ ، مصادف با ششم محرم‌الحرام ۱۴۴۷، هم آیین بزرگداشت شهدای اقتدار ایران در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، از ساعت ۱۷ در مصلای بزرگ امام خمینی (ره) تهران با حضور اقشار مختلف مردم برگزار شد.
 همچنین مسعود پزشکیان رئیس‌جمهوری، محمدباقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی و حجت‌الاسلام و المسلمین غلامحسین محسنی اژه‌ای در مراسم بزرگداشت شهدای اقتدار ایران در مصلی تهران حاضر شدند.
دختر شهید سپهبد سلامی  هم طی سخنانی در این مراسم گفت: در تمام روزهای پس از جنگ تحمیلی اخیر، تیرهای فتنه دشمنان با سد یکپارچه، یک‌صدا و نفوذناپذیر ملت متمدن، دشمن‌شناس و بابصیرت ایران متوقف شد و همه توهمات آنان به‌سرعت فروپاشید.
دختر سردار سلامی در مراسم گرامیداشت شهدای اقتدار گفت: ما خطاب به رئیس جمهور متوهم و فریبکار آمریکا باز تکرار می‌کنیم که آقای ترامپ، شما نه ملت ایران را می‌شناسید و نه نظام اسلامی را.
 در ابتدای این مراسم، دختر سردار شهید حسین سلامی با اشاره به شناسایی خطوط هراس دشمن، اظهار داشت: ما ماموریم دشمن را شکست بدهیم، هر چقدر بزرگ باشد. ما خطوط هراس دشمن را شناسایی کرده‌ایم و می‌دانیم چگونه و در کجا باید عمل کنیم.
 وی با یادآوری دوران دفاع مقدس، تصریح کرد: سرنوشت 12 روز جنگ تحمیلی و دفاع مقدس ملت ایران چیزی جز ناکامی دشمنان در دستیابی به اهداف حداقلی و حداکثری و له شدن هیمنه پوشالین آنان در زیر ضربات موشک‌ها و پهپادهای ایرانی نبود.
 دختر شهید سلامی با اشاره به سخنان شهید سلیمانی، گفت: سالیان قبل سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی به دشمنان ابله اعلام کردند که جنگ را شما آغاز می‌کنید، اما پایانش با ماست.
 وی همچنین با اشاره به رئیس جمهور آمریکا، تاکید کرد: ما خطاب به رئیس جمهور متوهم و فریبکار آمریکا باز تکرار می‌کنیم که آقای ترامپ، شما نه ملت ایران را می‌شناسید و نه نظام اسلامی را.
 او با بیان اینکه ایران سرزمین امام زمان (عج) است، افزود: اینجا سرزمین امام زمان (علیه السلام) است و نایب خویش را یاری می‌دهد و مردمانی که نایب امام زمان را مانند نگین یک انگشتر زیبا در حلقه مهر و وفای خود گرفته‌اند، سرانجام وارثان زمینند.
 دختر شهید سلامی در پایان با تاکید بر آمادگی خانواده‌های شهدا برای فداکاری، گفت: ما زنان، مادران و دختران شهدا در این شب نورانی به مانند حضرت رباب (سلام الله علیها) که تمام هستی خود را که یک طفل شش ماهه عطشان بود برای پیروزی امام خود به میدان نبرد آورد، ما هم باقی مانده هستی خودمان را برای تحقق این سخن چند روز قبل رهبر عظیم‌الشأن انقلاب که پیروز است و پیروز خواهد شد، باز هم به میدان می‌آوریم. ما آماده‌ایم همه هستی و سرمایه‌های خود را تا رسیدن به قله‌های پیروزی و فتح عظیم فدای دینمان، آرمان‌های والای رهبرمان و ملت عزیزمان بنماییم و از عمق وجود ایمان داریم که ما به صلح نزدیکیم، آینده از آن ماست زیرا خدا با ماست.هم چنین محمد باقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی به عنوان سخنران مراسم گفت که شهدای جنگ ۱۲ روزه، شهیدان راه آینده و مرحله نوین مقاومت و پیش‌قراولان جهاد تمدنی ملت عزیز ایران هستند.
رئیس مجلس ادامه داد: صداقت آمریکایی از میز مذاکره خیانت کرد و بر ملت ما تهاجم کرد اما پاسخ منسجم نیروهای مسلح  ما ریشه در وحدت ملی داشت و دشمن دید که این ملت یکپارچه در مقابله دشمن ایستاد. این باند جنایتکار که در یک سرزمین محدود مستقر شده است هر گز چنین آتشی برخود ندیده بود و امروز شاهد هستیم رژیم صهیونیستی که از گنبد آهنین حرف می زد و ادعا می‌کرد حتی گلوله هم از آن رد نمی‌شود،‌ مقهور قدرت رزمندگان ما شد. این حاصل 40 سال تلاش مظلومانه نیروهای مسلح ما بود.
 قالیباف اظهار داشت: با درایت و فرماندهی محکم مقام معظم رهبری دید رزمندگان چه آتشی بر سر دشمن ریختند. از روز دوم و سوم هر نقطه ای از دشمن جنایتکار را که اراده کردیم از شمال تا جنوب کوبیدیم.در شب اول بیش از 350 پهپاد و 150 موشک به سمت او پرتاب کردیم امادر ساعات بعدی نواخت تیر ما به صورتی موثر بود که بر گنبد آهنین مسلط شدیم و حتی یک فروند موشک هم که پرتاب می کردیم به سنگر مستحکم دفاعی آنها در بئر السبع اصابت کرد.
 رئیس مجلس شورای اسلامی گفت: رژیم صهیونیستی اگر خود به تنهایی باشد هیچ جوهره‌ای در مقابل جمهوری اسلامی و ملت ایران ندارد و حتی چند رو زهم در مقابل ایران دوام نمی‌آورد و با حمایت مستقیم غرب احیا شده است. رژیم صهیونیستی بدون حمایت واشنگتن قادر به بقا و حیات نیست ودید که آمریکا به صورت مستقیم به ما حمله کرد و در کمتر از چند ساعت پاسخ دندادن شکن در یافت کردند و دیگر تاب تحمل آتش ما را نداشتند و در خواست آتش بس دادند و این، نماد اقتدار نظام اسلامی، قدرت شهدا، فرهنگ بعثت، عاشورا، غدیر و عمق تمدن ایرانی است.
 وی تاکید کرد: امروز جمهوری اسلامی با هر تجاوزی در هر جنگی با فرماندهی رهبر معظم انقلاب می ایستد و ذره ای از این سرزمین جدا نمی‌شود و مطمئن باشید این راه مسیر موفقیت و بزرگی است.به هر تجاوزی پاسخ خواهیم داد،‌ همیشه مورد تجاوز و حمله قرار گرفته‌ایم اما ما بوده‌ایم که پاسخ دندادن شکن و پایانی را داده‌‌ایم. من در مقابل عظمت مردم سر تعظیم فورد می آورم و تا زنده هستیم برای این مردم و کشور در نظام جمهوری اسلامی برای دفاع از این آب و خاک جان خودمان را فدا می‌کنیم.
 حجت‌الاسلام منتظری رئیس دیوان عالی کشور هم تأکید کرد: امروز همانند جنگ خندق، تمامی کفر جهانی در مقابل اسلام ایستاده، اما ایران با برکت اسلام ناب محمدی(ص) در حال پیشرفت و پیروزی است.  هم‌چنین سردار سرتیپ پاسدار حسین اشتری فرمانده سابق نیروی انتظامی با اشاره به تأثیر شهدای اقتدار بر ارتقای روحیه مردم، گفت: امروز ملت ایران با وحدت و قدرت در مسیر مبارزه با استکبار و پیشرفت کشور گام برمی‌دارند و روحیه آنان از گذشته قوی‌تر است.
 علی لاریجانی مشاور رهبری انقلاب اسلامی هم گفت: پاسخ ایران به رژیم صهیونیستی در صورت تکرار تجاوز محکم‌تر خواهد بود.

حزب حاکم انگلیس در تصویب یک لایحه دوپاره شد

لایحه جنجالی دولت انگلیس برای اصلاح نظام کمک‌هزینه‌های معیشتی موسوم به «welfare bill» با وجود مخالفت ده‌ها نماینده حزب حاکم کارگر از سد پارلمان گذشت؛ اما عقب‌نشینی‌های دقیقه‌نودی، حذف بندهای کلیدی و اعتراض‌های بی‌سابقه درون‌حزبی، نه‌تنها جایگاه نخست وزیر این کشور را زیر سؤال برد، بلکه شکاف‌های عمیق درون حزب کارگر را آشکار ساخت و به بحران مشروعیت این حزب در سال نخست حاکمیتش دامن زد.
دولت حزب کارگر به رهبری کی‌یر استارمر در تلاش بود با تصویب لایحه‌ای برای بازنگری در نظام کمک‌های معیشتی، بخشی از هزینه‌های سنگین رفاه اجتماعی را کاهش دهد. این لایحه که از ماه‌ها پیش با عنوان «welfare reform bill» در محافل سیاسی شناخته می‌شد، به‌ویژه در حوزه تغییرات پیشنهادی در پرداخت به افراد معلول موسوم به Personal Independence Payment (PIP)، اعتراضات گسترده‌ای را برانگیخت. این اصلاحات که هدف آن «پایدارسازی نظام رفاهی» توصیف شده است، در ابتدا قرار بود شامل محدودیت‌های جدیدی برای دریافت کمک‌های رفاهی و بازنگری در ارزیابی‌های ناتوانی جسمی و روانی باشند. با این حال، دولت در روز رأی‌گیری و تنها ساعاتی پیش از برگزاری نشست مجلس عوام، تحت فشار گسترده جناح چپ حزب کارگر و گروه‌های مدافع حقوق معلولان، مجبور به حذف مهم‌ترین بندهای لایحه و تعویق اصلاحات شد.
لایحه دولت، سه‌شنبه شب با ۳۳۵ رأی موافق در برابر ۲۶۰ مخالف به تصویب رسید، اما این تحول با اعتراض بی‌سابقه همراه بود و طبق آمارها ۴۹ نماینده حزب کارگر با وجود فشارهای سیاسی درون‌حزبی، به لایحه رأی منفی دادند. برخی تحلیل‌گران معتقدند این عدد نه‌تنها بالاترین میزان شورش در دوران نخست‌وزیری استارمر بوده، بلکه نشانه‌ای آشکار از فرسایش انضباط حزبی در دولت یک‌ساله کارگر است. روزنامه گاردین در تحلیلی نوشت: «استارمر برای نجات لایحه، مهم‌ترین بخش آن یعنی اصلاحات در پرداختی‌های معلولیت را حذف کرد. این عقب‌نشینی درحالی‌که دولت همچنان به‌دنبال صرفه‌جویی مالی بود، لایحه را به نسخه‌ای تهی از محتوای اصلی تبدیل کرد.»
مخالفان در صحن علنی پارلمان نیز بی‌پروا دولت را به «سوءمدیریت»، «عدم صداقت» و «تلاش برای ریاضت‌سازی از جیب آسیب‌پذیرترین اقشار جامعه» متهم کردند. یکی از نمایندگان حزب کارگر در جلسه رأی‌گیری با لحنی طعنه‌آمیز گفت: «من فقط برای خوردن موز از صحن خارج شدم، وقتی برگشتم لایحه کاملاً تغییر کرده بود!» در واقع، عقب‌نشینی‌ دولت از بخش‌های اصلی لایحه نه‌تنها آن را از نظر محتوایی بی‌اثر، بلکه به اعتبار سیاسی استارمر نیز آسیب وارد کرده است. روزنامه ایندیپندنت از این رخداد به‌عنوان «مهم‌ترین ضربه سیاسی به دولت حزب کارگر از زمان روی کار آمدن» یاد کرد و نوشت: «نخست‌وزیر رأی آورد، اما مشروعیت سیاسی‌اش را از دست داد.»اصلاحات رفاهی موردنظر دولت قرار بود تا سال ۲۰۳۰ حدود ۵ میلیارد پوند صرفه‌جویی ایجاد کند. اما با عقب‌نشینی‌های اخیر و لغو اصلاحات کلیدی، برآورد می‌شود این صرفه‌جویی حداکثر به ۲ میلیارد کاهش یابد. همین مسئله، فشار بی‌سابقه‌ای بر خزانه‌داری وارد کرده و احتمال افزایش مالیات در لایحه بودجه پاییز را به دغدغه‌ای جدی برای دولت بدل کرده است.

 بنیانگذار یک حساب کاربری در شبکه اجتماعی «ایکس» ادعا می‌کند با رصد سفارش‌های پیتزا در اطراف مقر پنتاگون می‌توان اقدامات نظامی ایالات متحده را پیش‌بینی کرد.
در حالی که در عرصه نظامی برای پیش‌بینی تحرکات نظامی دشمن به منابع اطلاعاتی نظیر تصاویر ماهواره‌ای، رهگیری ارتباطات یا تحلیل‌های مبتنی بر هوش مصنوعی رجوع می‌شود اما یک حساب کاربری در شبکه اجتماعی «ایکس» با رصد ترافیک خرید پیتزا در اطراف مقر پنتاگون حدس می‌زند که اقدامی نظامی از سوی ایالات متحده به وقوع می‌پیوندد. به نوشته روزنامه «واشنگتن پست»  این حساب کاربری با نام «پنتاگون پیتزا ریپورت» (PPR) توسط یک مهندس نرم‌افزار که هویت خودش را فاش نساخته، اداره می‌شود و نحوه کار آن به این صورت است که داده‌های شرکت گوگل از پیتزافروشی‌های اطراف مقر پنتاگون در شهر آرلینگتون ایالت ویرجینیا را رصد و تحلیل می‌کند. (نرم افزار "گوگل مپس" داده‌های ناشناس را از طریق بخش‌های خط‌ زمانی یا تاریخچه مکانی تلفن‌های همراه استخراج و گردآوری می‌کند که شامل بازدیدها از مکان‌ها می‌شود.) اکانت PPR در شبکه اجتماعی ایکس روزانه چند پست منتشر کرده و در آنها سطح فعالیت‌های پیتزافروشی‌های اطراف پنتاگون را اعلام می‌کند. این حساب مدعی است که با این کار به بیش از ۲۰۰ هزار دنبال کننده خود این امکان را می‌دهد که بتوانند دست به ارزیابی و حدس و گمان درباره اینکه چه اتفاقی احتمالا دارد در پنتاگون رخ می‌دهد بزنند. در اغلب موارد این پست‌ها به چیزی بیش از شلوغی‌های معمول یا خلوت بودن این پیتزافروشی‌ها اشاره نکرده‌اند اما در مواقعی نادر در برخی شبها اخطار داده‌اند که افزایش نامعمول سفارش‌ها در پیتزافروشی‌های اطراف پنتاگون ثبت شده به این معنی که در چنین شبهایی نیروهای پنتاگون احتمالا شبانه در حال تدارک دیدن یک اقدام نظامی هستند.
حساب PPR در حدود ساعت هفت عصر تاریخ ۱۲ ژوئن هشدار داده بود که فعالیت‌ پیتزافروشی‌های اطراف پنتاگون به شکل چشمگیری افزایش پیدا کرده است. یک ساعت بعد از این هشدار بود که رژیم صهیونیستی تجاوزگری خود به ایران را آغاز کرد. همچنین در ساعت ۷ و ۱۳ دقیقه عصر تاریخ ۲۱ ژوئن نیز این اکانت توئیتری هشدار داد فعالیت شعبه پیتزافروشی Papa Johns در نزدیکی پنتاگون بالا رفته در حالی که فعالیت رستوران Freddie’s که مشتریان زیادی از پنتاگون دارد متوقف شده است. کمتر از یک ساعت بعد از آن بود که  دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده حملات تجاوزکارانه به تاسیسات هسته‌ای ایران را اعلام کرد. با این حال «آلکس پلیتساس»، مقام سابق پنتاگون و عضو ارشد فعلی اندیشکده شورای آتلانتیک در مصاحبه با واشنگتن پست می‌گوید: «حساب PPR از زمانی که در ماه اوت گذشته تاسیس شد، چیزی بیش از یک لطیفه نبوده است. اما واقعا کسانی هستند که همچنان این مطالب را جدی می‌گیرند چون واقع درک نمی‌کنند که جریان امور چگونه رخ می‌دهند.» اگرچه موسس PPR حساب‌های مربوط به آن را در چند شبکه اجتماعی دیگر شامل «بلواسکای»، «تیک‌تاک»،‌«تردز» و «توییچ» نیز تاسیس کرده اما مخاطبان انبوه خود را تنها در شبکه اجتماعی «ایکس»، متعلق به «ایلان ماسک»، متحد میلیاردر دونالد ترامپ پیدا کرده است. 

واشنگتن‌پست مدعی شد

نشریه آمریکایی با اشاره به موارد متعددی از اقدامات شکست خورده ترامپ، ازجمله هدف قرار دادن تاسیسات هسته‌ای ایران که او آنها را با جنجال و سروصدا به پا کردن آغاز کرده، اما هرگز نتوانسته به سرانجام برساند، نوشت: ترامپ بر اساس کارهایی که به پایان می‌رساند قضاوت خواهد شد و این، نقطه قوت او نیست.
«دونالد ترامپ» هنگام آغاز دور دوم ریاست جمهوری خود در ایالات متحده، شروع پر شور و برجسته‌ای داشت، تا جایی که ستون‌نویس روزنامه وال استریت ژورنال درباره او نوشت: ترامپِ همیشه  در صحنه و تشنه قدرت، همان‌طور که در مورد «تئودور روزولت»رئیس جمهور اسبق آمریکا گفته شد، می‌خواهد در هر مراسم تشییع جنازه، عروس در هر مراسم عروسی و نوزاد در هر مراسم غسل تعمید حضور داشته باشد. روزنامه واشنگتن پست با این مقدمه نوشت: اما جنبه منفی این ویژگی ترامپ در حال آشکار شدن است: او با وجود تمام شروع‌های پر زرق و برقش، در عبور از خط پایان مشکل دارد. او در این مسیر شرط‌بندی‌های نمایشی بزرگی انجام می‌دهد که اغلب با برند شخصی‌اش مزین شده‌اند اما نمی‌تواند بسیاری از آنها را با موفقیت به سرانجام برساند. جسارت ترامپ، اگرچه قابل توجه است، کافی نیست.
حتی پیروزی‌های ظاهری ترامپ هم می‌توانند به قیمت باخت تمام شوند. این موضوع ممکن است در مورد بودجه‌ بد سیرتی که او آن را «یک لایحه‌ی بزرگ زیبا» نامیده، صادق باشد. حتی اگر این لایحه این هفته در مجلس نمایندگان به تصویب نهایی برسد، «موفقیت» او با چنان هزینه سیاسی سنگینی همراه خواهد بود که هر دو مجلس می‌توانند در انتخابات میان‌دوره‌ای ۲۰۲۶ در معرض خطر قرار گیرند. علاوه‌براین، رنج افرادی که از مزایای کمک‌های پزشکی (Medicaid) یا کوپن غذا بهره‌مند نمی‌شوند تا ترامپ بتواند معافیت‌های مالیاتی خود را تمدید کند، هم باید به آن اضافه شود.
روزنامه آمریکایی با اشاره به پیوستن ایالات متحده به تجاوز وحشیانه رژیم صهیونیستی به ایران از طریق هدف قرار دادن تاسیسات هسته‌ای کشور نوشت: کاری را که نمی‌توانید تمام کنید، شروع نکنید. بارزترین نمونه اخیر این دستور، مداخله ترامپ در جنگ اسرائیل با ایران است. او بمب‌افکن‌های بی-۲ را فرستاد تا به تاسیسات هسته‌ای ایران حمله کند، اما این، موضوع هسته‌ای ایران را حل نکرد. همان‌طور که سه رئیس‌جمهور قبلی آمریکا نیز می‌توانستند به ترامپ بگویند – بمباران - تنها برنامه ایران را به تأخیر می‌اندازد و برای کنترل کردن آن به یک توافق قابل تأیید که توسط آژانس بین‌المللی انرژی اتمی راستی‌آزمایی شود، نیاز دارید.
در ماه آوریل، به نظر می‌رسید که ترامپ متوجه شده است به یک استراتژی دیپلماتیک با ایران نیاز دارد. او مذاکرات را با وجود نارضایتی اسرائیل آغاز کرد، اما صبرش تمام شد. اسرائیل ماه گذشته (میلادی) حمله کرد و ترامپ نیز آشکارا می‌خواست، برنده باشد. بنابراین، بمب‌افکن‌های بی-۲ را به کار گرفت و سپس یک هفته بازی با کلمات بر سر میزان خسارت آن‌ها انجام داد. اما او هنوز مسیر دیپلماتیکی برای تضمین یک ایران غیرهسته‌ای ندارد.
واشنگتن پست در ادامه به یکی دیگر از سیاست‌های شکست خورده ترامپ در طول گذشت تنها چند ماه از دومین دوره ریاست‌جمهوی‌اش، یعنی اعمال تعرفه‌های وارداتی سنگین برای سایر کشورها اشاره کرد و افزود: جنگ تعرفه‌ای ترامپ، شروع بزرگ و جسورانه دیگری است که تاکنون با شکست مواجه شده است. ترامپ زیاده‌روی خود در اعمال تعرفه‌ها را در ماه آوریل با شعار پرطمطراق «روز آزادی!» آغاز کرد. این جنگ چنان جنجالی در وال استریت به پا کرد که او اجرای آن را به تعویق انداخت و وعده داد که تا ۹ ژوئیه ۹۰ قرارداد را تکمیل خواهد کرد. تا آن زمان، یک هفته باقی مانده است و اکثر قراردادهای تجاری بزرگ ناتمام مانده‌اند.
متحدان وفادار واشنگتن در ژاپن و اروپا در تلاشند تا با او به توافق برسند. آنها می‌ترسند که تعرفه‌های بالا به معنای رشد کندتر و افزایش تورم باشد اما مذاکرات مربوط به قراردادهای تجاری - مانند توافق‌های هسته‌ای - ماه‌ها طول می‌کشد. به نظر می‌رسد تیم ترامپ صبر و حوصله و ظرفیت لازم برای چنین مذاکراتی را ندارد. به نوشته واشنگتن پست، جنگ اوکراین نگران‌کننده‌ترین نمونه از ضعف ترامپ در پیگیری امور است. او کاملاً درست می‌گفت که زمان پایان دادن به این «حمام خون» فرا رسیده است و مذاکرات در این باره را با هیاهوی فراوان آغاز کرد. اما وقتی مذاکرات به بن‌بست رسید، ترامپ از هرگونه چانه‌زنی واقعی طفره رفت. او به‌علاوه بارها مسکو را به تحریم تهدید کرده اما تاکنون هیچ کاری نکرده است. در همین حال، مرگ و ویرانی در اوکراین ادامه دارد.
روسای جمهور به خاطر شروع کارها اعتبار کسب نمی‌کنند، آنها با به سرانجام رساندن امور، ستایش، محبوبیت و عظمت را به دست می‌آورند. به عبارت ساده: هیچ‌کسی نمی‌خواهد در یک آسمان‌خراش متروکه و نیمه‌کاره زندگی کند - مهم نیست که لابی ورودی چقدر پر زرق و برق باشد.

وبگاه آمریکایی مدعی شد

رسانه آمریکایی در گزارشی تاکید کرد، حساب باز کردن روی تجزیه نژادی ایران نشان‌دهنده ارزیابی راهبردی اشتباه مشابه تجربه‌های نو محافظه‌کاران در عراق و سوریه است که نتایج معکوسی داشت و به جای ثبات به هرج و مرجی ویرانگر منجر شد و این مسیر همان توهمات سیاسی را باز تولید می‌کند.
برخی گزارش‌های رسانه ای حاکی از افزایش پیشنهادها از سوی پژوهشکده‌های آمریکایی و محافل پارلمانی اروپا برای تقسیم قومی ایران هستند، طرحی که بی‌ملاحظه و تهدید کننده ثبات منطقه توصیف می‌شود. وبگاه آمریکایی «Responsible Statecraft» گزارش داد پژوهشکده‌های وابسته به نومحافظه‌کاران و در راس آن‌ها لابی صهیونیستی «دفاع از دموکراسی‌ها» (FDD) آشکارا بر اساس آنچه آن را نقطه ضعف در ترکیب جمیعیتی ایران می‌دانند، گزینه تقسیم ایران را تبلیغ می‌کنند.
این سایت به نقل از تحلیلگر (FDD) اعلام کرد: ترکیب نژادی ایران نقطه ضعفی است که می‌توان از آن برای تضعیف این کشور استفاده کرد. در مقاله‌ای که روزنامه عبری «جروزالم‌پست» نیز منتشر شده، از ترامپ خواسته شده گزینه تجزیه ایران را در پیش بگیرد. این سایت آمریکایی در ادامه نوشت که در پارلمان اروپا جلسه‌ای با عنوان آینده ایران برگزار شد که در آن چند چهره جدایی‌طلب از ایران حضور داشتند و این نشان می‌دهد که پارلمان اروپا به تریبون گروهک‌های تروریستی، افراطی و تبعید شده از جمله «سلطنت‌طلبان، سازمان مجاهدین خلق و جدایی‌طلبان نژادی» تبدیل شده است. سایت یاد شده در ادامه تاکید کرد: در رویکرد سیاسی واشنگتن و بروکسل، واقعیت ملی و ریشه‌دار ایران نادیده گرفته شده و به این مساله توجه نشده که ایران میهن بیش از ۹۰ میلیون انسانی است که هویت ملی عمیق و تاریخی دارند و چالش‌های خارجی که از چند دهه قبل وجود داشته از تحریم‌های اقتصادی گرفته تا فشارهای نظامی، این هویت و همبستگی داخلی را تقویت کرده است.